پندار نو

هل تريد التفاعل مع هذه المساهمة؟ كل ما عليك هو إنشاء حساب جديد ببضع خطوات أو تسجيل الدخول للمتابعة.
پندار نو

سایت مستقل و غیر وابسته به احزاب و گروه های سیاسی


    گِل برای درمسال

    avatar
    admin
    Admin

    تعداد پستها : 7126
    Registration date : 2007-06-20
    20170916

    گِل برای درمسال Empty گِل برای درمسال

    پست  admin

    گِل برای درمسال O_a_oo10

    گِل برای درمسال
    بر گردان محمد قاسم آسمایی
     
    در مورد برگردان کتاب


    "گِل برای درمسال" برگردان وتلخیص کتابی است به زبان پشتو با عنوان "درمسال له خټی" که توسط جمعه خان صوفی نگاشته شده ونویسنده آنرا "مجموعۀ از خاطرات و یادداشت ها" دانسته است.
    با نام جمعه خان صوفی قبل از سقوط دولت جمهوری دموکراتیک افغانستان/ جمهوری افغانستان آشنا ومیدانستم که وی سکرتر وسپس معاون اجمل ختک وکارمند شعبۀ روابط بین المللی کمیته مرکزی حزب دموکراتیک خلق افغانستان واز جمله مقربین خاص وهمنشین گرمابه وگلستان بعضی از بلندپایگان حزب ودولت است وگاهگاهی حین گردش های عصرانه اورا با جمعی دیگر در میکروریون میدیدم که با تبختر و سوار بر اسپ مراد، گشت وگذار میکرد.
    سال قبل برحسب تصادف در یکی از سایت ها مطلبی در مورد مصاحبه جمعه خان با رادیو مشعل خواندم که در آن نامبرده خودرا پاکستانی دانسته و بردولت های افغانستان از 1973 تا 1992 انتقادات شدید نموده بود. این مطلب سبب شد که در مورد موصوف کنجکاوی بیشتر نمایم تا اینکه توانستم  ترجمۀ صفحات اخیر کتاب اورا باعنوان "گل برای درمسال" از قلم محترم نجیب سرغندوی بخوانم. در آن مقالۀ کوتاه اما جالب، نکاتی بود که  انگیزۀ شد برای پیدا کردن کتاب. برای این منظور به دوستان زیادی مراجعه نمودم تا اینکه رفیق شفیقم اکبرگر آنرا برایم ارسال نمود؛ جا دارد که در مورد این لطف او، سپاس بی پایان خویشرا ابراز نمایم.
    بخش عمدۀ محتویات کتاب "گِل برای درمسال" اگر از یکطرف حاوی فعالیت های نشنل عوامی پارتی وسایر گروپ ها وگروهای مخالف دولت پاکستان، در داخل افغانستان وافشای کمکهای پولی، نظامی و سیاسی دولت های افغانستان با آنهاست؛ از طرف دیگر جمعه خان فعالیت ها، مصروفیت ها وزندگی خویشرا در داخل افغانستان به تفصیل در آن نگاشته است. به ملاحظۀ صفحات کتاب، نامبرده از سال 1967 با شهید داکتر نجیب وفامیل او آشنا ودوستی، رفاقت و صمیمت خاصی  داشته وبرعلاوه مدتی طولانی آموزگار او در زبان انگلسی واردو نیز بوده است. در عین زمان او در سال 1982 با دختر محترم سلیمان لایق عضو کنگرۀ موسس حزب دموکراتیک خلق افغانستان، عضوبیروی سیاسی ومعاون حزب وطن، ازدواج نموده و رفیق، همنشین وهمراز شماری از بلندپایگان حزب ودولت جمهوری دموکراتیک افغانستان بوده وبه گفتۀ خودش با آنها "گپ وشپ" داشته است.
     نکتۀ عمدۀ کتاب این است که جمعه خان صوفی در سال (1972) طور مخفی وبشکل خاص (با نام آذری پریز مخمدوف تبعۀ اتحاد شوروی و پاسپورت آن کشور) از طریق افغانستان (شیرخان بندر) با همراهی سه نفر تباع شوروی از جمله (گابریلویچ اوسادچی) غرض آموزش های اختصاصی به شوروی رفته وبعد از ختم کورس دوباره به پاکستان برگشته است.
     جمعه خان بعد از آن تاریخ روابط بلاوقفه، مستحکم وخاص با ادارات اطلاعاتی شوروی داشته و منبع مهم خبرچینی وگردآوری اطلاعات برای آنها بوده وتحت حمایه آنها قرار داشته است. به ملاحظۀ صفحات کتاب، میتوان گفت که محور اساسی کار و فعایت او در افغانستان وسفرهای بی شمارش به خارج از آن در حول همین روابط با دستگاه اطلاعاتی شوروی بوده که نویسنده گاهی به شکل مستقیم و گاهی هم در لفافه از آن پرده برداشته است.
    با مطالعه محتویات کتاب، حیفم آمد تا هموطنان از نقش وکارنامه های شخصی که به حیث دوست بسیار نزدیک شماری ازخانواده های رهبران حزب ودولت جمهوری دموکراتیک افغانستان دودهه با پول مردم افغانستان زیست واروپا وآسیا را پل وگز کرد واز همه امکانات دولتی درسطح بسیار بالا برخوردار وصاحب خانواده وخانه وآنهم در محل زیست اعضای بیروی سیاسی حزب دموکراتیک خلق افغانستان گردید وچندین جلد آثار و ترجمه هایش با پول وزارت اقوام و قبایل چاپ و تکثیر ودر ده ها کنفرانس وگردهم آیی بین المللی به حیث نماینده افغانستان صاحب نام ونشان گردید؛ با سقوط دولت جمهوری افغانستان به گفتۀ نمک خورد و نمکدان شکست؛ با یک جمله: «اوس پاکستانی یم/ حال پاکستانی هستم» برهمه اخلاصمندی ها، نیکی های دوستان شخصی وخانوادگی وکمک های مردم بی حدوحصر حزب ودولت افغانستان خط  بطلان کشیده وبرعلاوه تمام رازهای دولتی را که معمولاً بنا برملحوظات منافع ملی تنها با گذشت دهه ها از جانب دولت همگانی میشوند، افشا نموده است؛ بی خبر بمانند.
    در آغاز میخواهم این نکته را علاوه نمایم که  "نوشتن خاطرات یک جاسوس، نیز جز ماموریت اوست".
     
    دربارۀ کتاب


    کتاب "گِل برای درمسال" در شش بخش و706 صفحه بااضافه چندین قطعه عکس، از جانب صوفی پبلیکشنز (Sufi Publications ( در راولپندی چاپ، اما سال نشر آن قید نگردیده است.
    قابل یادآوری است که مطالب بخش اول و دوم کتاب که حاوی دوران طفولیت و کودکی و نوجوانی جمعه خان است؛ بصورت فشرده برگردان شده است.
    بخش اول
    پدرم جمعه خان فرزند امبارس خان ... ونواسه خواجه محمد وبه قوم تورکرم خیل هستیم. تاریخ تولدم براساس اسناد شمولیت در مکتب 15 نومبر سال 1948 قید شده، اما مادرم گفته که سال تولدم "سال پاکستان"  است یعنی  ماه جون سال 1947.
    خواهرم ( زرمهاله) و برادرم ( زیارت خان) بزرگتر از من وسه برادرم (رسول خان، محمد افضل وبختیار علی) ودو خواهرم (ماه رحلت و فریده) کوچکتر از من هستند. از آنجای که پدرم از جملۀ رفقای باچاخان [خان عبدالغفارخان] وکانگرسی (خدایی خدمتگار) بود، با اودرزاده  های خویش مناسبات حسنه نداشت. باوجود که با سپین کرمخیل مسجد مشترک داشتیم، اما حجره های ما جدا بود وپدرم تا دم مرگ پا به حجره سپین کرمخیلی ها نگذاشت.
    بعد از ایجاد پاکستان و دوران حکومت قیوم خان شماری زیادی از کانگرسی ها در اثر شهادت مسلم لیگی ها روانه  زندان شدند؛ اما پدرم به این علت از زندان نجات یافت که مامای ناسکه او، شیرداد بابا شخص دلاور وجنگی بود و با خدایی خدمتگارها همدردی داشت و نامبرده اخطار داد هرگاه کسی بر علیه خواهرزاده اش شهادت دهد، سروکارش با او خواهد بود.
    پدرم زمیندار وبرادر نداشت و نسبت به سایر اودرزاده ها مالک زمین بیشتر بودیم. قریه ما مانیره نام دارد که متشکل از دو قریه قریه بالا و بالا پایین است اگر چه حال از آن ضلع (معادل ولسوالی) تشکیل شده است.
    در آن وقت در سرتاسر مانیره یک مکتب ابتدایه بود و مکتب عالی در صوابی بود. در تمام قریه تنها چند نفر چند صنف درس خوانده و هیچکس تعلیم مکمل نداشت. برای دختران زمینه هیچگونه تحصیل موجود نبود. مانند سایر مناطق قبایل پشتونها با تاسیس مکتب ابتدایی برای دختران مخالفت صورت میگرفت و تنها حکومت صوبایی قیوم موفق شد مکتب دخترانه را بنیاد نهد.
    من زیاد کوچک بودم شاید تنبان نمی پوشیدم که برق به قریه ما آورده شد. تا این وقت مردم از شمع ویا  شونتی [در دادن چوب جلغوزه برای روشنی منزل] استفاده میکردند. ما زیاد خوشبخت بودیم که از چراغ لاتین [اریکین/ لمپه] استفاده میکردیم  که زیات شی قیمتی دانسته میشد.

    ادامه دارد

    مُشاطرة هذه المقالة على: reddit

    لا يوجد حالياً أي تعليق

      مواضيع مماثلة

      -

      اكنون الجمعة 3 مايو 2024 - 1:01 ميباشد