پندار نو

هل تريد التفاعل مع هذه المساهمة؟ كل ما عليك هو إنشاء حساب جديد ببضع خطوات أو تسجيل الدخول للمتابعة.
پندار نو

سایت مستقل و غیر وابسته به احزاب و گروه های سیاسی


    باید مسئولانه اندیشید

    avatar
    admin
    Admin

    تعداد پستها : 7126
    Registration date : 2007-06-20
    20121108

    باید مسئولانه اندیشید Empty باید مسئولانه اندیشید

    پست  admin




    بحث برانگیز ترین فعالیت‌های اشتراکی در جامعه یکی دولت دوی دیگر حزب به حیث پدیده های اجتماعی سیاسی میباشد. دولت و حزب نسبت اینکه، دراک، زود کنش، اثر گذار پیرامون سرنوشت عمومی عمل میکند، لذا بیشتر از هر پدیده اجتماعی و سیاسی طرف کنش ها و عکس‌العمل‌هانیز قرار دارد. کنش ها و عکس‌العمل در برابر آن ناشی از رفتار ها وکردار های فعالین آن است. یعنی این فعالین چه قضاوتی را پیرامون قضایا ومسایل مربوط ، تدابیر عملی شده، ارائه میدهند و خود مورد چه قضاوتی در نتیجه رفتار های خود، خود را قرار میدهند.



    دولت وحزب که برنامه وسیع و همه جانبه را نسبت به سرنوشت باشنده گان یک قلمرو بزرگ برای اجرائی شدن مطرح میکند مهم است که هم سخن وهم عمل فعالین آن برای جلب اعتماد مردم دارائی وضاحت، شفافیت وقضاوت معین ومشخص باشد.

    فعالیت فعالین هر دو عرصه ازقاعده ساختاری آن الهام میگیرد. قاعده ساختاری دولت قانون اساسی و از حزب همانا اساسنامه آن است.

    اعتبار این نهاد ها استوار به قاعده پزیری فعالین آن است . بار ها واقع شده که در نتیجه خلاف رفتاری فعالین دولت گفته شده که اینجا قانون نیست یعنی قانون توسط مجری آن رعایت و تطبیق نشده است. قاعده شکنی توسط فعالین دولت حس بی اعتمادی تولید میکند.

    در یک حزب سیاسی نیز این چنین است. وقتی فعالین حزبی یک مجموعه سیاسی قاعده شکنی نمایند نه تنها خود آنان در درون مجموعه حزبی اعتبار و اعتماد را از دست میدهند بلکه حزب را در جامعه نیز بی‌اعتبار و بی اعتماد میسازند. حالا رسیدیم به آنجا که قاعده شکنی در حزب مردم افغانستان چگونه توسط کیها صورت گرفت وما چه رسالت حزبی برای جلوگیری از آن داریم تا اعتبار و اعتماد ما در درون جامعه تضعیف نشود؟

    حزب ما ن ف د ت ا بعد از کنگره وحدت بتاریخ 21 ثور 1391 به نام حزب مردم افغانستان معرفی شد. اولین اجلاس شورای مرکزی برای انتخاب ریس حزب نیز در همان روز و درهمان تاریخ دایر شد. نتیجه انتخابات نتیجه تقلب خوانده شد. از آن روز که در حدود هشت ماه میگذرد بنا به مشترک نشدن قضاوت‌ها، حل مشکل در آن وقت اکنون عاملین بحران حزب را تا سرحد انشعاب تهدید میکنند.

    از لحظه بروز مشکل و تحمیل بحران توسطه عده از مشترکین مجموعه حزبی ما، «این عدهء مشخص را نویسنده وسایر رفقا در ده ها یادداشت نام برده اند» این سؤال حل گردید که تقلب صورت گرفته است یا خیر؟ به اساس بیان همگانی معلوم شد که بلی صورت گرفته است.در این مدت سپری شده هر روز رفقای بیشتر نتیجه انتخابات را جعل و تقلب خواندند. تکرار اینکه جعل و تقلب شد ویا نشد پایان یافت. وقتی جعل و تقلب روشن است بحث پیرامون اشخاص نیز منتفی است.آنچه که باقی میماند حل بحران است. برای حل بحران ما چه کرده میتوانیم؟ سؤال‌های پاسخ یافته را تکرار کنیم، نصیحت کنیم ویا قضاوت خود را بگوییم؟ .

    به این ارتباط اخیرآ یادداشتی زیر عنوان «حزب مردم و بحران ویرانگر» نویسنده را واداشت تا آنرا بهانه ملاحظاتی قرار بدهم که ما اعضای حزب مردم چرا نتوانیم قضاوت خود رابرای رفع بحران تحمیل شده بالای حزب مشترک بسازیم . از آنجا که با نویسنده یادداشت رفیق عزیز سید عسکر نجم پیرامون مسایل سرنوشتی تبادل نظر فراوان داشتیم، وتا آنجا که لازم بوده با همدیگر قابل درک شده‌ایم . لذا تصور این است که ملاحظات من به معنی رؤیا روئی، سبک وسنگین ساختن همدیگر، فضل فروشی و خود بینی، تلقی نشده از موضع حزبیت و همروی درمبارزه تعهد شده درک میشود. ومزید به آن رفیق عزیز ما اعضای حزب را مخاطب ساخته که به جستجوی راه بیرون رفت از بحران توجه نمایند.

    روشن است که در نتیجه برخورد غیر شفاف ، واضح وصریح در قبال نتیجه جعل و تقلب مشکل بحرانی شد، وحالا که حزب در توفان بحران به سر میبرد باز هم همان تجربه تکرارمیگردد. رفقا خود از این برخورد ها شاکی استند ولی خود به آن مبادرت میورزند. به نظر من ادامه این مشکل بیشتر به سبب این برخورد ها است.

    در یادداشت قبلی گفته شد که برخورد های دگماتیستی راه بجائی نخواهد برد. در این مورد شورای آلمان که در پیامد جعل وتقلب زیر تأثیر اصطلاح ترکیب جدید شورای اروپائی فعالیت میکند نمونه مثال این برخورد میتواند باشد. من به حیث عضو حزب مردم افغانستان میپرسم که شورای آلمان به کدام دلیل خواستار تدویر پلینوم دوباره شد؟ مگر جز اینکه نتیجه انتخابات تقلب شده باشد دیگر چه استدلالی به دعوت پلینوم میتواند وجود داشته باشد؟ پس چرا و به چه دلیل قطعنامه شورای کسل طرف قبول این شورا واقع نگردید و نه تنها که آنرا مورد حمایت قرار نداد برای باز گیری آن تلاش شبا روزی هم به خرچ داد . میخواهم تلویحآ بگویم همه دیدیم که حتی اشتباه نام نویسی رفیق گرامی دستگیر صادقی با رفیق شورای کسل نظر به همسانی تخلص با توجیه پذیری غنیمت شمرده شد که گویا خواست رفقای شورای کسل را تحت سؤال ببرد. خوب شد که برای رفیق صادقی عزیز هم بهانه‌ای شد که موضع شانرا همه دانستند. اینکه آقای در یک بحث نا متعادل با هویت پنهانی به نام مستعار حقگو حقگوی؟ که در پس این نام، طرز ادبیات اوخود او را معرفی میکند، در برابر رفیق عزیز ما در سایت پندار استدلال های نا موجه نموده دلالت به آن میکند که تنها آدم‌ها با هویت پنهان میتوانند از تقلب و جعل حمایت کنند ومورد تائید شان باشد. با آنکه از نظر من نوشتن از نام مستعار عیب نیست به شرط آنکه مستعار نویس جرأت نوشتن و سخن گفتن را بصورت مشابه به نام خود نیز داشته باشد واز طرف دیگر آنچه را بنام حزبیت، وجدان بیدار، مسئولیت واز این قبیل حرف ها پی هم تکرار میکند خودش نیز ملبس به آن باشد. ما دیدیم کسیکه با نام خود در حمایت از جعل و تقلب ظاهر شد هیچ رفیق حزبی شرافتمند نتوانست او را بردداشت نماید. وجواب لازم خود را تا درون سازمان خود دریافت نمود.

    بلی در تمام شورا ها که صلاحیت های تشکیلاتی آن، از طرف متقلبین وجعلکاران اشغال شده رفقای شرافتمند حزب حضور دارند. عجب است که مبلغین جعل وتقلب اصولگرایان حزب را هفت نفر میشمارند با این رقم شماری هم جرأت ندارند در دروازه های پلینوم برای انتخابات شفاف داخل شوند.

    واقعیت این است که متقلبین و جعلکاران جمع توطئه گران همین هفت و هشت نفری است که این وضعیت بحرانی را خلق نموده اند. از اروپا تا افغانستان هزاران عضو حزب شرافتمند نتیجه انتخابات را تقلب میداند. ما ازجعلکاران میخواهیم بپرسیم در سراسر افغانستان، اروپا، امریکا، کانادا نشان بدهند که در درون شورا ها وبیرون شوراها رفقای شرافتمند اصولگرا وجود نداشته باشند کدام وکجاست؟ با در نظرداشت اینکه در شماری از کشور های اروپائی شورا های اصولگرائی ایجادو در محور کمیته موقت ارتباط اروپائی فعالیت شانرا به پیش میبرند.

    در یادداشت «حزب مردم و بحران ویرانگر» درست آمده است که «انشعاب و انقطاب خواست وآرزوی تعداد محدود وانگشت شمار در حزب است» بلی اینچنین است این تعداد محدود همان تعداد هفت و هشت نفری است که در بالا ذکر شد.

    عایله بامداد گزارشگر اصطلاح ترکیب جدید شورای اروپائی د ر یکی از این گزارشات رفیق عزیز سید عسکر نجم را در اصطلاح ترکیب جدید شورای اروپائی به حیث عضو کمیته اجرائیه معرفی کرد. حالا یادداشت رفیق سید عسکر نجم بحیث یکتن از مسئولین در مورد بحران تحمیل شده بالای حزب نشان میدهد که خواست اصولگرائی مقید به سازمانهای ایجاد شده اروپائی نیست. این در حالیست که یادداشت «حزب مردم و بحران ویرانگر» به عاملین شکست وحدت «حزب واحد» نسبت به افرادی که از آن‌ها نام برده نشده نیز انگشت میگذارد. اما از آنجائیکه تلاش‌های ضد وحدت دیروز، امروز بنا به تمکین نکردن به خواست حزبی ها در درون خود سازمان مشهود و ملموس است لذا هر نوع تلاش انفرادی برای وحدت با سازمانهای همسو قبل از حل بحران تحمیل شده بالای حزب، خود زمینه جدا سازی را تحریک میکند. یعنی آن چیزی را که به نوشته رفیق عزیز ما خواست و آرزوی تعداد محدودی از انگشت شمار خوانده شده فراهم میسازد.

    حقیقت این است که ما در صورتی میتوانیم به حل بحران تحمیل شده بالای حزب مردم فایق آیم که هر یک از رفقا قضاوت معین ومشخص خود را ارائه بدارند.

    باور این است که اعضای حزب خواستار اصل، اطاعت ازاساسات ساختاری حزب استند. بحث « اطاعت» بحث صلاحیت پزیری از اصول حزب است. «اطاعت از فیصله پلینوم» توجیه پذیر نیست. اصطلاح فیصله پلینوم ( اجلاس شورای مرکزی) مشروعیت دادن به جعل است . نتیجه انتخابات نتیجه جعل است و جعل فیصله پلینوم شده نمیتواند.

    دلسوزی واژه عاطفی است ما توقع داریم رفقا عمیقتر از آن با این بحران مسئولانه برخورد نمایند. چه چیزی واضح نیست وتا اکنون گفته نشده که رفقا نتوانند قضاوت شانرا برای حل بحران مشترک بسازند؟ ما دیدیم وهمه شاهد بودیم که جعلکاران باچه نوع اتهاماتی برای انحراف خواست اعضای حزب تلاش کردند که بعد خود از آن شرمنده شدند. امروز رفقا اسناد جعل پلینوم دوم را در اختیار دارند از این کرده تقلب وجعل سنگین چه بوده میتواند که آن‌ها برای مسئول کمیته ارتباط اصولگرائی در اروپا واضح اعتراف نمودند که ما این جعل را به نسبتی انجام دادیم که وزارت عدلیه دولت جمهوری اسلامی افغانستان قصد داشت حزب مردم را غیر قانونی اعلان کند. رفقا دیگر چه میخواهند؟.

    برای اصولگرایان بحث شخصیت‌ها مطرح نیست. بحث ما بحث اصول وابطال است. رفقای علاقمند به این مساله تا سرحد کنار رفتن کاندیدان برای تطبیق اصول وقوف دارند که خود بحث شخصیت‌ها را مرفوع میسازد. رَجعت دادن خواست عمومی برای اشخاص راه حل مشکل نیست. شخصیت‌ها نه در نام های شان بلکه در موضع گیری هایشان برای اصولگرایان مطرح استند.چه کسی میخواهد جانب اصول قرار داشته باشد و چه کسی به جعل و تقلب تأکید دارد، اصولگرایان از این رهگذار به شخصیت‌ها توجه دارند.

    جنبش اصولگرائی به پیش میرود. در این جای شک نیست که اصولگرایان به پیروزی مطمین هستند.برای جعلکاران نیز به روشنی شکست جعل معلوم است. اصولگرایان تلاش دارند که انگیزه‌های مبارزه حزبی تضعیف نگردد و حزب ضایعات کمتر داشته باشد. لذا آنچه را رفیق سید عسکر نجم در یادداشت شان مراجعه به اعضای حزب مطرح کرده‌اند در حالیکه از خود رفیق عزیز خود میخواهیم یا از موقف عضو کمیته اجرائیه اصطلاح ترکیب جدید شورا ی اروپائی که نزد اصولگرایان مشروعیت ندارد کمیته را متقاعد به پزیرش خواست اعضای حزب بسازند ویا اینکه رسما از کمیته اجرائیه نام نهاد استعفا بدهند و طرح اصولگرائی را در جنب کمیته موقت ارتباط اصولگرائی در اروپا تکرار نمایند. در عین حال از تمام اعضای حزب مردم افغانستان از تمام قدمه های حزب از قدمه های پائین تا قدمه های بالا این درخواست توقع ومطالبه وجود دارد که بیائید برای رفع بحران حزب ما قضاوت مانرا مشترک بسازیم . مشروع ترین راه رفع بحران را در طرح زیر بصورت مشترک مطالبه نماییم.

    محمد داوود راوش از ریاست نتیجه تقلب استعفا بدهد. کمیسیون مشترک تدویر ودعوت اجلاس شورای مرکزی تشکیل شود. انتخابات شفاف صورت بگیرد این طرحی است که کمیته موقت ارتباط اصولگرائی با جزئیات ارائه نموده اگر اراده سالم برای رفع بحران وجود داشته باشد کوتاه ترین وفوری ترین راه حل بحران همین است. در غیر آنهم منزل اصولگرائی نشانی شده است .

    جنبش مسئولیت پیروز باد

    محمد یعقوب هادی

    Lِschen AntwortenAntworten WeiterleitenSpamVerschiebenDrucken Aktionen WeiterZurück
    مُشاطرة هذه المقالة على: reddit

    لا يوجد حالياً أي تعليق

      مواضيع مماثلة

      -

      اكنون الجمعة 17 مايو 2024 - 16:35 ميباشد