الرئيسية
أحدث الصور
القاعده افریقا ، پرداخته جدید مربع جهانی تو طئه و جنگ بر ضد مسلمین ( امریکا ، بریتانیا ، انگلیس و سازمانهای اسلام نمای وابسته به سیا مثلا در افغانستان بخشی از طالبان و حزب اسلامی)
یک اطاق فکر امور خارجی بریتانیایی این هفته نتیجه تحقیقی را منتشر کرد که ادعا می کند گروه ترور القاعده با ایجاد "هلال بی ثباتی" از ساحل غربی تا شاخ افریقا در حال تجمع در افریقا است.
بنیاد سلطنتی نیروهای مسلح متحد، (RUSI](1] مستقر در وایت هال لندن، و در ارتباط نزدیک به مقام های سیاست خارجی بریتانیا، با ذکر "گرایش های نگران کننده جدید" در سراسر قاره اخطار می کند که "شبکه ترور عثامه بن لادن" برای نفوذ در سومالی، شمال افریقا و ساحل غربی صحرا تلاش می کند.
گزارش خاطر نشان می سازد "اگر (این گرایش) درست باشد، این ارزیابی می تواند به چشم انداز نگران کننده هلال بی ثباتی منطقه ای شامل تمام باریکه ساحل صحرا و توسعه سراسری به افریقای شرقی دامن زند، که مرکز تضعیف شده کنونی القاعده می تواند به خوبی از آن برای گردآوری، سازماندهی دوباره و تجدید نیروی کارزار تروریستی خود علیه غرب بهره برداری نماید".
در ضمن، در سایر گزارش های رسانه ای نیز ادعا می شود که عنصرهای القاعده در حال پیوستن به ارتش شورشی طارق برای تحکیم آخرین کودتا در کشور افریقای غربی مالی هستند. درگیری نسبت داده شده به القاعده در مالی از سوی فرانسه قدرت استثماری پیشین نیز در تعهدش به درهم شکستن کودتا مورد اشاره قرار گرفته بود.
دلایل ارتباط القاعده به مالی نامتجانس به نظر می آید. شورشی های طارق – یک گروه چادرنشین ساکن شمال مالی و نیجر- قبلا در لیبی در حمایت از دولت قذافی علیه شورشی های مورد حمایت غرب می رزمیدند. شورشی های مورد حمایت غرب لیبی به در بر داشتن جهادی های القاعده معروف هستند. حال از سوی فرانسه و گزارش های رسانه ای ادعا می شود که القاعده با دشمن های سابق خود – طارق- در اعمال کنترل در مالی متحد شده است. آن چه این گزارش های مختلف اظهار می کنند این است که القاعده همچون "شبحی" در سراسر افریقا برای توجیه دخالت فزاینده قدرت های غربی در آن قاره تحت رخ دیس "امنیت جهانی" سر بر آورده است. بنیاد ...، با لفاظی یک مستعمره چی قدیمی، می گوید به نظر می رسد القاعده راهبرد "بومی شدن" را پذیرفته باشد، که مصادره و بهره برداری از ظلم های محلی را با هدف نهایی تامین جای پای ثابت در کشورهای به هم ریخته به کار می بندد."
آن اندیشه ترسناک به طور معنی داری به تحقیق بنیاد... اجازه می دهد تا نتیجه بگیرد "تمرکز ضدتروریسم ضدجهادی در حال انتقال به افریقا است". به عبارت دیگر، بهانه ضدجهادی ضدتروریسم از سوی قدرت های غربی در حال انتقال به افریقا است.
اما از نقطه نظر حقیقت، بهانه ضد تروریسم غرب در حال انتقال نیست، بلکه با دقت بسیار به افریقا گسترش داده می شود، همان گونه که ناتو به ادامه اشغال غیررسمی خود و جنگ در افغانستان، عراق و پاکستان ادامه می دهد.
این امر گسترشی راهبردی از دستور کار جنگ جهانی را نشان می دهد که پنتاگون و متحدهای غربی آن در خاورمیانه و اسیای مرکزی تعقیب کرده بودند، متحد کردن منطقه ای از مدیترانه تا خزر برای کنترل برتری طلبانه - منطقه ای که حداقل 60 درصد از ذخیره های شناخته شده نفت و گاز زمین را در بر دارد.
کارزار بمباران هوایی هفت ماهه لیبی از سوی ناتو در طی سال 2011 که به سرنگونی دولت در ترابلس منجر شد می تواند هم چون خادم پوشش پایگاهی (beach-head) [2] برای قدرت های تحت هدایت امریکا در شمال افریقا تلقی شود.
قدرت های غربی از قبل، در تلاش جدیدی برای افریقا درگیر هستند که ردپای آن را می توان در به راه اندازی فرمان دهی نظامی جدید امریکایی افریکوم در دوران دولت جرج دبلیو بوش یافت. از آن پس، وبه ویژه در دوران دولت اوباما، درگیری کم شدت نیروهای امریکا، فرانسه و بریتانیا در ساحل عاج، جمهوری افریقای مرکزی، جمهوری دموکراتیک کنگو، اوگاندا و در شرق سومالی، کنیا و جیبوتی وجود داشته است. از اکتبر سال پیش هواپیماهای (آن تن های) بی سرنشین امریکا و نیروی دریایی فرانسه در حمایت از کارزار ارتش های کنیا و اتیوپی علیه رزمندگان الشباب در سومالی نقش کلیدی ایفا کرده اند.
سایر کشورهای افریقایی که قدرت های غربی معتقدند در حال اداره نیروهای ویژه زیر زمینی باشند عبارتند از سنگال، سیرالئون، نیجریه و سودان – که همه مایملک استعماری پیشین بریتانیا و فرانسه بودند. ادعاهایی نیز از اعمال خشونت امریکا در نیجریه برای تبرئه کشوری سرکوبگر اعتراض های مردمی علیه دولت رئیس جمهور گولاک جاناتان وجود داشته است.
افریقا توسعه نیافته است، اما منبع های طبیعی عظیم نفت، فلزها و سایر مواد معدنی و توان کشاورزی افریقا ثروت بادآورده ای است که قدرت های سرمایه داری تنبل، به ویژه با ظهور مسلم چین بعنوان شریک تجاری بسیاری از کشورهای افریقایی نمی توانند آن را از دست بدهند.
انتظار بیشتر گزارش های رسانه های مسلط غربی از جهادی های اسرار امیز القاعده بی ثبات کننده کشورهای فقیر وگرسنه افریقایی، به معنی الزامی بودن گسیل با شکوه نیروهای ناتو برای "نجات قاره سیاه" است.
البته، همان طور که میشل شوسودفسکی، پیتر دل اسکات و سایر نویسندگان به دقت مستند کرده اند، طنز کشنده ان است که القاعده یک شبکه ترور بین المللی مخلوق سیا، ام آی 6 و عربستان سعودی برای انجام عمل کثیف قدرت های غربی است.
برچسب (برند) القاعده برای یک "سرمایه گذاری" سودمند اثبات شده است. از یازده سپتامبر، افغانستان، عراق تا لیبی و اخیرا سوریه. و اکنون، فتح دوباره افریقا. همان چیزی که شما "بازگشت پول" می خوانید.
منبع: www.globalresearch.ca
[1] بنیاد سلطنتی نیروهای مسلح متحد (RUSI) برای مطالعات دفاعی و امنیتی، که رسما هنوز به نام قدیمی خود بنیاد سلطنتی نیروهای مسلح متحد معروف است، یک اطاق فکر (تینک تانک) بریتانیایی دفاع و امنیت است که در سال 1831 توسط دوک ولینگتون تاسیس شد. بنیاد خود را "همایش پیش تاز در بریتانیا برای دفاع و امنیت ملی و جهانی" توصیف می کند.
[2] بیچ هد یک اصطلاح نظامی است که برای توصیف خط فرضی که یک واحد (از طریق دریا) به ساحل می رسد، و دفاع از آن ناحیه از ساحل را آغاز می کند، در حالی که امید می رود سایر نیروهای امدادی تا زمانی که نیرویی به اندازه کافی برسد کمک می کنند، به کار می رود. بیچ هدها در عملیات هایی نظیر عملیات نپتون، جنگ کره (به ویژه در اینچون) و در جنگ ویتنام در بین سایر نمونه ها بسیار مهم بودند.
یک اطاق فکر امور خارجی بریتانیایی این هفته نتیجه تحقیقی را منتشر کرد که ادعا می کند گروه ترور القاعده با ایجاد "هلال بی ثباتی" از ساحل غربی تا شاخ افریقا در حال تجمع در افریقا است. بنیاد سلطنتی نیروهای مسلح متحد، (RUSI](1] مستقر در وایت هال لندن، و در ارتباط نزدیک به مقام های سیاست خارجی بریتانیا، با ذکر "گرایش های نگران کننده جدید" در سراسر قاره اخطار می کند که "شبکه ترور عثامه بن لادن" برای نفوذ در سومالی، شمال افریقا و ساحل غربی صحرا تلاش می کند.
گزارش خاطر نشان می سازد "اگر (این گرایش) درست باشد، این ارزیابی می تواند به چشم انداز نگران کننده هلال بی ثباتی منطقه ای شامل تمام باریکه ساحل صحرا و توسعه سراسری به افریقای شرقی دامن زند، که مرکز تضعیف شده کنونی القاعده می تواند به خوبی از آن برای گردآوری، سازماندهی دوباره و تجدید نیروی کارزار تروریستی خود علیه غرب بهره برداری نماید".
در ضمن، در سایر گزارش های رسانه ای نیز ادعا می شود که عنصرهای القاعده در حال پیوستن به ارتش شورشی طارق برای تحکیم آخرین کودتا در کشور افریقای غربی مالی هستند. درگیری نسبت داده شده به القاعده در مالی از سوی فرانسه قدرت استثماری پیشین نیز در تعهدش به درهم شکستن کودتا مورد اشاره قرار گرفته بود.
دلایل ارتباط القاعده به مالی نامتجانس به نظر می آید. شورشی های طارق – یک گروه چادرنشین ساکن شمال مالی و نیجر- قبلا در لیبی در حمایت از دولت قذافی علیه شورشی های مورد حمایت غرب می رزمیدند. شورشی های مورد حمایت غرب لیبی به در بر داشتن جهادی های القاعده معروف هستند. حال از سوی فرانسه و گزارش های رسانه ای ادعا می شود که القاعده با دشمن های سابق خود – طارق- در اعمال کنترل در مالی متحد شده است. آن چه این گزارش های مختلف اظهار می کنند این است که القاعده همچون "شبحی" در سراسر افریقا برای توجیه دخالت فزاینده قدرت های غربی در آن قاره تحت رخ دیس "امنیت جهانی" سر بر آورده است. بنیاد ...، با لفاظی یک مستعمره چی قدیمی، می گوید به نظر می رسد القاعده راهبرد "بومی شدن" را پذیرفته باشد، که مصادره و بهره برداری از ظلم های محلی را با هدف نهایی تامین جای پای ثابت در کشورهای به هم ریخته به کار می بندد."
آن اندیشه ترسناک به طور معنی داری به تحقیق بنیاد... اجازه می دهد تا نتیجه بگیرد "تمرکز ضدتروریسم ضدجهادی در حال انتقال به افریقا است". به عبارت دیگر، بهانه ضدجهادی ضدتروریسم از سوی قدرت های غربی در حال انتقال به افریقا است.
اما از نقطه نظر حقیقت، بهانه ضد تروریسم غرب در حال انتقال نیست، بلکه با دقت بسیار به افریقا گسترش داده می شود، همان گونه که ناتو به ادامه اشغال غیررسمی خود و جنگ در افغانستان، عراق و پاکستان ادامه می دهد.
این امر گسترشی راهبردی از دستور کار جنگ جهانی را نشان می دهد که پنتاگون و متحدهای غربی آن در خاورمیانه و اسیای مرکزی تعقیب کرده بودند، متحد کردن منطقه ای از مدیترانه تا خزر برای کنترل برتری طلبانه - منطقه ای که حداقل 60 درصد از ذخیره های شناخته شده نفت و گاز زمین را در بر دارد.
کارزار بمباران هوایی هفت ماهه لیبی از سوی ناتو در طی سال 2011 که به سرنگونی دولت در ترابلس منجر شد می تواند هم چون خادم پوشش پایگاهی (beach-head) [2] برای قدرت های تحت هدایت امریکا در شمال افریقا تلقی شود.
قدرت های غربی از قبل، در تلاش جدیدی برای افریقا درگیر هستند که ردپای آن را می توان در به راه اندازی فرمان دهی نظامی جدید امریکایی افریکوم در دوران دولت جرج دبلیو بوش یافت. از آن پس، وبه ویژه در دوران دولت اوباما، درگیری کم شدت نیروهای امریکا، فرانسه و بریتانیا در ساحل عاج، جمهوری افریقای مرکزی، جمهوری دموکراتیک کنگو، اوگاندا و در شرق سومالی، کنیا و جیبوتی وجود داشته است. از اکتبر سال پیش هواپیماهای (آن تن های) بی سرنشین امریکا و نیروی دریایی فرانسه در حمایت از کارزار ارتش های کنیا و اتیوپی علیه رزمندگان الشباب در سومالی نقش کلیدی ایفا کرده اند.
سایر کشورهای افریقایی که قدرت های غربی معتقدند در حال اداره نیروهای ویژه زیر زمینی باشند عبارتند از سنگال، سیرالئون، نیجریه و سودان – که همه مایملک استعماری پیشین بریتانیا و فرانسه بودند. ادعاهایی نیز از اعمال خشونت امریکا در نیجریه برای تبرئه کشوری سرکوبگر اعتراض های مردمی علیه دولت رئیس جمهور گولاک جاناتان وجود داشته است.
افریقا توسعه نیافته است، اما منبع های طبیعی عظیم نفت، فلزها و سایر مواد معدنی و توان کشاورزی افریقا ثروت بادآورده ای است که قدرت های سرمایه داری تنبل، به ویژه با ظهور مسلم چین بعنوان شریک تجاری بسیاری از کشورهای افریقایی نمی توانند آن را از دست بدهند.
انتظار بیشتر گزارش های رسانه های مسلط غربی از جهادی های اسرار امیز القاعده بی ثبات کننده کشورهای فقیر وگرسنه افریقایی، به معنی الزامی بودن گسیل با شکوه نیروهای ناتو برای "نجات قاره سیاه" است.
البته، همان طور که میشل شوسودفسکی، پیتر دل اسکات و سایر نویسندگان به دقت مستند کرده اند، طنز کشنده ان است که القاعده یک شبکه ترور بین المللی مخلوق سیا، ام آی 6 و عربستان سعودی برای انجام عمل کثیف قدرت های غربی است.
برچسب (برند) القاعده برای یک "سرمایه گذاری" سودمند اثبات شده است. از یازده سپتامبر، افغانستان، عراق تا لیبی و اخیرا سوریه. و اکنون، فتح دوباره افریقا. همان چیزی که شما "بازگشت پول" می خوانید.
منبع: www.globalresearch.ca
[1] بنیاد سلطنتی نیروهای مسلح متحد (RUSI) برای مطالعات دفاعی و امنیتی، که رسما هنوز به نام قدیمی خود بنیاد سلطنتی نیروهای مسلح متحد معروف است، یک اطاق فکر (تینک تانک) بریتانیایی دفاع و امنیت است که در سال 1831 توسط دوک ولینگتون تاسیس شد. بنیاد خود را "همایش پیش تاز در بریتانیا برای دفاع و امنیت ملی و جهانی" توصیف می کند.
[2] بیچ هد یک اصطلاح نظامی است که برای توصیف خط فرضی که یک واحد (از طریق دریا) به ساحل می رسد، و دفاع از آن ناحیه از ساحل را آغاز می کند، در حالی که امید می رود سایر نیروهای امدادی تا زمانی که نیرویی به اندازه کافی برسد کمک می کنند، به کار می رود. بیچ هدها در عملیات هایی نظیر عملیات نپتون، جنگ کره (به ویژه در اینچون) و در جنگ ویتنام در بین سایر نمونه ها بسیار مهم بودند.
لا يوجد حالياً أي تعليق