خبرگزاری فارس: یک کارشناس مرکز مطالعات استراتژیک تاجیکستان گفت که بدون توجه به مشکلات اصلی جامعه افغانستان، راه حل دانستن صلح با طالبان هرگز نتیجه مطلوبی نخواهد داشت.
"عبدالنبی ستارزاده" مدیر بخش سیاست خارجی و همکاریهای اقتصادی مرکز مطالعات استراتژیک وابسته به ریاست جمهوری تاجیکستان، ضمن گفتوگوی اختصاصی با خبرنگار منطقهای فارس در آسیای مرکزی با پرداختن به این موضوع خاطرنشان کرد: ما معتقدیم که نه صلح با طالبان بلکه ایجاد دولت مستقل و حکومت قانونی وحدت ملی است که میتواند برابری و عدالت اجتماعی در میان همه اقوام ساکن و گروههای سیاسی و مذهبی افغانستان را تامین کرده و ثبات آرامش به این کشور را برگرداند.
وی با ناکام ارزیابی کردن بیش از یک دهه حضور نظامی خارجی در افغانستان، افزود: در بیش از 10 سال پیش فرمانده نیروهای انگلیس "راجیر لین" به طور خوشبینانه اعلام کرده بود که "مبارزه با القاعده و طالبان در افغانستان تقریبا به پایان رسیده" و "اعلام پیروزی بر طالبان نه ماهها بلکه چند هفته زمان خواهد برد".
حالا از آن خوشبینی آثاری باقی نمانده و در مقابل طالبان تقریبا در سراسر افغانستان و همچنین کابل فعال میباشند. یعنی ائتلاف ضد تروریستی در افغانستان اعلام کرده خود که از بین بردن پایههای سیاسی- ایدئولوژیک و مادی- فنی طالبان بود، دست نیافت.
ستارزاده تصریح کرد: چنانچه در چند سال پیش تنها تعدادی از کارشناسان و سیاستمداران از ناکامی عملیاتهای ضد تروریستی در افغانستان صحبت میکردند، پس حالا حتی مقامات بلندپایه سیاسی و نظامی کشورهای عضو ائتلاف نیز بر این واقعیت اذعان دارند.
به نظر من ناکامی ائتلاف ضدتروریستی در افغانستان دلایل جدی دارد. یکی اینکه این ائتلاف به رهبری آمریکا نتوانست وحدت صفوف خود و جانبدارانش را حفظ کند. زیرا حمایت گسترده جامعه جهانی پس از حوادث 11 سپتامبر سال 2001 از این ائتلاف، به طور بسیار سریع به مبارزه ژئوپولیتیکی میان اعضای آن برای دستیابی به منافع مورد نظرشان تبدیل شد.
برخورد منافع بازیگران حاضر در افغانستان به نحوی است که هر یک از آنها جانبدار ناکامی رقیب خود است که به نحوی شرایط آمریکا در ویتنام و شوروی در افغانستان را به یاد میآورد.
این کارشناس برجسته سیاسی منطقه خاطرنشان کرد: مشکل اصلی افغانستان مشکل نظامی و یا اقتصادی نیست بلکه مشکل ملی و قومی میباشد. متاسفانه این مسئله نه در دوران رژیم شاهی و نه کمونیستی راه حل خود را نیافته و امروز نیز راهکار مناسبی ارائه نشده است.
تجربه تاریخی افغانستان حاکی از آن است که تکیه تنها به یک گروه سیاسی و یا قومی نتیجه نخواهد داد بلکه باید منافع همه گروههای قومی، سیاسی و مذهبی ساکن این سرزمین لحاظ بشوند.
دلیل اصلی شکست اتحاد شوروی در افغانستان نیز به این موضوع مرتبط بود و امروز آمریکا و متحدان آن نیز دارند این اشتباه را مرتکب میشوند.
ستارزاده به هم نزدیک کردن منافع ژئوپلیتیکی کشورهای مهم در مورد افغانستان به منظور تامین ثبات و امنیت در جهان و منطقه را یکی از راهکارهای مناسب در جهت حل مشکلات مورد اشاره دانست و تصریح کرد: متاسفانه در تاریخ معاصر و نوین افغانستان هیچ رخداد مهم اجتماعی و سیاسی بدون نقش عامل خارجی صورت نگرفته ولی به این میزان که حالا به نظر میرسد، نفوذ عامل خارجی هیچ گاه علنی و تعیینکننده نبوده است.
این مسئول مرکز مطالعات استراتژیک وابسته به ریاست جمهوری تاجیکستان، افزود: امروز افغانستان به صورت عینی به صحنه تحقق پروژههای مختلف ژئوپولیتیکی بازیگران کوچک، متوسط و بزرگ بینالمللی و منطقهای مانند آمریکا، روسیه، چین، ایران، پاکستان، کشورهای اروپایی و آسیای مرکزی تبدیل شده است. همان گونه که اشاره شد در این شرایط تقریب منافع ژئوپولتیکی کشورها در افغانستان به اصلاح وضع کمک خواهد کرد و در غیر آن عواقب میتواند غیر قابل پیشبینی و جبرانناپذیر باشد.
وی رسیدن به صلح واقعی ملی و اعتماد بین اقوام مختلف افغانستان را در صورت تامین برابری و عدالت اجتماعی امکانپذیر دانست و افزود: با نگاه واقعبینانه به تاریخ 2 دهه گذشته افغانستان میتوان به این نتیجه رسید که نه دولت کمونیستی جمهوری دموکراتیک افغانستان، نه دولت مجاهدین، نه دولت اسلامی افغانستان به ریاست مرحوم برهانالدین ربانی و به صورت طبیعی نه رژیم طالبان با خواستههای جامعه چندلایهای این کشور انطباق نداشتند.
در بهترین حالت این دولتها بازتابدهنده منافع گروههای خاص قومی، سیاسی و یا مذهبی بودند که به این دلیل هیچ یک از آنها از پشتیبانی سراسری مردم افغانستان برخوردار نشده و حضورشان در صحنه امری موقت بود.
مدیر بخش سیاست خارجی و همکاریهای اقتصادی مرکز مطالعات استراتژیک وابسته به ریاست جمهوری تاجیکستان با توجه به دنبال شدن پروژه صلح با طالبان از سوی دولت حامد کرزی و آمریکا و متحدان واشنگتن، تصریح کرد: این پرسش پاسخ میخواهد که آیا این پروژه نیز همانند عملیات "آزادی شکستناپذیر" و مبارزه جهانی با تروریسم بینالمللی و افراطگرایی در افغانستان، با شکست افتضاحآمیز رو به رو نخواهد شد؟ واقعیت این است که هرچند به طور نظری صلح با طالبان به عنوان یکی از طرفهای جنگ افغانستان امکانپذیر است ولی در عمل یک سری از عواملی وجود دارد که موفقیت این امر را با شک و تردید مواجه میکند.
وی در ادامه خاطرنشان کرد: چنانچه بر خلاف عقل سلیم و عوامل جدی مورد اشاره، صلح با طالبان به مردم افغانستان تحمیل شود و دولت ائتلافی ایجاد گردد (متاسفانه تحولات در این مسیر دارد پیش میرود)، پس نهتنها افغانستان بلکه کشورهای آسیای مرکزی را نیز چند خطر عمده تهدید میکند که به مهمترین آنها اشاره میشود:
- آغاز جنگ جدید تمامعیار داخلی میان طالبان و نیروهای طرفدار آن در دولت جدید با مابقی جامعه افغانستان که منجر به شکاف بیشتر قومی، سیاسی و مذهبی در این کشور خواهد شد.
- نظام سیاسی افغانستان طالبانی خواهد شد. یعنی افراطگرایی پرخاشجو، تندروی و تعصب و همچنین جهالت و فرقهگرایی طالبان رسمیت خواهد یافت.
- چنانچه جامعه جهانی "نخستین ظهور" طالبان را (1996-2001) نپذیرفت پس این بار ظاهرا آمریکا و متحدان آن تلاش خواهند کرد تا طالبان در عرصه بینالمللی به رسمیت شناخته شوند. این بدترین چیزی است که میتواند اتفاق افتد زیرا تهدید "طالبانی شدن" مواجه کشورهای همسایه و به خصوص پاکستان و کشورهای آسیای مرکزی خواهد شد.
- برای طالبان فرصت فراهم میشود تا آرزوی دیرین خود برای گسترش جهاد فراتر از مرزهای افغانستان نظیر کشمیر، پاکستان، آسیای مرکزی، روسیه و... را عملی کند.
ستارزاده ضمن اشاره به اینکه "طالبان حامی حرکت اسلامی ترکستان (در یک دهه پیش اعضا آن به خاک ازبکستان و قرقیزستان حمله کرده بودند) و جداییخواهان ایغوری در چین میباشند"، گفت: هزاران نفر از رادیکالهای خارجی که در کنار طالبان در افغانستان قرار دارند در آرزوی براندازی دولتهای کشورهای خود و ایجاد نظامهای طالبانی میباشند. یعنی با این حال در ادامه، تهدیدات از ناحیه افغانستان رو به افزایش شده و امنیت نهتنها آسیای مرکزی بلکه قاره اوراسیا و کل جهان را به چالش خواهد کشید.
بنابراین به اعتقاد ما نه صلح با طالبان بلکه ایجاد دولت مستقل و حکومت قانونی وحدت ملی است که میتواند برابری و عدالت اجتماعی در میان همه اقوام ساکن و گروههای سیاسی و مذهبی این کشور را تامین نماید.
بدون ایجاد چنین دولت و حکومتی در افغانستان خروج کامل نیروهای خارجی میتواند پیامدهای ناگواری نهتنها برای افغانستان داشته باشد، بلکه سیستم امنیتی آسیای مرکزی را با چالش جدی رو به رو کند.
وی در پایان گفتوگوی اختصاصی خود با فارس، خاطرنشان کرد: کشورهای مهم جهانی و همسایههای افغانستان باید به طور جدی به فکر آینده افغانستان شوند. فکر میکنم که در این مورد برگزاری کنفرانس سطح عالی کشورهای ذینفوذ در امور نظامی-سیاسی افغانستان (ایران، پاکستان، هند، چین، روسیه، آمریکا، تاجیکستان، ازبکستان، ترکمنستان) و همچنین سازمانهای منطقهای و بینالمللی (سازمان ملل متحد، سازمان امنیت و همکاری اروپا، سازمان همکاریهای شانگهای، سازمان پیمان امنیت جمعی، سازمان همکاریهای اسلامی) مهم بوده تا در آن بتوان برای حل مسائلی که سرنوشت افغانستان و آینده ثبات و امنیتی منطقهای با آن گره خورده است، راهکارهای واقعی پیدا کرد.
لا يوجد حالياً أي تعليق