پندار نو

هل تريد التفاعل مع هذه المساهمة؟ كل ما عليك هو إنشاء حساب جديد ببضع خطوات أو تسجيل الدخول للمتابعة.
پندار نو

سایت مستقل و غیر وابسته به احزاب و گروه های سیاسی


    درس چاوز برای اروپا

    avatar
    admin
    Admin

    تعداد پستها : 7126
    Registration date : 2007-06-20
    20120523

    درس چاوز برای اروپا Empty درس چاوز برای اروپا

    پست  admin

    چاوز از ابتدای قرن، حتا پيش‌تر از آن، درگير پروژه‌ای بوده است که اقتصاديات نئوليبرالی را که دامن اروپا و بخش عمده جهان را گرفته است، رد می‌کند. او مخالف نسخه‌های بانک جهانی و صندوق بين‌المللی پول بوده است، و عليه سياست‌های خصوصی‌سازی که به بافت اجتماعی و اقتصادی آمريکای لاتين لطمه زدند و اتحاديۀ اروپايی با آن‌ها اکنون نابودی اقتصاد يونان را تهديد می‌کند، نبرد کرده است. چاوز صنايع بسياری را- از آن‌جمله صنايع نفت و گاز- که در دهه ۱۹۹۰ خصوصی شده بودند، دوباره ملی کرده است. اکنون وقت آن است که اين پيام گزينه تا دوردست به گوش برسد، و رأی دهندگان در اروپا آن را بشنوند: استقرار مجدد برنامه‌ريزی ملی از طرف دولت «برای توسعه اکثريت مردم»
    تارنگاشت عدالت
    منبع: کارزار همبستگی با ونزوئلا
    نويسنده: ريچارد گوت (از گاردين)

    چند سال پيش، که با يک دوست فرانسوی از لوموند ديپلماتيک در هواپيمای رياست جمهوری ونزوئلا همراه هوگو چاوز بوديم، از ما پرسيده شد در اروپا چه می‌گذرد. آيا امکان يک حرکت به چپ وجود دارد؟ ما با لحنی مأيوس و بدبينانه که خاص سال‌های اوليه قرن بيست‌و‌يکم بود پاسخ داديم. ما نه در بريتانيا و نه در فرانسه، و نه در هيچ جای ديگر در منطقه يورو، امکان يک دگرگونی سياسی را نمی‌ديديم.
    متعاقباً، چاوز با يک چشمک گفت، ممکن است ما بتوانيم به شما کمک کنيم، و او زمانی را در ۱۸۳۰ يادآور شد که جمعيت انقلابی در خيابان‌های پاريس بيرون آمدند و کلاه سيمون بوليوار، ناجی آمريکای لاتين از ونزوئلا را که در پايان آن سال درگذشت، تکان دادند. به نبرد برای آزادی، به شيوه آمريکای لاتين، به مثابه راهی در مقابل اروپا نگاه می‌شد.
    در آن‌موقع، من از خوش‌بينی چاوز دلگرم شدم، اما متقاعد نشدم. اما اکنون فکر می‌کنم که حق با او بود؛ يادآوری اين جالب بود که الکسيس تسيپراس (Alexis Tsipras) رهبر «ائتلاف چپ راديکال» (Syriza) در سال ۲۰۰۷ به کاراکاس سفر کرد و در بارۀ امکان آتی دريافت نفت ارزان از ونزوئلا، شبيه کاری که کوبا و ديگر کشورهای کارائيب و آمريکای مرکزی می‌کنند، جويا شد. لحظه کوتاهی وجود داشت که کن لوينگستون (Ken Livingstone) و چاوز امکان امضای يک معامله نفتی بين لندن و کاراکاس را بررسی می‌کردند، چيزی که تا رد آن از طرف بوريس جانسون (Boris Johnson) محتمل به نظر می‌رسيد.
    مهم‌تر از چشم‌انداز نفت ارزان قدرت سرمشق است. چاوز از ابتدای قرن، حتا پيش‌تر از آن، درگير پروژه‌ای بوده است که اقتصاديات نئوليبرالی را که دامن اروپا و بخش عمده جهان را گرفته است، رد می‌کند. او مخالف نسخه‌های بانک جهانی و صندوق بين‌المللی پول بوده است، و عليه سياست‌های خصوصی‌سازی که به بافت اجتماعی و اقتصادی آمريکای لاتين لطمه زدند و اتحاديۀ اروپايی با آن‌ها اکنون نابودی اقتصاد يونان را تهديد می‌کند، نبرد کرده است. چاوز صنايع بسياری را- از آن‌جمله صنايع نفت و گاز- که در دهه ۱۹۹۰ خصوصی شده بودند، دوباره ملی کرده است.
    کلمات و الهامات چاوز فراتر از ونزوئلا تأثير گذاشته اند. آن‌ها آرژانتين را تشويق کردند که عدم پرداخت وام‌های خارجی را اعلام نمايد، سپس به اقتصاد خود سامان بدهد و صنعت نفت را خصوصی کند. چاوز به اوو مورالس در بوليوی کمک کرد تا صنعت نفت و گاز خود را به سود کشور، و نه به سود سهام‌داران خارجی آن، اداره نمايد و اخيراً سرقت اسپانيا در شرکت برق خود را متوقف کرده است. مهم‌تر از هر چيز، او به کشورهای آمريکای لاتين نشان داده است که در مقابل پيام واحد نئوليبرالی که طی دهه‌ها بلاانقطاع از طرف دولت‌ها و رسانه‌های متصل به يک ايدئولوژی منسوخ تبليغ شده است، يک گزينه وجود دارد.
    اکنون وقت آن است که اين پيام گزينه تا دوردست به گوش برسد، و رأی دهندگان در اروپا آن را بشنوند. در آمريکای لاتين، دولت‌هايی که يک استراتژی گزينه را دنبال کرده اند، به دفعات انتخاب شده اند، که اين کارايی و محبوبيت آن را نشان می‌دهد. در اروپا، دولت‌هايی که سرمشق استاندارد نئوليبرالی را دنبال کرده اند، در هر جای طيف سياسی که باشند- به نظر می‌رسد در اولين حصار سقوط کرده اند، که اين درگير نبودن اراده مردم را نشان می‌دهد.
    چاوز و هم‌فکران او در «انقلاب بوليواری» جديد خواهان «سوسياليسم قرن بيست‌و‌يکم» شده اند، نه بازگشت به اقتصاديات مدل شوروی يا ادامه اقتباس هميشگی سوسيال دمکراسی از سرمايه‌داری، بلکه همان‌طور که رافائل کوررآ رييس‌جمهور اکوادور آن را توصيف کرده است، استقرار مجدد برنامه‌ريزی ملی از طرف دولت «برای توسعه اکثريت مردم.» يونان فرصت عالی دارد که تاريخ اروپا را تغيير دهد و کلاه بوليوار را به هوا پرتاب کند، همان‌طور که گروه‌های سياسی مخفی ايتاليايی سال‌ها پيش در پاريس کردند. لرد بايرون، که قبل از حرکت برای کمک به آزادی يونان قصد داشت در ونزوئلای بوليوار ساکن شود، نام کشتی خود را بوليوار گذاشته بود؛ او مطمئناً از تحولات معاصر خوشحال می‌شد.
    مُشاطرة هذه المقالة على: reddit

    لا يوجد حالياً أي تعليق

      مواضيع مماثلة

      -

      اكنون الجمعة 17 مايو 2024 - 11:44 ميباشد