الرئيسية
أحدث الصور
تن به تقدیر باز
بازحقایق را برملامی سازم
بازحقایق را برملامی سازم
مضمون هذا را اختصاص داده ام به رفقای حزبي دیروزم اعضای صادق و اصولی حزب دیموکراتیک خلق افغانستان زیرا مدتها ګذشت که رفقای ما از ( تفقد – مرمت – توصیه – رهنمایی – اموختن – تبادل تجارب – باز نګري ها به شکستها و پیروزیها – اوضاع سیاسي داخلی وتاثیرات خارجی بالای ان – شناختن دشمنان رنګ ،رنګ مردم افغانستان اعم از خود افغانها و از خارجیها – ارتجاع بدنام واخوان راست ګرا – علل وعوامل جنګ تحمیل شده ۳۲ ساله بالای مردم افغانستان – بیکاری وفقر – کشت وزرع تریاک پراسس وترافیکنګ هیرویین با مشارکت مستقیم دولت مردان حکومت اقای کرزۍ به شمول خودش عدم تفیک درست وبا موقع سیاسی نسبت به جریانات که همه روزه جان ۱۰۰ ها تن هموطنان ما را می ګیرد ، و بل اخره عدم شناخت خود و نقش شخصیت در حل بحران سیاسي در افغانستان را ) برای شان توضیح ، تشریح و مطابق به شرایط وزمان ومکان که هرکدام چطور به ان برخورد دیالکتیکي نمایند معروضه های تلخ و زنند را به بعضې رفقای دیروزم به حیث یک افغان ، به حیث یک عضو وفادار دیروزي جنبش دیموکراتیک در فرکسیون پرچم ، به حیث یک دکتور در فلسفه نه به حیث یک فیلسوف بلکه به حیث شاګرد فلاسفه معاصر وشخص بیطرف نظرات وپیشنهادات خودرا به حضور شان تقدیم می دارم امید وارم با تعقل وبینش سالم و با دید وسیع وحلاجي سیاست های غرب وشرق در جهان امروزی و تعاملات بعرنج ومعامله ګرانه غربیها وهمسایه های نابکار ما وعربستان سعودی که دارد افغانستان را یک بار دیګر وارد کشمکشهای خطرناک خونین به سازد .
رفقا چرا تن به تقدیر عنوان کردم ؟
درقدم اول من به هیچ حزب سیاسي – سازمان ونهاد اجتماعی ارتباط نه دارم وهمیشه البته بعداز سال ۱۹۹۳ به حیث یک سیاست مدار ونظامی متخصص نظرات خویش را در رادیوها وتلویزیونهای افغانستان ابراز داشته وتازنده هستم انچې بتوانم از هموطنانم دریغ نه خواهم کرد ، به خاطر اینکه در جریان ۶۶ سال زندګي ام من همیشه راست می ګفتم وراست می نویسم ، اما مردم ما بین راست ودروغ چندان تفکیک کرده نمی توانند انهایکه ۱۰۰ بار دروغ ګفتن و۱۰۰۰ بار جعلیات برای مردم افسانه وار وقصه وار توضیح وتشریح کردن چنین برخورد زنند – ناسالم – غیر انسانی – دور از انسانیت – بیخردانه – تهدید امیز – توطیه ګرانه – متعصب – وخشک – دسته جمعی – به انها صورت نه ګرفت ولي با من که حقایق را برای مردم در کتاب هایم تشریح وبه نشر سپردم ( مثلا در کتاب بې ستري مردم افغانستان ) برخوردهای متذکره را به همرای من خلقیهای اخوانی و پرچمی های اخوانی زمان که حقایق را خواندن به شمول تهدید به مرګ در کشورم افغانستان وانګلستان مواجه شدم ، رفقا من که به اصول زرین حزبی ونورمها وپرنسیب های زرین حزبی معتقد ومومن بودم وخوانده بودم که انتقاد از خود وانتقاد دیګران اصول زرین حزبی است ولې رفقای ما حوصله انتقاد کردن را نه داشتن ونه دارند وهرګز خودرا به این اصول ملبس نه ساختن خاصتا نظامی های ما درینجا جان کلام به طرف اقای بزګر واقای جنرال صاحب عوض دو رفیق خوب من ودو رفیق کارکنان سیاسي من وبا هر دو شناخت سابقه دارم این مضمون را به انها تقدیم می دارم .
رفقای عزیز دیروزی من شما دیروز خودتان جلسات حزبی دایر می کردین وشما پروتوکول جلسات را نوشته می کردین وشماقطع نامه را کنترول وتایید می کردین زمان که نصاب جلسه پوره باشد جلسه دایر می کردین ضرور نیست که ۱۰۰ ٪ اعضای جزب حضور داشته باشند در پهلوی ان شما قوانین دیالکتیک را از قانون تکامل قانون – قانون نفی نفی –– قانون وحدت ومبارزه ضدین را خوانده بودین ، شما به حیث نظامی ها خوانده بودین که در تاکتیک ( تعرض – مدافعه – عقب شنیني ورفتار) اشکال اساسي محاربه را تشکیل می دهد ،شما مقولات فلسفی خوانده ویادګرفته بودین که(شکل ومضمون چي است ) واګر محتوای یا مضومن نه باشد شکل بوجود نمی اید ، شکل ومضمون زیبنده یک دیګر است مضمون بیدون شکل وشکل بیدون مضمون ناممکن است ، در قانون نفی هر نو بالنده ومترقی تر است نسبت به کهنه وهر کهنه جای خودرا برای نو تسلیم می کند نو بالنده ومتفکر جای کهنه را می ګیرد ، شما رفیق بزګر رفیق خوب من با شما چقدر کار کردم در لوی ۲۲ محافظ من با شما دوره ستاژ اکادمی را سپری می کردم وباز در زمان دیګرې شما همرای من همیشه در تماس بودین ما وشما مکمل یک دیګر بودیم وهیچ وخت حرف یکې بالای دیګر بد نه خورده ، بعدا من به کابل نزد شما چند مرتبه امدم وزمان که شما از هندوستان باز ګشت نمودین به پرسان شما امدم یکجا با رفیق سرسفید مختار وکریم اناردرګي به خانه شما در خیرخانه وبعدا به دفتر شما امدم به شما ګفتم که شما دست نشانده هالند می باشید وشما قهر شدین وبعدا به شما ۱۵۰۰ جلد کتابهایم که ( ببرک کارمل را فراموش نه کنید و طروق حل بحران افغانستان اوردم که به رفقا در بدل ۱۰۰ افغانی که خیلی ناچیز است بفروشید وشما زمان که عنوان ( دوستان دشمن نما) را درکتاب ببرک کارمل را فراموش نه کنید که علیه بیروی سیاسي دوکارته حزب مان ( هم کمونست وهم اخوانی نوشته بودم ) قهر شدین که من این کتاب را که علیه رفیق نور ویا کشتمند ویا کاویانی ومزدک نوشته اید به رفقا توذیع نمی کنم ،بعدا کتاب ها را از شما برده به دفتر رفیق علومی بردم وعلومی نیز عین برخورد را کرد که در انجا نام وی در شورای نظامی نوشته بودم و او هم از نام دوستان دشمن نما واسم انور پویان ناراض بود ، حال رفیق شیر بزګر اګز به یادت باشد که ما وشما عضو حزب شدیم نه به خاطر موقف ومقام ونه به خاطر پولدار شدن ویا ریس شدن ، بلکه وظیفه ما خدمت به مردم متسضعف افغانستان ( کارګران ودهقانان بود ) اما چرا شما نه به قول ووعده خویش وفا کردین وحرفهای دشمنان ترقی ووحدت ملي افغانستان را قبول می نمایید واز موفق ومقام تان صرف نظر نمی کنید وهنوز برای موتر – دفتر – مقام اهمیت می دهید ایا نو وجوان بالنده نیست ایا شخصیت ها رهبران مردم نیستن ، بروت کلان نمونه عزت – شرف – ایمانداری و تقوای همیشګي است واین را فلاسفه داشتن نه ملاهای امروزی که زیر هر تار ریش وبروت شان هزار شیطان قرار دارد ، رفیق بزګر ایا داود راوش ۵-۶ سال معاون شما نه بود وهمکار نزدیک تان نه بود ، ایا شما مریض نیستین وایا شما درین مدت که به حیث ریس نهضت از طرف رفیق بریالی نامزد شدین به رفقای تان محاسبه داده می توانید که چقدر جلب وجذب داشتین – چقدر پول از عضویتها واز غرب به دست اوردین وچی شد – ایا شما کدام اعتصاب – مظاهره – شب نامه ویا کدام کار داوطلبان سازمان دادین ، ایا چند سفر به خارج به خاطر شناختاندن نهضت اجرا کردین ، در کابل با چند امریکایی ویا غربی ملاقات نمودین وموقف رفقای تان را برای شان توضیح نمودین ، ویا به حیث یک سمبول کلاه سردارولی وارې که در یک طاق مانده بود که همه کس را رهبری می نمود ؟ شما هم از اطاق رهبری می کنید رفیق دیروزی من وبرادر امروزی من ایا شما مصالح علیای وطن را خوب تشخیص کرده می توانید ، ایا ارزشهای ملی به نظر شما چې است وفعلا این ارزشها ازبین نه رفته ، ایا شما یک روز در تلویزیونها – در انترنیت – در فیس بوک ویا در سایت ها نشرات ، تبلیغات خراب وضد ونقیض ویا کدام نفاق وشقاق بین اخوانی ها مجاهدین ورهبران شان ) که به ملیونها خیانت – رضالت – رشوت – تخریب – چپاول – دزدی – رشوت – مافیا – نوکران ( پاکستان – ایران – عربستان ) هستند یک روز مضمون ضد یک دیګر شان را خواندین؟؟ معلومدار است که نه خواندین وچرا شما به دهان رفقای تان جنرال صاحب عوض – واصولګرایان ، نمی دانم اسمای شان را که درینجا انها را نیر مخاطب می ساختم وچرا شما دهان هرکدام را قلف نمی زنید وخاموش نمی سازید زیرا جنبش جدید که بعداز سالها امید وانتظار نو سر پا ایستاده شد وشما خود به ان پیوستین ایا غیر چند نفر انګشت شمار متباقی اعضای نهضت میهنی به اتفاق ارا به این حزب ( حزب مردم افغانستان ) در داخل وخارج یکجا نه شدن همه چکیده های حزب دیموکراتیک خلق به وحدت دوباره لبیک ګفتن وبه ان پیوستن ومن به حیث یک مهمان در جلسات شان یک بار اشتراک داشتم واقای عرفان منشې سرتاسري لندن حزب مردم افغانستان یک انسان متواضع ، برده بار وشخص فهمیده وپیرو راه مکتب ببرک کارمل است ودیګر اعضا همه از رهبری پوهاند داود راوش خوشنود اند شما فکر نمی کنید که مرحوم بریالی چې هدف داشت که نهضت میهنی را تاسیس کرد وامروز که همه با هم ګره خوردن ویکجا شدن ارواح محمود بریالۍ ازرده وخفه نمی شود که چرا رفیق بزګر به ان صادقانه نه پیوسته ؟؟ رفیق بزګرګرامي تو شاګرد مکتب ببرک کارمل بودی که سالها چیغ می زد که وحدت حزبی را مثل مردمک چشم حفظ می کنم وتا اخر عمر با ان وفادار ماند وامروز یګانه فرزند سیاست مدار وباهوش وی پیرو راه پدرش ( اقای کاوه ) که دیروز درهمین نهضت عضو بود وامروز منشي سرتاسري اورپای حزب مردم افغانستان است اورا نادیده می پنداری رفیق بزګر عزیز وعوض جان من به شما در مسکو روزیکه عزیزجان شاګرد عزیزم مرا یکجا با شما در یک رستورانت مهمان کرده بود به شما وعده سپردم که میروم کابل وارزومندم که پرچم حزب را بالای دیوارهای شیردروازه ها نصب می کنم وشما اواز رسای مرا شنیدین که از طریق تلویزیون شمشاد – اریانا – اینه ورادیو صبح به خیر افغانستان به تمام بدبختی ها ونارسایی ها وجعلیان حکومت کرزۍ تاخت وتاز نمودیم واز اقایون حاتف – سعید جان واوریا خبرنګاران واستادان مجرب وهمکار تلویزیون شمشاد تشکر می کنم که زمینه را برایم مساعد می ساخت به همین ترتیب از ارین زۍ و میرزايي خبرنګاران و ژورنالستان قوی اریانا نیز سپاسګذارم که برایم فرصتهای لازم مساعد می کردن تا صدای رفقای دیروزی ام را به هموطنان برسانم وامروز نیز از راه سایت های خانم ( کوفې سایت بینوا به همکاری روهیله جان و اقای بابک سایت پندار- فاروق فردا درمسکو ) که مقالاتم را نشر می نمایند تشکرات قلبیم را حضور شان تقدیم می دارم ودر اخیر یک پیشنهاد دارم به رهبری حزب مردم افغانستان و شخص جنرال صاحب بزرګوار علومی رهبر حزب متحد ملي (( شما در تفاهم با یکدیګر عنقریب یک کانګره واحد دایر نموده ووحدت شش حزب ویا زیادتر از ان را تایید نماییند و ریاست را به شخص علومی صاحب بسپارید تا این شخص نظامی با جرات و با مسولیت بتواند حزب مردم را در کمترین فرصت به جهانیان بشناساند ودر ضمن بتواند در تمام پوهنتونها شعبات حزب را ایجاد نمایند ودر اینده برای ریاست جمهوري خودرا کاندید نماید زیرا بیدون یک نظامی با دسیپلین وجدی این کشمکش داخلی هرګز حل نمی شود ورفقای رهبری حزب مردم به باریکی پیشنهاد من به اساس ( کتاب یک ګامر به پیش و دوګام به عقب را ) در دستور اجرا قرار بتن)) پیروز باد وحدت وهمبستګي تمام چپي های کشور وقطع باد دستان ریویزیونستهای چپ وراست در جریان چپي افغانستان ، زنده باد مردان چیز فهم و استوار حزب این شاګردان مکتب ببرک کارمل مرحوم .
لا يوجد حالياً أي تعليق