نامه قاضي محمد عثمان موسي به سايتها

سلام های گرم وآتشین خود خدمت شما فرستادم امید است مورد قبول شما واقع کردد

من امروز از یک خانم که شما اگر نوشته این خانم را بخواند تصدیق می کنید که یک ...بیش نیست خودرا همکار شما وهسنگر احمد شاه مسعود وخواهر خانم ولی مسعود معرفی می کند من می دانم نوشته از خود این زن نیست چراکه این خانم وپدراش سر از حزب دموکراتیک خلق بزرگ شده وپدراش ازجمله رفقای دستگیر پنجشیری بوده بعد از اینکه خواهر این دختر را ولی مسعود می گیرد اینها سر از دریچه مجاهد می کشند مرا از نزدیگ شما ندید ولی نوشته های مرا درسایت خاوران وسایت آریایی امکان دارد خوانده باشید ا این خانم بخاطریکه خودرا خواهر زن احمد ولی قلم داد می کند چون این خانم را ما از نزدیگ می شناسیم از دار ودسته احمد ولی است که شخصیت های قلمی را از طریق سایت خاوران توهین وتحقیرمی کنند چون من ایمل آقای ولی را نداشتم چون این خانم خودرا از همکاران شما معرفی می کند شمار در جریان گذاشتم وایمل خانم را خدمت شما فرستادم امید است که بخوانید وبااحمد ولی ایمل مرابدهد وهم منتظرنوشته های من در قسمت خاندان مسعود باشید از اینکه شمارا خواهر زحمت دادم مرا ببخشید با احترام

سید موسی عثمان هستی مدیر مسوول بینام در تورنتوی کاناد

کاپی به ازمون ملی
کا پی به آریایی
کاپی به سرنوشت
کاپی به خاوران
کاپی به پندار
کاپی به دریا دلی
کاپی به آقای معروفی کاپی به خانم ملالی نظام

قاضی موسی خان!

من تاهنوز به دلایل مختلف نمیخواستم به ایمیلت پاسخ بگویم. اولا به دلیل احترام به موی سفیدت و ثاینا به دلیل احترامی که به کرامت قلم دارم ومنتظر بودم که شاید تو آدم شوی و دراخیر هم به دلیل اینکه اراجیف ویاوه گویی های تو ارزش پاسخ گفتن را ندارد ومن هم وقت اضافی برای پاسخ گفتن به یاوه سرایی و چرندیات نویسی های چون شما را ندارم. ولی امروز خواستم چند نکته را برایت تذکر بدهم تا چند صباحی را که فرصت نفس کشیدن داری مثل آدم و مثل انسان زندگی کنی.

فراموش نکن که توبامن بارها صحبت کرده ای ومن اصلا تصور نمیکردم که درپشت آن نقاب روح مریض و گندیده و عفونت کرده پنهان است که یک مشت چرندیات و دشنام را به نام طنز و نویسندگی بیرون میریزد. من تصور میکردم که تو آدم هستی، تربیت واخلاق آدمی داری وباتربیت انسانی بار آمده ای. تصور نمیکردم که این همه از آدمیت تهی شده هستی و برای کسب شهرت و برای گشودن گره ازعقده های حقارت خود به هر مذلت تن درمیدهی ومثل یک دشنام مجسم خودت را تمثیل میکنی. کسانی که ترا می شناسند، ترا مثل یک میکروب کشنده و خطرناک تصور میکنند و به فاصله فرسخ ها از تو فرار میکنند. به همین دلیل است که چشمت را می بندی و به دشنام نویسی و اراجیف بافی می پردازی تا اندکی گره از عقده های روانی ات گشود شود و نفس راحت تر بکشی.

تو اصلا به هیچ ارزش وملاک معیار انسانی تقید نداری و چشمت را می بندی و رو به آسمان تف می کنی تا دوباره بردهنت بریزد. فراموش نکن متنی را که درمورد ثریا بها نوشته بودی وبرای نشر درخاوران فرستاده بودی هنوز هم دراختیارمن است. تو درآن متن هرآنچه که دشنام و افتراه وناسزا بود به ثریا بها نوشته بودی. اما حالا چه شده که آن شعله های دشنام فروکش کرد و مثل یک عروسک باربی در دستهای ثریا بها می چرخی؟ هرچند که ثریا بها هم مثل تو یک دشنام مجسم است وبوی گند کاریهایش عالم را فراگرفته است اما لااقل این شرافت را داشته است که تاهنوز به نمک دان کثافت نریخته است. ثریا تاهنوز رسما وبه طور مستقیم به مسعود شهید، اهانت نکرده است اما تو وقتی که عکس مسعود شهید را درقطار حکمتیار وملاعمر گذاشتی، اوج سفله گی و حقارت خود را به نمایش گذاشتی. حقارت وزبونی ازاین کرده بیشتر نمیشود که تو مثل الاغ برای بارکشیدن درخدمت فاشیزم قرار میگیری.

تو چنان بی سواد و بی عقل و بی خرد هستی که اگر یک عمر دیگر هم بر زندگی ات افزوده گردد، قدرت درک و فهم نوشته ها واندیشه های مرا نداری. اگر تو چنین نمی بودی، اندیشه های مرا به هارون امیر زاده نسبت نمیدادی. آنچه را که من می نویسم برداشت وباورهای یک زن مسلمان است که برای یک هدف مقدس ومشخص مبارزه میکند. دراین مسیر اگر هزاران یاوه سرا و دشنام نویس و انسانهای بی شخصیت وبی هویتی مانند شما وثریابها زهر بپاشند، موانع ومشکلی را برای من ایجاد نمی توانند.

اما برایت نصحیت میکنم که چند روزی را که زندگی میکنی کمی مثل آدم زندگی کن. لا اقل اگر مسلمان هم نیستی انسان باش. به کسی اهانت نکن. قلم مقدس است و خداوند به قلم سوگند یادکرده است. قلم را به دشنام نوشتن آلوده نکن. حد اقل به خودت صداقت داشته باش. امیدورام که فهمیده باشی.

فرشته حضرتی

24 نوامبر 2008