نسبت روشنفكري ديني، نو انديشي ديني و احياگري ديني
نسبت روشنفكري ديني، نو انديشي ديني و احياگري ديني
admin- Admin
- تعداد پستها : 7126
Registration date : 2007-06-20
رد: نسبت روشنفكري ديني، نو انديشي ديني و احياگري ديني
دوکتور شاهرخ پژمان
نکات مختصری پیرامون مبحث پیشنهادی تارنمای پندار
با سپاس از مدیر تارنمای پندار که مبحث جالبی را که اغلب در افکار برخی روشنفکران به حیث یک گزینه برای حل مشکلات جامعه از طریق بر خورد ریشه ای با علل پدید اورنده این نا بسمانی ها پنداشته میشود را طرح نمودید.
دقیقا امروز بیشتر از هر زمانی نیاز به اصلاح و بازنگری در نگرش ها و برداشت های که از اسلام وجود دارد حس میشود. دین بحیث زیر مجموعه فرهنگ اجتماع انسانی بهیچ وجه نمیتواند بدون تکامل همزمان با سایر هنجارها و ناهنجاری های اجتماعی باقی بماند .
بنا باید همزمان با رشد فرهنگی وفکری و اطلاعاتی جامعه بروز (update ) شود در غیر ان برای خود و برای دیگران کار سازنده ای را از پیش نخواهد برد.
اما پاسخ من به این پرسش شما :
آیا بینش نو در دین میتواند الترناتیف ( گزینه جایگزین ) در برابر جهل اندیشی طالبها و حاکمیت بنیادگرا های جهادی و اسلامیستهای دموکرات نمای کنونی باشد؟
نه است .
اگر ما بخواهیم با نگرش نو در دین ان را جا نشین سیستم های طالبانی و جمهوری های اسلامی کنیم به همان اندازه نا کار امد است که رژیم های طالبانی و اسلامی ناکار امد هستند . دلیل ان اینست که دین حکومتی و سیاسی فلسفه وجودی دین را زیر سوال میبرد. دیگر لا اکراء فی الدین تحقق پیدا نمیکند . چون هر حکومت دینی میخواهد برداشت و سلیقه خودش را از دین به دیگران بقبولاند و از دین لباس ببرد و بدوزد که به قامت نارسای خودش برابر باشد وآن را بتن هر شهروندی دیگری بپوشاند. مثلا در حکومت طالبانی مسلمانیکه باید به باور خودش پنج بار در روزبا وضو نماز بخواند مجبور میشد گاهی شش تا ده باردر روز بدون وضویا با وضو نماز بخواند . یا مسلمانیکه به باور خودش باید نماز را دست باز میخواند مجبور بود که دست بسته نماز بخواند. یا اینکه سک و هندو مجبور بودند که دین دیگری غیر از دین که بر آنند را اختیار کنند این خود بیانگر انست که دینی حکومتی باور های دینی مردم را بگروگان میگیرد و از ان هر طوری که بخواهد استفاده میکند.
بنا َ تنها راه نجات جوامع از سوء استفاده دینی اینست که دین از حکومت جدا شود و هم زمان به سازگار سازی اموزه های دینی به شرایط روز نیز پرداخته شود. که دیگر دین همانطوریکه گفته میشود برای رهایی و ارامش انسان ها بمیان امده است وسیله اسایش خاطر و بهم پیوستن جوامع بشری باشد نه وسیله نفرت و ایجاد دیوار های سرد و بی اعتمادی بین انسانها .
نکات مختصری پیرامون مبحث پیشنهادی تارنمای پندار
با سپاس از مدیر تارنمای پندار که مبحث جالبی را که اغلب در افکار برخی روشنفکران به حیث یک گزینه برای حل مشکلات جامعه از طریق بر خورد ریشه ای با علل پدید اورنده این نا بسمانی ها پنداشته میشود را طرح نمودید.
دقیقا امروز بیشتر از هر زمانی نیاز به اصلاح و بازنگری در نگرش ها و برداشت های که از اسلام وجود دارد حس میشود. دین بحیث زیر مجموعه فرهنگ اجتماع انسانی بهیچ وجه نمیتواند بدون تکامل همزمان با سایر هنجارها و ناهنجاری های اجتماعی باقی بماند .
بنا باید همزمان با رشد فرهنگی وفکری و اطلاعاتی جامعه بروز (update ) شود در غیر ان برای خود و برای دیگران کار سازنده ای را از پیش نخواهد برد.
اما پاسخ من به این پرسش شما :
آیا بینش نو در دین میتواند الترناتیف ( گزینه جایگزین ) در برابر جهل اندیشی طالبها و حاکمیت بنیادگرا های جهادی و اسلامیستهای دموکرات نمای کنونی باشد؟
نه است .
اگر ما بخواهیم با نگرش نو در دین ان را جا نشین سیستم های طالبانی و جمهوری های اسلامی کنیم به همان اندازه نا کار امد است که رژیم های طالبانی و اسلامی ناکار امد هستند . دلیل ان اینست که دین حکومتی و سیاسی فلسفه وجودی دین را زیر سوال میبرد. دیگر لا اکراء فی الدین تحقق پیدا نمیکند . چون هر حکومت دینی میخواهد برداشت و سلیقه خودش را از دین به دیگران بقبولاند و از دین لباس ببرد و بدوزد که به قامت نارسای خودش برابر باشد وآن را بتن هر شهروندی دیگری بپوشاند. مثلا در حکومت طالبانی مسلمانیکه باید به باور خودش پنج بار در روزبا وضو نماز بخواند مجبور میشد گاهی شش تا ده باردر روز بدون وضویا با وضو نماز بخواند . یا مسلمانیکه به باور خودش باید نماز را دست باز میخواند مجبور بود که دست بسته نماز بخواند. یا اینکه سک و هندو مجبور بودند که دین دیگری غیر از دین که بر آنند را اختیار کنند این خود بیانگر انست که دینی حکومتی باور های دینی مردم را بگروگان میگیرد و از ان هر طوری که بخواهد استفاده میکند.
بنا َ تنها راه نجات جوامع از سوء استفاده دینی اینست که دین از حکومت جدا شود و هم زمان به سازگار سازی اموزه های دینی به شرایط روز نیز پرداخته شود. که دیگر دین همانطوریکه گفته میشود برای رهایی و ارامش انسان ها بمیان امده است وسیله اسایش خاطر و بهم پیوستن جوامع بشری باشد نه وسیله نفرت و ایجاد دیوار های سرد و بی اعتمادی بین انسانها .