الرئيسية
أحدث الصور
 پاکستان به تشویق امریکا این همه فشار ها را بالای رژیم و مردم افغانستان وارد می نماید و طالبان تحت حمایه استخبارات نظامی پاکستان که به هیچگونه مصالحه و سازش تن در نمی دهند حمایت امریکا و پاکستان را با خویش دارند | ||||
منبع: ارسالی شبکهء خبر گزاری اخگر | ||||
افغانستان میان منافع استراتیژیکی امریکا با کشور های منطقه بسوی خونریزی های جدیدی کشانیده می شود.
تنش های تنظیم شده استخباراتی میان امریکا و پاکستان در منطقه گواه این واقعیت است که استخبارات نظامی پاکستان و امریکا در صدد کشف اهداف بعدی استخبارات کشورهای منطقه پس از خروج احتمالی بخشی از قوت های نظامی ناتو از افغانستان در سال 2014 و هدف حضور امریکا بعد از سال 2014 در افغانستان و منطقه ، موجودیت پایگاه های نظامی امریکا ، بدیل طالبان برای ادامه و یاختم جنگ و خشونت در افغانستان و منطقه ، انتخاب و تشکیل حاکمیت جدید دولتی در افغانستان ، کشور های آسیای میانه ، ایران و پاکستان جهت ادامه حضورنظامی ، یک سلسله امتیاز دهی برای پاکستان و بالاخره تبلیغات تجزیه افغانستان می باشد.
حوادث و جریانات چند ماه گذشته در زمینه مکدر و نزدیک شدن های ناگهانی مقامات نظامی امریکا با پاکستان ، مسدود و باز شدن راه های اکمالاتی برای امریکا از مسیر پاکستان ، آغاز مذاکرات داغ و محرم میان طالبان در قطر دور از دیدگاه مصنوعی استخبارات پاکستان و متعاقبآ شامل شدن علنی استخبارات پاکستان در این مذاکرات که حاکمیت کابل را عصبانی و بعدآ پشتیبانی از این مزاکرات را حتمی دانستند ، حذف یکعده از رهبران طالبان به اشاره استخبارات پاکستان از لیست سیاه و آزادی شان از گونتا نامو، نا سازگاری های استخباراتی امریکا و پاکستان در انجام حملات طیارات بدون پیلوت در وزیرستان و مناطق قبایلی که همه به موافقه و مشوره نظامیان پاکستانی عملی می گردد.
سناریوی حملات طالبان پاکستانی و افغانی به میدانهای هوایی در پاکستان و افغانستان را می توان عنصر بعدی ادامه بازی در منطقه به محاسبه داشت.
ایجاد استخبارات و سیستم نظامی در پاکستان بر بنیاد افراط گرایی و از وجود تند روان مذهبی مایه گرفته است.
جنرال ضیاء الحق ستون مستحکم تندروان مذهبی را در نظام استخباراتی کشور بنیادی نمود و اردوی پاکستان را تحت کنترول دقیق این بنیاد گرایان مذهبی نمود و چهل جنرال افراطی را در ستون اساسی نظام جابجا نموده و جوانترین کادر ها را از سازمانهای مختلف افراطی پاکستان در قوت های نظامی و استخباراتی به مهره های کلیدی نصب نموده ، استخبارات نظامی انگلیس و امریکا نیز بدین شیوه اساس اردو و نظام پاکستان را رشد و پرورش داده اند.
پروژه ترور سفیر امریکا در افغانستان ادلف دبز در آواخر سال 1978 در کابل ، ترور جنرال ضیاء الحق همراه با سفیر و نظامیان عالی رتبه امریکا – پاکستان در سال 1996، ترورهای مخوف در کشورهند و بالاخره ترور احمد شاه مسعود و داکتر نجیب الله ، عملیات بالای اسامه بن لادن در ما می 2011 ، ادامه ترور های زنجیره ای در افغانستان و ترور استاد ربانی این همه اعمال در استخبارات پاکستان طرح ریزی وعملی گردیده است و مشاهده خواهد شد که این پروسه در افغانستان و منطقه حیات چند رهبر دیگری را خواهد بلعید و بازی با ترور رهبران طالبان و افغانستان به وسیله استخبارات پاکستان ادامه می یابد.
استخبارات نظامی پاکستان پروژه خاص خویش را با کسب حمایت مالی و معنوی جهان اسلام منجمله عربستان سعودی در جمهوریت های آسیای میانه و مناطق نفت خیز دریای خزر و سواحل نفت خیز کسپین و برج ترصدی منطقه (جمهوری آذربایجان) خواهند کشانید.
استخبارات و نظامیان پاکستان در دست امریکا و ناتو برای انتقام از شکست ویتنام پس از حضور نظامی اتحاد شوروی در افغانستان طرح خونین ادامه جنگ و مداخلات شان را بنام مقاومت افغانستان علیه اشغال افغانستان توسط شوروی ها و دفاع از دین و مقدسات اسلامی به ژاندارم منطقه مبدل گردید و با شعار اینکه ما سرحدی را الی دریای آمو به رسمیت نمی شناسیم ، ادامه جنگ آزادی افغانستان و مسلمانان در آن طرف دریای آمو را وسیله قرار داده جنایت آفریدند و خون ریختاند.
جریانات و حوادث قبلی و بعدی را همه می دانیم که پاکستان دنبال کدام اهداف در افغانستان و منطقه روان است.
اگر امروز سازش و معاملات پشت پرده و مذاکرات کاذبانه و یا به اصطلاح امروزی مصالحه و آشتی با نظامیان و استخبارات پاکستان صورت می گیرد باید بر بنیاد نابودی کامل هسته ها و مراکز عمده آموزشی و مخفی گاه های تروریزم بین المللی که گهواره آن پاکستان است عملی گردد. در غیر آن دوستی با نظامیان و استخبارات پاکستان تسلیم شدن به تروریستان و حمایت از تروریزم بین المللی است.
پاکستان نباید همه را گول زده محاسبه نماید. رژیم نظامی پاکستان در خدمت بنیاد گرایان و تروریستان بین المللی به نوعی قرار داشته و حاکمیت نظامی موجوده و گذشته در پاکستان وابسته به پیش برد مقاصد قدرت های جهانی در افغانستان و منطقه نیرو گرفته اگر به نظر باداران خویش عمل ننمایند همانند جنرال ضیآ و بی نظیر بوتو در کام نابودی حتمی قرار گرفته و خلع قدرت می گردند، بنیاد پاکستان به منظور اهداف استراتژیکی بیگانه ها در منطقه گذاشته شده و تاریخ امپراتور شکن افغانستان خطری را بگوش انگلیس ها رسانید و اقدام به ایجاد انگشت ششم (کشور پاکستان) در جغرافیای منطقه را نمودند تا مانع رسیدن روسها ، بسوی بحر هند از طریق افغانستان گردیده و این معبر مصیبت منطقوی را ایجاد نمودند.
حضور نظامی امریکا و ناتو در افغانستان و منطقه نیز بر بنیاد اهداف و دور نمای استراتژیکی امریکا در منطقه روی سازش و معامله خاص با نظامیان پاکستان که از افغانستان و کشور هند هراس دارد صورت گرفته است. بدین منظور استخبارات و نظامیان پاکستان به خویش این جرات را می بینند که باید القاعده و طالبان را در آغوش داشته باشند تا زمانی که امریکا و ناتو به خواست های نامشروع پاکستان در افغانستان و منطقه عمل نمایند بحران تقویه می گردد.
واقعیت مسلم این است که نظامیان پاکستان عامل قتل عام مسلمانان در افغانستان ، هندوستان و منطقه بوده و می باشند، مسولیت همه ترورهای رهبران قبایل ، روحانیون و بزرگان مذهبی در دوطرف دیورند را سازمان استخباراتی پاکستان به اشاره باداران خویش عهده دار می باشد چرا که انگریزها هرگز نمی خواهند تا زمامداران پاکستان وابسته به مردم و آرزش های ملی شان باشند این که پاکستان دارای فوج و اسلحه اتومی است مگر اختیارات این همه قوت ها در دست مردم پاکستان نبوده تحت نظر و اراده انگریز ها قرار دارند.
حمله نظامی امریکا به افغانستان از طریق خاک پاکستان بر بنیاد اطمینان و تعهد نظامیان و استخبارات پاکستان صورت گرفت و امریکا تعهد نمود تا در صورت رسیدن به اهداف پیشرو در منطقه یک سلسله امتیازاتی را در زمینه مشکلات پاکستان با افغانستان و هندوستان عملی نماید. از جمله پرابلم مرزی با کشور هند روی کشمیر و خط دیورند با افغانستان، که امریکا توانست از کشور هند این تضمین را حاصل نماید که به پاکستان هیچگاهی حمله نظامی ننماید و امروز بالای افغانستان فشار وارد نموده است تا باید افغانستان خط دیورند را به رسمیت بشناسد ورنه پاکستان بالای افغانستان حمله نظامی می نماید.
خواست پاکستان از امریکا قبل از ظهور طالبان این بود که برای افغانستان نباید قوای نظامی قدرتمند و حاکمیت توانمند دولتی و مرکزی ساخت، نباید گذاشت تا وحدت ملی میان قبایل دوطرف دیورند و سایر اقوام مختلف در افغانستان تآمین گردد و عنصر عمده و حیاتی اینکه باید کادر های مسلکی نظامی و حکومتی تحصیل یافته در اتحاد شوروی سابق در رآس حکومت داری قرار نگیرند و اسلحه ثقیل اردوی افغانستان بکلی نابود گردد.
این خواست پاکستان در نخستین مرحله حملات راکت ها و طیارات نظامی امریکا عملی گردید و تمامآ سیستم های راهدار ، دفاع هوایی و مدافعه هوایی ، استوک های نظامی و سیستم راکتی و توپچی ، سوق اداره نظامی افغانستان بکلی منحدم گردید.
امروز که پاکستان بدون هراس و در موجودیت قوت ها و پیمان استراتژی امریکا به افغانستان حملات بی باکانه و دوامدار راکتی ، ارسال قوت های منظم چریکی و تخریبی را از آن طرف دیورند بداخل خاک ما انجام می دهد.
به گفته مردم ما مربی دارد مربا می خورد، پاکستان به تشویق امریکا این همه فشار ها را بالای رژیم و مردم افغانستان وارد می نماید و طالبان تحت حمایه استخبارات نظامی پاکستان که به هیچگونه مصالحه و سازش تن در نمی دهند حمایت امریکا و پاکستان را با خویش دارند.
پس ضرورت نیست که به این خواست ها قربانی و تن داد باید تا پای جان همه مردم افغانستان چه شرقی و چه غربی ، چه طالب و جهادی ، جهت دفاع از حرمت و عزت ملی باید تصمیم بگیریم مقاومت نماییم و برای ختم بحران و خونریزی ملی در خانه افغانستانی ها قیام علیه پاکستان و حامیان شان را از داخل پاکستان آغاز و عملآ برای نظامیان پاکستانی نمایان سازیم که دیورند یعنی خواب پریشانی برای نظامیان پاکستان در جغرافیای منطقه تمام خواهد گردید.
این حق مسلم مردم افغانستان است تا ازسازمان ملل متحد و شورای امنیت طلب نمایند تا بربنیاد فیصله ها و قطعنامه های شان برای کدام منوال قوت های نظامی ناتو و امریکا به افغانستان آمده بودند غور صورت بگیرد، که هدف نابودی القاعده و تروریزم می باشد و یا تحمیل دیورند بالای مردم افغانستان و امتیاز دهی به مادر تروریزم بین المللی نظامیان پاکستان.
تیغ تیز همه عالم به سرش زن یارب
آنکه شمشیر ستم بر سر ما سا خته است
سنجر غفاری
تنش های تنظیم شده استخباراتی میان امریکا و پاکستان در منطقه گواه این واقعیت است که استخبارات نظامی پاکستان و امریکا در صدد کشف اهداف بعدی استخبارات کشورهای منطقه پس از خروج احتمالی بخشی از قوت های نظامی ناتو از افغانستان در سال 2014 و هدف حضور امریکا بعد از سال 2014 در افغانستان و منطقه ، موجودیت پایگاه های نظامی امریکا ، بدیل طالبان برای ادامه و یاختم جنگ و خشونت در افغانستان و منطقه ، انتخاب و تشکیل حاکمیت جدید دولتی در افغانستان ، کشور های آسیای میانه ، ایران و پاکستان جهت ادامه حضورنظامی ، یک سلسله امتیاز دهی برای پاکستان و بالاخره تبلیغات تجزیه افغانستان می باشد.
حوادث و جریانات چند ماه گذشته در زمینه مکدر و نزدیک شدن های ناگهانی مقامات نظامی امریکا با پاکستان ، مسدود و باز شدن راه های اکمالاتی برای امریکا از مسیر پاکستان ، آغاز مذاکرات داغ و محرم میان طالبان در قطر دور از دیدگاه مصنوعی استخبارات پاکستان و متعاقبآ شامل شدن علنی استخبارات پاکستان در این مذاکرات که حاکمیت کابل را عصبانی و بعدآ پشتیبانی از این مزاکرات را حتمی دانستند ، حذف یکعده از رهبران طالبان به اشاره استخبارات پاکستان از لیست سیاه و آزادی شان از گونتا نامو، نا سازگاری های استخباراتی امریکا و پاکستان در انجام حملات طیارات بدون پیلوت در وزیرستان و مناطق قبایلی که همه به موافقه و مشوره نظامیان پاکستانی عملی می گردد.
سناریوی حملات طالبان پاکستانی و افغانی به میدانهای هوایی در پاکستان و افغانستان را می توان عنصر بعدی ادامه بازی در منطقه به محاسبه داشت.
ایجاد استخبارات و سیستم نظامی در پاکستان بر بنیاد افراط گرایی و از وجود تند روان مذهبی مایه گرفته است.
جنرال ضیاء الحق ستون مستحکم تندروان مذهبی را در نظام استخباراتی کشور بنیادی نمود و اردوی پاکستان را تحت کنترول دقیق این بنیاد گرایان مذهبی نمود و چهل جنرال افراطی را در ستون اساسی نظام جابجا نموده و جوانترین کادر ها را از سازمانهای مختلف افراطی پاکستان در قوت های نظامی و استخباراتی به مهره های کلیدی نصب نموده ، استخبارات نظامی انگلیس و امریکا نیز بدین شیوه اساس اردو و نظام پاکستان را رشد و پرورش داده اند.
پروژه ترور سفیر امریکا در افغانستان ادلف دبز در آواخر سال 1978 در کابل ، ترور جنرال ضیاء الحق همراه با سفیر و نظامیان عالی رتبه امریکا – پاکستان در سال 1996، ترورهای مخوف در کشورهند و بالاخره ترور احمد شاه مسعود و داکتر نجیب الله ، عملیات بالای اسامه بن لادن در ما می 2011 ، ادامه ترور های زنجیره ای در افغانستان و ترور استاد ربانی این همه اعمال در استخبارات پاکستان طرح ریزی وعملی گردیده است و مشاهده خواهد شد که این پروسه در افغانستان و منطقه حیات چند رهبر دیگری را خواهد بلعید و بازی با ترور رهبران طالبان و افغانستان به وسیله استخبارات پاکستان ادامه می یابد.
استخبارات نظامی پاکستان پروژه خاص خویش را با کسب حمایت مالی و معنوی جهان اسلام منجمله عربستان سعودی در جمهوریت های آسیای میانه و مناطق نفت خیز دریای خزر و سواحل نفت خیز کسپین و برج ترصدی منطقه (جمهوری آذربایجان) خواهند کشانید.
استخبارات و نظامیان پاکستان در دست امریکا و ناتو برای انتقام از شکست ویتنام پس از حضور نظامی اتحاد شوروی در افغانستان طرح خونین ادامه جنگ و مداخلات شان را بنام مقاومت افغانستان علیه اشغال افغانستان توسط شوروی ها و دفاع از دین و مقدسات اسلامی به ژاندارم منطقه مبدل گردید و با شعار اینکه ما سرحدی را الی دریای آمو به رسمیت نمی شناسیم ، ادامه جنگ آزادی افغانستان و مسلمانان در آن طرف دریای آمو را وسیله قرار داده جنایت آفریدند و خون ریختاند.
جریانات و حوادث قبلی و بعدی را همه می دانیم که پاکستان دنبال کدام اهداف در افغانستان و منطقه روان است.
اگر امروز سازش و معاملات پشت پرده و مذاکرات کاذبانه و یا به اصطلاح امروزی مصالحه و آشتی با نظامیان و استخبارات پاکستان صورت می گیرد باید بر بنیاد نابودی کامل هسته ها و مراکز عمده آموزشی و مخفی گاه های تروریزم بین المللی که گهواره آن پاکستان است عملی گردد. در غیر آن دوستی با نظامیان و استخبارات پاکستان تسلیم شدن به تروریستان و حمایت از تروریزم بین المللی است.
پاکستان نباید همه را گول زده محاسبه نماید. رژیم نظامی پاکستان در خدمت بنیاد گرایان و تروریستان بین المللی به نوعی قرار داشته و حاکمیت نظامی موجوده و گذشته در پاکستان وابسته به پیش برد مقاصد قدرت های جهانی در افغانستان و منطقه نیرو گرفته اگر به نظر باداران خویش عمل ننمایند همانند جنرال ضیآ و بی نظیر بوتو در کام نابودی حتمی قرار گرفته و خلع قدرت می گردند، بنیاد پاکستان به منظور اهداف استراتژیکی بیگانه ها در منطقه گذاشته شده و تاریخ امپراتور شکن افغانستان خطری را بگوش انگلیس ها رسانید و اقدام به ایجاد انگشت ششم (کشور پاکستان) در جغرافیای منطقه را نمودند تا مانع رسیدن روسها ، بسوی بحر هند از طریق افغانستان گردیده و این معبر مصیبت منطقوی را ایجاد نمودند.
حضور نظامی امریکا و ناتو در افغانستان و منطقه نیز بر بنیاد اهداف و دور نمای استراتژیکی امریکا در منطقه روی سازش و معامله خاص با نظامیان پاکستان که از افغانستان و کشور هند هراس دارد صورت گرفته است. بدین منظور استخبارات و نظامیان پاکستان به خویش این جرات را می بینند که باید القاعده و طالبان را در آغوش داشته باشند تا زمانی که امریکا و ناتو به خواست های نامشروع پاکستان در افغانستان و منطقه عمل نمایند بحران تقویه می گردد.
واقعیت مسلم این است که نظامیان پاکستان عامل قتل عام مسلمانان در افغانستان ، هندوستان و منطقه بوده و می باشند، مسولیت همه ترورهای رهبران قبایل ، روحانیون و بزرگان مذهبی در دوطرف دیورند را سازمان استخباراتی پاکستان به اشاره باداران خویش عهده دار می باشد چرا که انگریزها هرگز نمی خواهند تا زمامداران پاکستان وابسته به مردم و آرزش های ملی شان باشند این که پاکستان دارای فوج و اسلحه اتومی است مگر اختیارات این همه قوت ها در دست مردم پاکستان نبوده تحت نظر و اراده انگریز ها قرار دارند.
حمله نظامی امریکا به افغانستان از طریق خاک پاکستان بر بنیاد اطمینان و تعهد نظامیان و استخبارات پاکستان صورت گرفت و امریکا تعهد نمود تا در صورت رسیدن به اهداف پیشرو در منطقه یک سلسله امتیازاتی را در زمینه مشکلات پاکستان با افغانستان و هندوستان عملی نماید. از جمله پرابلم مرزی با کشور هند روی کشمیر و خط دیورند با افغانستان، که امریکا توانست از کشور هند این تضمین را حاصل نماید که به پاکستان هیچگاهی حمله نظامی ننماید و امروز بالای افغانستان فشار وارد نموده است تا باید افغانستان خط دیورند را به رسمیت بشناسد ورنه پاکستان بالای افغانستان حمله نظامی می نماید.
خواست پاکستان از امریکا قبل از ظهور طالبان این بود که برای افغانستان نباید قوای نظامی قدرتمند و حاکمیت توانمند دولتی و مرکزی ساخت، نباید گذاشت تا وحدت ملی میان قبایل دوطرف دیورند و سایر اقوام مختلف در افغانستان تآمین گردد و عنصر عمده و حیاتی اینکه باید کادر های مسلکی نظامی و حکومتی تحصیل یافته در اتحاد شوروی سابق در رآس حکومت داری قرار نگیرند و اسلحه ثقیل اردوی افغانستان بکلی نابود گردد.
این خواست پاکستان در نخستین مرحله حملات راکت ها و طیارات نظامی امریکا عملی گردید و تمامآ سیستم های راهدار ، دفاع هوایی و مدافعه هوایی ، استوک های نظامی و سیستم راکتی و توپچی ، سوق اداره نظامی افغانستان بکلی منحدم گردید.
امروز که پاکستان بدون هراس و در موجودیت قوت ها و پیمان استراتژی امریکا به افغانستان حملات بی باکانه و دوامدار راکتی ، ارسال قوت های منظم چریکی و تخریبی را از آن طرف دیورند بداخل خاک ما انجام می دهد.
به گفته مردم ما مربی دارد مربا می خورد، پاکستان به تشویق امریکا این همه فشار ها را بالای رژیم و مردم افغانستان وارد می نماید و طالبان تحت حمایه استخبارات نظامی پاکستان که به هیچگونه مصالحه و سازش تن در نمی دهند حمایت امریکا و پاکستان را با خویش دارند.
پس ضرورت نیست که به این خواست ها قربانی و تن داد باید تا پای جان همه مردم افغانستان چه شرقی و چه غربی ، چه طالب و جهادی ، جهت دفاع از حرمت و عزت ملی باید تصمیم بگیریم مقاومت نماییم و برای ختم بحران و خونریزی ملی در خانه افغانستانی ها قیام علیه پاکستان و حامیان شان را از داخل پاکستان آغاز و عملآ برای نظامیان پاکستانی نمایان سازیم که دیورند یعنی خواب پریشانی برای نظامیان پاکستان در جغرافیای منطقه تمام خواهد گردید.
این حق مسلم مردم افغانستان است تا ازسازمان ملل متحد و شورای امنیت طلب نمایند تا بربنیاد فیصله ها و قطعنامه های شان برای کدام منوال قوت های نظامی ناتو و امریکا به افغانستان آمده بودند غور صورت بگیرد، که هدف نابودی القاعده و تروریزم می باشد و یا تحمیل دیورند بالای مردم افغانستان و امتیاز دهی به مادر تروریزم بین المللی نظامیان پاکستان.
تیغ تیز همه عالم به سرش زن یارب
آنکه شمشیر ستم بر سر ما سا خته است
سنجر غفاری
لا يوجد حالياً أي تعليق