نامه اصولگرایان به رفیق طاوس وردک

رفیق وردک ! برای شما از اینکه خود را به تقدیر سپرده اید سلامتی آرزو میکنیم. آرزو میکنیم شما را کسی به هیچ عنوانی مورد هیچ نوع تهدیدی قرار ندهد.

رفیق همنشین، هم دوره، هم مسلک رفیق بزرگر و رفیق عوض! اینکه شما رفیق داکتر فلسفه با تکیه به روابط شخصی برای دو رفیق تان نصحیت نموده‌اید ما هم اینرا یک نصحیت رفیقانه تلقی میکنیم. شما رفیق دارنده چند اثر را به ادامه اثر « ببرک کارمل را فراموش نکنید» تشویق میکنیم. احساس تانرا و درک تانرا از تفکر ، باور و سیاست گذاری های رفیق کارمل به حیث یک رهبر تقدیر میکنیم. اما کاش قبل از طبع آن مانند چنین مراجعه رفیقانه به رفیق بزرگر و رفیق عوض به یک رفیق صاحب تجربه به قلم زنی مثلآ رفیق عظیمی رفیق هم مسلک خود تان مراجعه میکردید تا کتاب شما را در مورد رفیق کارمل و وجاهت نام رهبراز الایش شایسته بر خوردار میکرد. به شما راست بگوییم که کتاب شما با ادبیات لازم نوشتاری در مورد رفیق کارمل تحریر نیافته است. خیر آثار شما موضوع بحث ما نیست. شما در نصحیت نامه تان از رفیق تان رفیق بزرگر دعوت نموده‌اید که از این مقام بگذرد. سؤال اینجاست که از کدام مقام؟ رفیق بزرگر در کدام مقام قرار دارد؟ مگر او ریس حزب مردم است؟ یا اینکه منظور شما از عضویت شورای مرکزی است؟ اصلآ ما نفهمیدیم. خوب یک لحظه اینطور فکر میکنیم که شاید رفیق بزرگر به اساس نصحیت شما اگر بالای اساسنامه پای نگذاشت از مقامی که شما برایش تصور کرده‌اید کنار خواهد رفت، اما رفیق وردک در مورد ما چه میگویید ؟ ما چه کنیم؟ ما یعنی صفوف از مقام صفوف چگونه کنار برویم؟ شما راهش را برای ما هم نشان بدهید.

رفیق وردک ! خود تان را از حقایق آگاه بسازید. باید آگاه شوید که سر نخ بازی‌های کنونی در دست چه کسانی است. یقین داریم عدم پزیرش کتب شما از طرف رفیق بزرگر ورفیق علومی به علت نام نویسی ها نه بلکه به دلیل حفاظت و حراست از وحدت حزب بوده است. وباید هم به حیث روسای حزب دقیقآ چنان موقف میداشتند. اما این به آن معنی نیست که اکنون از خیانت در حق حزب چشم‌ پوشی شود. عجب قضاوتی دارید خودتان کتاب مینویسید وکسانی را به دار قضاوت خود آویزان میکنید ولی دیگران حق ندارند به خیانت انگشت بگذارند. آدم حیران میماند که این سیاست یک بام دو هوا تا به چه وقت از طرف عده‌ای چون مانند شما دنبال میشود؟

رفیق وردک! از وحدت و واحد سازی چند حزب تحت رهبری رفیق علومی سخن گفته اید. این فیصله ای که حالا شما صادر میکنید بسیار وقت پیشتر از شما این آرزو نظر و خواست گفته شده است. اما میدانید که این طرح حتا در منطقی ترین شکلش از طرف همین‌های که شما از کیسه خلیفه برای‌شان حق مقام و صلاحیت قایل هستید لگد مال شده است. همین آقایان و جنابان رفیق علومی را به نام اشرار میخواستند محکمه کنند. شما چه فکر میکنید محمد داوود راوش را چه کسانی در بام بالا کرده و زینه را از زیر پایش گرفته اند. باید بدانید آنهای که با رفیق کاوه کارمل عین کار را کرده اند. تأسف میکنم که شما مریضی یک رفیق را طعنه گویا به رخش میکشید. مگر رفیق بزرگر در ولچیرگشت وگذار میکند؟ مگر شما در کدام پسته خط اول نفر کار دارید؟ گذشته از آن در مورد رفیق کارمل و رفیق بریالی نظر شما چگونه است مگر در اولین روز ها که خبر شدید این رهبران ما به بیماری لاعلاج دچار شده اند این رهبران را از خط مبارزه خارج کرده بودید؟ عقیده شما به رهبری دسته‌جمعی حزب چیست؟ صرفنظر از همه این رفیق بزرگر در کجا نوشته است که من قرار داد عمری میخواهم. ویا ما اعضای حزب در کجا گفته‌ایم که یا رفیق بزرگر یا هیچ‌کس دیگر ؟ مگر ما مکلف هستیم که تقلب را بپزیریم؟ مگر ما مجبور هستیم به خاطری که رفیق کاوه کارمل را وارد میدان ساخته‌اند اساسنامه حزب را آتش بزنیم و زیر آوار خاکستر جعل دفنش کنیم؟

شما اگر به رهبری دسته‌جمعی باور دارید بیائید که اینرا از همه پرسیم از خود بپرسیم از خود ما بپرسیم که ما چه کرده‌ایم؟ از همان معاون 5 و6 ساله بپرسیم که در دانشگاه کابل چی دستاوردی از لحاظ فعال ساختن یک سازمان حزبی دارد؟ از معاون حزب بپرسیم که حاضر است کار با معاش دالری خود را با کار معاش حزبی به پول افغانی عوض نماید و آیا تا الحال این کار را کرده است؟ پشت موتر یکنیم هزار دالری دفتر چه میگردی. نور احمد نور با یک اشاره چنین بخشش های قارونی را انجام میدهد. شما رفیق وردک تشویش نکنید کسانی که کمر شکسته جعل و تقلب را با پول تداوی کردند برای معیوبین قدرت دفتر مفشن تر اجاره کردند عشق موتر سواری شان هم بجا شده است.

رفیق وردک شما از خشنودی گفتید. چشمان تانرا باز کنید در خارج به شورا ها نظر اندازید. شورای آلمان و تمام شورا های ایالتی آن شورا های دنمارک، یونان، فنلند، هالند، کانادا، روسیه فدراتیف وتمام شوراهای ایالتی آن، در همان انگلستان که شما از رفیق عرفان گفتید بروید از سطوح متفاوت اعضای شورا بپرسید که خوشنودی شان معلوم شود، در مرکز شهر کابل با تمام نواحی آن، ولایات لغمان، بغلان، پلخمری، مزار، سمنگان وحتی همان فاریابی که از نام یکی دو نفر پیام پخش شده است مگر این‌ سازمانها و اعضا همه دهل تقلب و جعل نواخته اند؟

و گپ آخر این حزب نه حزب شخصی رفیق بزرگر است ونه از هیچ‌کس دیگر لطفآ ترکه سازی ها را کنار بگذارید هر کس با اصول حزب است حزبی است واز حزب است وهر کس فارغ از اصول حزب است فارغ از حزب است
چون کسی از بین اصولگرایان مسئولیت این نوشته را به عهده نگرفت ، ناگزیرم در پایان آن بنویسم :
از طرف