لنین نه تنها یک نام است
که یک دنیاست،
یک رسم است و قانون است،
و او در تار و پودِ جسم خود نیست.
نه در هیکل ، نه در اندام،
نه در ریش و بروتِ ویژهء خود
لنین در حرف های خود،
لنین در گذشته های خود،
لنین در رفته ها و کرده های خود تجلی می کند چون نور،
رفیقِ من!
لنین را در " چه باید کرد" باید دید،
و او را در نبردِ سخت کوش و سخت گیرش با دروغ و یاس و با نیرنگ باید دید،
لنین تنها نه یک نام است.
فرایندیست از هستی،
گلگونه هر نقشش
که در پارهء عمرش،
که در هر گوشهء راهش،
که در هر تکهء لفظش،
هزاران راز مکنون است،
لنین را در خلوص استوار مسلک و اندیشه اش بینید.
لنین را در غرور شامخ و انسانیش جوئید،
لنین را آن " عقاب کوهی" سرکش،
که اکنون آسمان توده ها پروازگاهش است،
لنین را در " دو تاکتیک" و زبان آتشین سرخ او بینید
لنین تنها نه یک نام است.
که یک مرز است در این قرن،
و یک حکم است در این دور،
که در هر خط و هر رنگش
که در حرف و هر گفتش،
نبوغ ساده اش را چون حقیقت میتوان دیدن
لنین در برش عزمش نمایان است،
نی در کرسی چوبی بی رنگش،
برو در " چپ روی..." بینش،
که با امراض می جنگد،
و در اخگر سراغش گیر که با ابهام میرزمد،
لنین را در ( فروتن) بودنش بنگر،
لنین را( پیشوای حزب) دوران ساز لنین را،
ببین در انضباط آهنین همنبردانش،
لنین در هر کلام و هر کتابش،
چون تهمتن در دل میدان جنگ و رزم ایستاده است،
لنین یعنی حقیقت، ساده و بی رنگ و بی ابهام
لنین یعنی صداقت، خامش ، و هوشیار و پوینده،
لنین یعنی بزرگ و نامدار و سرکش و آرام
لنین چون پرچم سرخ و بلند آزمون زندگی نو،
لنین را گر جدا سازی تو از اندیشه و راهش،
و گفتارش، ز کردارش،
لنین آنگاه یک نام است، نام صرف،
که با هر نام دیگر همردیف است و برابر میتوانش کرد.
منبع
:
صفحهء نورمحمد سنگر
لا يوجد حالياً أي تعليق