پندار نو

هل تريد التفاعل مع هذه المساهمة؟ كل ما عليك هو إنشاء حساب جديد ببضع خطوات أو تسجيل الدخول للمتابعة.
پندار نو

سایت مستقل و غیر وابسته به احزاب و گروه های سیاسی


    مگر؛ آي ايس آي؛ شاخ و دُم دارد؛ جناب "وجوهات"!

    avatar
    admin
    Admin


    تعداد پستها : 7126
    Registration date : 2007-06-20

    مگر؛ آي ايس آي؛ شاخ و دُم دارد؛ جناب "وجوهات"! Empty مگر؛ آي ايس آي؛ شاخ و دُم دارد؛ جناب "وجوهات"!

    پست  admin الإثنين 22 أبريل 2013 - 14:11

    مگر؛ آي ايس آي؛ شاخ و دُم دارد؛ جناب "وجوهات"! A_ef210
    محمد عالم افتخار

    مگر؛ آي ايس آي؛ شاخ و دُم دارد؛ جناب "وجوهات"!
    ـ بخش3ـ مباني حقير و فلاکتبار ايدئولوژيهاي منم گويان افغانستان
    با مسرت فراوان به اطلاع ميرسانم که به ارتباط بخش دوم بحث "مباني حقير و فلاکتبار ايدئولوژيهاي منم گويان افغانستان"؛ واکنش هاي وزين، مؤقر و تأمل برانگيزي دريافت داشتم.
    از جمله؛ شخصيت سياسي ـ اجتماعي معروف؛ محترم عبدالملک پرهيز که مديريت مسئول و گرداننده گي خسته گي ناپذير ويب سايت پربار و پر خواننده "سپرغي" را هم به عهده دارند؛ با جملات قصار و شمرده چنين نوشته اند:

    دوست گرامي افتخار صاحب؛ سلامها و احترمات مرا بپذيريد.
    تشکر ازينکه در مورد نوشته خويش خواستار نظر من گرديده ايد. من فکر ميکنم موضوع مطروحه که بدور قومگرايي ميچرخد مسأله حساسي است که با اشتباه کوچک امکان لغزيدن در باطلاق قومگرايي دور از امکان نيست. در مورد موضوع بايد گفت:
    1. اينکه ميگويند امريکا در مورد افغانستان چيز نميداند، حرف ميانتهي است، در انجا انستيوت هاي تحقيق درمورد افغانستان وجود دارد و تقريبا نيم دهه امريکا در افغانستان مصروف بوده نه بر اساس نه بود معلومات ، نه بخاطر پاکستان؛ بلکه پاکستان خود وسيله تعميل منافع انگليس و امريکا است.
    2. اينکه انها وخت کافي نداشتند تا يک نظام بهتر به افغانها عرضه کنند هم يک حرف ميانتهي است، همين رژيم رژيم مطلوب انها است و به نفع انهاست، بي ثباتي به نفع انها است تا ثبات. اگر سيرت ميبود هم چيز بهتراز کرزي بوده نميتوانيست. زيرا انها کسي را نميخواهند که بر عليه منافع انها عمل کند.
    3. اظهارات کولن پاول درمورد ترکيب ملي افغانستان نه بلکه در مورد ساحه حاکميت اتحاد شمال بود که در حدود 10 تا 15 فيصد ساحه را در زمان حاکميت طالبان احتوا ميکرد.
    4. موضوع عدم انتصاب سيرت، اخيرآ توسط خليل زاد چينن توضح گرديد که گويا اين پيشنتهاد عبداله و قانوني بوده که سيرت نبايد در اين پوست ابقا شود، و رباني آنرا قبول نداشت، کرزي نيز پيشنهاد عبدالله بوده.
    5. من فکر ميکنم اين مسايل در شرايط کنوني بوسيله حلقه هاي استخباراتي دامن زده ميشود و هر کدام منافع خود را دارند. بهتر است تا عليه تمام مظاهر قومگراي کار تنويري صورت بگيرد و اين تلاشهاي مذبوحانه دشمنان رسوا ساخته شود. بااحترام عبدالملک پرهيز »


    همزمان دوست خبره ديگري هم نوشته اند که " در مورد اظهارات کولن پاول، غرب صد ها مرکز تحقيقاتي با هزاران متخصص و کارشناس دارند. در چنين مسايل نسخهء کانکريت بايد هم وجود ميداشت که پاول آن را تذکر داده است. اظهارات کولن پاول مشابه اظهارات وزراي خارجه کشور هاي اروپاي غرب به خصوص توني بلير بوده است که قبل از حمله به عراق گفته بودند که صدام حسين در 45 دقيقه ميتواند اروپا را با سلاح اتمي هدف قرار دهد. در حاليکه صدام اين سلاح را اصلن نداشت.
    کولن پاول را در دکومنت ليست اعضاي کميته 300 يافتم که اين آدم بيخبر از مسايل نبوده است.
    "

    هکذا اهل خبره و صاحب نظر ارجمند ديگري هم توسط تليفون اظهارات مشابه بالا داشته و بر اينکه زمامداران امريکا امکانات و ظرفيت هاي زيادي در اختيار دارند که نبايستي در عملکرد خويش در کشور هايي نظير افغانستان مانند دزد نابلد رفتار نموده باشند يا بنمايند؛ تاکيد فرمودند.
    اينجانب احترامانه از شخصيت هاي محترم فوق و ديگر عزيزان صاحب دست در بينش و دانش تقاضا ميدارم تا با تفصيل و استدلال و احتجاج بيشتر و همه جانبه تر پيرامون اين مسايل فوق العاده مهم و سرنوشتي افغانستان و مردم آن و حتي منطقه و جهان بپردازند تا حداقل جوانان تلاشگر و جوياي حقايق و دقايق مان بيشتر و بهتر به انديشه و بينش درست مجهز شوند.

    اينک شمارا دعوت ميکنم به قسمت سوم بحث:
    چنانکه توجه فرموده ايد اين سلسله بر بيانات، مقالات و اسناد رفتاري و کرداري شخصيت ها، نهاد ها، سازمانها... ترکيز دارد که بيشتر مدعي همه داني و همه تواني در مورد مسايل سرنوشتي افغانستان و زعامت و رهبري حال و آينده آن اند.
    اينجا مجال پرداختن به صغرا و کبراهاي فلسفي و علمي و اکادميک جز به ندرت نخواهد بود و آنگهي سعي ميشود که هر قسمت حاوي محتواي مستقل بالذات باشد ضمن اينکه همه هم نهايتاً سرو تهِ يک کرباس است. هرچه فشرده بودن بخش ها ايده آل ديگريست.
    درين سلسله لطفاً به بيانيه جناب "نور وجوهات" مؤسس تلويزيون برون مرزي زرين؛ که توسط برنامه ساز نام آشناي تلويزيون آريانا افغانستان محترمه سيمين عمر در يوتيوب پُست گرديده است؛ توجه فرمائيد:


    به علت اهميت استثنايي و تيپيک اين بيانيه؛ من آنرا اينجا پياده ميکنم. مخصوصاً بخش تمهيدي و مهم بيانيه؛ نکته به نکته چنين است:

    « با سلام به شما بينندگان نهايت گرامي تلويزيون زرين!
    امروز يکي از روز هاي بسيار مشکل است که من در مقابل کامره قرار ميگيرم و در باره قطع يکي از پر بيننده ترين برنامه هاي تلويزيون زرين به شما صحبت ميکنم. قسميکه ديروز به شما گفتم برنامه هاي محترم شفيع عيار در تلويزيون زرين خاتمه يافت. اينکه من چرا اين تصميم را گرفتم ميخواهم به شما امروز توضيح بدهم و شما هم حق داريد از من بپرسيد که چرا اين تصميم را گرفتم؟
    البته يکسال پيش برنامه هاي محترم شفيع جان عيار از تلويزيون زرين پخش شد. وقتي که اصلاً هيچ تلويزيون علاقه نداشت و هيچ جرئت اين را هم نداشت که برنامه هايشان را پخش کند؛ با من به تماس شدند و من وقتي که در برنامه هايشان ديدم که واقعاً اين برنامه ها باعث روشنفکري مردم و اذهان مردم ميشود؛ من اين جرئت را کردم که برنامه هايشان را از طريق تلويزيون زرين پخش کنم. و اين؛ هم از نظر اقتصادي و از نظر مادي و معنوي به من ضرر هم وارد کرد. قسميکه شما هم شايد شاهد بوده باشيد که بعضي ها خواستند که حتي تلويزيون را به دادگاه بکشانند و بعضي از کس ها که اعلان هاي تجارتي داشتند اعلان هاي تجارتي شان را در تلويزيون زرين قطع کردند.
    خلاصه من تا آخرين لحظه با آقاي شفيع عيار بودم و استم و تا روز گذشته همين يکشنبه که قريب 5 ساعت ـ يا 4 ساعت در تلويزيون زرين در کنار شان بودم و از برنامه شان و از ايدئولوژي شان من حمايت ميکردم .
    درين اواخر قسميکه شماهم شايد ديده باشيد اکثر برنامه هاي آقاي شفيع عيار در باره مبارزه بر عليه آي ايس آي بود. درين کار شان من همراه شان استم در همين راستا بود که من از تمام تلويزيون هاي ديگر افغاني، از تلويزيون آقاي مسکينيار، از آقاي خطاب ، از ... خان ؛از ايشان خواهش کردم که براي آقاي شفيع جان عيار برنامه بدهند.
    چون قسميکه من و شفيع جان عيار صحبت کرده بوديم به من گفته بودند که برنامه ها در باره اتحاد افغانها در مقابل آي ايس آي ميباشد و قسميکه ما و شما در گذشته هم وقتيکه روس ها به افغانستان آمد؛ يکجا شديم و به خاطر از بين بردن روس ها يک اتحاد به وجود آمد. من فکر ميکردم که با اين نظريات بازهم يک اتحاد بين افغانها به وجود مي آيد مگر وقتي که من مصاحبه ايشان را با محترمه سجيه جان کامراني ديدم زياد از اين تظاهرات صحبت نشد؛ بسيار سطحي درين باره صحبت شد و همچنان سوالات پرمحتوايي که خانم سجيه جان ميکردند.
    و بعد من برنامه آقاي استاد ابوبکر را ديدم که سه ساعت اونها برنامه داشتند و به اصطلاح ري يکشن مردم را ديدم به مقابل اين برنامه ها. و جاي افسوس ديدم که تلويزيون ها چرا وقت خود را به خاطر اين طور برنامه ها به فروش ميرسانند؛ تا يکي بالاي ديگر حمله کنند؛ لايت هاي تليفون باز باشد حتي به سويه فحش هايي که نادرست است از طريق تلويزيون پخش شود اجازه داده ميشود.
    اين برنامه ها باعث اين شد که مرا متوجه سازد که نميخواهم پارت اينگونه موضوعات باشم تلويزيون زرين نميخواهد که پارت مقابل بين دو گروپ باشد و به همين لحاظ من تصميم گرفتم که تلويزيون زرين ديگر اينگونه برنامه ها را ايستاد ميکند. و يگانه دليل همين است که من ميخواهم اتحاد بين افغانها به وجود بيايد. اين برنامه ها قسميکه من استنباط کردم باعث اين ميشود که همه گي از هم دور شود.
    من بازهم ميگويم که همه گي ما به خاطر اي ايس آي ميتوانيم اتحاد کنيم و درين تظاهراتي که به راه افتاده با شفيع جان کمک کنيم مگر من نميخواهم که ديگر برنامه ها که يکي بالاي ديگر متعرض شود؛ درين تلويزيون پخش شود. ميخواهم يک تلويزيون اجتماعي، فرهنگي، هنري، ادبي، مذهبي .. باشد به خاطر روشن کردن اذهان مردم .
    من ميدانم که بسياري از شما ها از اين تصميم که گرفتم خوشحال و بعضي هم ناراحت ميشوند. مگر به خاطر رعايت کردن ستاندارد هاي تلويزيون زرين من مجبور بودم که اين تصميم را بگيرم . از توجه شما تشکر ميکنم و شما را به خداوند يکتا مي سپارم.
    »

    توجه ميفرمائيد که اين بيانيه نه تنها با قواعد استدلال منطقي و محاکمه اوضاع عيني سياسي و جريانات مافيايي و استخباراتي مسلط بر آحاد درون مرزي و برون مرزي مردم افغانستان سازگاري ندارد بلکه حتي بر قاعده بسيط "مبتدا و خبر" هم در تضاد است. خيلي ها روشن است که از مبتدا و مقدمه ايکه جناب وجوهات آورده اند و کاملاً حقيقي و باشکوه هم هست؛ نميتوان "خبر" قطع "يکي از پر بيننده ترين برنامه هاي تلويزيون زرين" را بيرون آورد و مدلل و مستند ساخت.
    از اينجا پرسش به ميان مي آيد آيا شخصيتي که توسط او"يکسال پيش برنامه هاي محترم شفيع جان عيار از تلويزيون زرين پخش شد؛ وقتي که اصلاً هيچ تلويزيون علاقه نداشت و هيچ جرئت اين را هم نداشت که برنامه هايشان را پخش کند؛" نميتوانست استدلال و توجيه گري عوامفريبانه قوي تري با کاربرد نيرنگ هاي سفسطه انجام دهد؟
    آيا شخصيتي سياسي ـ اجتماعي و فرهنگي که ميفرمايد:
    " وقتي که در برنامه هايشان ديدم که واقعاً اين برنامه ها باعث روشنفکري مردم و اذهان مردم ميشود؛ من اين جرئت را کردم که برنامه هايشان را از طريق تلويزيون زرين پخش کنم. و اين؛ هم از نظر اقتصادي و از نظر مادي و معنوي به من ضرر وارد کرد. قسميکه شما هم شايد شاهد بوده باشيد که بعضي ها خواستند که حتي تلويزيون را به دادگاه بکشانند."
    منطقي و معقول است اعلام بدارد که اينک به جايي رسيدم که غلط کرده بودم و اکنون با قطع کردن اين برنامه در حاليکه مشکلترين روز است که مقابل کامره قرار ميگيرم؛ غلطم را اصلاح ميکنم.
    تازه؛ سخن پهلوي نيرومند تر ديگري هم داشته است:
    " درين اواخر قسميکه شماهم شايد ديده باشيد اکثر برنامه هاي آقاي شفيع عيار در باره مبارزه بر عليه آي ايس آي بود... در همين راستا بود که من از تمام تلويزيون هاي ديگر افغاني، از تلويزيون آقاي مسکينيار، از آقاي خطاب ، از ... خان ؛از ايشان خواهش کردم که براي آقاي شفيع جان عيار برنامه بدهند."معهذا اينک خودم اين برنامه هارا قطع ميکنم؛ يالعجب؛ چرا؟
    زيرا که" من فکر ميکردم که با اين نظريات بازهم يک اتحاد بين افغانها به وجود مي آيد مگر وقتي که من مصاحبه ايشان را با محترمه سجيه جان کامراني ديدم زياد از اين تظاهرات صحبت نشد؛ بسيار سطحي درين باره صحبت شد و همچنان سوالات پرمحتوايي که خانم سجيه جان ميکردند." (درست پاسخ داده نشد!)
    آيا به راستي؛ اينجا موضوع و موجبه ايست که تصميم قطع همان برنامه هارا توجيه نمايد؟
    مصاحبه محترم شفيع عيار با خانم سجيه کامراني در تلويزيون جهاني آريانا افغانستان (تلويزيون آقاي مسکينيار) بيشتر از سه ساعت بوده و زيادترين وقت آن توسط علاقه مندان آقاي عيار"اسپانسر" شده است و هم اکنون در چهاربخش روي يوتيوب و نيز در ويب سايت جناب شفيع عيار وجود دارد و شنيده ميشود که سي دي ها و دي ويدي هايي از آن نيز در بازار هاي سراسر جهان در حال پخش است.
    اين مصاحبهء بسيار غني، جذاب، روشنگرانه و افشاگرانه تاريخي؛ فرداي مراسم تجليل نوروز توسط افغانهاي مقيم امريکا در شهر لوس انجلس؛ انجام گرديده که در آن محترم شفيع عيار هم دعوت گرديده بوده و حضور به همرسانيده است.
    چنانکه از فحواي سخنان خانم سجيه بر مي آيد؛ حضور يافتن شفيع عيار در اين مراسم؛ يک حادثه غير منتظره و تکان دهنده بوده و نشان داده است که يک سال کار و مبارزه روشنگرانه بي سابقه او منجمله به طريق تلويزيون زرين تحول عظيم در افکار و احساسات و وجدانيات افغانها و ساير مسلمانان همزبان ايجاد کرده است. در واقع استقبال پرشور و شعفي که درين برآمد از شفيع عيار ميشود؛ آتش به جان ارتجاع سياه وابسته به آي ايس آي و يا همسو با آي ايس آي مي اندازد.


    برنامه واکنشي استاد ابوبکر و فحاشي و هتاکي که در آن صورت ميگيرد؛ تنها موردي نيست که براي مقابله با محبوبيت سرسام آور حرکت و نهضت شفيع عيار به راه افتاده باشد؛ بلکه آي ايس آي و ساير حلقات ارتجاع سياه تقريباً همه توپخانه خود را درين راستا به کار مي اندازند که شرح کامل اين جريان در حوصله مختصر حاضر نيست.
    از جمله؛ خود محترم شفيع عيار يک مورد تيپيک و نمونه وي آنهارا برگزيده وطي برنامه اي مفصل به مقابله مستدل و روشنگرانه در مورد پرداخته است.اينجا؛ ببينيد و بشنويد:


    اينک؛ ميتوان حدس زد که تصميم جناب وجوهات؛ هم بايد ناشي از کدامين عوامل بوده باشد؛ مخصوصاً که آي ايس آي و مفرزه هاي تحت امرش در برابر موج عظيم رستاخيز اعتراضي سراسري افغانها در مقابل سفارت ها و نماينده گي هاي پاکستان در جهان هم قرار گرفته اند(که توسط جناب شفيع عيار طراحي و رهبري ميگرديد و قرار بود بتاريخ 19 اپريل 2013 محقق گردد.)
    اطلاعات ميرساند که آي ايس آي براي خنثي کردن اين حرکت نه تنها مستخدمان ملا نماي فراوان خود را به کار گرفت بلکه حتي ريسک افشا و رسوا شدن وابستگان خود در پاتک هاي چپي و پرچمي را هم پذيرا گرديد؛ ولي ما در جايگاهي نيستيم که دقيق و مستند بگوئيم ترفند ها و هنگامه ها و اِعمال فشار و تطميع و تهديد و غيره وغيره منجمله بر گردانندگان محترم تلويزيون زرين؛ چه حدود و ابعادي داشته؛ ولي مسلماً موجود بوده است!
    معهذا بايد انصاف داد که اين مورد نقش و سهم ادا کرده شده دليرانه جناب وجوهات را در پاگيري يک حرکت و نهضت رونسانسي تاريخي در جهان اسلام که ماهيتاً با نهضت هاي کبير حس صباح در صدر اسلام و ابومسلم خراساني عليه خلافت ظلم و بربريت اموي قابل مقايسه است؛ منتفي نميسازد. توانايي هاي عناصر رزمنده و پيشرو در جهان غرقه در باطلاق مافيايي و استخباراتي و تروريستي؛ مسلماً حد و حدودي دارد مگر اينکه آخرين قرباني ها را پذيرا شد.
    شايد هم خود اين بيانيه جناب وجوهات؛ کار آگاهانه و زيرکانه او براي تاکيد برهمين موضوع باشد؛ چنانکه بيانيه از " اکثر برنامه هاي آقاي شفيع عيار در باره مبارزه بر عليه آي ايس آي " ميگويد و آنگاه از " برنامه آقاي استاد ابوبکر " و "فحش ها" و اين "پارت" و آن "پارت"!
    در نتيجه؛ براي ساده ترين افراد هم مجال مي بخشد تا سوال کنند؛ آيا اگر که " آقاي شفيع عيار در مبارزه بر عليه آي ايس آي" است؛ آي ايس آي برعليه شفيع عيار در مبارزه نخواهد بود؛ آيا لا اقل کم و تومي از پارت مقابل آقاي شفيع عيار؛ پارت آي ايس آي نميتواند باشد؟
    آيا با ناديده گرفتن و نوازش کردن و برادر خواندن .... جواسيس نهاني، ميداني و منبري آي ايس آي و قورت دادن ايدئولوژي مرگبار آي ايس آي " بازهم يک اتحاد بين افغانها به وجود مي آيد " و افغانستان روي صلح و امنيت و آزادي و آبادي و ترقي و تنور را خواهد ديد؟
    و بالاخره؛
    مگر؛ آي ايس آي؛ شاخ و دُم دارد؛ جناب "وجوهات"!

      مواضيع مماثلة

      -

      اكنون الأحد 24 نوفمبر 2024 - 13:48 ميباشد