پندار نو

هل تريد التفاعل مع هذه المساهمة؟ كل ما عليك هو إنشاء حساب جديد ببضع خطوات أو تسجيل الدخول للمتابعة.
پندار نو

سایت مستقل و غیر وابسته به احزاب و گروه های سیاسی


    پیامد های نامیمون استخراج معدن مس عینک از دید گاه جیولوجی‏

    avatar
    admin
    Admin

    تعداد پستها : 7126
    Registration date : 2007-06-20
    20121111

    پیامد های نامیمون استخراج معدن مس عینک از دید گاه جیولوجی‏ Empty پیامد های نامیمون استخراج معدن مس عینک از دید گاه جیولوجی‏

    پست  admin


    نوشتۀ پروفیسور عبدالصبور فروزان سابق استاد دانشگاه کابل ‏
    فعلآ استاد در یکی از کالیج های ایالت نیو جرسی امریکا


    پیامد های نامیمون استخراج معدن مس عینک از دید گاه جیولوجی‏

    هموطنان عزیزم آگاه اند که از مدتی بدینسو نیرنگ دیگری در برابر وطن ما در کار است و تلاش شومی در جریان تا منابع ‏طبیعی کشور را تاراج نمایند و درین راستا دستۀ خائین به وطن و صادق به بیگانگان موفقیت هایی کسب کرده اند و عده ای ‏از معادن کشور را به اجنبی ها و وابستگان خویش فروخته اند.جای تعجب است که در مدت کوتاه تر از دو سال حامد کرزی ‏و همدستان او بیش از هژده معدن کشور رابرای بیگانه گان و خویشاوندان و اقارب خود بفروش رسانیده اند.فروش معادن به ‏این سرعت در تاریخ جهان بی نظیر می باشد.معمولآ فروش و یا استخراج معدن تفکر و تعمق و مطالعات وسیع و دقیق را ‏ایجاب می نماید که در کشورهایی که عنان زندگی شان بدست خود ایشان است این پروسه مطالعات تنها برای یک معدن ‏مدت دو الی پنج سال را در بر میگیرد.در طی این مدت همه جوانب مساله بطور علمی و تخنیکی بررسی عمیق و دقیق ‏گردده،پیآمد های محیطی آن ارزیابی میگردد؛مفاد و مضار آن برای مردم و جامعه سنجیده میشودتا تصمیم معقول به نفع ‏مردم و جامعه اتخاذ گردد.در جریان این مطالعات دو نگرانی عمیق مورد تحقیق و مداقه قرار میگیرد:یکی اینکه به چه ‏نحوی باید استخراج آغاز گردد و دوم اینکه بعد از خلاص شدن مواد معدنی به چی ترتیبی باید معدن بسته گردد.اکثرآ برای ‏قدم دوم تضمین نقدی پولی در بانکهای معتبر پرداخته میشود.قرار اطلاعات حاصله در حین فروش معادن کشورهیچ یک از ‏این نوع مطالعات صورت نگرفته و هیج گونه دلسوزیی درین میان نبوده و به اساس اقرار یکی از خریداران معدن یگانه ‏چیزیکه در اثنای امضای قرار داد مطرح بود،پول بود و پول .اما در شرایط کنونی و موجودیت حکومت فعلی فروش معادن ‏نه تنها توان صنعتی شدن افغانستان را در آینده از بین برده و منفعتی برای مردم ببار نمی آورد ، بلکه باعث مسموم شدن ‏خاکهای زراعتی ،ملوث شدن آبهای جاری و آبهای زیر زمینی ،نابود شدن حیات آبی ،آلوده شدن هوا و محیط زیست ،تولید ‏امراض صعب العلاج و امراض سرطانی و مرگهای بیوقت در مناطق همجوار معدن میگردد.دراینجا خواستم تا مشکلاتی را ‏که استخراج معدن مس عینک برای هموطنان ما ببار میاورد یاد آور شوم تا باشد اد ای حق برای برادران و خواهران ‏لوگری ،کابلی وجلال آبادی ام شده باشد و کوشش خواهم کرد تا از تحلیل های مغلق جیولوجیکی و تخنیکی خود داری گرددتا ‏مطلب ساده ادآ گردد و برای همه قابل قبول افتداهمیت مس امروز در حیات بشر بحدی است که به اساس امار نشر شده تا ‏سال 2020ضرورت هر فرد در روی زمین به پنج پوند در سال تخمین شده است.اندازه مس موجود در جهان به 300 ‏میلیون تن تخمین گردیده و تولید سالانه مس در جهان 12 میلیون تن بوده که ذخایر موجود مس برای 25 سال دوام خواهد ‏کرد و قیمت هر تن مس در بازار های امروزی جهان بین نه تا ده هزار دالر در نوسان است.معدن مس عینک دومین معدن ‏بزرگ دست ناخورده مس در جهان بوده که ذخیره آن به اساس ارزیابی های جیولوجیکی سال 1980بین 240 الی 280 ‏میلیون تن تخمین گردیده که مقدارمس موجوددر آن بین دو عشاریه سه فیصد و دو عشاریه پنج فیصد میرسد.(اندازه قبول شده ‏صفر عشاریه چهار فیصد است).ارزش پولی این معدن به اساس محاسبات جیولوجیکی و نرخ موجوده مس در بازار های ‏جهانی بین 70 الی 80بیلیون دالر می باشد. چینایی ها این معدن را در بدل 808 میلیون دالر برای 30 سال خریداری نموده ‏که برای استخراج آن سه عشاریه پنج بیلیون دالر سرمایه گذاری کرده اند که 808 میلیون دالر قیمت پرداخته شده به دولت ‏کرزی نیز شامل این عدد می باشد.با ارایۀ این ارقام قضاوت را به هموطنان عزیزم می گذارم که در این معامله چه خیانتی ‏صورت گرفته است. ‏
    چینایی ها در نظر دارند تا به استخراج این معدن در سال 2014آغاز نمایند.معمولآ استخراج معادن فلزی (مس)بدو طریقه ‏رایج است:یکی استخراج سرباز و دیگری استخراج زیر زمین. استخراج سر باز نسبت به استخراج زیر زمینی خیلی ها ‏آسان ،کم مصرف و سریع می باشد ولی خطرات ناشی از استخراج سرباز نسبت به استخراج زیر زمینی خیلی سنگین بوده ‏،ساحات وسیعتر را آلوده ساخته و تعداد کثیر مردم را از نگاه صحی و اقتصادی متضرر می سازدو ضرر آن برای مردم و ‏محیط دو چند استخراج زیر زمینی است.چینایی ها در پلان دارند تا این معدن را به طریقۀ سرباز استخراج نمایند.در این نوع ‏استخراج احجار معدنی به ذرات کوچکتر از صفر عشاریه یک ملی متر تبدیل میگردد که کوچکتر از ذرات گرد و غبار بوده ‏و به آسانی توسط باد ها به مناطق دور تر انتقال داده میشوند.این ذرات که حاوی ذرات کوچک مس ،مواد رادیو اکتیف و ‏عناصر ثقیله می باشد ازطریق تنفس هوا داخل وجود ساکنین نواحی همجوار معدن گردیده و هم به اسانی توسط آبهای جاری ‏و آب باران به حوزه های آبی بخصوص حوزه آبگیر دریای لوگر ، کابل و سروبی وآرد شده بار انتقالی این دریا ها را ‏افزایش بخشیده که سر انجام در حوزه های ترسباتی این دریا ها مترسب گردیده و رسوبات حاصله از این ذرات قدرت ‏آبگیری این دریا ها را کاهش بخشیده و سبب تولید سیلاب های مدهش در هنگام آبخیزی ها میگردد.بر علاوه این ذرات ‏کوچک ترسباتی در ذخیره گاه های بند برق سروبی،ماهیپرو درونته مترسب گردیده و ترسبات مازاد را در آنجا تشکیل ‏میدهند که باعث پر شدن ذخیره گاه آبی این بند ها توسط این ذرات کوچک گردیده قدرت آبگیری این بند ها را کاهش داده ‏،تولید برق در آنها تقلیل می یابد،مشکلات تخنیکی را ایجاد نموده و عمر این بند ها را کوتاه می سازد. ‏‏ ‏
    این معدن اکثرآاز منرالهای سلفر دار مس از قبیل یورانیت و چلکو پایرایت تشکیل گردیده و هم منرال پایرات که یکی از ‏منرالهای سلفر دار آهن است در آن موجود است که در اثنای استخراج و پروسس مواد معدنی مقدار وسیع سلفر از آن تولید ‏گردیده و این سلفر با آکسیجن هوا تعامل نموده و به حیث مواد فاضله معدنی به هوا رفته و در آنجا با بخارات آب و باران ‏تعامل کرده تیزاب سلفر را می سازدکه تیزاب مذکور توسط آب باران به آبهای زیر زمینی و به دریا های لوگرو کابل راه می ‏یابد.تیزاب سلفر زمانیکه به این دریا ها سرازیر گردد سبب کشته شدن آنی ماهیان گردیده و باعث از بین رفتن پروژه ‏پرورش ماهی در بند درونته میگردد.برای وضاحت مطلب در اینجا مثالی از کشور خود چین میاورم که در نقض قوانین ‏مصئوونیت معدن کنی از جملۀ رسوا ترین کشور ها در جهان است. ‏‏ ‏
    در جولای 2010 کمپنی معدن کنی مس زین شان در اثر اشتباه تخنیکی هزاران گیلن آب حاصله از پروسه معدن کنی که ‏آلوده با تیزآب سلفر بود به دریای تین ریخت.این اشتباه تخنیکی را به کدام مرجعی اطلاع نداده و در صدد چاره آن هم ‏نگردید.بعد از چند روزی مردم محل متوجه میشوند که هزاران هزار ماهی مرده بروی آب آن دریا آمده است.در اثر این ‏حادثه بیش از دو صد هزار تن ماهی تلف گردیدکه مقدار کافی غذا برای هفتاد هزار نفر در یکسال بود.در عین زمان در یک ‏معدن مس واقع در شمالغرب چین پنج تن از گارگران معدن در مواد فاضلۀ معدنی آلوده با تیزاب سلفر غرق شدندو از ‏موضوع هیچ کس آگاهی نداشت تا اینکه بعد از هفده روز اجساد پوسیده شده آنها بروی تیزابهای فاضلۀ معدنی نمایان ‏گردیدند.تیزاب سلفر از طریق باران داخل آبهای زیر زمینی گردیده و وارد چاه ها و کاریز ها میگردد و هم در خاک حل ‏گردیده باکتریا های موجود در خاک را از بین برده و حاصل خیزی آنرا نابود می سازد و از طریق آب و غدا داخل وجود ‏انسانها می گرددو به اساس نورمهای بین المللی تیزاب سلفر سرطان زا بوده باعث تولید سرطان جگر،گرده،معده،پانقراس و ‏امعا می گردد و قوه بینش را تضیف کرده و سر انجام به کوری می انجامد. ‏‏ ‏
    مواد جانبی دیگری که در معدن مس موجود است بنام عناصر ثقیله یاد میشوندکه تعداد آنها به 25 عنصر می رسدو از جمله ‏میتوان از عنصراریسنیک،کوبا لت،جست،سرب،یورانیم،سیماب،آهن،نقره و طلا نام برد که در معدن مس عینک نیز موجود ‏اند.در اثنای استخراج این عناصرمختل گردیده و شرایط منحل شدن آنها در آب های باران سریح تر می گرددو توسط آبهای ‏جاریبه دریا ها و آبهای زیر زمینی منتقل گردیده و مقدار آنها بیش از حد قبول شده تجمع می نمایند.باد ها نیز در انتقال آنها ‏در مناطق دور دست کمک می نمایند.سر انجام این عناصر از طریق هوا،آب و غذا داخل بدن انسانها و حیوانات گردیده که ‏به مرور زمان مقدار آن در وجود افزایش یافته و سبب بوجود آمدن امراض سرطانی و سایر امراض صعب العلاج می ‏گردد.عمدتآ تجمع بیش از حد این عناصر باعث خرابی گرده ها ،شش،قلب،معده ،و امعا گردیده و مرکز عصبی را مورد ‏حمله قرار می دهد سبب تولید مشکلات عصبی در کهن سالان و تضعیف قوه آموزشی در اطفال میشوند.این عناصر بیشتر ‏اطفال را در رحم مادر مورد حمله قرار داده و ایشان را پیش از تولد معیوب ساخته میزان تولدات اطفال معیوب و سقط های ‏جنین و تولد اطفال مرده را در میان مردمانی که در اطراف و نواحی معدن زندگی می نمایند افزایش میبخشد.بهر اندازۀ که ‏مقدار زیاد مواد معدنی استخراج گردد به همان اندازه مقدار این عناصر در خاک ،هوا ،آبهای جاری و آبهای زیر زمینی ‏افزایش می یابدو میزان مرگ و میر از این نگاه بیشتر شده تعداد اطفال معیوب در جامعه اضافه تر گردیده و حادثات ‏سرطانی و امراض صعب العلاج کثرت می یابد.این یکی از خطرات بزرگی است که در نتیجه استخراج معدن مس عینک ‏توسط چینایی ها متوجه صحت هموطنان ما بخصوص در لوگر ،کابل و جلال آباد می باشد. ‏‏ ‏
    در اثنای استخراج معدن مقدار وسیع احجار گنده شده و بیجا میگردد.بطور نورمال برای بدست آوردن یک تن مس باید صد ‏تن حجر معدنی بیجا گردد.چینایی ها در پلان دارند تا طور اوسط سالانه بین سه الی چهار صد هزار تن مس از معدن مس ‏عینک بدست آورند که برای این منظور سالانه بیش از چهار صد ملیون تن سنگ را از معدن کنده و بیجا می سازند.قرار ‏محاسبات جیولوجیکی در ختم سی سال در حدود دوصد الی سه صد بیلیون تن احجار از این معدن بیجا شده و در اطراف و ‏نواحی آن انباشته خواهد شدکه این مسآله دو مشکل اساسی را برای هموطنان ما ببار می آورد.یکی اینکه بعد از مدت سی ‏سال گودال بزرگ و عمیقی در جای این معدن باقی می ماندکه عمق آن بین یکهزارو پنجصد الی دو هزار متر و وسعت آن ‏در حدود 16 الی 20 کیلو متر مربع خواهد بود.این نوع گودالهادر جیولوجی بنام گودال زهر یاد میشود.این گودال به مرور ‏زمان توسط آبهای جاری مملو گردیده و آبهای زیر زمینی در آن سرازیر میشود.زمانی که ارتفاع آب در این گودال بلند تر ‏از عمق آبهای زیر زمینی گردد،آب این گودال داخل آبهای زیر زمینی شده و سبب مسموم شدن آنها توسط عناصر ثقیلۀ ‏زهری میگردد.چون دیواره های این گودال برهنه می باشد ،فعالیتهای جیولوجیکی در آن به اندازه صد مراتبه سریع تر شده ‏و مقدار بیشتر عناصر ثقیله در آب موجود در گودال منحل گردیده که مقداری از این فلزات زهری با گذشت زمان در آب ‏گودال افزایش یافته و زهریت آنرا به حدی می رساند که نه تنها سبب بوجود آمدن امراض خطرناک در مردمان ماحول ‏معدن گردیده بلکه سبب افزایش میزان مرگ و میر در منطقه گردیده و آبهای زیر زمینی را بصورت متداوم مسموم می ‏سازد.در شرایط کنونی این نوع گودالها معضلۀ بزرگ محیطی و حیاتی در کشور های صنعتی جهان است.مثلآدر ایالت ‏متحده امریکا سالانه بیلیونها دالربه مصرف میرسد تا این نوع گودالها را تحت کنترول در آورند و جلو گیری از آلوده شدن ‏آبهای زیر زمینی را توسط آنها نمایند.بطور مثال میتوان از گودال زهری برکلی در ایالت مینو زو تای امریکا نام برد که در ‏اثر استخراج معدن مس بوجود آمده است.این گودال عمق 550 متر داشته و فعالیت معدن کنی در آن در سال 1982 توقف ‏یافت و اندازه زهریت این گودال زهری به اندازه ای است که زمانی که پرندگان از بالای آن عبورمی نمایند آنآ تلف شده و ‏می میرند.این یکی از پروژه های بزرگ مصرفی در امریکا بوده که سالانه بیلیونها دالر در آن غرق میشود و یکی از قیم ‏ترین پروژمصرفی سوپر فند در امریکا است. ‏
    مشکل دوم عبارت از انباشت احجاری میباشد که برای استخراج این معدن از زمین کنده شده و مقدار آن به چهار صد میلیون ‏تن در سال میرسد و در طی سی سال قرارداد کوه بچه ای را به ارتفاع بیش از هشتصد متر تشکیل داده که ساحه بین 20 ‏الی 30 کیلو متر مربع را احتوا خواهد نمود که بنام تفاله های معدنی و یا تیلینگ یاد میشود و خطری جدی برای آلوده شدن ‏آبهای زیر زمینی ، مسموم شدن خاکهای زراعتی ، تولید ترسبات مازاد در دریا ها می باشند و دامنه گسترش امراض تنفسی ‏، قلبی،خرابی گرده ها ، صدمات دماغی و تولدات ناقص را در مناطق همجوار معدن وسعت می بخشند.آبهای باران عناصر ‏ثقیله را از این احجار توته و پارچه شده به آسانی شستشو نموده به مناطق دور تر انتقال داده که اینها شامل عناصر رادیو ‏اکتیف نیز بوده و زمینۀ بوجود آمدن امراض سرطانی را سرعت می بخشند. برای استخراج این معدن مقدار وسیع آب ‏ضرورت است.آب در همه مراحل چه در اثنای کندن احجار ،چه دراثنای آسیاب نمودن احجار معدنی،در زمان پروسس آنها ‏و در حین ذوب نمودن احجار معدنی بکار میرود.قرار محاسبات هایدروجیولوجیکی برای استخراج معدن مس عینک بین ‏‏30 تا 40 هزار متر مکعب آب در یک شبانه روز ضرورت است.از انجاییکه اینجانب با طبقات آبدهی حوزه دریای لوگر ‏آشنایی دارم ،مقدار آبی که درین طبقات آبدهی موجود است برای کشت و زراعت خود این منطقه کفایت نمی نمایدبه همین ‏علت است که قسمت زیادی اراضی آن دشتی می باشد و دریای لوگر و دریای کابل هر دو از جمله دریا هایی اند که در ‏تابستان توسط آبهای زیر زمینی تغذیه میشوند و با استفاده ازین آب موجود برای استخراج مس عینک مردم لوگر بکلی به کم ‏آبی شدید دچار میشوند.زمین های زراعتی شان خشک میشوند ،باغستانهایشان صدمه دیده ،حاصلات زراعتی آن ها از بین ‏رفته و خود به فقر و فاقه دچار میشوند.در اثر استفادۀ بیش از حد آبهای زیر زمینی سطح آبهای زیر زمینی خیلی ها عمیق ‏شده و یا طبقات آبدهی بکلی از بین میروند که برای احیای مجدد آن حد اقل یک الی دو میلیون سال ضرورت است.چینایی ‏ها چارۀ دیگری به جز استفاده از آبهای زیر زمینی را ندارند که این مسآله سبب کاهش قدرت آبدهی طبقات آبدار در حوزۀ ‏کابل و لوگر گردیده و مقدار آبگیری را در بند های ماهیپر ،سروبی و درونته کاهش می بخشد.مثالهای زندۀ این مشکل را ‏میتوان در ایالت تکزاس ،کنساس و فلوریدای ایالت متحدۀ امریکا مشاهده نمودکه در این ایالات بنا بر استفادۀ بیش از حد از ‏آبهای زیر زمینی ،سطح آبهای زیر زمینی به اندازۀ عمیق شده است که باشندگان این ایالات را در معرض خطر قرار داده و ‏دولت امریکا برای باشندگان بعضی از این نواحی امر کرده است تا مناطق خود را ترک نمایند و به ایالات دیگر مهاجرت ‏نمایند. ‏
    مسآلۀ با اهمیت دیگر این است که هنوز تحقیقات جیولوجیکی معدن مس عینک تکمیل نگردیده است.تحقیقات جیولوجی از ‏سال 1975 الی 1980 جریان داشت که بعدآ نسبت وخامت اوضا ع توقف کرد و روسها بطور نمایشی آنرا فعال اعلان می ‏کردند که روزانه عدۀ محدودی از انجنیران و کارگران را ابتدآ توسط تانکهای زره دار و بعدآتوسط هیلیکوپتر ضد مرمی در ‏آنجا روان میکردند تا نشان داده شود که کار در این معدن فعال است و لی در واقع توقف یافته بود.از دیدگاه جیولوجی و ‏طرز تشکیل این معدن چنین بر می آید که این معدن گسترش وسیع داشته که در اثر تحقیقات جیولوجیکی میتوان ادامه ‏گسترۀ آنرا پیدانمود که این کار ایجاب تحقیقات بیشتر جیولوجیکی را می نماید.ولی زمانیکه چینایی ها تفاله های معدنی را ‏در این منطقه انبار نمایند و گودال عمیق زهری را بجا گذارند دیگر تحقیقات بعدی جیولوجیکی و حتی استخراج ذخایر یکه ‏جدیدآکشف خواهد گردید،خیلی ها مشکل پر مصرف و حتی نا ممکن میشود.بدین ترتیب مقدار وسیع مس را که در زیر زمین ‏خواهد بوداز دست میدهیم.تجربه کنونی در جهان نشان داده است که فروش معدن یک کشور به کشور دیگر و یا به کمپنی ‏بیگانه نه تنها سطح زندگی مردم را در آن نواحی بلند نمی برد بلکه آنچه که مردم دارند آنرا نیز از ایشان ‏گرفته،ذلت،خواری،فقر و بیماری و حتی بی آبروگی را در آن مناطق افزود می نماید.برای وضاحت این مطلب در اینجا از ‏دهکدۀ کوچکی بنام کانکویو در زمبیا یاد آور می شوم که در پای معدن بزرگ مس موپانی این کشور قرار دارد.این معدن ‏توسط کمپنی دولتی چین خریداری شده است و استخراج مس در آن بطور سرسام آوری برای چندین دهه جریان دارد.باز دید ‏از وضع تراژید این دهکده حقیقت تآثر فروش معدن یک کشور را بر کشور دیگر بر ملا ساخته و دل هر صاحب دلی را ‏ملول میسازد.در دهکدۀ کانکویو چند عدد مکتب و کلینیک ،دفاتر چینایی ها مجهز با پیشرفته ترین سیستم کمپیوتری است و ‏محلات رهایشی ساده و از رنگ رفتۀ مردمان محل ، آب مسموم با مواد زهری معدن ،زمین های عقیم و بی حاصل و ‏تعدادی از کار های شاقه و بی آینده در معدن برای مردمان محل دیده میشود.اما زمانیکه به داخل دهکده رویم فقر و فاقۀ الم ‏انگیز از در و بام خانه های شان نمایان میشود.اکثر آنها یی که درین معدن کار نموده اند و ساکنین این دهکده می باشند بعد ‏از مدت کوتا تر از ده سال به امراض صعب العلاج شش ،گرده ،امراض قلبی و سرطانی و مغزی دچار گردیده و می ‏میرند.به این ترتیب تعدای زیادی از زنها بیوه شده و دامنگیرشان تعدادی اطفالی اند که قوه آموزشی شان ضعیف شده هم ‏زنها وهم اطفال شان از امراض گوناگون شش ،قلبی و مغزی رنج می برند.زنهایی که توان کار دیگر را ندارندو شوهران ‏خویش را از دست داده اند به زحمت زیاد زمینهایی را که توسط معدن مسموم شده اند و حاصل چندان نمی دهند کشت می ‏نمایند که حاصل آنها برای امرار حیات کافی نیست.چینایی ها در این ناحیه چنان فقر و فاقه را ببار آورده اند که این زنها ‏برای امرار حیات به خود فروشی و عزت فروشی مجبور شده اندتا لقمۀ نانی بدست آرند و روزگار به سر برند.چینایی ها ‏بر علاوۀ اینکه مردم بومی این محل را به چنین فقر بی نظیر مواجه ساخته اند، آنهایی را که در این معدن کار می نمایند نیز ‏به کارهای خطرناک مجبور ساخته، نه تنها تهدید به اخراج از کار می نمایند بلکه لت و کوب فزیکی نیز می کنند.چینایی ها ‏برای تحقق اهداف شان در این معدن بدو اصل توصل جسته اند: یکی اینکه با مقامات بلند دولتی زمبیا رابطۀ مستحکم قایم ‏کرده با دادن رشوه و شریک ساختن ایشان در مفاد معدن ایشانرا مطیع خود ساخته اند. و دیگر اینکه با استخراج معدن مس ‏بدون وسایط و دساطیر مصئون معدن کنی زمینهای زراعتی این منطقه را از بین برده ،کشت و زراعت را در منطقه فلج ‏ساخته اندو برای مردم محل چاره ای به جز کار کردن در معدن و در تحت شرایط غیر مصئون و ناگوار نمانده اند.کارگران ‏حق ندارند که از شرایط غیر مصئون و خطرناک کار که صحت شانرا متضرر می سازد شکایه نمایند و هم ایشان اجازه این ‏را ندارند تا به اتحادیه های معدن کنی شامل شوند.اگر احیانآکارگری شکایت نماید و یا عضو اتحادیه گردد او فورآ از کار بر ‏طرف میشود.هر کارگری که تخطی و یا اشتباهی را در معدن راپور دهد آنآ از کار اخراج شده و یا بکار شاقه تر و کم عاید ‏تر گماشته می شود.چون مقامات عالی رتبه دولتی زمبیا از چینایی ها رشوه اخذ می دارند و در مفاد معدن شریک اند هیچ ‏نوع حادثۀ واقع شده درین معدن را بررسی ننموده و از آلوده شدن زمینهای زراعتی ،مسموم شدن آبهای زیر زمینی و ‏مشکلات محیطی حاصله از فعالیت معدن کنی در منطقه حرفی بزبان نمی آورند.مردمان محلی این منطقه مجبور اند تا در ‏تحت شرایط خطرناک و نا مصئون این معدن کار نمایند و اذیت و آزار چینایی ها را قبول نمایند. چون کارو راه دیگری ‏برای زندگی کردن نمانده است به اصطلاح مردم ما برای این کارگران آسمان دور است و زمین سخت.( راپور فعالین حقوق ‏بشر ،دسمامبر 2010 زمبیا.) ‏
    مسآ لۀ دیگر قابل تعمق در معدن مس عینک این است که در اثنای بفروش رسانیدن این معدن زد و بند های مغلق و ماهرانه ‏ای صورت گرفته و از متن قرار داد هیچ منبعی اطلاح ندارد. چینایی ها آنرا سری دانسته و بدسترس هیچ مرجعی نمی ‏گذارند و دولت حامد کرزی نیز آنرا به اطلاح مردم نرسانده و از افشای آن هراس دارد.در ابتدای این قرار دادحرکاتی ‏صورت گرفت که مغلق و گیچ کننده است.اول اینکه پیش از امضای این قرار دادحامد کرزی بطور مخفیانه به چین سفر می ‏نماید که حتی سفارت امریکا در کابل از آن آگاهی نداشت و مایۀ آزردگی مقامات امریکایی گردید.بعد از برگشت از چین ‏حامد کرزی توجه جدی به وزارت معادن می نماید و پلان فروش معادن را در سر می پروراند. ‏‏ ‏
    درین معامله گری برادران کرزی بخصوص قیوم کرزی و پسر عمه اش پوپل و عده ای از اعضای کابینۀ او که در این ‏معامله منفعت خود را میدیدند سهم فعال داشتند.حامد کرزی با استفاده از عبدالرحمن اشرف که جیو لوجیست است و اخیرآ ‏بحیث سفیر در کشوری مقرر شده است ،سرو صدای فروش معادن را در کابینه بلند کرد.دیری از این سرو صدا نگذشته بود ‏که برادران کرزی بخصوص قیوم کرزی ، پسر عمه اش پوپل داوطلب خریداری عده ای از معادن و برخی از فابریکات و ‏تاسیسات صنعتی وزارت معادن و صنایع شدند و مسآلۀ فروش معدن مس عینک نیز در همین هنگام بلند گردید. درین وقت ‏انجنیر صدیق ایشان وزیر معادن و صنایع بود.انجنیر صدیق ایشان تقاضای برادران کرزی و پسر عمه اش را رد کرد و ‏گفت که وجدانآ آرام نخواهد بود که مال ملت را به اشخاص بفروش رساند.حامد کرزی از این گفتۀ انجنیر صدیق آزرده ‏میشود و بالای موصوف فشار می آورد تا به آنچه که به او توصیه میشود همان نماید و حاضر شود تا عده ای از معادن ‏کشور و فابریکات مربوط وزارت معادن را به افراد یاد شده و کمپنی های خارجی بفروش رساند.انجنیر صدیق ایشان ‏مقاومت می نماید و به این تقاضا های حامد کرزی تن در نمی دهد.حامد کرزی مجبور میشود که انجنیر صدیق ایشان را از ‏پست وزارت معادن و صنایع بر طرف نماید و به عوض ابراهیم عادل را به مشوره سید هاشم میر زاد (جیولوجیست)که در ‏آن زمان مشاور ارشد سفیر امریکا در کابل بود ،وزیر معادن و صنایع می سازد.ابراهیم عادل بعد از آنکه وزیر معادن و ‏صنایع میشود پس از نه ماه وزارت، فابریکه سمنت غوری، نساجی پلخمری ،معدن ذغال سنگ کرکر و عده ای از ‏تاسیسات صنعتی وزارت معادن و صنایع را به برادران کرزی، پسر عمۀ کرزی و سایر اقارب او و عده ای از کمپنی های ‏خارجی بفروش میرساند و قرارداد فروش معدن مس عینک را با چینایی ها امضا می نماید .قرار اطلاعات منابع دولتی و ‏استخباراتی امریکا این قرار داد را ابراهیم عادل در دوبی امضا می نماید و شایعات وسیعی موجود است که موصوف در ‏بدل امضای این قرار داد سی میلیون دالر از چینایی ها در دوبی اخذ نموده است .خبر اخذ سی میلیون دالر رشوه در اکثریت ‏روزنامه های معتبر جهان پخش گردید.حامد کرزی برای جلو گیری از داغتر شدن این خبر ابراهیم عادل را فورآ از پست ‏وزارت معادن و صنایع بر طرف کرده و به عوض او وحیدالله شهرانی را وزیر معادن و صنایع ساخت.حامد کرزی به همین ‏اکتفا کرده و تا اکنون از شایعۀ سی میلیون دالر رشوه در قرار داد معدن مس عینک حرفی به زبان نیاورده است و ابراهیم ‏عادل خوش خوشان در سرک های کابل قدم میزند و مطمئین است که این موضوع به عدالت کشیده نمی شود.زیرا اگر به ‏عدالت کشیده شود چلو صاف از آب می برآید و آنگاه ابراهیم عادل مجبور خواهد شدکه افشاه نماید که او در ین قضیه تنها ‏نبوده و کسان دیگری هم هستند که همدست او بودندو باید به محاکمه کشانیده شوندو شاید جرم ابراهیم عادل از دیگران کمتر ‏باشد زیرا درین اواخر اشخاص و افرادی پیدا شده است که قرار داد مس عینک را ستایش می نمایند و به چینایی ها دعای ‏خیر میکنند و در صدد اند تا از مسآلۀ سی میلیون دالر رشوه کسی سخن نگوید و از ابراهیم عادل نام نبرد تا مسآله به ‏فراموشی گذاشته شود.حامد کرزی که طراح فروش معادن کشور به بیگانه گان است متوجه میشود که دیرو یا زود این ‏معامله گری ها افشاه خواهد شد بنآ با زیرکی خاص مخصوص بخودش و استفاده از گفته معروف که هم لعل بدست آید و هم ‏دل یار نرنجد کمیته ای برای فروش معادن کشور به بیگانگان و اقارب خود تآسیس کرد تا ایشان عمل نمایند و خود در عقب ‏پرده باشد. کمیته شامل عبدالرحمن اشرف (جیولوجیست) مشاور حامد کرزی (فعلآ سفیر در کشوری)، حضرت محمد ‏زاخیل وال وزیر مالیه، انوارالحق احدی وزیر تجارت و وحیدالله شهرانی وزیر معادن و صنایع حامد کرزی می باشند.اینکه ‏درین کمیته چه میگذرد به اصطلاح مشت نمونۀ خروار میتوان از آقای حضرت محمد زاخیل وال یاد کرد که در مدت کمتر ‏از سه سال صاحب بیش از دو صد میلیون دالر در بانک الفلاح دوبی و رویال بانک کانادا و چندین منزل مسپشتی در کابل ‏،جلال آباد و کانادا گردیده است و سؤ استفادۀ آقای انوارالحق احدی (داماد پیر گیلانی) از پول بیت المال در زمان قدرتش ‏بحیث وزیر مالیه کرزی هنوز در خاطره های مردم ما تازه است.جالب این است که در پای هر قرار داد فروش معادن کشور ‏به بیگانه گان ،وحیدالله شهرانی که جوان بی تجربه بوده و از مسلک جیولوجی آگاهی ندارد امضا نماید تا الله و بلا همه به ‏گردن ملا افتد.ُ ‏
    چینایی ها از فساد اداری و رشوه ستانی در کشور های عقب مانده آگاه اند. سران و رییس جمهور های این کشور ها را ‏رشوه میدهند و معادن شانرا به قیمت نازل و با شرایط سهل معدن کنی خریداری می نمایند.زیرا به هر اندازه ای که قوانین ‏معدن کنی سهل و پیش پا افتاده باشد به همان اندازه استخراج معدن کم مصرف تر و ارزانترمی باشد.یکی از این مثالهای ‏رشوه دهی چینایی ها به رییس جمهور موزمبیق و زمبیا می باشد.در این کشور ها برای اینکه حوادث مظنون واقع شده در ‏معادن افشا نگردد، کارگران و اشخاص بومی ذیدخل را چینایی ها رشوه میدهند تا از راپور اصلی و حرف زدن در مورد ‏آنها خود داری نمایند.چینایی ها با همین امید و به همین شناخت از دولت حامد کرزی معدن مس عینک لوگر را خریداری ‏نموده اند. به تاریخ چهارم و پنجم جون 2012کنفرانسی به همکاری یونسکو در مورد معدن مس عینک لوگردر واشنگتن دی ‏سی دایر گردید که اینجانب نیز در آن شرکت داشتم و از چگونگی آن بعدآ برای هموطنان عزیزم می نویسم.در این کنفرانس ‏که دانشمندان از نقاط مختلف جهان جمع شده بودند، معدن مس عینک به شکل علمی و دلسوزانه مورد بحث و مداقه قرار ‏گرفت و واضح شد که: 1 - قرار داد معدن مس عینک غیر شفاف بوده ، هم جانب چین و هم جانب دولت کرزی از افشای آن ‏خود داری می نمایند. 2 –دولت حامد کرزی ادعا دارد که در اثنای امضای قرار داد ایشان از موجودیت آثار باستانی گرانبها ‏در بالای معدن اگاهی نداشتند. 3 – چینایی ها ادعا دارند که در عین امضا ی قرار داد دولت افغانستان مسآلۀ موجودیت ‏آثاری باستانی را در بالای این معدن و موضوع اثرات استخراج این معدن را بالای محیط زیست مطرح نکرده و به تآسی از ‏متن قرار داد ایشان درین موارد مسؤولیتی ندارند. ‏
    اخلال پروسۀ استخراج معدن در مس عینک و توقف ناگهانی آن در اثر خرابی اوضاع امنیتی یا حوادث طبیعی چون زلزله و ‏سیلابها از جمله مشکلاتی خواهند بود که هموطنان ما سر دچار آن خواهند گردیده و بهای آنرا باید بپردازند.چون دولت ‏حامد کرزی فاقد ثبات سیاسی و دفاعی می باشد و توان تآمین امنیت را نه تنها در لوگر بلکه در کابل هم ندارد، بنآ با خرابی ‏اوضاع چینایی ها بار و بستر خود را جمع کرده و فرار می نمایند و معدن مس عینک غیر فعال و فاقد کنترول میشود و ‏خطر معدن غیر فعال و فاقد کنترول صد ها مراتبه بیشتر و سنگین تر نسبت به معدن فعال و تحت کنترول می باشد. بهر ‏مقدار زمانیکه معدن عاطل و بی کنترول باشد به همان اندازه تآثیرات آن بالای محیط زیست سنگین تر شده و تعداد بیشتر ‏مردم را مبتلا به امراض صعب العلاج و امراض سرطانی میگرداند. در امریکا اگر معدنی آنآ عاطل گردد و کمپنی معدن ‏کنی توان پیشبرد آنرا نداشته باشد دولت امریکا آنآ داخل اقدام شده جلو صدمات آنرا گرفته و بصورت علمی و مصئون آنرا ‏بسته می نماید.معمولآ انجام این کار مصارف خیلی گزاف را ایجاب می نماید و دولت امریکا بودجۀ خاصی بنام سوپر فند ‏دارد که از آن استفاده نموده و نمی گذارد که وقت ضایع شود. یکی از این حوادث در سالهای اخیر در ایالت منی زوتا واقع ‏گردید که کمپنی معدن کنی که معدن مس را در این ایالت استخراج می کرد ورشکست شد و معدن آنآعاطل و بدون کنترول ‏گردید .دولت امریکا فورآ داخل اقدام شد و عاجلآ معدن را بصورت علمی بسته نمود تا جلو خطرات ناشی از آنرا بالای ‏محیط زیست و انسانها گرفته باشد. انجام این کار برای دولت امریکا دو صد میلیون دالر تمام شد و دارایی باقیمانده از کمپی ‏معدن کنی فقط چهار عشاریه پنج میلیون دالر بود.هموطنان عزیزم میدانند که اگر چنین حالتی در معدن مس عینک رخ دهد ‏مردم ما به چه فاجعه ای دچار خواهند شد. ‏
    ‏ زیرا جلو گیری از این حوادث از توان مردم ما نیست و چاره ای به جز این نخواهیم داشت که به بد بختی مردم خود ‏بسوزیم وبسازیم. چون افغانستان یک کشور صنعتی نیست و فعالیت پروژه های معدنی به مقیاس پروژۀ مس عینک برای ‏مردم ما بیگانه است ، مردم با اثرات مواد کیماویی و زهری حاصله از معدن آشنایی ندارند و تجربۀ ناشی از صدمات آنها را ‏به صحت و محیط زیست شان ندارند ،بنآ تلفات انسانی چه در داخل معدن و چه در ساحات ما حول آن به مراتب بلند خواهد ‏بود. ‏
    مشکل دیگر موجودیت دولتی است در افغانستان که بر گردانندگان آن در فساد اداری و رشوه ستانی چنان رسوا اند که هیچ ‏کشوری در جهان به آن اعتمادی نمی کند و هر روز تعفن نوی از آن بر می خیزد ( قضیۀ آقای زاخیل وال). برای بررسی ‏و نظارت از فعالیت استخراج معدن صداقت و دلسوزی اولیای امور ضروری است که در دولت حامد کرزی این دلسوزی و ‏صداقت وجود ندارد چون سالیکه نینازت از بهارش پیداست. ‏
    اگر حادثه ای ناشی از استخراج معدن مس عینک در حین استخراج واقع گردد و یا چینایی ها مواد زهر آگین معدن را به ‏زمین ها و دریا های ماحول معدن چه قصدآ و چه سهوآ سرازیر نمایند اول اینکه چینایی ها این حادثه را راپور نمی دهند دوم ‏اگر چنین حوادث افشاه گردد چینایی ها با دادن رشوه به دولت کرزی از افشاه آن جلو گیری می نمایند.چینایی ها این کار را ‏در کشور های افریقایی می نمایند.درین اواخر حامد کرزی و همدستان او بازی جدیدی را در رابطه به فروش معادن کشور ‏به راه انداخته اندکه حتی سبب تعجب سفیر امریکا در کابل گردیده است.درین بازی اشرف غنی احمد زی در کنار آقای ‏کرزی قرار گرفته است.اشرف غنی احمد زی که مشاور ارشد حامد کرزی در امور مالی و پولی است که در تصمیم گیری ‏های فروش معادن کشور به بیگانگان سهم بارزی داشته و هم طرف اعتماد کرزی و هم طرف اعتماد امریکایی ها می باشد. ‏اخیرآ هم حامد کرزی و هم اشرف غنی احمد زی هیاهویی را در کابینه به راه انداخته و سنگ وطنپرستی رادر سینه می زنند ‏و از منافع ملی کشور حرف میزنند و این در حالی است که بیش از هژده معدن حیاتی کشور را به بیگانگان بفروش رسانیده ‏اند. این هیا هو خیلی ها نا وقت می باشد که مردم ما به آنها "چهار زانونشستن بعد از .....زدن "میگویند و چیزی دیگری به ‏جز از نمایش وطنپرستی جعلی برای فریب مردم بیچاره ما نیست چون انتخابات ریاست جمهوری نزدیک است و هر دوی ‏این شخص در صدد بهره برداری اند. ‏
    ‏ از جانبی کشور های ذیدخل در افغانستان از حیف و میل مقدار سر سام آور پول شان در افغانستان در طی ده سال گذشته ‏به ستوه آمده اند و در صدد پیدا کردن راه گریز از این مصارف گزاف می باشند. منابع طبعی افغانستان توجه این کشور ها ‏را بخود جلب کرده و آنرا یگانه راه دوام دولت کرزی و نجات خود ایشان از این منجلاب میدانند. روی این منظور ایشان ‏بالای دولت کرزی فشار می آورند تا هر چه زود تر معادن افغانستان را بفروش رساندتا خود ایشان از دست و گریبان با ‏دولت کرزی خلاص شوند.در واقع این وظیفۀ جدیدی است که ایشان حامد کرزی و همدستان او را به آن توظیف نموده ‏اند.این کشور ها از حوادث فاجعه انگیز استخراج معادن خوب آگاه اند و یقین کامل دارند که پول حاصله از فروش معادن نه ‏افغانستان را آباد می سازد و نه شکم مردم آنرا سیر میکند.اینکه فروش معادن و استخراج آن توسط بیگانگان چه روزی ‏سیاهی را بالای مردم افغانستان می آورد برای این کشور ها مطرح بحث نیست. هدف ایشان نجات از این غرقاب است و ‏آنچه بالای مردم افغانستان خواهد آمد آنرا از دور نظاره خواهند نمود. با عرض این مطالب باید گفت که فروش معادن کشور ‏برای اجنبی ها سودی برای مردم و وطن ما ببار نیاورده ، بر عکس مردم بیچارۀ ما را با فاجعه های الم انگیز دچار می ‏سازند و در سوگواری عزیزان شان می نشاند. حامد کرزی با این معامله گری ها درد بزرگی را برای نسلهای بعدی به ‏میراث میگذارد و مسؤول مریض شدن ،معیوب شدن و کشته شدن هزاران هموطن ما توسط زهریات ناشی از استخراج این ‏معدن می باشد. ‏
    ‏ از جانب دیگر پاکستان که دشمن دیرینۀ مردم و وطن ماست همانطوریکه از نا آرامی وطن و بیچاره گی مردم ما بهره ‏برده و از ویرانی ما آباد شده است ،یکبار دیگر از فروش معادن ما به بیگانگان بهره ور میشود . چون استخراج معادن چه ‏معدن مس عینک و چه سایر معادن کشور توسط اجنبی زمینهای زراعتی را مسموم ساخته حاصل دهی آنها را از بین می ‏برد و هم سبب بوجود آمدن خشکسالی و کم آبی در مناطق معدنی میشود. بنآ سطح حاصلات زراعتی درآن نواحی کاهش ‏یافته و بکلی از بین میرود و مردم ما مجبور میشوند که مواد ارتزاقی خود را از پاکستان خریداری نمایند. در واقع مردم ‏بیچاره ما باید در معادن کار شاقه نمایند تا مواد معدنی ما را چینایی ها و سایر بیگانگان تاراج نمایند و پولی را که مردم ما ‏از انجام کار های شاقه برای چینایی ها بدست می آورند به پاکستانی ها دهند تا غذا از ایشان خریداری نمایند که در انجام ‏این معامله چینای ها پولدار میشوند، پاکستانی ها ثروتمند می گردند و افغانها مریض،علیل،ناتوان و بیچاره و این خدمت ‏بزرگ حامد کرزی برای آبادی پاکستانی ها و ثروتمند شدن چینایی ها می باشد. ‏‏ ‏
    ‏ تایب و ارسال کننده: امان معاشر

    http://amanmaosher.blogspot.ca/2012_03_01_archive.html‎

    http://amanmaosher.blogspot.ca/‎

    مُشاطرة هذه المقالة على: reddit

    لا يوجد حالياً أي تعليق

      مواضيع مماثلة

      -

      اكنون الجمعة 17 مايو 2024 - 13:50 ميباشد