پندار نو

هل تريد التفاعل مع هذه المساهمة؟ كل ما عليك هو إنشاء حساب جديد ببضع خطوات أو تسجيل الدخول للمتابعة.
پندار نو

سایت مستقل و غیر وابسته به احزاب و گروه های سیاسی


    زورگویی :

    avatar
    admin
    Admin

    تعداد پستها : 7126
    Registration date : 2007-06-20
    20151129

    زورگویی : Empty زورگویی :

    پست  admin

    زورگویی : Uuaa10


    سخنان ظاهر قدیرمعاون اول پارلمان کشورو واکنش رییس جمهورغنی و ارگ نشینان در مورد ارتباط حنیف اتمربا داعش وداعشیان یکی از مقوله های جامعه شناسی نظامی می توان بود که به نام زورگویی خوانده شده است : 
    پرخاشگری و زور گویی را که گهگاهی به عنوان دو کلمهء مترادف به کار می برند مربوط می شوند به روحیه ء پرخاشگری وتهاجم طلبی یی که از فطرت وسرشت بشر نشأت می کند که به صورت فشرده می توان آن را به رفتار رقابت آمیز نوع بشر، واکنش غریزی انسان ها و فرهنگ تحمل پذیری همدیگر - یا به تعبیردیگر به سطح تکامل دانش وفرهنگ یک جامعه -- مربوط دانست. اگرچه پرخاش درآغازظهورش، زور گویی و خشونت نیست، خود بحثی است مربوط به کنش متقابل اجتماعی انسان ها که به وسیلهء جهازات بیولوژیک انسان و توسط شرایط درونی جامعه تعیین می شود. از پرخاش است که زور گویی خلق می شود واززورگویی است که خشونت به میان می آید و سپس به نزاع بین دوتن و سرانجام به " جنگ " غیر سازمان یافته ویا سازمان یافته بین اشخاص، قبایل ، ملیت ها و کشور ها می انجامد. 
    زور گویی در ترمنولوژی جامعه شناسی نظامی ، رفتاری است که بر سر راه تکامل جسمی وروحی افراد مانع ایجاد می کند. زورگویی طیف وسیعی از تهدید تا ایجاد خسارت حتی به وسیلهء نیرو را دربر می گیرد. یکی ازعلمای جامعه شناسی نظامی( گالتونگ 1969 ) می نویسد که ایجاد مانع برسر راه رشد وتکامل جسمی وروحی افراد مشخصهء زورگویی است. طبق نظر وی زورگویی هم به صورت آشکار وهم به صورت پنهان ابراز ونمایان می گردد. نحوه اعِمال قدرتی که آمیخته وترکیبی ازدو نوع زورگویی جسمی وروانی است، به صورت مستقیم می تواند ابراز موجودیت کند.این نوع ترکیب ( زورگویی روانی وجسمی ) تمام انواع وآسیب هایی را در برمی گیرد که به یک فرد وارد می شود. تهدید مستیقم یک شخص و ناسزا ګفتن و توهین به وی ، زورگویی روانی شمرده می شود، زیرا وی تحت تاثیر قرارگرفته و علی الرغم خواست ومیلش به انجام کاری وادار می گردد که منافعش را متضرر می سازد. اما تهاجم به وسیله مشت ولگد و یا آسیب رسانیدن فزیکی توسط اشیای دیگر به یک شخص، زور گویی جسمی به شمار می رود. 
    زورگویان کسانی اند که به شکل آشکار ویا پنهان به طرف مقابل زور می گویند ومی خواهند حرف ویا نیات خود را به وسیله اعمال زور بالای وی بقبولانند. آنان همان طوری که سعدی می فرماید یا زور دربازو دارند ویا زر درترازو. مثلاًٌ اگررفتار یک مرد را با همسر وشریک زنده گی اش درجامعه مرد سالارمان درنظر بگیریم می بینیم که زورگویی و یا خشونت این مرد ناشی از زوری است که دربازو دارد و برخواسته از غروری است که درفرهنگ چنین جامعه یی عجین شده است. درچنین جامعه یی زن به این سبب نیز به مثابه پرندهء بال شکسته یی، به دست مرد دست وپا می زند که استقلال مالی ندارد. درعوض این مرد است که پول ساز است وبا دستان پر به خانه برمی گردد و بنابراین به خود حق می دهد تا هرچه بگوید وهرچه بخواهد ، بانوی منزلش از وی اطاعت کند. بدینسان اگر چون وچند پدیده زورگویی را بشگافیم، درمی یابیم که درچنین جوامعی از راس تا قاعده - به ویژه درجامعه ما- به شکلی از اشکال اگرامکان بیابند، زور می گویند واعمال قدرت می کنند. مثلاً اگرهمین پرسشگران تلویزیون راکه مصاحبه یی را انجام می دهند ویا گرداننده گی گفتمانی را به پیش می برند در نظر آوریم می بینیم که چگونه با استفاده از موقف خویش زور می گویند ، بارها وبارها حرف وسخن مصاحب خویش را می برند، پرسش پشت پرسش قطار می کنند و بدینترتیب با بی ادبی مشهودی مجال سخن گفتن منسجم ومنطقی را از کسانی که دارای تجارب سوزان و دانش گسترده در موضوع مورد نظر هستند، سلب می کنند. اگر فساد اداری را نیز درنظر بگیریم ، درآخرین تحلیل متوجه می شویم که آن که رشوه می گیرد، شخص زورگویی بیش نیست. زیرا صلاحیت وی برای انجام و حل وفصل یک مشکل درحقیقت همان زوری است که شیخ اجل سال ها پیش از آن سخن زده بود. منتها همان طوری که دربالا اشاره شد،این زور گویی را " زورگویی پنهانی" می نامند. از سوی دیگر هرجا که زور گویی است، قانون خوار وذلیل شمرده می شود ؛ زیرا زور گویان قانون ویژهء خود را دارند:" قانون زورگویی" را. مافیا ومافیا بازی نیز که به عوض بدماشی و قلدری در سال های پس از اشغال افغانستان به وسیله امریکایی ها دروطن ما جای پای یافته است درحقیقت دسته های سازمان داده شدهء همین زورگویانی هستند که تا دیروز به صورت منفردانه و غیر منسجم عمل می کردند ؟ این دسته ها که شبکه های وسیعی در جهان داشته واز منافع هم دفاع می کنند، از خود قانون دارند وبا زرو زوری که دارند، قوانین دولت را لگد مال نموده ویا به پشیزی اهمیت نمی دهند.
    برخی ها زور گویی را با لجاجت وسرتنبه گی مترادف می دانند. مثلاً پافشاری رئیس جمهورپیشین ورییس جمهور کنونی ( غ ) در برحال نگهداشتن وزرای سرپرست ویا طفره رفتن های پی درپی آنان از تصامیم مجلس نماینده گان و .. را نوعی سرتنبه گی و لجاجت می پندارند. درحالی که این همه ، لجاجت نیست؛ بل زورگویی است وزورگویی درچنین سطحی به معنای خوار نگریستن به خواسته های مردم و پامال کردن قانون اساسی کشور است. گفتنی است که زور گویی تنها درگفتار وکردار بازتاب نمی یابد. درساحت مقدس قلم نیز زورگویان اندک نیستند. اینان کسانی اند که تصور می کنند آن چه آنان می نویسند آیات منزل است و باید بدون کمترین تردیدی پذیرفته شود. آنان دربسیاری حالات به اصدار حکم قاطع مبادرت می ورزند و حریفان خویشتن را با هزار ویک دلیل من درآوردی و غیر واقعی ازپا درآورده ویا محکوم وواجب القتل می شمارند.
    زورگویی ولجاجت در قلمرو مناسبات سیاسی – نظامی جهانی نیز که سرانجام باعث نزاع و آرام ارام جنگ های بین دولت ها می گردد، منبعث از همین خیره سری ها و لجاجت های سیاستمداران می تواند بود. در تاریخ جنگ ها مثلاْ جنگ های جهانی می بینیم که چه بهانه های ابلهانه یی باعث بروز جنگ ها و کشته شدن ملیون ها انسان و نابودی و ویرانی تمدن ها و فرهنگ ها شده است. همین لحظه نیز لجاجت و خیره سری اردوغان داعشی مبنی برحق به جانب بودن ترکیه درحادثه سقوط دادن هواپیمای جنگی روسیه چیزی نیست به جز یک زورګویی نا سنجیده شده و زیانبار.
    مُشاطرة هذه المقالة على: reddit

    لا يوجد حالياً أي تعليق

      مواضيع مماثلة

      -

      اكنون الأحد 19 مايو 2024 - 14:29 ميباشد