پندار نو

هل تريد التفاعل مع هذه المساهمة؟ كل ما عليك هو إنشاء حساب جديد ببضع خطوات أو تسجيل الدخول للمتابعة.
پندار نو

سایت مستقل و غیر وابسته به احزاب و گروه های سیاسی


    تفکر نوین سیاسی ضامن فردای افغانستان است

    avatar
    admin
    Admin

    تعداد پستها : 7126
    Registration date : 2007-06-20
    20121203

    تفکر نوین سیاسی ضامن فردای افغانستان است Empty تفکر نوین سیاسی ضامن فردای افغانستان است

    پست  admin


    یک طرح سیاسي به خاطر نجات افغانستان
    نویسنده : دکتور طاوس وردک لندن ۲دسامبر
    ۱
    کشورهای مداخله گرهمسایه در امورات افغانستان از دیر زمانی به فکر این بودن که در افغانستان جلو یک جریان ،ویا حزب نوین سیاسیِ که برای فردای این کشور ضامن وحدت ملِی ، خوشبختی وازادی باشد وبه شکل افغانی دموکراسِی را در افغانستان مطابق به سویه ، فرهنگ ، وهضم خود افغانها در تتطابق کامل با دین مبین اسلام تضمین وتطبیق نمایندهمیشه مانع ایجاد نموده ومخالفت کردن، دشمنان افغانستان با افتراق ، درز وشقاق در بین اقشار جامعه به نامهای مختلف ( زبانی ، سمتي ومذهبی ) برای اینکه از هر نوع تشکل سیاسی ،نهاد ، سازمان ،جنبش ، نهضت ،جبحه، که در واقع مدافع مطمن منافع ملي ، ازادی ، تمامیت ارضي ، استقلال وحاکمیت ملي وعدالت اجتماعی وبرابری ملي می شد ، سد شدن ونه ګذاشتن که در افغانستان چنین نیروی ایجاد شوند واګر سیاسیون درین مقطع زمانی مخصوصا امروز که افغانستان بطرف اضمحلال وتجزیه ویک جنګ دیګر خونین روان است دست به کار نه شوند به نزد مردم افغانستان در اینده مسولیت عظیم تاریخی به شانه های رهبران تنظیمی واسلامی بار خواهند ماند ، زیرا شبکه های استخباراتی (آی اس ای– سپاه پاسداران ایرن ) عملا موفق شدن که مانع چنین جنبش سرتاسری ملی شوند .
    سازمانهای استخباراتی جهان در اول به تقسیم چپی ها به شاخه های مختلف موفق شدن وانها را به حزب حکمتیار وربانی وبعضیها را به ماویزم ملحق ساختن ، یک عده محدود شان باقی ماندن که دربین خود به جنګ وستیز پرداختن ونمی خواهند که اتحاد نیروهای ملی ووطن دوست ودیموکرات دوباره احیا شود ،در کودتای ( بن ) که توسط استخبارات بین المللی انجام شد باز قدرت سیاسي به ګروهای بسیار ستمی خوی ، نشنالستهای افراطی ، وتفنګسالار فرفه یی وادمکش ( بخش دشمال ټلواله وتنظیم های اسلامی ) تقسیم شد که باز اکثریت احزاب ونهادهای مدنی مترقی ودیموکرات در شراکت دولت داری محروم شدن .



    بعدا به اساس پالیسی انګلیسها کوشش به عمل امد که ګروهای افراطی ( حکمتیار - حقانی – ملاعمر – افغان ملتی ها ) دوباره به قدرت سیاسی دست یابند تا اینکه امیال پاکستان را به صورت درست در افغانستان پیاده کرده بتواند ،وپاکستان درین دیپلوماسي افغانستان را در حالت نګاه کرد که ( فاقد استقلال سیاسي ،حاکمیت ملي ، تمامیت ارضي) باشد وهمیشه مواجه به خطر دایمي از طرف خود پاکستان باشد و همه شاهد اند
    ۲
    که روزانه صد ها راکت را سر مردم در کنر وولایات مشرقی پرتاب می نمایند وبرای کرزی در محضر عام اخطار می دهند که بیدون اجازه پاکستان حق تقرر وزرا را نه دارد ،تداوم بحران سیاسی در افغانستان رو به گسترش بوده وقریب است که به بحران قومی وسمتی منجر گردد ،علایم مشهود ان فقر بی پایان ، قیمتي ، وتهدید وتسلط کامل مخالفین این نمایندگان پاکستان در قرا وقصبات یکجا با مافیای مواد مخدر ومافیای اقتصادی بر همه شؤن وارکان زندگی اجتماعی مردم شاهد مدعای ماست ، کشتار همه روزه نسل افغان و چپاول همه ثروتهای ملی را که دارند نر واری می بلعند ومردم فقیر را فقیر تر می سازند و مردمان عادی این کشور قربانی این همه اعمال خاینانه حکومت کرزی شدن، در چنین وضعیت که فضای اعتماد ، فضای وحدت ملي ، فضای اتحاد نیروهای ملی ووطن دوست برای احیای یک جنبش سیاسی سرتاسری ملی حتمی وضروریپنداشته می شود باید اقای خلیل زاد وارد میدان گردد که به صورت بسیار خوب می تواند میدان سیاسی را به نفع خود وهمقطاران جنبش سرتاسری بچرخاند ، زمان ومکان که دو مقوله فلسفی است برای یک تحول کاملا مساعد شده ( شرایط عینی وذهنی ) فقط حظور فعال اقای خلیل زاد را درین کار ضروری می پندارد که یک امرحتمی وضروری پنداشته می شود .



    افغانستان عملا در انحصار پاکستان وایران است ، با وصف انکه امریکا وغرب در افغانستان حظور نظامی دارند ولی سیاست همیشه به نفع پاکستان می چرخد ،زیرا دیپلوماسي از نبود دیپلومات های قوی وحرفوي در افغانستان به نفع پاکستان می چرخد ،در چنین شرایط واوضاع لازم است که تمام نیروهای ملی ، دموکرات وترقی خواه ووطن پرست به شمول مجاهدین اعتدال پسند وترقی خواه مانند ( حضرت صاحب مجددی – پیرصاحب ګیلانی – موسي خان معاون وفعلا مسول حزب مولوی محمدی – داکتر عبدا لله عبد الله - اولاده سید کیان – نورالحق علومی – رنجبر ونیروهای طرفدار با وی – حزب مردم افغانستان به رهبری پوهاند داود رواش – خلقیهای طرفدار نورمحمد ترکی به رهبری رشید ارین - دوطن ګوند به رهبری محمد رفیع وانجینر نظرمحمد – افغان ملتی های طرفدار اتحاد – بخشهای نادم وپشیمان از رهبری حفیظ ا لله امین ، جنبش اسلامی به رهبری دوستم ، حزب وحدت به رهبری خلیلی ، وحلقات میانه رو هزاره وروشنفکران در خارج از کشور که لشکر عظیم را می سازد ) دور هم دیګر جمع شده ودست اتحاد به هم بتن وشخص مورد نظر شان( اقای خلیل زاد) را برای نجات این وطن به میدان سیاسی بکشاند ،تا او بتواند تمام لایه های سیاسی ، اتنیکي ، قومی ملیتی ، سیاسی وحزبی را بدور خود جمع نمایند ویک جنبش قوی سرتاسری ملی را درافغانستان بوجود اورد تا فردای مطمن وازاد افغانستان را در همه عرصه ها تضمین کرده بتواند .
    ۳
    فکتور دین اسلام که همواره وحدت دهنده اجتماعی وملی درین سرزمین بوده ضعف خویش را در وجود مذهبیون ، ملا ها وطالبان در طول ۳۲ سال جهاد نشان داد وعلت اساسي ان رسوخ ونفوذ اسلامست های سیاسی وافراطي عربستان سعودی ، پاکستان وایران بود که راسا به مخالفت اعضای حزب دموکراتیک خلق افغانستان وبعدا به غرب در صحنه مخالفت علنی ومخفی توسط فرمان وقومانده پاکستان وایران وارد صحنه جنگ شدن ومردمان عادی را چشم پت پشت سر خود کشاندن اینها در مجموع مخالف ومانع پیشرفت وترقی در طول ۶۰۰۰ سال موجودیت افغانستان شدن که امروز نیز مستقیما از طرف پاکستان مخصوصا ( آی اس آی ، وقم ایران وعربستان سعودی ) رهبری وقومانده می شوند .
    مردم افغانستان به فکر وانتظار نیروی ازبیرون ( وحی الهی ویا جبر تاریخ اند ) که می شود از کدام کشورې با پراشوت کردن شخصیتهای سیاسی به داخل افغانستان تغیر رونما خواهند شد تا او بتوانند به دردهای وزخم های۳۲ ساله مردم افغانستان ملحم بګذارند ولی در وجود دونفر ( جلالی واشرف غنی ) ناممکن است ،زیرا در افغانستان شخص که برای وی این وان ، سیا وسبز ، راست وچپ ، مترقی واخوانی ، مجاهد وکمونست هنوز مطرح است نمی تواند شیرازه که عنقریب از هم می پاشد دوباره محکم ومستحکم ګردد برای کشور ما به یک شخص نیرومند سیاسی ، غیر وابسطه به ملیت ها ، غیر وابسطه به لسانها ومذاهب ، غیر وابسطه به احزاب وسازمانها راست وچپ باید باشد زیرا منازعات قومی ، لسانی وعقیدتِی امروز به بحران سرتاسری تبدیل شده وباید شخص مذکور مدیرت کرده بتواند وبه شکل بیطرفانه در خدمت همه باشد وتیم را بسازد که در ان همه احزاب سیاسی وشخصیت های مطرح وتحصیل کرده وناب داخل شوند یک نفر از کابینه موجود به جز وزیر مخابرات در حکومت اینده موجود نه باشد وبرای لوی څارنوالی وقاضی القضات اشخاص که دارای اراده اهنین ومتکی به خود ورشوتستان نه باشند ودر ضمن ممثل ارمانهای اکثریت توده های ملیونی کشور باشد تعین ګردد .
    تجربه نشان داد که تکنوکراتهای که از غرب ګویا امریکا وکشورهای اورپايي در راس حکومت واداره امروزی قرار ګفتن حتي دستهای( ظاهر شاه – نادرشاه وهاشم خان وامین ) را نیز پشت سر بستن،با ورود شان نه تنها قوم ګرایی ترویج یافت بلکه انچې رنګ وبوی وطنی نه داشت بالای مردم به زور تحمیل شد ،یک مساله دیګری را باید یاد اوری نمایم که تا امروز در افغانستان ملت وجود نه دارد البته به ان تعریف فلسفی که دارد وما هنوز ملت نه شدیم ، کرزی واشخاص دیگری که نام ملت افغان یاد می کنند به خطا رفتن وتا ملت شدن فرسخ ها راه مانده ،وهمه روزه فریاد ها زده می شود که این ملی وان ملی در حال که همه چیز قومی وملیتی شده حرف ملی مبالغه امیز است ؟
    ۴
    سوال این جا است که چطور از ملی ګپ زده می شود که در طول ۶۰۰۰ سال حق حقه مردمان پشتون ( کوچې ) ها داده نه شده وجایګاه نه دارند ومردمان۷۵٪ پشتون هراتکه تحت ستم کلتوری وفرهنګي ایران رفتن چرا یک زمام دار دولتی به ان توجه نه کرد ، هزاره در محلات دولتی که سلطانی ګفته می شود کوچي ها را نمی ماند مردمان پنجشیرکه۵۰۰۰۰ نفوس نه دارد ولایت دارند ولی ( سه ملیون ) کوچې خانه نه دارند ، مسجد نه دارند ، قبرستان ومکتب نه دارند خلاصه هیچ چیز نه دارند ؟؟؟
    در اوضاع پر اشوب کنونی که زاده یک حکومت قلدری ، بیسیواد ، مافیايي وتفنګسالاری است باید به طور اګاهانه تغیر داده شود وهر چې زودتر به ترمیم وتغیر حکومت در افغانستان به هر وسیله که ممکن باشد توسل جست در غیر ان این کشور به طرف جنګ خونین دیګر در حال حرکت است .
    چه باید کرد( به داخل افغانستان ) ؟؟؟؟
    اول : - دولت کرزی را به هر وسیله که ممکن است باید سقوط داد وتمام کابینه را رخصت نمود به شمول معاونین مافیایی شان .
    دوم :- سیستم جدید دولتی ( صدارتِ ) احیا وتمام کادر رهبری سر از نوتمام ادارات توسط اشخاص شایسته ومجرب پر ګردد معاش ریس جمهور۷۰۰۰۰افغانی ، معاش معاونین وی ۵۰ هزار افغانی ، معاش مشاورین وی۴۵۰۰۰افغانی ، معاش وزرا ۴۰۰۰۰ افغانی ، معاش والیها ۳۶۰۰۰ هزار افغانی ، معاش ولسوالها ۲۰۰۰۰ افغانی ومعاش ستر جنرال ۴۰۰۰۰ افغانی وتورنجنرال ها ۲۵۰۰۰ افغانی برید جنرال ها ۲۰۰۰۰ افغانی وډګر والها ۱۵۰۰۰ افغانی تعین شودوهمه معاشات به افغانی پرداخته شود < هیچ نوع معاش دالرِ به کسي داده نه شود ، به نام مشاو در قووای مسلح که معاش دالری می گیرد نه باشد زیرا ما خود ما متخصیصین نظامی داریم برای افسران در قووای مسلح غلګی وکلوپ دوباره احیا وبرای کارګران وماموری نیز کوپون حواله شود .
    سوم :- قووای مسلح نیرومند ملي را دوباره احیا وتوسط بهترین کادر ها مجهز نمود به هیچ وجه به حرف های شرق وغرب در مورد اینکه این ویا ان شخص کمونست ویا اخوانی ویا شعله يي است ګوش داده نه شود وبه اکمال ان از لحاظ ( کادری وسلاح وتخنیک محاربوی) پرداخت ، در قانون اساسي بار دیګر به دوره مکلفیت عسکری دوساله پس برګردیم وهم چنان سرحدات را سراز نو به وزارت امنیت ملي تسلیم وریاست امنیت را دوباره به وزارت ارتقاع بخشیم ، ومعاش هر سرباز ماهوار مبلغ ۵۰۰ افغانی باشد و در دوسال یک ماه به رخصتی برود ویک ولایت ، یک قوم ، یک ملیت ازین امر مستثني شده نمی تواند(از خدمت دوساله مکلفیت معاف شده نمی تواند) صرف انهایکه در پوهنتونها ویا مدارس دینی در مدارج عالی ودارای نمرات عالی می باشند تا ختم تحصیل معاف وبعدا وارد دوره احتیاط شوند وبرای ۹ ماه در موسسات عالی تعلیمی وظیفه اجرا نمایند ومعشات شان به حیث دریم بریدمن تادیه گردد ، معیوبین ومعلولین که عملا دیده می شود وضع صحی شان درست نیست با مریضان وانهایکه نفقه آور خانواده نه دارد تا بزرگ شدن فرزند شان از خدمت معاف باشد .
    چهارم: - معادن سنګ های قیمتی وطلا وغیره افغانستان از انحصار شخصی برامده وبه دولت ارتباط بګیرد وتوسط یک قطعه نظامی ( محافظت – استخراج – انتقال وپروسس شود) البته تحت نظر مستقیم انجینران وزارت معادن وامنیت ملي ، قطعه متذکره نیز به امنیت ملي ارتباط داشته باشد ، که دولت بتواند ازین مدرک پول مصارف قووای مسلح وبودجه کشور را تامین نمایند ) ،قابل یاد اوری است که معادن بصورت فنی ذریعه ماشین الات مدرن استخراج وپروسس شود یقین دارم که سالانه تمام مصارف دولت را پوره خواهند کرد .
    پنجم :- به صورت فوری ۵ بند برق را بالای دریا های ( کنر – هلمند – پنج – مرغاب و۱۸ نهر مزار شریف ) ویا در ولایات دیګرې که ظرفیت تولیدی زیاد دارند اعمار شوند و کار ان شروع ګردد ، وبندهای دیګری که تا حال قابلیت تولیدی شان ضعیف است جنراتور های قوی نصب ومنتاژ ګردد .
    ششم :- تمام والیها را تا یک زمان معین از افسران بلند رتبه تعین ګردد وتوسط ایشان اقتصاد نظامی وامنیت در ولایات کنترول شود ، خوبی این کار درین است که انها به هیچ وجه با دشمنان ومخالفین دهن جوال را نخواهند ګرفت وبه رشوت عادت نه دارند وشخصا عملیات ها را رهبری خواهند کرد .
    ۶
    هفتم:- افغانستان در ۱۵سال نمی تواند که ماشین الات بسازند بناا ضرور است که برای مردمان در قراه وقصبات قرضه های دراز مدت از طرف دولت داده شود تا انها در خانه های شان( مرغ – فیلمرغ – مرغابی– ګوسفند – ګو – زنبور عسل )نګهداری نمایند واز طرف دیګر در قریه جات به تولیدات ( ګیلم – قالین – نمد – تکه های ابریشمی وبرک – جوالها – پوستین چه ، جوراب ودستکش وکالای خامک دوزی ) شرایط وامکانات توسط اطاقهای تجارت اماده ګردد از یکطرف مصروفیت برای شان پیدا می شوند واز جانب دیګر خودکفا شده ومازاد تولیدی شان را در بازار های افغانستان به فروش می رسانند وولایات ( کندز- بغلان - لغمان - هرات ) به حیث ولایات تولید کننده برنج تشویق و حمایت ووادار بسازند که 90 % برنج بکارند .
    هفتم : - هیرویین ، تریاک وچرس توسط والی ها از طریق ریاست مواد مخدر مربوط به امنیت دولتی از مردم خریداری وبعدا توسط دولت به کشور که ضرورت دارد به فروش برسد که عایدات بزرګی نصیب دولت می شود ودولت در عوض برای دهاقین ګندم ومواد ارتزاقی و پول بدهند وبعد از ګذشت زمان کشت وزرع کوکنار جدا ممنوع قرار داده شود وبرای معتادین در ولایت شفاخانه تداوی از مواد مخدر اعمار گردد .
    ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    با خارجی ها : -
    اول : - از قوای خارجی صرف امریکایی ها به تعداد ( 15) هزار سرباز در ولایات ( شنډنډهرات – زابل – پکتیکا – هلمند – کنرها) در محلات دایمی باقی بمانند اګر ضرورت بود به اساس موافقه طرفین در عملیات های محاربی اشتراک نمایند در غیر ان انها صرف در قشله های سوق الجیشی دایمی شان موجود باشند ، تا پاکستان – ایران –همسایه های شمالی افغانستان وچین را از مداخلات در امور افغانستان ممانعت نمایند وسالانه یک مقدار پول به خاطر موجودیت پایګاهای شان به طرف افغانستان بپردازند ، هیچ نوع مداخله در امورات دولت داری ، اسلام ، کلتور وفرهنګ افغانستان اجازه داده نه شود ، مهمان باید مقام وجایګاه خودرا بشناسد ) .
    دوم : - پاکستان را به شکل خنثي نګاه کرد تا اینکه افغانستان به سرعت و زمان کم از طریق تجار ومتشبسین خصوصی افغانی وکشورهای خارجی مخصوصا امریکا -جرمنی -انګلستان ، فرانسه جاپان و همچنان هندوستان، چین، وروسیه از لحاظ ( برق – فابریکات مختلف تولیدی در همه عرصه هاخودکفا ) و به پاه ایستاده شود.



    همچنان با پاکستان شرط اساسی این است که پاکستان در مورد صادرات وواردات به صورت دقیق قرار داد مطبوع به امضا برسد ودر مقابل یک لاری ۱۶۲۰ پاکستان دو لاری افغانی اجازه عبور از خاک پاکستان داشته باشد ولی نظر من این است که زیادتر توجه را به اکمالات از طریق روسیه وکشورهای سمت شمال وبندر چاه بهارایران مبذول نماییم، وتا ۵ سال دیګر افغانستان باید قووای مسلح نیرومند از هر لحاظ داشته باشد وامریکا تشویق شود که سلاهای روسی به افغانستان خریداری نمایند .
    مُشاطرة هذه المقالة على: reddit

    لا يوجد حالياً أي تعليق

      مواضيع مماثلة

      -

      اكنون الجمعة 3 مايو 2024 - 6:31 ميباشد