پندار نو

هل تريد التفاعل مع هذه المساهمة؟ كل ما عليك هو إنشاء حساب جديد ببضع خطوات أو تسجيل الدخول للمتابعة.
پندار نو

سایت مستقل و غیر وابسته به احزاب و گروه های سیاسی


    زن و جامعه

    avatar
    admin
    Admin


    تعداد پستها : 7126
    Registration date : 2007-06-20

    زن و جامعه Empty زن و جامعه

    پست  admin الإثنين 8 ديسمبر 2008 - 1:36

    باسلام و تقدیم به سایت وزین هم وطنم سایت پندار

    17/9/1387ش.
    علی اکبرفیاض
    زن و جامعه K1342b
    اگر روزی بر روی زمین فقط مرد باشد و زن نباشد، معمول این خواهد بود که نسل انسان منقرض گردد و بلعکس اگر زن باشد و مرد نباشد، باز هم انقراض نسل بشری را در پی دارد. پس زن و مرد هردو می تواند باهم بقای نسل بشری را تضمین کند. حال این سوال در ذهن خطور می کند که نسل به وجود آمده را چه کسی باید تربیت کند؟ و برای زندگی کردن آماده سازد؟ مرد که پدر فرزند است، یا زن که مادر است؟
    اگر پدر به تنهایی تربیت و نگهداری و پرورش فرزند را به عهده بگیرد، باید از کارهای دیگر مانند: تامین نیازهای اقتصادی خانواده، روابط با خارج از خانواده، کار در جامعه برای حل مسایل اجتماعی را تعطیل کند و یا بسیار کم کند به گونه ای که صرفا مصروف نگهداری و تربیت فرزند گردد. و یا مادر این مسوولیت را به عهده بگیرد که باز هم مسایل مشابه به پیش خواهد آمد.

    زندگی بشری در طول تاریخ نشان داده است که پدر و مادر باهم در تربیّت و اجتماعی ساختن فرزندانشان نقش داشته اند، منتهی نقشها متفاوت بوده اند، نقش مادر بیشتر به تربیّت فرزند در کودکی بوده و یا به فرزند کارهایی را آموخته که در محیط خانواده انجام می شده مانند طبخ غذا، دوختن لباس، نظافت منزل و... و مرد بیشتر در آموزش کارهای بیرونی و حرفه آموزی به فرزند یاری رسانده است.

    بیشتر فیلسوفان قدیم هم مانند افلاطون، ارسطو و بوعلی سینای بلخی بر این اعتقاد بودند که «طبع انسانی این است که اجتماعی زندگی کنند.» و جامعه شناسان هم مانند آگوست کنت، دورکیم و زیمل بر این باور هستند که «نیازهای انسانی موجب می گردد که به صورت اجتماعی زندگی کنند.» از جانب دیگر کوچکترین واحد تشکیل دهنده ی جامعه ی انسانی را خانواده تشکیل می دهد. خانواده است که بنیان جامعه و گروههای انسانی را تشکیل می دهد.

    در درون خانواده هنجارها و ارزشهایی وجود دارد که باید توسط اعضای آن رعایت و تطبیق گردد که هسته ی مرکزی این واحد را در جهت عمل هنجارها و ارزشها پدر و مادر تشکیل می دهند؛ چرا که اگر پدر و مادر نتوانند طبق ارزشها و هنجارهای پذیرفته شده ی جامعه و خانواده عمل نکنند، بنیان آن رو به نابودی خواهد رفت. یعنی دو جنس متفاوت زن و مرد است که خانواده و نظام اجتماعی را می سازند.

    از نظر روانی هم مرد نیازمند زن است و هم زن نیازمند مرد. هیچکدام بدون دیگری نمی تواند آرامش روحی و روانی داشته باشند. اگر پایبند اعتقادات مذهبی باشیم می گوییم که: زن و مرد هردو مخلوق خداوند است که به صورت مساوی و امّا متفاوت خلق شده اند، که تفاوتهایی از نظر جسمی و روحی دارند امّا از حقوق اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی مساوی برخوردار اند.

    زن ظریف است، احساس قوی دارد، مرد از نظر جسمی قوی است و احساس ضعیفتری نسبت به زن دارد. ولی هیچکدام به تنهایی به کمال نمی رسند بلکه در کنار هم است که راه تکامل می پیمایند. به تنهایی نه مرد به آرامش روحی می رسد و نه زن. در قرآن شریف می خوانیم:«هنّ لباس لکم و انتم لباس لهنّ» این آیه شریفه خطاب به مرد است و اشاره به زن هم می کند که: زن پوشش مرد است، آرامش روحی، روانی و جسمی مرد است و مردهم پوشش و موجب آرامش زن است.
    پایان


    اين مطلب آخرين بار توسط گرداننده در الإثنين 8 ديسمبر 2008 - 1:42 ، و در مجموع 1 بار ويرايش شده است.
    avatar
    admin
    Admin


    تعداد پستها : 7126
    Registration date : 2007-06-20

    زن و جامعه Empty رد: زن و جامعه

    پست  admin الإثنين 8 ديسمبر 2008 - 1:37

    با توجه به این مطالب آیا سزاوار است که زنان مورد اذیت و آزار قرار بگیرند و از قافله ی پیشرفت و ترقی
    فکری و آموزشی امروز جهانی و ملّی به دور و محروم بمانند؟ زنان تحصیل نکنند و در امور اجتماعی و سیاسی تصمیم نگیرند و صرفا در خانه بنشینند و کار طبخ ، دوخت و دوز و نظافت منزل را انجام بدهند؟ در این صورت آیا انتظار می رود که فرزندانی با فکر و عالم وارد جامعه گردند؟ باز هم انتظار می رود که جامعه ای پیشرفته و هنگام با تخنیک و صنعت روز داشته باشیم؟ ازنظر اقتصادی رشد کنیم، از نظر فرهنگی و اجتماعی توسعه پیداکنیم؟ یک انکشاف مثبت را امید داشته باشیم؟ قطعا جواب منفی می باشد و مشکلات و معضلات اجتماعی همچنان باقی خواهد ماند.

    اگر بر این باور باشیم که ورود زنان در جامعه و کار و تحصیل در بیرون از خانه باعث فساد اجتماعی و اخلاقی می گردد. باید فکر کنیم که روابط را چنان تنظیم کنیم که جلو هرگونه فساد اخلاقی و اجتماعی گرفته شود و شرایط آن هم مهیا نگردد. در صورت ممکن از مکانی که زن و مرد در کنار هم کار می کنند و اختلاط صورت می گیرد دوری گردد، و یا اعتقادات دینی به گونه ای پیشرفت کند که به فکر خلاف نیفتیم. از جانب دیگر کار خلاف قانون و شرع جرم است و جرم هم در صورت اثبات جزا دارد و مجرم جزا می بیند. امّا جلو گیری از تحصیل و آموزش و کار، نوعی از بین بردن حق اجتماعی و انسانی است و این توبیخ انسان است بدون این که جرمی مرتکب شده باشد. جلو گیری از ترقی و رشد و انکشاف جامعه ی انسانی ست. چون یک انسان دانشمند و عالم شاید بتواند تغییری در ساختار اجتماعی بوجود آورد که باعث تحول در تمام امور یک جامعه گردد.

    باز می توان گفت که: چون زن از نظر جسمی ظریف تر از مرد است، سزاوار است که مورد بی حرمتی و ضرب و شتم قرار گیرد؟ آیا از کرامت انسانی به دور نخواهد بود که به انسانی توهین کنیم، چه رسد به این که به خود اجازه بدهیم او را مورد ضرب و شتم قرار دهیم؟ گرچه که تاریخ بشری نشان می دهد که قرن ها زنان در بین اقوام و قبایل مانند «ملک» معامله شده است. در مقابل آوردن زن به خانه ی شوهر باید پول و یا مال دیگری به برادر و یا پدرش پرداخت گردد، چون مال است. باور بر این بوده است که زن مانند اشیاء مال بوده. اما جا دارد که در جامعه ما این باورها دیگر محو گردد و زن به عنوان یک انسان دارای احترام و کرامت انسانی باشد. نه مال و نه ابزار ارضای هوسها.

      مواضيع مماثلة

      -

      اكنون الإثنين 13 مايو 2024 - 8:53 ميباشد