الرئيسية
أحدث الصور
دهقانزاده
بزرگرودست استدعا بسوی« پیشکسوتان؟»
برحسب گزارشات، روزپنجشنبه 25عقرب، اجلاس فعالین وکادرهای شهرکابل به اشتراک محترم داکتر داوود راوش رئیس حزب مردم افغانستان دایرگردید .این اجلاس که به مشارکت 60 تن ازفعالین وکادرهای شهرکابل دایرگردید, متکی برقطعنامه صادره، برخی وظایف وفیصله های مربوط را فرمولبندی نموده به تصویب رسانید.تدویراجلاس شهرکابل ومشارکت بخشی وسیع ازکادرها وفعالین درآن ،مظهرحمایت وسیع سازمان حزبی شهرکابل حزب مردم افغانستان ازفیصله ها ومصوبات کنگره21ثور1391 وپلینوم آن بوده واین محکمترین پیامیست که سطح حمایت روزافزون سازمان ها وشوراها را ازفیصله ها ومصوبات کنگره وپلینوم آن،بازتاب میدهد.چون شهرکابل دردرازنای تاریخ معهد وجایگاه جنبش های دادخواهی وعدالت خواهی بوده وحمایت این سازمان درتوازن وبیلانس های سیاسی وتعین مقدرات وسرنوشت سیاسی احزاب وشخصیت ها نقش قابل ملاحظه داشته لذا دریک حرکت شتاب زده ،محترم شیرمحمد بزرگرتلاش نمود تا دریک پروسۀ واکنشی یک روز بعد ازتدویر موفقانه اجلاس شهرکابل ،دریک جو نا امیدی وشکست ،به عملیه تلافی جویانه مبادرت نموده وباتجمع چند تن محدوداز«ناراضیان » وفاداربه خود،دریک مانورونمایش مضحکه ،وشگفت انگیز،دردرون منزل خویش ،حیات نیم جان سیاسی خویش رابه نمایش کشیده ودست دوعا بسوی کشتی های نجات(!)«پیشکسوتان»،حزب بلند نموده تادرپناه این (ناجیان !)تاریخ، بازی باخته شده وشکسته را، لا اقل اگرنه برای پیروزی بلکه برای بیرون رفت ازین باطلاق خود ساخته وبرای ایجاد بینی (کلُوخی)وحفظ پرستیژازدست رفته ،ازسرگیرد.اینکه جناب بزرگر ازکدام آدرس وازسوی کدام مقام حزبی درین نشست (حلقۀ چند نفری ) نمایندگی نموده است نمیدانم ,اما برحسب گزارشات یکی از سایتهای هوا خواه او،درین نشست ، جناب بزرگر صاحب می فرماید:" فکر میکنم موقع ان رسیده تا روآوریم به طرف پیش کسوتان حزب ازشوراهای حزبی در داخل وخارج کشور ، ومی طلبیم تا با قضاوت عادلانه وابراز نظرهای سازنده درحل بحران مارا یاری نمایند -هر طرح وپیشنهاد دلسوزانه انان با دیده احترام نگریسته خواهد شد"
آری !خواننده عزیز،اینرا صاف وساده گویند شعبده بازی ،نه سیاست.چرا که زمانیکه آقای بزرگردرانتخابات آزاد، سری ودموکراتیک درپلینوم 21ثور1391کنگرۀ حزب ،طعم شکست را نوش جان کرد، دریک حرکت بی مثال ،بدون پابندی به "اصول" ومنافع حزب، یکی از بزرگترین گرد هم آئی حزبی را لگدمال نموده وباایجاد جوتشنج وبه اصطلاح خودش "بحران" ،که میراث بجامانده وکبیرجناب بزرگراست ،به شکل بیباکانه وغیرمسئولانه آنرا ترک نموده وغوغا برپاکرد،که این اروپائیان ورهبران" پشت پرده" که اصطلاح دیگرش پیشکسوتان است،درکارکنگره وپلینوم مداخله نمودند وجنجال بر پاکردند.البته تاهمین اکنون دوسه تن از هواریون این جناب عالی درقلم فرسایی های شان همین نقطۀ داغ را برای گم ساختن پل پا زیرآتش قرارداده بودند.
حال ازجناب بزرگرصاحب می پرسیم که چه واقع شد تا دوباره به استعمال همان نسخه کهنه برای دردبی درمان خویش روی آوردی ؟آیا شما خود خواستید تابا این ترفند عوامفریبانه،شکست خود راتوجیه نموده وبه عملیه بحران سازی درحزب مبادرت نمائید ویا اینکه اکنون این رهبران وپیشکسوتان با انجام (غسل تمعید)به پیشکسوتان مقدس تغیریافته وشما را(با قضاوت عادلانه!) برسریرمقام ازدست رفته تان برخواهند گرداند.حال برای چند تن ازفریب خوردگان وخوشباورانیکه درعقب شما اقتدا نموده وتحت بهانه"اصول"،این بحران را دنباله دار ساخته وصد ها نمایش نامۀ کاذب را علیه همین پیکسوتان ،تا کنون به نمایش گذاشتیند, چه پاسخ داشته وبرای خود وحواریون خوشباورتان، چگونه این پالیسی نوین را توجیه نموده و شما دیگربه این بازی مضحکه جدید چه نامی خواهی گذاشت؟؟؟؟
درازنمودن دست تگدی بسوی پیشکسوتان ،زمانی صورت می گیرد که دیگرآقای بزرگر ازپا افتیده است,خواب ها وخیالات بزرگرصاحب نتوانست تا حزب را برایش به شکارگاه مبدل نموده تا سهم خویش را ازآن ستاند,سطح بیداری وهوشیاری فرزندان اصیل حزب درفکتورمحاسبات آقای بزرگر شامل نشده بود وجناب بزرگر صاحب فکرنمود تا با گفتن یک "تقلب و"مداخله "و"پیشکسوت ورهبر پشت پرده ،وراه اندازی هیاهو،همه اعضای حزب برگشته ودرعقب آن دوباره اقتدا خواهند نمود.حا لا پس ازینکه یخ های سر بزرگرصاحب پس ازشش ماه ،درگرمای شکست ونا امیدی آب شد،دوباره از خواب برخاسته وصدای مظلومانۀ حمایت "پیش کسوت" وسازمان های "برون مرزی" را که گویا همه درشکست بزرگر صاحب نقش داشتند، بیرون میکشد؛
درجای دیگر،آقای بزرگرمی فرماید:"... از یک جانب حزب سلامت تشکیلاتی خودرا استحکام بخشد واز جانبی وظایف داد خواهی زحمتکشان را بعهده داشته باشد قرار میگیرد - بنا ضرورت وحدت ویگپارچگی حزب مبرم ترین وظیفه ویک ارمان است که متاسفانه در نتیجه عملکرد ناسالم عده ازرفقا درپلینوم 21 ثور وعدم علاقه مندی انان به حل بحران زمینه را برای تشدید بحران فراهم ساخته است"
آقای بزرگر! هرگاه این" سلامتی تشکیلاتی "وارجحیت" آرمان" وحدت برای شما،ارزش داردویا داشت ،پس چگونه به این همه بیرحمی وقساوت های دشمنانه تحت هیاهوی "تقلب" و"مداخله"،در نخستین روزیکه سلامتی تشکیلاتی حزب تضمین میشد درنخستین کنگره آن انرا سلاخی نموده سعی نمودی تا آنرا به کوچکترین پارچه تجزیه نمائی،امروز چگونه بارد دیگرپس از یک عالم ریسمان کشی وراه اندازی مسابقات ناکام انشعاب گرانه وتجزیه طلبانه داخلی وبیرونی , این "آرمان وحدت"دوباره به دل شما دوباره موج میزند؟اگر واقعآ وصادقانه به بیان ات اعتقاد واستادگی داری ضرورت به انجام کار های زیر زمینی وصدورفرمان تشکیل جزایر حزبی دربیرون ودرداخل برای چه است؟ شما چرا از پذیرش فیصله ها ومصوبات کنگره وپلینوم حزبی سر پیچی نموده ودست دوعا بسوی کسانی درازمیداری که به قول شما انها مسبب همه بحرانات اخیردرحزب شمابودند واستند .چنین حرکات عوامفریبانه وچند رُخ جزاینکه به این واقعیت بینجامد که"زیرکاسه نیم کاسه است "به چیزی دیگری نمی انجامد .برای اینکه متئاسفانه شما درآغازبازی، درکف دست همین پیشکسوتان قرارداشتیند وتحت دساتیر وهدایات همین ها این بازی را براه انداخته وتا کنون ازوجود وعده های توخالی وبی بنیاد همین پیکسوتان انرژی گرفته وبازی خیالی وشکست خورده را بدون سنجش عواقب دردناک آن به پیش می بری.
در همان افغانستان ده ها هزارحزبی وجود داشته که بیش از بیست فیصدآنها پیش کسوت اند،البته پیشکوت داخل نبرد ومبارزه که با تمام عهد وپیمان به شکل صادقانه وبا ایمان وبدون لرزش وگمراهی به پیش میروند,پس اگرشما واقعأ صادق به بیان خود میباشی،پس چرا برچنین پیشکسوتان واقعی رونمی آوری تا مشکل شخصی خودت را حل نماییند.ویا اگر صادق بودی چرا درآغاز این بحران میدان را ترک گفتی؟خود ترک میدان درفرهنگ سپورت وسیاست ،پذیرش شکست است وشما چرا یک حزب را برای پرداخت کفاره شکست خویش نشانه گرفته ای؟
درجای دیگری بزرگرصاحب طرح کاندید سوم را برای رفع بحران(!)پیش کشیده می فرماید که جانب (ما!): همانطوریکه به همه رفقا اشکار است همیشه طرحهای سازنده برای رفع بحران درون حزبی داشته ایم- ما تدویر پلینوم فوق العاده شورای مرکزی را پیشنهاد نمودیم وتا رسیدن باین مامول پیشنهاد تشکیل یک کمیته رهبری موقت , طرح کاندید سوم را پیش کش نمودیم هم چنان در کمسیون تفاهم واعتماد سازی رفقا عملا شرکت نمودند.
آری جناب بزرگرصاحب!شما خوب میدانید که پس از رای گیری "سری" که شما آنرا تقلب خواندید ومیدان را ترک نموده وحزب را برای خدا رها نمودیند،لاجرم اعضای شورای مرکزی مجددآ تشکیل جلسه نموده ودرآن اجلاس به تعداد 64 رفیق یعنی اکثریت قاطع دریک رای پرسی علنی شرکت جسته ودوباره به نفع رفیق راوش رائی دادند.اینکه شما می فرماییدکه جناب ما ! یعنی چه؟ شما دیگرکی هستید؟؟یعنی آنانیکه اصول حزب را زیر پانموده وعلیه فیصله های قانونی ومشروع حزب خود،تمردجسته وحالا بعد ازشش ماه حدیث دیگری را خلاف فیصله های حزب ارایه میدارد.
جناب بزرگر صاحب درجای دیگرلطف نموده می فرمایدکه:...طرح تدویر پلینوم فوق العاده شورای مرکزی و کاندید سوم را پیشنهاد نمودیم!
جناب بزرگرصاحب!پلینومی که ازدرون بزرگ ترین همایش حزب برخاست ،شما مشروعیت آن ومشروعیت کنگرۀ حزب را بخاطر جایگاه شخصی خود تان به چالش کشیده دیگر چه نیازی وجود دارد تا دریک قرعه کشی دیگربخت خود را آزمایش نمائی؟موقعیت دیروز شما درحزب فکرنکنم تا شما را درستاد فرماندهی نظامی قرارداده بود؛بلکه دربرابرقوانین داخلی حزب واصول اساسنامه شما یک عضو "عادی" حزب بوده که باید از اساسات آن پیروی نمایید,پس پلینوم که توسط 64 عضوبرای بار اول وتوسط 75عضوبرای باردوم درجریان جمع آوری امضا برای راجستریشن حزب دروزارت عدلیه ،برفیصله ها ومشروعیت پلینوم صحه گذاشت ،پس اینبار صرف بخاطر تقاضای شماباید همه راه های طی شده را دوباره سفرنموده ومجموع فیصله ها وارزشمندی کنگره را مورد سوال قرار داده و سناریوی جدید را دریک بازی نوین که شما طراحی نموده ایند؛دوباره بکار ببندد.
از سوی دیگر پس ازشکست خود,چگونه برای خود حق می دهی که کاندید قبول شده به اکثریت آراء را مورد سوال قرار داده وطرح کاندید سوم را برای فرونشینی عقده های شخصی تان ،پیش میکشید.شما چگونه مجموعه یی ازفیصله ها ومصوبات مشروع وقانونی پلینوم را درخصوص انتخاب کاندید حزب مورد سوال قرارداده ودرلحظاتیکه تمامی شوراهای ولایتی وشورا های برون مرزی حمایت بیدیرغ خود را ازفیصله های پلینوم اعلان داشتند،آنرا نادیده انگاشته وفرمان صادرمیدارنید؟؟؟
آقای بزرگر! ساده ترین مفهوم اصول در خصوص پیشنهادات شما در راستای "طرح کاندید سوم ویا تدویر"پلینوم فوق العاده "عبارت از این است که چنین طرح نه بوسیله یکنفر بلکه بوسیله "دوثلث" اعضای شورای مرکزی طرح شود.هرزمانیکه شما موفق شدید تا این دوثلث را تکمیل نمودید،فکر کنم که دفتر شورای مرکزی برای شما بازخواهد بود تا برچنین طرح مطابق اصول،رسیدگی نماید،درغیرآن چنین حرکات بلند پروزانه ،جزضیاع وقت برای خود شما ،دیگرسودی نخواهد داشت.
اما درباره سروصدای بحران درحزب:
بزرگر صاحب عزیز؛ به نظر من بحران زمانی درحزب وجود داشت که دست وپای حزب مثل یک اسیرویک زندانی دردفترکارشما ،بسته شده بود.بحران زمانی درحزب وجود داشت که شما فعالیت های سه ساله یک نسل را بخاطر ابقای مجدد تان بر سکوی رهبری حزب،درجریان پروسه وحدت با متحد ملی زیر پا نموده وحتی از نام کلمه "وحدت"ومتحد ملی ،وگفتن حزب واحد,ننگ داشتید.لذا شما افسانه های حزب را به چنین عمل درسراسرجهان به نشر رسانیده واعتبار سیاسی حزب را خدشه دارساخته وبحران را درحزب سراسری ساختید.بحرا ن زمانی درحزب بوجود آمد که شخص شما دربرابرفیصله ها ومصوبات کنگره حزب وپلینوم آن،قد برافراشتید وسرنوشت حزب تان را به سرنوشت دولت آقای کرزی گره نموده،وعوض مراجعه به حزب ،شما به دولت کرزی مراجعه نمودید وتلاش کردید تا ازراجستر شدن حزب جلوگیری نماییند. حال بحران خوشبختانه رفع شده است ,حزب راجستر شد،حزب حرکت سازمانی وتشکیلاتی خویش را درجامعه آغازنموده است.حزب به سوس تشکل های بزرگ درحرکت است .حزب پیرامون تحولات جاری کشور نقش افرینی نموده وپایه های تشکیلاتی خویش را توسعه میدهد.پیوستن" حزب وطن" اخیرآ به "ائتلاف نیروهای ترقیخواه ودموکرات "مثال زنده وبرجسته احزاب متشکله ازجمله حزب مردم است.اخیرا یکی از بزرگترین دست آورد حزب عبارت از "همایش جوانان دموکرات وترقیخواه " بوده که درحقیقت خلاء نبود نسل جوان را تکمیل نموده وبهترین سرمایه نسل های فردا وعالیترین تضمین برای انتقال مشعل حزب برای آینده گان میباشد.حضور حزب درگرد همآئی ها پیرامون تعین سرنوشت کشور،خودپیو ستگی آنرا با مردم وجامعه به نمایش کشیده وامید های تازه را پرورش میدهد. شما نباید به کل حزب از عینک ها وجایگاه شخصی خویش نگاه نمایید.
حا لا مشورت دلسوزانه ام برای شما بزرگرصاحب اینست تا دیرنشده «درب »حزب تان را دق الباب نموده وبا تکیه برهمین حزب وبهترین رفقای با شرف ،آنچه را که شما مشکل میپنداریند به بحث گذاشته وراه های حل انرا دریابید.تلاش نکنید تا دوباره سرنوشت حزب تان را به دستان "پیشکسوتان! "که دربیان شما آدرس شان نهایت مشهود است ,دوباره سپرده ویک بحران دیگر را بران افزود نماییند.این پیشکسوتان از امتهان گذشته اند,اما متأسفانه ناکام برآمدند.دوباره ازین نسخه استفاده کردن خطاست.
استنتاج کلی از درامه های اخیر آقای بزرگر نشان میدهد که همین آقای شیربزرگربرخلاف اکت های پیشکسوت ستیزانه پیشین خویش ، هم دیروز درکف دست همین پیشکسوتان قرار داشت ودرین بازی به چرخش آمده بود وبر حسب شواهد معین چنین ارتباطاط سری هنوزهم بوسیله دستان مرموز وجود داشته است وهمین پیشکسوتان اند که درعقب پرده، بوسیله افراد معین ونفوذی خویش ،این بازی را دنباله دارساخته اند.نبشته های اخیریکی ازهواداران بزرگرصاحب درسایت وزین پندار،بنام حسن سپاهی ,برچنین شواهد صحه میگذاشت ،حال آقای بزرگر میخواهد تا حضور این پیشکسوتان را مشروعیت بخشیده وبا دخالت "قانونی؟ "انها، جاده رابه مساعدت ایشان برای خود هموار سازد ،که این خواب است وخیال است وجنون !.
عجیب دنیای نازنین؟؟؟
دهقانزاده ازشهر هرات
اين مطلب آخرين بار توسط admin در الجمعة 23 نوفمبر 2012 - 18:37 ، و در مجموع 1 بار ويرايش شده است.