پندار نو

هل تريد التفاعل مع هذه المساهمة؟ كل ما عليك هو إنشاء حساب جديد ببضع خطوات أو تسجيل الدخول للمتابعة.
پندار نو

سایت مستقل و غیر وابسته به احزاب و گروه های سیاسی


    تایوانیزه کردن افغانستان با قرارداد راهبردی آمریکا

    avatar
    admin
    Admin

    تعداد پستها : 7126
    Registration date : 2007-06-20
    20120425

    تایوانیزه کردن افغانستان با قرارداد راهبردی آمریکا Empty تایوانیزه کردن افغانستان با قرارداد راهبردی آمریکا

    پست  admin


    خبرگزاری فارس: چنین احساس می‌شود که با امضای نهایی سند همکاری افغانستان با آمریکا، بصورت خوشبینانه عملا افغانستان وارد مدلی از تعامل نظامی آمریکا با تایوان خواهد شد با این تفاوت که افغانستان با توجه به کیش استقلال طلبی بایستی کماکان در فقر باشد.

    به گزارش شورای راهبردی فارس، بر طبق اعلام مقامات افغانی، قرارداد همکاری افغانستان با آمریکا موارد نظامی را شامل نمی‌شود و در آینده درباره همکاری‌های نظامی با آمریکا قرارداد جداگانه‌ای منعقد خواهد شد.

    وزیر خارجه افغانستان اعلام نمود پیمان راهبردی افغانستان و آمریکا دارای هشت بخش است که در همه بخش‌ها امکان تغییرات لازم برای پیشنهادات و مشورت‌‌های نمایندگان مجالس ملی، سنا و لویه جرگه (مجلس بزرگان و اقوام) در نظر گرفته شده‌ است. همچنین وی تصریح کرد که این پیمان شامل مواردی چون حفظ و تقویت ارزش‌های دمکراتیک، تحکیم امنیت پایدار، تقویت همکاری‌های منطقه‌ای، توسعه همکاری‌ها در زمینه اقتصادی و اجتماعی و تقویت نهادها و دولت داری در افغانستان است.

    به گفته وزیر امور خارجه افغانستان، در این پیمان بر احترام به حاکمیت ملی، حفظ استقلال، رعایت حقوق زنان و ارزش‌های دینی افغان‌ها و همچنین تساوی قومیت‌ها تاکید شده است و بر اساس این پیمان آمریکا متعهد شده است که از قلمرو افغانستان برای حمله به کشورهای دیگر استفاده نکند و به کابل برای مبارزه با تروریسم و مواد مخدر کمک کند.

    این قرارداد در حالی توسط بخش‌های دولتی امضاء می‌شود که پس از امضا توسط رییسان جمهوری افغانستان و آمریکا برای تصویب نهایی بایستی در اختیار مجالس دو کشور قرار گیرد.

    افغانستان در دوران جنگ سرد بصورت رسمی بعنوان کشور بی‌طرف محسوب می‌شد و اگرچه دست خوش کودتا و عملا در زمین اتحاد شوروی بازی می‌کرد و پس از اشغال آن دوره‌ای از جنگ داخلی را تجربه نمود و هنوز بعد از سالیان سال روی آرامش بخود ندیده است. مردم افغانستان اکنون بیم این دارند که بازتاب و پیامد این قرارداد و ترکیب ان با مشارکت دادن جریان افراط در قدرت بار دیگر جنگ داخلی در این کشور مظلوم متولد شود.

    سرعت و اصرار آمریکا برای امضاء این قرارداد با توجه به اجلاس ناتو و نشان دادن آن به افکار عمومی آمریکا قبل از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا سوالاتی را برای مردم و نمایندگان و دولتمردان افغانی پدید می‌آورد که این قرارداد با چه هدفی و برای کدام بهره برداری استفاده می‌شود. آیا واقعا با این قرارداد نیاز امنیتی افغانستان مرتفع می‌شود و یا نیاز همبستگی ناتو و یا کارنامه اقای اوباما؟

    بدیهی است که مردم رخمی افغانستان از ناامنی و افراط و اشغال به ستوه آمده‌اند و دوست دارند تا در عصری که خود را منادی حقوق انسان‌ها معرفی می‌کند همانند همه کشورهای دیگر جهان امید به آینده داشته باشند. بچه‌های آنها به مدرسه بروند، در پارک‌ها بازی کنند؛ بدون دغدغه به آرمان مذهبی خود پایبند باشند و در خیابان‌ها مردم با یکدیگر سلام کنند و احترام بگذارند و نه اینکه آنها با کلاشینکف بزرگ شوند و به فکر فروش ناس و... و در یک مهمانی همیشه ترس از وجود "سم در غذا" داشته باشند.

    مردم افغانستان نیاز به توسعه و داشتن یک الگوی فرهنگی از اسلام توحیدی و رحمانی دارند و امروزه وقتی که میزان تعهدات کشورهای غربی به کمک‌های توسعه‌ای را به امضاء قرارداد نظامی تبدیل می‌کنند در می‌یابند که ماهیت این قراردادهای امنیتی و نظامی صرفا در جهت اهداف یارگیری ژئوپلیتیکی است و همه اهداف غرب در تولید روند جدید نظامی در افغانستان و نه در خدمت مردم بلکه در چارچوب اهداف دیگری نهفته است.

    به اعتقاد داوود مرادیان استاد دانشگاه آمریکایی در کابل، روابط و علاقمندی تعامل افغانستان با آمریکا در ابعاد نظامی به 6 دوره تقسیم می‌شود:

    قبل از جنگ جهانی دوم: علاقمندی افغانستان و عدم علاقه آمریکا
    جریان جنگ سرد: روابط عادی و حداقلی
    اشغال نظامی افغانستان توسط ارتش سرخ: حمایت آمریکا از گروه‌های مجاهدین
    جنگ‌های گروهی و ظهور طالبان: خروج سیاسی و روانی آمریکا از بحران افغانستان
    مبارزه ضدتروریسم بعد از حوادث 11 سپتامبر 2001
    آغاز تلاش‌ها برای تدوین روابط استراتژیک
    با پذیرش این نوع تقسیم بندی که از منظر تاریخ تعامل طرفین صورت گرفته است و در یک نگاه کلی می‌توان چنین نتیجه گیری نمود که ابتکار همکاری همواره منوط به شرایط و اهداف آمریکا بوده است و اصل نگاه به رقبای بین‌المللی مولفه اصلی انتخاب راهکارهای نظامی و امنیتی آمریکا با دولت وقت افغانستان بوده است.

    از سوی دیگر چنین احساس می‌شود که با امضای نهایی این سند بصورت خوشبینانه عملا افغانستان وارد مدلی از تعامل نظامی آمریکا با تایوان خواهد شد با این تفاوت که افغانستان با توجه به کیش استقلال طلبی بایستی کماکان در کمان فقر باشد زیرا در صورت پیشرفت هرگونه حضور بیگانه را نفی خواهد کرد. حال بایستی دید که این مدل تدریجی حضور و نفوذ در افغانستان برای مهار کدام هدف خرج خواهد شد.

    خیزش جدید روسیه و ایده اورآسیا و تمایل روسیه مبنی بر آینده منسجم برای اهداف خود ضرورت ماندگاری ضعیف آمریکا در افغانستان را می‌طلبد و روسیه و حتی چین و به نوعی هند حاضر به پذیرش نقش رهبری آمریکا در افغانستان برای تولید یک مزاحمت ژئوپلیتیکی را نمی‌پذیرند و بی‌دلیل نیست که خبرگزاری شینهوا ار ابهام در آینده افغانستان نام می‌برد و اشاره می‌کند که آمریکا باید از این مسئله آگاه باشد که در حال حاضر باید استراتژی‌های خود را به‌گونه‌ای بنا کند که تصویری مطلوب از حضور نیروهای بین‌المللی در اذهان افغان‌ها ایجاد شود.

    در افغانستان هنوز اقتدار دولت بر پهنای سرزمینی تشکیل نشده است و نزاع داخلی و تفاوت الگوی دولتی در نگاه ملت و سهم خواهی قومیتی موج می‌زند و بیم ملت این است که اوضاع موجود از این هم فراتر رفته و تبدیل به پورتوریکه آسیایی شوند.

    در طی این مدت شاهد امضای قراردادهای راهبردی دولت افغانستان بصورت جداگانه با هر یک از دولت‌های اروپایی یودیم و این پیام را صادر می‌کند که اعضای ناتو هر یک از نگاه خود و نه بصورت دسته جمعی به سهم خود از آینده افغانستان نگاه می‌کنند. اصرار آمریکا بر چند مرحله‌ای بودن و تکمیل همکاری‌های نظامی با افغانستان بیانگر تلاش به شکل دهی یک‌جانبه گرایی پنهانی است که حتی آمریکا با شرکای خود دارد.
    مُشاطرة هذه المقالة على: reddit

    لا يوجد حالياً أي تعليق

      مواضيع مماثلة

      -

      اكنون الخميس 2 مايو 2024 - 13:32 ميباشد