پندار نو

هل تريد التفاعل مع هذه المساهمة؟ كل ما عليك هو إنشاء حساب جديد ببضع خطوات أو تسجيل الدخول للمتابعة.
پندار نو

سایت مستقل و غیر وابسته به احزاب و گروه های سیاسی


    شکست سکوتی که دنیا و عرش را به لرزه در میآورد!

    avatar
    admin
    Admin

    تعداد پستها : 7126
    Registration date : 2007-06-20
    20120813

    شکست سکوتی که دنیا و عرش را به لرزه در میآورد! Empty شکست سکوتی که دنیا و عرش را به لرزه در میآورد!

    پست  admin

    سلیمان کبیر نوری

    بیوه زن مسلمانی که همه مردان مسلمان!!! متجاوز بر او یا در پی تجاوز بر او بودند!

    فرزانه، دختر مادر وطن!

    درود بر تو و دردا بر سیل اشکهای خونبار و بیوقفهء از تلخکامی های زندگی ذلت بار تو!
    ای آنکه تو، این همه آلام و درد درونسوز را درسینه ی کوچک و پاکت جا داده و تحمل کردی. و هر آنچه گفتی و من شنیدم. ددمنشان سیاه روی تاریخ مسما بنام انسان و انسانیت و اسلام و اسلامیت، چه جنایاتی نبود که بر تو روا نداشتند. و تو... آن دخت سرزمین آریا که به محبت مادر و پدر نیاز داشتی، اما رخسارت که از بوسه های گرم پرمحبت و نوازشگرانه محروم بود، تو لذت گذر انگشتان مادرت را در لای موهای کودکانه ات گاهی نه چشیده ای. و لاجرم آن ریزش سرشک های داغان و غمبار، رخسار هایت را میسوختند و تو میساختی.
    مزابه های اشکِ ناشی از درد های آن لحظه ها چنان دلگیر و طاقت فرسا بودند که گویی در فراز کژ راهه های کوهساران نا منتهایی از آتشفشانی سرازیر میشدند.
    ای دخت رنجور وطنم!
    تو فریاد صدها تن از زنان کشور منی که در برابر ظلم و جبر زمانه با مقاومت رزمیده و درین راستا جان داد ه اند. روان شان شاد بادا!
    فرزانه:
    "... تنها کسی که از من نخواسته است که "با من خواب کند"، آن پدرم است"
    نبشته ی حاضر بعد از نشستن به تماشای ویدیویی است که دوستی برایم ارسال داشته بود و من که به تماشای آن نشستم، آنچه دیدم و شنیدم... چه دیدم، و چه شنیدم؟
    در هر ثانیه ی ازین ویدیو،گریستن زار زار، نفیری از ستم ، ناله، ضجه، فغان و درد و آوای سوزان و جانگدازی از فریاد ها بود و بس. سرشک پر طلاتم و طوفانی ی ناشی از ماتمی بود که همه ی روشناییی ها را زیر پاشنه های آهنین سیاه و تیره؛ درهم کوبیده، ورشکسته ساخته و به خاکزار تیره و سیاه و خاکستر مینشاند. بیشک که این شیون و فریاد های جانسوز و جهانسوز از دل ِ یکی از زنان نگونبخت میهن، دل فلک و ملکوت را به لرزه در میاورد.
    بلی! غریوی یاس و ناامیدی چنان زبانه میکشد که بود و وجود انسان و کائنات از سوز و گداز آن یکسره آتش میگیرد و احساسات و عواطف را، حتا در دل آدمک های دوپا چه، که بوزینه های کم عقل جنگل ها بر آشفته و ملتهب میسازد و بستر ماتم را پر پهنا در عالم انسانیت میگستراند....
    بعد ها از اینهمه فرزانه هنرپیشهء سینما شد ولی توسط یکی از فلم دایرکتران افغان، خدا میداند پس از چه ها...مخفی و پنهانی به قتل رسید.
    این همه؛ از سلطه ابر های تیره و تار توحش و بربریت و جاهلیت خبر میدهد. سرگذشت و سرنوشت فزرانه و فرزانه ها نشان میدهد که همه ادعا ها از انسانیت و اسلامیت و افغانیت و ننگ و غیرت و شرف و ترس از خدا و روز آخرت ؛ دروغ و ریا دکانداری و ابلیسی است!
    آدم های با وجدان پاک و با شرافت و با دیانت را نسبت به آینده و ادامه ای این روال تیره و نحس و سازمانیافته در سر زمین بلا کشیده ی من وتو به بی باوری فرو میبرد. که این خود نمونه ی از کلافه هایی در هم و برهم پیچیده ی ایست، یعنی از نگونبختی ی نیمی از پیکر میهن ما یعنی زنان میهن.
    وضع در حاکمیت مافیایی که در کشور مسلط گردانیده شده هنوز بد و بدتر گردیده اینک دیگر هیچ امیدی به عدالت و انسانیت و اخلاق و حدود باقی نمانده؛ حاکمیت قانون و حقوق بشر و دموکراسی روی کاغذ و یا در الفاظ است. فساد و جنایات بیداد میکنند و بیشترین تعداد از تیم حاکمیت آقای کرزی که خود هیچگونه اعتقادی به حقوق زن و دموکراسی ندارند، از پشت درختان انبوه جنایت به بیکرانه جنایت های سادیستی... به نظاره نشسته اند. ای که نفرین بر شما! شما جز زباله ی از کثافت متعفن در گردابی از تاریخ چیزی بیش نخواهید بود.
    هموطنان، دوستان، و همزبانان !
    به این ویدیو با دقت تمام گوش فرمایید و خود حس و لمس، دریافت و قضاوت نمایید که قلم من سوخته و زبان من کباب و چلاغ گردیده است!
    https://www.youtube.com/watch?v=OWOfKlWUWxE&feature=player_embedded
    مُشاطرة هذه المقالة على: reddit

    avatar

    پست الإثنين 13 أغسطس 2012 - 6:07  صبور

    هموطنان محترم و گرامی، اینگونه قصه ها در دل هزاران زن و مرد وطن ما نهفته است، ما باید باخود فکر کنیم که چرا ما به این روز رسیده ایم، که در هر گوشه و کنار کشور ما ظلم و ستم و وحشیگری فریاد میزند. یک موضوع را میخواهم به همه هموطنان خود به وضاحت تمام به عرض برسانم و آن اینست که تا زمانیکه ما افغانها ازین (منم منم) ها نگذریم، همین دیگ خواهد بود و همین آش. با هر کس از هر منطقه کشور که حرف بزنیم، اولین موضوع در فکر آن شخص موضوع ملیت و زبان خودش منعکس میگردد، چرا؟ به خاطریکه در مدت این نیم قرن هم از طرف دولتهای خاین و نامسلمان سابقه و هم از طرف دشمنان ترقی و پیشرفت میهن ما (افغانستان عزیز) مسله قوم و زبان تا اندازه آخر برای تباهی و خانه جنگی های قومی و لسانی همه روزه بر آن تأکید شده و حالا نیز هر روز مخصوصاً از طریق سایتهای خبری و آگاهی انترنتی نیز به خصوص برای گمراهی طبقه جوان ما تبلیغات غلط و ضد ملی بیحد صورت میگیرد.
    اگر ما کمی سر این موضوع با خود فکر کنیم که درهر کشوری ملیتهای زیادی زندگی میکنند، اما آنها مانند ما همه روزه با همدیگر در جنگ و زدن و کشتن زندگی نمیکنند، پس مارا چه خدا لعنت کرده، ما باید از اعمال بد گذشته خود پشیمانی کرده و به درگاه الهی توبه کنیم، همین حالا، تا باشد که خداوند (ج) مارا ببخشد و ما را ازین گردآب بدبختی نجات ببخشد و به طرف یک آینده پر از صفا، صمیمیت و خوشبختی که دیگر درآن صدای ناله و فغان هیچ یتیمی مظلوم و بیوه زن بیچاره ما بگوش نرسد، آمین.

      مواضيع مماثلة

      -

      اكنون الأحد 19 مايو 2024 - 21:15 ميباشد