فاجعه حلبچه، سندی از هزاران سند جنایات سیستم سرمایه داری جهانی است!
بهرام رحمانی
حلبچه سالها ست که در سوگ عزیزان از دست رفته خود میسوزد. ترمیم زخم عیمقی که بر پیکر حلبچه وارد شده است بی شک نسل ها طول خواهد کشید. حلبچه، یادآور هیروشیما و ناکازاکی است. آمریکا در جنگ جهانی دوم، در یک اقدامی هولناک برای اولین بار در تاریخ بشر، بمب اتمی خود بر روی مردم شهرهای ناکازاکی و هیروشیما پرتاب کرد. اکثریت مردم این شهرها زنده زنده در میان فریاد و ضجه های دردناک و دلخراش سوختند و آنهایی هم که زنده ماندند دنیایی از درد و رنج و بیماری;ها را با خود حمل می;کردند.
هم چنین در بمباران حلبچه، ده;ها تن از پیشمرگان کومه له، که در واحدی به نام «گردان شوان» سازماندهی شده بودند، جان باختند.
هر انسانی که به فاجعه حلبچه فکر میکند پس از گذشت سالها هنوز هم صدای ضجه کودکان، مادران، پدران و هر جانداری را در گوشش حس می کند. بنابراین، فاجعه حلبچه، سندی از هزاران سند جنایات سیستم سرمایه داری جهانی است!
روز هفتم ژوئن 1981 برابر با 17 خرداد 1360 در بحبوحه جنگ عراق و ايران، جنگنده بمبافكنهای نيروی هوايی اسرائيل در يك عمليات برنامهريزی شده و دقيق موسوم به «عمليات بابل»، رآكتور هستهای «اوزيراك» عراق را با موشكهای هدايتشونده مورد حمله قرار دادند. سپس با ايجاد حفره در رآكتور، بمبهای دو هزار پوندی را به روی مركز رآكتور انداختند و آن را برای هميشه متلاشی کردند. خسارت وارده آن قدر عظیم بود كه رآکتور هستهای اوزيراك نابود شد و غيرقابل بازسازی اعلام گردید. دولت عراق، سالها با مخفیكاری توانسته بود ساخت رآكتور اوزيراك توسط فرانسه را به مرحله پیشرفته ای برساند.
این اقدام اسرائيل، خشم دولتهای عربی را برانگيخت. اسرائیل، یکی از کشورهای منطقه است که علاوه بر اشغال بیش از پنج دهه فلسطین و هجوم پی در پی به لبنان، دارای سلاح هسته ای نیز هست. این کشور، در واقع مهم ترین پایگاه و دژ نظامی آمریکا محسوب میشود و بزرگترین زرادخانه نظامی را دارد.
از سوی دیگر، دولت وقت عراق، با خريد مواد شيميايی از شركتهای آمریکایی، هلندی و آلمانی غربی و...، ساخت كارخانجات توليد سموم كشاورزی و حشرهكش در شهرهای سامرا و فلوجه گسترش داده بود. دهها شركت و كنسرسيوم آلمانی و غیره در این بخش از صنایع شیمیایی عراق فعالیت می کردند. همچنین كارخانجات موسوم به توليد مواد شيميايی آفتكش، پوششی برای توليد ايپريت (گاز خردل)، تابون، اسيد پروسيك و سيانور هيدروژن بود. این گازها به حدی عصبی کننده و خفهكننده است که جان فرد گرفتار شده را در میان دردهای شدید و سوزناک در مدت زمان کوتاهی می گیرد.
در این دوره از جنگ ایران و عراق، تسخیر شهر هفتاد هزار نفری حلبچه، برای حکومت اسلامی مهم و یک پیشروی استراتژیک به شمار می رفت. برخی از نیروهای کردستان عراق و از جمله گروه های مذهبی حلبچه با حکومت اسلامی در این جنگ همکاری می ;کردند. نزديك شهر خوش آب و هوای حلبچه، درياچهای به نام به درياچه سد دربنديخان قرار دارد که نیروهای ایرانی قصد داشتند این سد را بشکنند. اگر نیروهای ایرانی موفق به شکستن این سد می شدند چهار ميليارد متر مكعب آب پشت اين سد استانهای ديالی و بغداد و چند استان ديگر عراق را زير آب می برد.
صدام حسین، رییس جمهوری وقت عراق که از همكاری برخی گروه های كرد کردستان عراق و هم چنین گروه های مذهبی با ايران خشمگين بود، فرمان جانیانه قتل عام مردم حلبچه را صادر كرد.
حلبچه در ۱5 -۱0 كيلومتری مرز ايران و ۲۲۵ كيلومتری شمال شرقی بغداد واقع شده است كه در جريان جنگ خانمانسوز ایران و عراق، در تاريخ ۱۵مارس ۱۹۸۸ ميلادی برابر با ۲۵ اسفند سال ۱۳۶۶ توسط حکومت بعث عراق و در عملياتی موسوم به انفال(نسل كشی) بمباران شيميايی شد. پنجاه فروند هواپيمای ارتش دولت عراق كه هر يك چهار بمب شيميايی به وزن 500 كيلوگرم محتوی گازهای عصبی کننده و خفه کننده مرگبار سارين، تابون و خردل داشتند، برای اولين بار حلبچه را بمباران شيميايی كردند.
بمباران شيميايی حلبچه وسيعترين مورد استفاده از جنگ افزارهای شيميايی از زمان جنگ جهانی اول تاكنون بوده است. در اين جنايت ضدانسانی تاریخی، بیش از 5000 انسان غيرنظامی با پيكرهايی تاولزده و كبود شده قتلعام شدند. حدود 7000 نفر نیز مادامالعمر معيوب و فلج شدند. همچنین فضای حلبچه و اطراف آن، به حدی آلوده و مرگبار بود که بر روی ساکنان این منطقه تاثیر مخربی گذاشته است.
از پير و جوان تا كودكان، همه موجودات زنده بوی مرگ، نيستی و نابودی گرفتند. هر كس فریاد می کشید و در پی پناهگاهی میگشت. نفس کشیدن غیرممکن شده بود و در میان فشارهای عصبی نابود کننده، به سرعت صدای فريادها به شيون و ناله و به خاموشی گراییدند.
بنا به اظهار کارشناسان، كاربرد نظامی اين گاز به تاول زايی و مرگ با درد و رنج ناشی از آن مربوط می شود. عوارض درونی آن كه هفت مرتبه از هوا سنگين تر است، به تخريب سريع شش ها و مسموميت خون میانجامد. استنشاق آن در ۱۰ دقيقه مرگ و خفگی در برخواهد داشت.
بهرام رحمانی
حلبچه سالها ست که در سوگ عزیزان از دست رفته خود میسوزد. ترمیم زخم عیمقی که بر پیکر حلبچه وارد شده است بی شک نسل ها طول خواهد کشید. حلبچه، یادآور هیروشیما و ناکازاکی است. آمریکا در جنگ جهانی دوم، در یک اقدامی هولناک برای اولین بار در تاریخ بشر، بمب اتمی خود بر روی مردم شهرهای ناکازاکی و هیروشیما پرتاب کرد. اکثریت مردم این شهرها زنده زنده در میان فریاد و ضجه های دردناک و دلخراش سوختند و آنهایی هم که زنده ماندند دنیایی از درد و رنج و بیماری;ها را با خود حمل می;کردند.
هم چنین در بمباران حلبچه، ده;ها تن از پیشمرگان کومه له، که در واحدی به نام «گردان شوان» سازماندهی شده بودند، جان باختند.
هر انسانی که به فاجعه حلبچه فکر میکند پس از گذشت سالها هنوز هم صدای ضجه کودکان، مادران، پدران و هر جانداری را در گوشش حس می کند. بنابراین، فاجعه حلبچه، سندی از هزاران سند جنایات سیستم سرمایه داری جهانی است!
روز هفتم ژوئن 1981 برابر با 17 خرداد 1360 در بحبوحه جنگ عراق و ايران، جنگنده بمبافكنهای نيروی هوايی اسرائيل در يك عمليات برنامهريزی شده و دقيق موسوم به «عمليات بابل»، رآكتور هستهای «اوزيراك» عراق را با موشكهای هدايتشونده مورد حمله قرار دادند. سپس با ايجاد حفره در رآكتور، بمبهای دو هزار پوندی را به روی مركز رآكتور انداختند و آن را برای هميشه متلاشی کردند. خسارت وارده آن قدر عظیم بود كه رآکتور هستهای اوزيراك نابود شد و غيرقابل بازسازی اعلام گردید. دولت عراق، سالها با مخفیكاری توانسته بود ساخت رآكتور اوزيراك توسط فرانسه را به مرحله پیشرفته ای برساند.
این اقدام اسرائيل، خشم دولتهای عربی را برانگيخت. اسرائیل، یکی از کشورهای منطقه است که علاوه بر اشغال بیش از پنج دهه فلسطین و هجوم پی در پی به لبنان، دارای سلاح هسته ای نیز هست. این کشور، در واقع مهم ترین پایگاه و دژ نظامی آمریکا محسوب میشود و بزرگترین زرادخانه نظامی را دارد.
از سوی دیگر، دولت وقت عراق، با خريد مواد شيميايی از شركتهای آمریکایی، هلندی و آلمانی غربی و...، ساخت كارخانجات توليد سموم كشاورزی و حشرهكش در شهرهای سامرا و فلوجه گسترش داده بود. دهها شركت و كنسرسيوم آلمانی و غیره در این بخش از صنایع شیمیایی عراق فعالیت می کردند. همچنین كارخانجات موسوم به توليد مواد شيميايی آفتكش، پوششی برای توليد ايپريت (گاز خردل)، تابون، اسيد پروسيك و سيانور هيدروژن بود. این گازها به حدی عصبی کننده و خفهكننده است که جان فرد گرفتار شده را در میان دردهای شدید و سوزناک در مدت زمان کوتاهی می گیرد.
در این دوره از جنگ ایران و عراق، تسخیر شهر هفتاد هزار نفری حلبچه، برای حکومت اسلامی مهم و یک پیشروی استراتژیک به شمار می رفت. برخی از نیروهای کردستان عراق و از جمله گروه های مذهبی حلبچه با حکومت اسلامی در این جنگ همکاری می ;کردند. نزديك شهر خوش آب و هوای حلبچه، درياچهای به نام به درياچه سد دربنديخان قرار دارد که نیروهای ایرانی قصد داشتند این سد را بشکنند. اگر نیروهای ایرانی موفق به شکستن این سد می شدند چهار ميليارد متر مكعب آب پشت اين سد استانهای ديالی و بغداد و چند استان ديگر عراق را زير آب می برد.
صدام حسین، رییس جمهوری وقت عراق که از همكاری برخی گروه های كرد کردستان عراق و هم چنین گروه های مذهبی با ايران خشمگين بود، فرمان جانیانه قتل عام مردم حلبچه را صادر كرد.
حلبچه در ۱5 -۱0 كيلومتری مرز ايران و ۲۲۵ كيلومتری شمال شرقی بغداد واقع شده است كه در جريان جنگ خانمانسوز ایران و عراق، در تاريخ ۱۵مارس ۱۹۸۸ ميلادی برابر با ۲۵ اسفند سال ۱۳۶۶ توسط حکومت بعث عراق و در عملياتی موسوم به انفال(نسل كشی) بمباران شيميايی شد. پنجاه فروند هواپيمای ارتش دولت عراق كه هر يك چهار بمب شيميايی به وزن 500 كيلوگرم محتوی گازهای عصبی کننده و خفه کننده مرگبار سارين، تابون و خردل داشتند، برای اولين بار حلبچه را بمباران شيميايی كردند.
بمباران شيميايی حلبچه وسيعترين مورد استفاده از جنگ افزارهای شيميايی از زمان جنگ جهانی اول تاكنون بوده است. در اين جنايت ضدانسانی تاریخی، بیش از 5000 انسان غيرنظامی با پيكرهايی تاولزده و كبود شده قتلعام شدند. حدود 7000 نفر نیز مادامالعمر معيوب و فلج شدند. همچنین فضای حلبچه و اطراف آن، به حدی آلوده و مرگبار بود که بر روی ساکنان این منطقه تاثیر مخربی گذاشته است.
از پير و جوان تا كودكان، همه موجودات زنده بوی مرگ، نيستی و نابودی گرفتند. هر كس فریاد می کشید و در پی پناهگاهی میگشت. نفس کشیدن غیرممکن شده بود و در میان فشارهای عصبی نابود کننده، به سرعت صدای فريادها به شيون و ناله و به خاموشی گراییدند.
بنا به اظهار کارشناسان، كاربرد نظامی اين گاز به تاول زايی و مرگ با درد و رنج ناشی از آن مربوط می شود. عوارض درونی آن كه هفت مرتبه از هوا سنگين تر است، به تخريب سريع شش ها و مسموميت خون میانجامد. استنشاق آن در ۱۰ دقيقه مرگ و خفگی در برخواهد داشت.
اين مطلب آخرين بار توسط گرداننده در الأحد 31 أغسطس 2008 - 5:26 ، و در مجموع 4 بار ويرايش شده است.