موعظههای بسیار مکرر غرب علیه افراطگرایان اسلامی، دولتهای شرور، رژیمهای فاسد، ابرقدرتهای خودکامه، به مثابه «دشمن» مردم دوستدار آزادی را فراموش کنید. این دولت آمریکا و متحدین آنند که «محور شیطانی» را که جهان با آن روبهرو است، تشکیل میدهند.
این همان نظام فاسد سرمایهداری، استثمار و سودجویی نخبگان، و جنگافروزی امپریالیستی به مثابۀ پیآمد منطقی آن است که مورد حمایت ایالات متحده و متحدین آن قرار دارد و سوریه و باقی جهان را به فقر، درگیری و پرتگاه فاجعه سوق میدهد.
عجیب اینکه، ۱۰ سال پیش بود که جورج دبلیو بوش، رییسجمهور وقت ایالات متحده، یا به عبارت صحیحتر، نویسنده سخنرانی او، اصصلاح «محور شیطانی» را باب کرد. بوش، در سخنرانی سال ۲۰۰۲ «وضعیت اتحادیه» (State of the Union) خطاب به ملت آمریکا، علیه سه کشوری هشدار داد که «به طور تهاجمی سلاحهای کشتار جمعی را دنبال میکنند»، «تروریسم صادر میکنند» و به دست «تعدادی غیرمنتخب» اداره میشوند. او عراق، ایران و کره شمالی را «محور شیطانی» نامید.
دولت بوش، بعداً «نیروهای شیطانی» را که جهان را تحت فشار قرار میدهند، بسط داد و شامل کوبا، لیبی و سوریه نمود.
البته، رییسجمهور آمریکا، که یک ابرقدرت پُرنخوت سرمست از تکبر خود است، هیچ مدرکی در حمایت از آن اتهام شنیع ارایه نکرد- اتهامی که چون هرگز رسماً پس گرفته نشده است، سیاست خارجی آمریکا هنوز بر آن تکیه میکند.
اگر رسانههای غربی تحت کنترل سرمایه بزرگ، آنطور که ادعا میکنند واقعاً مستقل بودند، به جای آنکه بلندگوی مطیع قدرت نخبگان باشند، میتوانستند به جای زیر سبیلی در کردن محور شیطانی احمقانه، برخی تصحیحات تاریخی را ارایه نمایند. رسانهها میتوانند یادآور شوند که صدام حسین، حاکم عراق، در واقع بعد از یک کودتای جنایتکارانه «سیا» علیه عبدالکریم قاسم، سر کار آورده شد. زمانی که بوش اصغر، سخنرانی بدنام خود را ایراد کرد، مردم عراق جنگ ویرانگری را پشت سر نهاده بودند که پدرش، بوش اکبر در سال ۱۹۹۱ به راه انداخته بود؛ و آنها ۱۰ سال تحریمهای فلج کننده به تحریک ایالات متحده را تحمل کرده بودند، تحریمهایی که جان بیش از یک میلیون کودک عراقی را گرفت، و مادلین البرایت وزیر امور خارچه سابق ایالات متحده یک بار آن را [مرگ بیش از یک میلیون کودک عراقی را] به عنوان «بهایی» که برای برکنار کردن یک دستنشاندۀ سابق آمریکا «ارزش پرداختن داشت» توصیف کرد.
در ارتباط با ایران، ارگانهای فرضاً حقیتگوی غربی میتوانند افکار عمومی را مطلع نمایند که دولت ایران در سال ۱۹۷۹ بعد از آنکه مردم محمدرضا شاه پهلوی، دیکتاتور تحت حمایت واشنگتن را بیرون انداختند، استقلال سیاسی و اقتصادی را با سرنگون کردن استبداد آمریکایی کسب نمود. شاه، با پلیس مخفی او-ساواک- در سال ۱۹۵۳ به مثابه یک سلطان مطلقه بعد از آنکه «سیا» و «ام آی ۶» دولت به طور دمکراتیک انتخاب شدۀ محمد مصدق نخستوزیر را- به این دلیل که او جرأت کرده بود ثروت نفتی ایران را به جای سرازیر شدن به جیب سرمایهداران غربی به سود مردم به کار گیرد- سرنگون کردند، سر کار آورده شد.
در ارتباط با کره شمالی و رژیم کمونیستی درونگرای آن، مشکلات داخلی آن هر چه که باشد، رسانههای غربی باید با خاطرنشان کردن اینکه آن کشور آسیایی با هیچ کشور همسایه خود وارد جنگ نشده است و هیج پیوند ثابت شدهای با تروریسم بینالمللی ندارد، لقب محور شیطانی بوش را در بستر مناسب قرار دهند. در واقع، ابهام و توسعه نیافتگی کره شمالی را میتوان عمدتاً به جنگ تجاوزکارانه آمریکا علیه شبه جزیرۀ کره در اوایل دهه ۱۹۵۰ نسبت داد که طی آن مردم کره شمالی مجبور شدند برای فرار از جهنم بمباران سراسری که آمریکا به راه انداخته بود در غارها زندگی کنند. مردم کره شمالی، رسماً هنوز تحت تهدید نابودی قرار دارند، زیرا واشنگتن پس از پایان درگیریها در اواسط سال ۱۹۵۳، هرگز قرارداد آتشبس را امضاء نکرده است.
«جنگ با ترور»
رسانههای منفعل غرب هرگز به واقعیت اذعان نمینمایند: دلیل واقعی واشنگتن برای ایجاد یک «محور شیطانی» این بود که روایت دروغینی را که به تازگی در باره «جنگ با ترور» به جریان انداخته بود، تقویت کند. طبقه حاکمه ایالات متحده و متحدین آن به نوعی دشمن خارجی نیاز دارند برای اینکه میلیتاریسم و تجاوزگری خارجی خود را توجیه نمایند. برای بیش از چهار دهه، دشمن آسان، «امپراتوری شیطانی شوروی» بود. آن به ایالات متحده و متحدین آن اجازه میداد به نام «مبارزه با کمونیسم: و «دفاع از جهان آزاد» به کشورهای دیگر در سراسر جهان حمله کنند و آنها را به انقیاد درآورند، در حالیکه برنامه واقعی و پنهان کنترل منابع طبیعی برای شرکتهای غربی بود.
از ۱۹۴۵ تا دهه ۱۹۹۰، ایالات متحده و متحدین اروپایی آن در بیش از ۵۰ کشور در سراسر جهان، از آمریکای لاتین تا کارائیب، از آفریقا تا خاورمیانه و آسیا، به تجاوزات نظامی آشکار و پنهان دست زدند. این به طور میانگین یک مداخله نظامی در سال میشود. تخمین زده میشود که تعداد جانباختگان ناشی از این کودتاها، خرابکاریها، جنگهای نیابتی و جنگهای تمامعیار- مانند جنگ ویتنام- به بیش از ۱۰ میلیون انسان بالغ میشود. یک هولوکاست غربی در خدمت سرمایه.
با سقوط ناگهانی اتحاد شوروی در ۱۹۹۰-۹۱، قدرتهای غربی نیاز داشتند برای توجیه همیشگی تجارت امپریالیستی خود دشمن جدیدی بتراشند.
این سرآغاز داستان «جنگ با ترور» و روایتهای مختلف از آن مانند «محور شیطانی» و «سلاحهای کشتار جمعی» بود.
به جای سود صلح ناشی از پایان جنگ سرد با اتحاد شوروی، دکترین امنیت ملی آمریکا که بر حکمرانی غربی مسلط است اجازه یافت ادامه یابد، زیرا ایالات متحده و متحدین آن اکنون یک «دشمن تازه» داشتند. بنابراین، بودجههای نظامی تریلیون دلاری به قیمت توسعه اجتماعی ادامه یافتند، و اساساً، مداخلات نظامی در امور داخلی ملتهای دارای حق حاکمیت ملی مجدداً به نام «دفاع از جهان آزاد» ادامه یافت. ایالات متحده بیش از مجموع همه ملتهای جهان هزینه نظامی دارد، حتا در شرایطی که جامعه به علت فقر در معرض سقوط اجتماعی قرار دارد.
آنچه که نامگذاری محور شیطانی نشان نمیداد این بود که متهمین ویژگیهای مهمتر دیگری داشتند. آنها از سیاست خارحی غرب مسقل هستند- در مورد لیبی مستقل بود- و به ویژه از حمایت ایالات متحده و اروپا از تجاوز جنایتکارانه چند دهه اسرائیل علیه مردم فلسطین و دیگر دولتهای خاورمیانه به طور سازشناپذیری انتقاد میکنند. به علاوه، عراق، ایران و لیبی بزرگترین دخایر نفت و گاز جهان را دارند.
بنابراین، لقب «محور شیطانی» نه تنها راهی برای حفظ دکترین امنیت ملی منسوخ ایالات متحده و متحدین آن بود، بلکه به منزوی کردن، دیو ساختن و هدف قرار دادن کشورهای نامبرده برای «تغییر رژیم»-یعنی تغییر به رژیمهایی که در مقابل دستورات اقتصادی و سیاسی غرب و سرمایه جهانی سازگار هستند- نیز خدمت میکرد.
از شش عضو اولیه محور شیطانی، تعریف شده از طرف دولت بوش، کوبا و کره شمالی عملاً به علت محاصره و تحریمهای تحمیل شده غرب در قرنطینه قرار دارند، و از روابط بینالمللی و توسعه متوازن جدا شده اند. از چهار عضو دیگر، عراق و لیبی مورد حمله نیروهای نظامی به سرکردگی ایالات متحده قرار گرفتند، ویران شدند و سمتگیری آنها در خدمت منافع غربی تغییر کرد. دو عضو باقیمانده، یعنی سوریه و ایران، هر دو مورد حمله تحریمهای اقتصادی و تجاوز پنهان غرب قرار دارند.
این هفته، روسیه، چین و ایران مجدداً بر این پیشنهاد منطقی تأکید نمودند که مردم سوریه باید اجازه داشته باشند آینده سیاسی خود را بدون مداخله خارجی تعیین کنند. به نظر میرسد حتا کوفی عنان، نماینده ویژه جامعه عرب نیز، که در گذشته با اشتیاق با دولتهای غربی همدلی داشته است از این پیشنهاد پشتیبانی میکند. در واقع، عنان طی سفر اخیر خود به تهران، با علی صالحی وزیر امور خارجه ایران موافق بود که مداخله خارجی در امور سوریه و تأمین اسلحه باید متوقف شود.
موضع ایالات متحده و متحدین آن چیست؟ رد هر راهحل داخلی سوریه، واشنگتن، لندن، پاریس و متحدین آنها- ترکیه و سلطاننشینهای خلیج فارس- عهد بسته اند حمایت مالی و مادی برای گروههای مسلحی را که درگیر یک کارزار خرابکاری تروریستی طی ۱۶ ماه گذشته بوده اند، افزایش دهند. محور تحت رهبری ایالات متحده اصرار میکند که پرزیدنت بشار الاسد باید آنطور که آنها میگویند فوراً برود. هیلری کلینتون وزیر امور خارجه ایالات متحده گفت که روسیه و چین مجبور خواهند شد برای موضع (منطقی) خود «بهایی بپرداند». کلینتون این اخطار خبیثانه را داده است که «روزهای اسد به شمارش افتاده» و اینکه اگر یک گذار سیاسی طبق شرایط آمریکا صورت نگیرد مردم سوریه با «یک تهاجم فاجعهبار که نه فقط برای سوریه، بلکه برای منطقه خطرناک خواهد بود، روبهرو خواهند شد.»
این ذهنیت و زبان یک حکومت فاشیستی شرور است.
آنچه در سوریه میگذرد تراژدی است که قلب را به درد میآورد. اما یک چیز مثبت که از این مصایب ظهور کرده این حقیقت درخشان است که جهان دقیقاً میبیند چه کسانی «محور شیطانی» را تشکیل میدهند. کلمات یک رییسجمهور ایالات متحده طوری که هرگز تصور آن نمیرفت، بازگشته است. زیرا آنچه که جهان در سوریه شاهد آن است محور شیطانی آمریکایی است. این حقیقت ما را ملزم مینماید که به گذشته نگاهی بیاندازیم و منبع نهایی خشونت، درگیری و جنگها را طی تاریخ مدرن بشناسیم.
این حقیقت ما را ملزم مینماید با چشمان باز به حال نگاه کنیم و ببینیم چرا فقر، تباهی اجتماعی و بینوایی در کنار ثروت غیرقابل شمارش نخبگان، و قدرت جنگافروزان قرار دارند. این محور قدرتهایی که ایالات متحده سرکردگی آنها را دارد است که در خدمت به نخبگان جهانی، جوامع خود و هر جامعه دیگری را که در راه سلطه آنها بایستد، ویران میکنند. و دیدن این حقیقت میتواند ما را آزاد کند.
به نقل از گلوبال ریسرچ
http://www.cpa.org.au/guardian/2012/1556/12-syrian-conflict-exposes-americas-axis-of-evil.html
]منبع: گاردین، نشریه حزب کمونیست استرالیا
نویسنده: فینیان کانینگهام
منبع سایت گُل همایون که اگر مشکل تخنیکی خود را مرفوع سازد ، بهترین سایت مترقی خبری و تحلیلی افغانستان میشود..
لا يوجد حالياً أي تعليق