پندار نو

هل تريد التفاعل مع هذه المساهمة؟ كل ما عليك هو إنشاء حساب جديد ببضع خطوات أو تسجيل الدخول للمتابعة.
پندار نو

سایت مستقل و غیر وابسته به احزاب و گروه های سیاسی


    گزارش هیأت حقیقت یاب در باره علل سقوط ننگین قندوز

    avatar
    admin
    Admin

    تعداد پستها : 7126
    Registration date : 2007-06-20
    20151122

    گزارش هیأت حقیقت یاب در باره علل سقوط ننگین قندوز Empty گزارش هیأت حقیقت یاب در باره علل سقوط ننگین قندوز

    پست  admin

    گزارش هیأت حقیقت یاب در باره علل سقوط ننگین قندوز __ou_i10


    گزارش هیأت حقیقت یاب در باره علل سقوط ننگین قندوز
    درگزارش هیأت حقیقت یاب در باره علل سقوط ننگین قندوز آمده است که یکی از دلایل سقوط حمایت نشدن پولیس محلی از سوی ارگان های مسؤول ولایت بوده است. امر الله صالح در نشستی که با خبرنگاران داشت ، گفت که باید پرسیده شود که اگر فرمانده پولیس محلی خود سر بود ، باید دولت وی را خلع سلاح می کرد، نه این که بگذارد طالبان او ونیروهایش را تار ومار کند.
    واما طرح ملیشه سازی بنا به پیشنهاد جنرال دیوید پیترییوس با پوشش نام کمتر حساسیت برانگیز " پولیس نظم عامه " یا مسلح سازی روستائیان برای دفاع از خود شان درزمان ریاست جمهوری حامد کرزی صورت گرفته ومورد قبول وی قرار گرفت وقرار شد از ولایت دایکندی آغاز گردد.
    درزمان حکومت داری حزب دیموکراتیک خلق افغانستان نیز این قوت ها تشکیل شدند که به صورت عموم چند انگیزه اساسی درمراجعه آنان به سوی دولت وجود داشت : اندوختن پول ، اسلحه و مهمات . کسب قدرت مطلقه در محل ومنطقه ، انتقام گیری از رقیبان و یا پیوستن دوباره به مجاهدین سابق پس از گرفتن امتیازات بیشمار فوق. این قوماندانان معمولاً افرادی را در صفوف خویش جذب می کردند که اکثراً به جرایم گوناگون از جمله اختطاف ، قتل، سرقت مسلحانه ، زنا، لواطت، قمار وباجگیری از اهالی ویا گریز ازخدمت زیرپرچم متهم می بودند. با جرأت می توان گفت که فیصدی اندکی از این قوت ها را انگیزهء دفاع از حاکمیت وادار به تشکیل قطعه ویا جزوتام قومی می ساخت. البته برخی از مفرزه های نظامی امنیت دولتی وقت از این حساب مستثنی می توانند بود ، زیرا که دربسیاری موارد درامر سرکوب باند گروپ های مخالف دولت ویا ایجاد زد وخورد مسلحانه درمیان آن باند گروپ ها شایسته گی فراوانی از خود نشان می دادند.
    واقعیت این است که این قطعات مایهء درد سر بزرگی برای قواماندانان قطعات بودند. آنان به مرور زمان سرکش ونافرمان می شدند. وظایفی که به ان ها سپرده می شد ، مانند روزهای نخست اجرا نمی گردید. آنان پس از مدت کوتاهی با باند گروپ های دشمن ارتباط می گرفتند ودرحقیقت وظایف ستون پنجم استخبارات ومفرزه های پیشرانده شدهء کشف دشمن را در روز روشن ودربیخ ریش دولت انجام داده ودر بسیاری موارد زمان شروع عملیات و راه های رفتار وترکیب قوا ووسایط قطعات عملیاتی را به سرکرده هایی باند ها اطلاع می دادند و بدینترتیب قطعات عملیاتی را با خطر کمین دشمن مواجه ساخته و ضربات بزرگی به پیکر قوای مسلح افغانستان وارد می کردند.
    رقابت و همچشمی این قطعات برای تحت نفوذ درآوردن مناطق وقریه های بیشتر نیز پدیدهء منفی دیگری بود که به صورت پیوسته درمیان این قوت ها رخ می داد. آنان برای تحت انقیاد در آوردن تعداد بیشتر مردم و تصرف مناطق وروستا های یکدیگر به جان هم می افتادند و برای از پا درآوردن حریف از استعمال هیچ اسلحه یی دریغ نمی کردند ودراین میان این مردم بیگناه ومعصوم بود که مصیبت گلوله باران دوطرف درگیر را متحمل می شدند.
    برخی از این ملیشه ها دو طرفه بازی می کردند، یعنی درحالی که از دولت افغانستان اسلحه وپول به خاطر دفاع از سرحدات اخذ می کردند به ساز پاکستانی ها نیز رقصیده وهمین که فرصت را مساعد می یافتند ، به تمام اسلحه ومهمات خویش به پاکستانی ها می پیوستند. مثلاً پیوستن ولی خان کوکی خیل با پنجصد تن از افرادش که از اثر کاراوپراتیفی وزارت امنیت دولتی اما تحت نظر مستقیم دوکتور نجیب الله مرحوم که تا دندان مسلح شده وبعد با ګذر از یکی از کنداو های مرزی در شرق کشور به ارتش پاکستان پیوستند .

    بناراین از نگر این قلم اگر این دولت وحدت ملی ! همه حرکات مخالفین اش را زیر مدیریت دارد، شاید یکی ازوظایف تاخیر ناپذیر وی را در دوره زمستانی یعنی اماده گی برای جنگ های سال آینده ، بازنگری ژرف به تشکیل و ضرورت موجودیت این اربکی ها درتشکیل نیرو های امنیتی می تواند بود. 



    تلک خرس

    مُشاطرة هذه المقالة على: reddit

    لا يوجد حالياً أي تعليق

      مواضيع مماثلة

      -

      اكنون الأحد 19 مايو 2024 - 15:41 ميباشد