پندار نو

هل تريد التفاعل مع هذه المساهمة؟ كل ما عليك هو إنشاء حساب جديد ببضع خطوات أو تسجيل الدخول للمتابعة.
پندار نو

سایت مستقل و غیر وابسته به احزاب و گروه های سیاسی


    درپاسخ« کمیته اجراییه شورای اروپایی ویکعده دکتاتوران»

    avatar
    admin
    Admin

    تعداد پستها : 7126
    Registration date : 2007-06-20
    20121115

    درپاسخ« کمیته اجراییه شورای اروپایی ویکعده دکتاتوران»   Empty درپاسخ« کمیته اجراییه شورای اروپایی ویکعده دکتاتوران»

    پست  admin

    درپاسخ« کمیته اجراییه شورای اروپایی ویکعده دکتاتوران»   Syasat10درپاسخ« کمیته اجراییه شورای اروپایی ویکعده دکتاتوران» نوشته جناب قروغ
    دوست گرانقدر جناب قروغ!
    نگارش کوتاه شما را که در تارنمای«سیاست ومردم» زیر عنوان« کمیته اجراییه شورای اروپایی ویکعده دکتاتوران» به چاپ رسانیده بودید ، خواندم .
    من به خود اجازه نمی دهم تا بنویسم ، که شما چرا زیر نام مستعار می نویسید؛ زیرا مستعار نویسی یک بخش بزرگ ادبیات سیاسی را می سازد ، در اوضاع واحوالی که تازش های بی موجب وتاختن های شخصی در پیراهه یی قلم از کار زار سیاسی به دور می غناید ، انگاه لازم می افتد تا به مستعار نگاری روی آورد ، وشما که مرا ترسو گفته اید ، خود از ترس همان شخصیتهای شورای اروپایی که شما را نیز زیر رگبار دشنام قرار ندهند به مستعار گرایی رو آورده اید. مگر من به نام خودم می نویسم واز کسی هم نمی ترسم . اینکه چرا در همان هنگام نشست ،کمیته اجراییه شورای اروپایی به پاسخ آن دو رفیق نپرداختم ، دو علت را به دیده داشتم:
    نخست حیای حضور که هردو رفیق علی الرغم پاسخهای روشنی که چندین بار برای شان گفته ام یکبار دیگر به همان شیوه ای پیشین به پرسشهای فرسایشی شان رو آوردند ، از دید من ایجاب پاسخ را نمی کرد.
    دو دیگر :جلسه از ساعت هشت شام اغاز وتا همان دم که ساعت دو ونیم شب بود به خسته کن ترین بخش خود رسیده بود ، کسی را یارای شنیدن حتا یک حرف دیگر نبود . چه رسد به یک گفتمان ادبی ویژه واژگان شناسی .
    سه دیگر:در نشستهای پیشین نیز بار ها از من تقاضا شده بود که در باره مسایل ادبی در نشستهای سیاسی نپردازم، از اینرو برتر پنداشتم که سخن در گرو نگفتن بسپارم وخاموشی اختیار کنم.
    اما اکنون که شما دنبال این جستار را دوباره گرفتید ، من نیز قلم را از گرو ننوشتن رهایی می بخشم ودر پاسخ رفقای گرامی زبیر شیرزاد وصفت الله عملیار که شما از نوشتن نامهای شان دوری گزیده اید ، می پردازم:
    چندی پیش بنابر تصمیم کمیته اجراییه شورای اروپایی در پاسخ تازشهای همین دو رفیق گرامی بالای واژه رسانش یادداشتی تهیه کردم وبه رفقای گرامی کاوه کارمل رییس شورای اروپایی ودکتر عمر محسن زاده عضو هیات رییسه شورای اروپایی ورفیق صفت الله عملیار مسوول شعبه اسناد وارتباط سپردم تا جهت تصمیم گیری به کمیته اجراییه شورای مرکزی ح.م.ا بفرستند. در این جستار در باره واژ « رسانش» که از سالیان درازی بجای واژه نادرست تبلیغ وترویج در ادبیات سیاسی وفرهنگی کشور ما وبه ویژه از دورانی که شادروان محمود بریالی زنده بودند در اسیاب درست نویسی نهضت میهنی پسانها نهضت فراگیر کاربرد یافته بود، اکنون که نام جدید حزب مردم جاگزین نام آن دو سازمان شد و این دو رفیق در جایگاه تصمیم گیری تکیه زدند، نخستین کاری که کردند ، لگد مال کردن واژه درست باستانی و ریشه دار فارسی «رسانش»ورسانه یی وجایگزینی واژه نادرست بیگانه عربی« تبلیغ» به جای آن را پیشکش داشتند،این دو رفیق با چهاردلیل در این مورد پافشاری می دارند:
    نخست: واژه «تبلیغ» واژه ای می باشد که به ترجمه در زبان پشتو نیاز ندارد.
    دوم: واژه « رسانش » واژه فارسی می باشد که باید در زبان پشتو ترجمه شود
    سوم: واژه «رسانش» یک واژه ایرانی است ما در افغانستان تقلید ایرانی ها را به کار نمی بریم.
    چهارم: واژه«تبلیغ» در میان مردم وحزب کاربرد پیشینه از زمان ح.د.خ.ا دارد.بنا برآن همین واژه نادرست عربی را بر واژه درست واصیل فارسی رجحان می دهند.
    اکنون به رد این چهار دلیل می پردازم :
    در باره دیدگاه نخست شان باید نوشت : زبان های پشتو وفارسی دو زبان دارای خانواده مشترک ، ریشه ای مشترک ، سرزمین مشترک ، ساختار گرامی مشترک ، ساختار واژگانی مشترک ودر نهایت دوبرادر ی که از یک پدر ومادر ودر یک خانه وکاشانه زنده گی می کنند هستند، در حالی که زبان عربی ، از یک خانواده بیگانه، از سرزمین بیگانه واز لحاظ ساختاری وریشه یابی از کشور بیگانه می باشد ، ترجیح دادن زبان عربی بر زبان فارسی نمی تواند هیچ برهانی بر این موضوع باشد ، به جز تعصب وپیورزگرایی بر ضد زبان فارسی وواژگانهای مشترک وهمسویی آن ،اگر در زبان پشتو می نویسیم که:« دتبلیغ او فرنگ شعبه» آیا نمی توانیم که بنویسیم:« د رسانش او فرهنگ څانگی یا شعبه» اگر این برهان من نادرست است رویکرد یا توجه فرمایید به نگارشی های که پیش بر این بوده است :خوشحال خان ختک می فرمایید :« جهان شرم نام واوننگ دی» بنگرید واژه «جهان» واژه« ننگ» وواژه «نام» همه فارسی اند چگونه خوشحال بابا بدون اجازه رفقا:عملیار وشیرزاد واژه های فارسی را در زبان پشتو بدون ترجمه به کار برده است ویا به این فراز بنگرید:«دپښتو گرامر دجورښي طریقی اونظریی په اساس په کافی اندازه مطالعه شی» رویه ۳۲ از مبحث«چی» په پشتو ژبی کی» د اسدالله غضنفر لیکنه(مجله سپیده شماره نخست چاپ کابل سال ۱۳۹۱ خورشیدی).
    در این فراز نیز واژه «گرامر» (مشترک میان فارسی وانگلیسی ولاتین) واژه « اندازه » فارسی وواژه های «طریقی،نظریه، اساس، کافی ومطالعه» بادریغ عربی وواژه جورشت» تغیر پذیرفته واژه « جور » فارسی . در این فراز یا جمله تنها گزاره یا فعل «شی» پشتو است.
    در پاسخ دیدگاه سوم شان:واژه « رسانش » واژه ایرانی نمی باشد،زیرا ؛ نخست اینکه هر با سواد وبی سوادی می داند ، که در جهان زبان ایرانی وجود ندارد ، زبانی که ایرانی ها ، افغانها ، تاجکها ، کشمیری ها ، بخارایی ها ، سمرقندیان ، یک بخش مردم آذربایجان، یک بخشی از مردم هندوستان صحبت می کنند ، فارسی است ، که ایرانی ها آن را فارسی ، تاجهکها تاجکی وما افغانها آن را دری می گوییم واژه «رسانش » به ویژه در ایرن کمتر کاربرد دارد.ودر افغانستان وتاجکستان زیادتر به کار می رود .
    در پاسخ پرسش چهارم : کاربرد واژه تبلیغ در میان مردم از زمان پیروزی انقلاب ثور آغاز شد ، پیش برین کاربرد چندانی نداشت ، فرهنگداران دوره نخست (شادروان تره کی وحفیظ الله امین) نخستین استعمال کننده گان آن بودند. این که ،آنها نادرستی این واژه را نمی دانستند مشکل خود آنها بود ، مگر امروز مردم هوشیار شده اند وعلم ( فیوژنیتیک واتنولنگویستیک» به مثابه دو دانش بزرگ بشری به دستآوردهای چشمگیری دست یافته اند ، اگر باور نمی کنید بنگرید به ریشه یابی این دو واژه که در زیر بیان می گردد:
    یادداشت ،دکتر حمیدالله مفید مسوول شعبه رسانش وفرهنگ شورای اروپایی

    به کمیته اجراییه شورای مرکزی حزب مردم افغانستان!
    موضوع:واژه های: تبلیغ ورسانش وبار معانی آن در زبان فارسی:

    رفقای عزیز وگرانقدر! در این اواخر ، کمیته اجراییه شورای مرکزی حزب مردم افغانستان، در مورد تغییر نام شعبه رسانش وفرهنگ به شعبه تبلیغ وفرهنگ تصمیم اتخاذ نمود.
    آنچه را که، من می خواهم تا خدمت شما رفقای گرامی عرض کنم اینست : بر بنیاد مرامنامه، مصوب کنگره مورخ ۲۱ ماه ثور ۱۳۹۱ خورشیدی، حزب مردم افغانستان کمیته اجراییه شورای مرکزی ح.م.ا مکلف است، تا نه تنها از میراث عظیم فرهنگی کشور پاسداری کند ، بلکه در زمینه آرایش وپیرایش فرهنگی زبانها ی مروج در کشور، نیز مکلفیت گسترده ای سیاسی وفرهنگی دارد.این مکلفیت ما را وادار می سازد، تا نه تنها در تقویه زبانهای مروج کشور بپردازیم ، بلکه در زمینه تنظیم بهتر نظام اوایی وواژگانی زبانها متذکره نیز رویکرد نماییم.
    پیش از آنکه ، در باره تغییر نام شعبه رسانش به تبلیغ، مطالبی را خدمت شما عرض کنم ، لازم می بینم تا در زمینه «فیلوژنیتیک » این دوواژه مطالبی را رویهم وحضور شما تقدیم نماییم :
    نخست واژه تبلیغ: تبلیغ واژه یا کلمه ی است، عربی که از ریشه بلیغ گرفته شده ودر زبان عربی به معنی «دست به عنان اسپ بردن وآن را کشیدن تا اسپ به سرعت خود بیفزاید». چنانی که، در یک فرد شعر مشهور امر القیس شاعر دوره ادبیات جاهلی پیش از اسلام عرب آمده است:
    «بلغت لوصلتُ بعشقی» یعنی : عنان اسپ خود را می کشم تا به سرعت وتندی خود بیفزاید ومن به عشقم برسم.
    در لغتنامه های زبان عربی؛ افزون از معانی فوق، در بخش صنعت شعری مبالغه آمده است: که مبالغه بر سه نوع می باشد: اغراق ، تبلیغ وغلو . تبلیغ بر آن بخشی از مبالغه اطلاق می شود ، که در آن گزافه گویی ، گزافه کاری وغلط کردن وافراطی بودن به دیده نگریسته شود. شعرای زبان فارسی نیز واژه تبلیغ را به معنی گزافه گویی به کار برده اند:
    هان تا سپر نیفگنی از حملۀ فصیح
    کو را جز این تبلیغ مستعار نیست.
    علامه دهخدا در فرهنگ «دهخدا»، ناظم الاطباء ، اقرب الموارد، غیاث اللغات ، ودیگر فرهنگ نویسان نیز معنی تبلیغ را به معنی گزافه گویی به کار برده اند.
    هم در زبان عربی وهم در زبان فارسی تبلیغ به معنی رسانیدن پیام، کاربرد نادرست یافته است.
    اما واژه رسانش: رسانش اسم مصدر رسانیدن است که به معنی آگهی دادن ، اطلاع دادن ، حکایت کردن ، باز گفتن ، مطلع ساختن ، ادا کردن و گزاردن در فرهنگها معنی شده است . مصدر آن رسانیدن است که در زبان اوستایی ، فارسی قدیم، فارسی میانه ودر زبان دری یا فارسی جدید ، به همین معنا کاربرد دارد.
    به امت رسانید پیغام تو
    رسولت محمد بشیر ونذیر (حکیم ناصر خسرو)
    فرستاده امد بسان پلنگ
    رسانید نامه بنزد بشنگ (فردوسی)
    همی رسد سخن من به هر که در افاق
    ولی سخن که تواند، به من رسانید.(سلمان ساوجی).
    بر بنیاد اتنولنگویستیک زبانی (دادوستد واژگانی ) کاربرد واژه «تبلیغ» بجای واژه «رسانش » نا بجا است.
    بدون شک در دوران حاکمیت ح.د.خ.ا واژه تبلیغ وترویج که هردو نادرست بودند، در فرهنگ سیاسی حزب کاربرد داشتند.
    در دورانی که نهضت میهنی در اروپا به ابتکار خردمرد نستوه سیاست واندیشه شادروان محمود بریالی وهمکاری برخی از رهبران پیشین نهضت چپ ودموکراتیک افغانستان، پی ریزی شد ، در همان اوان ، شادروان محمود بریالی که شخصیت فرهیخته ، اندیشمند ، سیاست ، وفرهنگی ورزیده بودند ، کار برد واژه رسانش وفرهنگ را بجای واژه های بی معنی تبلیغ وترویج پذیرفتند. از آن پس چه در دوران ریاست رفیق گرامی توده ای ، چه در دوران ریاست رفیق گرامی سرخابی وچه در دوران کاری رفیق گرامی رزمیار همین واژه رسانش وفرهنگ بجای تبلیغ وترویج کاربرد داشت . در دورانی که نهضت فراگیردموکراسی وترقی افغانستان در کابل ایجاد شد ، نام شعبه رسانش وفرهنگ در جایگاه خود باقی ماند. در اغازین روزهای ایجاد حزب مردم افغانستان طی گفت وشنودی که رفیق محترم پوهاند دکتر محمد داوود راوش رییس شورای مرکزی حزب مردم افغانستان، با کمیسیون رسانش وفرهنگ انجام دادند،از نام همین کمیسیون به نشر رسید.
    اما بادرد ودریغ یکباره، کمیته اجراییه شورای مرکزی حزب مردمافغانستان، بدون رعایت پیشینگی ، معانی وسخت وسقم واژه ها در دوران ریاست پوهاند دکتر محمد داوود راوش به حیث رییس شورای مرکزی حزب مردم افغانستان ، که یک شخصیت اکادمیک ودانشگاهی هستند ، نام شعبه رسانش وفرهنگ را به نام شعبه «تبلیغ وفرهنگ» به این تعبیر گویا که میان مردم شناخته شده است ، یکبار دیگر مروج ساختند. نمیدانم چرا این امانت رفیق گرامی شادروان محمود بریالی را یک ویکبار از بیخ وبنیاد برکندندو بجای آن واژه نادرست تبلیغ را کاربرد دادند؟
    یکبار دیگر از رفیق محترم پوهاند دکتر محمد داوود راوش که خود شان یک شخصیت اکادمیک ودانشگاهی وبه تحلیل وارزیابی علمی باورمند هستند، تقاضا می کنم ، تا بادرنظرداشتاصالت زبانی ، بار معانی که در اوضاع کنونی تنها واژه رسانش می تواند آن را درست به سر منزل مقصود بر ساند ، واژه رسانش را بجای واژه تبلیغ دوباره کاربرد بدهند وامانت رفیق شادروان محمود بریالی را به جایگاه درست آن بنشانند.
    حالا از شما جناب محترم «قروغ» خواهش می کنم که بنگرید آیا سکوت من از ترس بوده است یا از حیای حضور واحترام به نشست کمیته اجراییه. بادرود دکتر حمیدالله مفید


    برای نگارش این جستار از منابع زیرین سود جسته ام:
    فرهنگ عمید +فرهنگ دهخدا و فرهنگ غیاث اللغات
    التعیلقات فی شعر ادب الجاهلیه.
    دیوان حکیم ناصر خسرو
    شهنامه فردوسی
    مجامع اللغۀ العربیه
    مرامنامه حزب مردم افغانستان.


    اين مطلب آخرين بار توسط admin در الخميس 15 نوفمبر 2012 - 15:40 ، و در مجموع 3 بار ويرايش شده است.
    مُشاطرة هذه المقالة على: reddit

    avatar

    پست الخميس 15 نوفمبر 2012 - 4:18  admin

    در جلسه مورخ ۹ نومبر سال جاری کمیته اجراییه شورای اروپایی یک بیروکرات فاسد موسیلینیستی به دکتر حمید مفید حمله ور شده وخواستار مسدود شدن ویببلاگ سیاست ومردم شد، داکتر حمید مفید که حالا موش شده واز سایه ای خود می ترسد ، به جواب آن ریشخند بی سواد چیزی نگفت، من که در جلسه عصبانی شده بودم ، به این وسیله هم به داکتر حمید مفید وهم به همان بیسواد ، اقی ، که مگس هر دوغ است ، می نویسم ، که او برادر!
    تو نمی فامی که مطبوعات امروز مطبوعات آزاد است ، هیچ کسی حاضر نیست تا تبلیغات مفت وبی معنی ترا بخواند ، تو باید دیگران را تحمل کنی ، وبه آنها نیز احترام داشته باشی ، اصولگرایان نیز رفقای خود تان هستند ، شما یک انتقاد عادی آنها را تحمل کرده نمی توانید ، سایت بامداد تان را ببنید ، که اگر لست مطالعه کننده گان سایت بامداد را ببینید ، در یکسال ده نفر از آن دیدن نکرده است ، مگر همین سایت سیاست ومردم را روزانه هزار ها حزبی مطالعه می کند . اگر آدم نمی شوی ، حد اقل ، با سواد شو. با احترام قروغ
    avatar

    پست الخميس 15 نوفمبر 2012 - 15:41  admin

    ..................................

      مواضيع مماثلة

      -

      اكنون الجمعة 3 مايو 2024 - 0:38 ميباشد