الرئيسية
أحدث الصور
-ازطالبان به مثابه ي سربازان منافع علياي سازمان استخباراتي پاکستان «آي .اس. آي.» وشبکه ي ناهنجارمافيايي درون دولت افغان وابسته به «آي. اس. آي.» استفاده ميشود.
-صاحبان اين بازار خريد وفروش، ماهانه براي پوليس رشوت ميدادند تا طالبان در بدل پول ازجانب پوليس افغان، عدم حمله را تضمين کنند .
-من از مقامات عاليرتبه ي دولت افغانستان شنيدم که افغانستان پس از 2014 شايد به يک ميدان کشتارگاهي مبدل گردد که سگ صاحبش را نيابد.
-------
حمله ي انتحاري روز جمعه يکي از کشنده ترين حمله هاي طالبان در يکي از مصوون ترين نقاط کابل بنام وزير اکبرخان مينه، طي دوازده سال اخير بود. اين حادثه ي سريع غير مترقبه بود که جان بيست و يک تن بشمول مسوول کشور هاي «آي،ام، اف »( سازمان نظارت بين المللي)براي افغانستان و چهار تن از کارمندان ملل متحد را گرفت. در پس اين حادثه، حکايت ژرفتري وجود دارد که همه بايد بدانند.من هنگام اقامت يک ساله ام در افغانستان يکي از مشتريان و بازديد کنندگان پيهم آن محل که بنام «تاور لبنان» ياد ميشد، بوده ام. اين مرکز مهم تجارتي که ثروتمندان داخلي و خارجي ها براي صرف غذا دران جامي آمدند، هيچگاهي مورد توجه ي طالبان نبوده است.
چرا؟
براي اينکه: مالک اين بازار خريد و فروش بصورت متداوم، ماهانه مقدار پولي بعنوان رشوت براي پوليس محل ميداده. پوليسي که از طالبان در بدل پول، ضمانت عدم حمله بر اين بازار راازجانب آنها(طالبان) تضمين ميکرد. گزارش نيويارک تايمزحاکيست که ازماه نوامبرسال پاربدينسو، مالک اين بازار براي پوليس رشوت ماهانه، نپرداخته بود. بنا برگزارش نيويارک تايمزدر 2010عيسوي، امريکايي ها بصورت غير مستقيم بليون ها دولار به طالبان پرداخته بودند تا ورود کاروان هاي حامل مواد لو جيستيکي خويش را که از پاکستان به افغانستان سرازير ميشد از شر حمله ي طالبان مصوون نگه دارند.
پس اکنون چه اتفاق مي افتد؟
کارمندان دو لتي افغان وابسته به «آي. اس. آي.» پس ازپروسه ي انتقال مسووليت هاي امنيتي از ناتو به نيرو هاي داخلي در تابستان سال پاردردرون «هيات رهبري نيروهاي امنيتي» نفوذ کرده اند.اين دبل اجنت ها ( جاسوس هاي دو گانه)اهرم هاي اساسي استخبارات داخلي را دردست دارند. ماداميکه نيرو هاي امريکايي و بين ا لمللي آمادگي ترک افغانستان دارند، اين دبل اجنت ها تلاش نهايي دارند تا مواضع خويش را در افغانستان پس از 2014 براي آينده ها استحکام بيشتر بخشند.افغانهاي وابسته به «آي .اس .آي» که ظاهرن اکت وابستگي و طرفداري از غرب ميکنند ، ماهرانه تکس پردازان امريکايي و دولت افغانستان را چور وچپاول کرده اند،درحاليکه آنها همزمان با دشمن هم بسترند.
چرا؟
زيرا آنها، با اين شيوه مي خواهند در آينده هرگاهيکه طالبان دوباره بر قدرت تکيه زنند، تضمين هاي معتبري بخاطر نگهداشت قدرت شان داشته باشند.اين يکي از کشنده ترين هدف هاي غايي و استرا تيژيک است که ميتواند نتايج خيلي وخيم باخود داشته باشد.تعجب بر انگيز است که حمله ي هفته ي پيش طالبان دقيق ترازعمليات هوا پيماهاي بي پيلوت امريکايي ها بر هدف هاي از پيش تعيين شده بود.مسلمن که اين حمله تصادفي نبوده.هويت و مسير رفت و آمد قربانيان از پيش درست شناسايي شده بود و پلان قتل با مهارت وبا جزييات طرح ريزي و تطبيق شد.
سووال اينجاست که چرا طالبان حمله کردند؟
طالبان متعهد بر جنايات گسترده بر ضد افغانها اند و بمثابه ي سربازان حافظ منافع علياي سازمان استخباراتي پاکستان «آي. اس. آي.» وگسترش اين منافع ، مورد استفاده قرار مي گيرند.همچنانيکه مافياي افغاني نيزاز طالبان وسيعن بهره برداري ميکنند.وقتي از مافياي افغاني نام مي بريم هدف آن افراد وابسته به «آي .اس. آي.» اند که بخش عظيمي از کمک هاي ايالات متحده و ساير کشورها را که براي پروژه هاي انکشافي افغانستان ورفاه مردم تعهد شده، مي قاپند.
افغان هاي وابسته به« آي. اس. آي.» بازهم همان سياست:« تفرقه بيانداز و حکومت کن!» راميان مردم پيشه کرده اند.آنها تلاش دارند سيستمي را پي ريزي کنند تا به کمک آن روحيه ي مردم افغانستان را صدمه زنند و مانع سرمايه گذاري هاي دولتي و نيرو هاي خارجي درکشور شوند.زيرا آنها بخاطر تضمين آينده و هژموني اقتصادي و مادي خويش ازرشد واستحکام يک جامعه ي مدني و مرفه افغاني در هراسند و آنرا تهديدي برسيطره ي اقتصادي خويش در آينده ميدانند. اين گروه، قرار داد هاي چندين مليون دولاري را بدست دارند.امروزه آنها از راه مطبوعات روان و روحيه ي مردم را مسموم ساخته در انحصار خويش دارندو بدينگونه فعاليت هاي دستگاه هاي استخباراتي را نيز زير شعاع قرار داده اند.آنها با يک باند کوچک مستحکم و بهم پيوسته يي از افرادخويش توانسته اند در سه عرصه؛ اقتصاد جنگ زده ي افغانستان رانيز زير نظارت داشته باشند: آنها با هرکسي که خواست خدمت بمردم دارند مخالفت ميکنند.آنها ميخواهند افغانها، فقيروبيسواد بپايند تا بدينگونه کسي توان شورش و عدم اطاعت نداشته باشد.ظاهرن بيليون ها دولار مصرف شده در پروژه هاي خيالي، توسط اينها در بانک هاي خارج از کشور به حساب هاي شخصي انتقال يافته.
مافياي افغاني ميدانند که هرگاه امريکايي ها وناتو کشوررا ترک گويند،عمرشان کوتاه خواهد بود، بنابرين ،آنها سه پروزه ي بهم پيوسته با هم دارند: که کمک هاي بين ا لمللي را بدور بياندازند. بجاي آن گروه کوچک خويش رابا رنگ و بوي طالباني حاکم سازند. صداقت خويش را به پاکستان نشان دهند.براي رسيدن به اين اهداف رزيلانه،در حاليکه ظاهرن ودرمحضر عام اکت صداقت به امريکا و جامعه ي بين ا لمللي ميکنند و نشان ميدهند که مسلمانان واقعي اند، اما با دشمنان افغانستان همکاري ميکنند ودرعين زمان صداقت خويش را به پاکستان هم نشان ميدهند.
حکايت هاي پنهاني مشهود تر از چشم ديد هاست. خلاف آنچه تصور مي شود خطر بيشتر به مرحله ي حاد و انفجاري رسيده. حتي رييس جمهور کرزي نيز نگرانست. هفته پيش رييس جمهور کرزي در برابر تقاضاي امضاي قرارداد دو جانبه امريکا - افغانستان تقاضاي پناهندگي دايمي(گرين کارد) در امريکا را از مقامات امريکايي نموده .
همچنان من از مقامات عالي رتبه شنيدم که افغانستان پس از 2014 ميتواند به کشتارگاهي مبدل شود که سگ صاحبش را نيابد و اندازه ي کشتاروويراني تا آنجا رسد که طي سي و پنج سال گذشته سابقه نخواهدداشت.
کاري بايد کرد.بد ترين رخداد هاو وقوع حادثه هاي دلخراش ذهن هرانسان را مي هراساند.چنين تلاش بايد صورت گيرد تا جلو جنگ و نابودي در افغانستان گرفته شود.تا محشر ديگري بر پا نشده،ضرورت مبرم است که دبل اجنتان ووابستگان «آي .اس. آي.» از اريکه قدرت دولت افغانستان رانده شوند و دولت غارتگر منابع طبيعي و مالي کرزي از صحنه بيرون رود.ما بايد اين شعله را خاموش وپلان هاي دشمنان آشکارو پنهان افغانستان را خنثي سازيم.اين مستلزم يک رهبر ي با ديد وسيع و تشويق روحيه کساني که در موضع و صلاحيت انجام دادن عملي اند، مي باشد.هيچ افغاني نميتواند غير فعال باشد.تنها با بيان خشم عليه طالبان نميتوان کاري از پيش برد بلکه بايد آن گروه هاي افغانها را که مخفيانه براي دشمنان ما اطلاعات مي رسانند تا آنها را براي نابودي واز هم پاشيدن افغانستان تقويت کنند ، تحت تاثير و نظارت داشته باشيم .
-----
نعمت سادات يک نويسندگان افغان تبار امريکاييست که در نيويارک زندگي ميکند.اوپيش ازان استاد علوم سياسي دانشگاه امريکايي درکابل بود و مدت ها قبل در دستگاه نشراتي و تلويزيون
«ا ن بي سي ، سي اِن اِن» وسازمان ملل متحد مشغول وظيفه بوده. او پيوسته به مجله ي
«هاف پوست لايف» مي نويسد.او را ميتوان در تويتر تعقيب کرد.
اين ديدگاه مشخص به خود نويسنده است.
https://www.facebook.com/pages/Rah-Parcham-%D9%BE%D9%80%D8%B1%DA%86%D9%80%D9%85%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86/222059121299175
لا يوجد حالياً أي تعليق