جایگاه اندیشوی، رابطه و پیوند نهضت فراگیر دیموکراسی و ترقی افغانستان
منبع :پیام نهضت ، تارنمای مرکزی نهضت فراگیر دموکراسی و ترقی افغانستان در اروپا
انجینرعمرمحسن زاده
به اساسی تعاریف کلاسیک احزاب اتحادیه های اشخاص اند که دارای بینش و نگریش همگون بوده وبرای بر آورده شدن ارمانء ومرام مشترک خود در زندگی سیاسی تلاش مینمایند. اما امروز پژوهشگران دانش سیاسی و اجتماعی باور دارند که احزاب چیزی بیشتر از این بیان هستند و چند سوئی خصایل آنان برجستگی دارد. نخست از همه احزاب سازمان های اند که بار سنت ها را بدوش میکشند. این سنت ها نه تنها سیاسی بلکه اتنیکی و اجتماعی نیز اند و در پروسه های تاریخی هویت سازمانهای جداگانه راتثبیت و تشخیص نموده و مینماید.همچنان در جهان بی قرار کنونی احزاب خاصتأ احزاب پیشرفته سیاسی به مراکز فعال ارتباط ، رسانش(کمونیکشن) مبدل گردیده اند ودر جهان،منطقه و کشور خود که در آنها ساختار های پیچیده زمینه های ارتباط شفاف ومستقیم را تنگ و تنگتر گردانیده وظیفه تامین ارتباط، انتقال معلومات و فراهم آوری زمینه های نظریابی و نظرسازی را به عهده دارند. دراین راستا احزاب ازیکسو به رسانه های همگانی بمثا به قدرت چهارم در یک نظام دمکراتیک نیاز دارند ولی از سوی دیگراز راه اثر گذاری سیاسی بر آنها از سمتگیری آنان بسود خویش بهره میگرند و در نهایت احزاب مراکز پیریزی اندیشه ها و بینش ها، ارزیابی و پژوهش شرایط و مناسبات و کاروپیکار سیاسی ـ اجتماعی اند که با انتخاب درست راه و وسایل اگاهانه در بسیج و رهبری توده های مردم می رزمند. این چنین احزاب ارگانیزم های سیاسی زنده اند که پیوسته تجدید زندگی مینماید. نهضت فراگیر دیموکراسی و ترقی افغانستان بمثابه کانون همبستگی فعالان و آگاهان سیاسی کشور ما از نخستین لحظه های پیدایش خود خودرا وارث سنن پر افتخار مبارزات و جنبش های استقلال طلبانه و تجددگرایانه، دموکراتیک ودادخواهانه سده پیشین کشور ما دانسته و در مرام خودخویشتن را موظف به حفظ و تحکیم دستاورد های آن و درس گیری از تجارب و اندوخته های آن میداند. همین وفا داری و تعهد به راه و ارمان و طنپرستان، آزادیخواهان و دادخواهان قسمأ هویت و خصلت نهضت را به صفت حزب مردمی، مترقی و دادخواه در ردیف احزاب دموکراتیک و چپ مشخص می سازد. اماچنانچه همه میدانیم هنوز در پیش روی نهضت پرابلم های پیچیده سیاسی و شرایط دشوار اجتماعی ناشی از وضع کنونی کشور ما قرار دارد که دسیتابی به حل ان ها عمدتأ بر تحلیل و تجزیه شرایط، نگرش و دریافت پاسخ های خودی نهضت اتکأ دارد. نهضت تنها بر پایه عملکرد و دستاورد های کار و قعالیت های خود باز هم راه مشخص کردن بیشتر و تثبیت کردن نهایی هویت خود را سپری خوائد نمود.خطوط اساسی اندیشوی و مرام نهضت به طور عام با بینش و نگرش طیف وسعیی از نیرو ها و سازمان های سیاسی فعال اروپاهمنوائی و سازگاری دارد.خصوصأ پیروی از اصول همگرائی وهمکاری و همبستگی بین المللی، مبارزه در راه صلح و امنیت جهانی دفاع ازآزادی و دموکراسی، برابری حقوق ملل و ده ها ارزش پذیرفته جهانی دیگر وجوه اشتراک سیاسی نهضت را با احزاب سوسیال دمکرات،سوسیالست و کمونیست،سبز ها و محافظه کارـ لیبرال و سایر جریانات و سازمان های دموکراتیک تشکیل میدهد. با وجود این هم نهضت فراگیر را نمیتوان در کتگوری معین ازاحزاب سیاسی اروپائی همردیف شمرد چه نهضت بمثابه فرآیند شرایط ویژه سیاسی ـ اجتماعی افغانستان دارای اهداف مرامی و استراتیژی متفاوت نسبت به این احزاب است.تنها ارزشها اندیشه ها و بینش های مشترک،قسمأ منافع همگون و دیدگاه ها و کارکرد های سودمند نسبت به امر مشترک،خاصتأ توجه به خواست و منافع مردم کشور ما میتواند زمینه های روابط و همکاری نهضت را با این پهنه گستردۀ احزاب سیاسی فراهم سازد. در خور توجه است که احزاب اروپائی هم با وجود دیدگاه های مشابه و سیر تاریخی عمومی باز هم برپایه ناهمگونی های رُشد دموکراسی و شرایط اجتماعی اقتصادی جداگانه کشور های شان دارای تفاوت های جدی اند و حتی احزاب دارای ایدیالوژی های مشابه از همدیگر تفکیک می شوند.از میان احزاب اروپا ئی به چند شاخه اساسی آن توجه نموده و مینگریم که دوری و نزدیکی نهضت با آنها تا چه اندازه و تمایز و اشتراک در چه نهفته است.
منبع :پیام نهضت ، تارنمای مرکزی نهضت فراگیر دموکراسی و ترقی افغانستان در اروپا
انجینرعمرمحسن زاده
به اساسی تعاریف کلاسیک احزاب اتحادیه های اشخاص اند که دارای بینش و نگریش همگون بوده وبرای بر آورده شدن ارمانء ومرام مشترک خود در زندگی سیاسی تلاش مینمایند. اما امروز پژوهشگران دانش سیاسی و اجتماعی باور دارند که احزاب چیزی بیشتر از این بیان هستند و چند سوئی خصایل آنان برجستگی دارد. نخست از همه احزاب سازمان های اند که بار سنت ها را بدوش میکشند. این سنت ها نه تنها سیاسی بلکه اتنیکی و اجتماعی نیز اند و در پروسه های تاریخی هویت سازمانهای جداگانه راتثبیت و تشخیص نموده و مینماید.همچنان در جهان بی قرار کنونی احزاب خاصتأ احزاب پیشرفته سیاسی به مراکز فعال ارتباط ، رسانش(کمونیکشن) مبدل گردیده اند ودر جهان،منطقه و کشور خود که در آنها ساختار های پیچیده زمینه های ارتباط شفاف ومستقیم را تنگ و تنگتر گردانیده وظیفه تامین ارتباط، انتقال معلومات و فراهم آوری زمینه های نظریابی و نظرسازی را به عهده دارند. دراین راستا احزاب ازیکسو به رسانه های همگانی بمثا به قدرت چهارم در یک نظام دمکراتیک نیاز دارند ولی از سوی دیگراز راه اثر گذاری سیاسی بر آنها از سمتگیری آنان بسود خویش بهره میگرند و در نهایت احزاب مراکز پیریزی اندیشه ها و بینش ها، ارزیابی و پژوهش شرایط و مناسبات و کاروپیکار سیاسی ـ اجتماعی اند که با انتخاب درست راه و وسایل اگاهانه در بسیج و رهبری توده های مردم می رزمند. این چنین احزاب ارگانیزم های سیاسی زنده اند که پیوسته تجدید زندگی مینماید. نهضت فراگیر دیموکراسی و ترقی افغانستان بمثابه کانون همبستگی فعالان و آگاهان سیاسی کشور ما از نخستین لحظه های پیدایش خود خودرا وارث سنن پر افتخار مبارزات و جنبش های استقلال طلبانه و تجددگرایانه، دموکراتیک ودادخواهانه سده پیشین کشور ما دانسته و در مرام خودخویشتن را موظف به حفظ و تحکیم دستاورد های آن و درس گیری از تجارب و اندوخته های آن میداند. همین وفا داری و تعهد به راه و ارمان و طنپرستان، آزادیخواهان و دادخواهان قسمأ هویت و خصلت نهضت را به صفت حزب مردمی، مترقی و دادخواه در ردیف احزاب دموکراتیک و چپ مشخص می سازد. اماچنانچه همه میدانیم هنوز در پیش روی نهضت پرابلم های پیچیده سیاسی و شرایط دشوار اجتماعی ناشی از وضع کنونی کشور ما قرار دارد که دسیتابی به حل ان ها عمدتأ بر تحلیل و تجزیه شرایط، نگرش و دریافت پاسخ های خودی نهضت اتکأ دارد. نهضت تنها بر پایه عملکرد و دستاورد های کار و قعالیت های خود باز هم راه مشخص کردن بیشتر و تثبیت کردن نهایی هویت خود را سپری خوائد نمود.خطوط اساسی اندیشوی و مرام نهضت به طور عام با بینش و نگرش طیف وسعیی از نیرو ها و سازمان های سیاسی فعال اروپاهمنوائی و سازگاری دارد.خصوصأ پیروی از اصول همگرائی وهمکاری و همبستگی بین المللی، مبارزه در راه صلح و امنیت جهانی دفاع ازآزادی و دموکراسی، برابری حقوق ملل و ده ها ارزش پذیرفته جهانی دیگر وجوه اشتراک سیاسی نهضت را با احزاب سوسیال دمکرات،سوسیالست و کمونیست،سبز ها و محافظه کارـ لیبرال و سایر جریانات و سازمان های دموکراتیک تشکیل میدهد. با وجود این هم نهضت فراگیر را نمیتوان در کتگوری معین ازاحزاب سیاسی اروپائی همردیف شمرد چه نهضت بمثابه فرآیند شرایط ویژه سیاسی ـ اجتماعی افغانستان دارای اهداف مرامی و استراتیژی متفاوت نسبت به این احزاب است.تنها ارزشها اندیشه ها و بینش های مشترک،قسمأ منافع همگون و دیدگاه ها و کارکرد های سودمند نسبت به امر مشترک،خاصتأ توجه به خواست و منافع مردم کشور ما میتواند زمینه های روابط و همکاری نهضت را با این پهنه گستردۀ احزاب سیاسی فراهم سازد. در خور توجه است که احزاب اروپائی هم با وجود دیدگاه های مشابه و سیر تاریخی عمومی باز هم برپایه ناهمگونی های رُشد دموکراسی و شرایط اجتماعی اقتصادی جداگانه کشور های شان دارای تفاوت های جدی اند و حتی احزاب دارای ایدیالوژی های مشابه از همدیگر تفکیک می شوند.از میان احزاب اروپا ئی به چند شاخه اساسی آن توجه نموده و مینگریم که دوری و نزدیکی نهضت با آنها تا چه اندازه و تمایز و اشتراک در چه نهفته است.
اين مطلب آخرين بار توسط گرداننده در الأحد 30 نوفمبر 2008 - 18:05 ، و در مجموع 2 بار ويرايش شده است.