(بخش پنجاهم)
[][][][][][][][][][][][][][][][][][][][][][][][][]
يادداشـتهاي اکادميسـين دستگير پنجشيري
========================
نخست، رنج بيماري دشوار علاج پدر، فقر و تنگدستي خانواده و تلاش غم آلود قادر نوجوان براي پيدا کردن لقمه ناني از طريق خارکشي، مزدوري دربدري و چوپاني در دامان روستاي برنا آباد و گزارش رنجهاي بيکران دوران کودکي جنرال و بيان زنده گي دشوار چوپانان قبيله هاي "زوري" در دل و دامان کوهپايه هاي سلما و هريرود همه و همه تلاش پر اميد و مقاومت عادلانه ي فرزندان قبيله هاي "زوري" براي آينده روشن و درخشان آنان بوده است.
اگرچه به روايت جنرال قادر، زنده ياد استاد احمد علي کهزاد به اين باور بوده که واژه ي "زوري" در اصل "سوري" و به مرور زمان "ز" به "س" تبديل شده است؛ ولي فرمانده خواجه محمد نعيم" زوري " به اين باور بوده اند که يکي از جشنهاي باستاني و تاريخي ملل و مردمان امروز ايران تاجيکستان، فارس – ايران معاصر – خراسان و ملل و مردمان حوزه ي فرهنگي ما روز اول نوروز، جشن نوروز، روز حمل خورشيدي، روز نخست فروردين، ماه فارسي (مطابق 20 مارچ ميلادي) ميباشد و "زوريان" قبيله هاي آفتاب پرستي بوده اند که قبل از "سوريان" و ديگر اقوام آريايي در دل بيدار غور و در دامان کوهپايه هاي اطراف هريرود به شغل مالداري ميپرداخته اند، زبان ريشه دار قبايل "زوري" نيز با زبان "سوريان" همگوني و ريشه مشترک قومي نداشته است.
در باره ي انتقال رهبري جمعيت دموکراکراتيک خلق از زندان ولايت کابل به راديو افغانستان بايد با همه صراحت به عرض رسانيده شود که در نخستين شب فعال شدن راديو افغانستان تنها زنده ياد نورمحمد تره کي، جاودانياد ببرک کارمل، دستگير پنجشيري و سليمان لايق به راديو افغانستان انتقال يافته بود و يکي از افسران با تجربه و کهنسال قواي هوايي که امنيت اين چهار عضو از بند رسته بيروي سياسي و رهبري را تامين ميکرد، افسر بلند قامتي از دياران وردک بود و 54 سال عمر داشت. او به پاسخ من گفت: "عضو حزب شما هستم." به او گفتم: "تا زنده شما باشيد، هيچ قدرتي ما را نابود نميتواند." به هرحال با فعال شدن راديو افغانستان، شعارهاي پشتو و فارسي راديو به قلم سليمان لايق و دستگير پنجشيري نوشته و پس از مرور رفقا نور محمد تره کي و ببرک کارمل به ستديوي راديو (اتاق کار راديو) جهت نشر فرستاده ميشدند. متن همان شعارها وسروده ها به تاريخ هشتم ثور 1357 خورشيدي به هر دو زبان فارسي و پشتو نيز انتشار مي يافت. ما از انتقا ل مصون سردار محمد داوود صدراعظم و رييس جمهور و فرزندان ايشان در محل امني دفاع کرده بوديم، نه ارمرگ و قتل ناگهاني و مغاير احکام قانوني ايشان که با دريغ و درد از سوي حواريون حفيظ الله امين در همان آغاز تصرف قدرت سياسي، خودسرانه انجام يافته بود.
جناب جنرال قادر نيز آگاهانه يا غيرآگاهانه، از تصميم مشترک داکتر صالح زيري، کريم ميثاق عليه سردار محمد داوود به هنگامي ياد کرده اند که در آن شب کريم ميثاق و نور احمد نور، اين هر دو سازمانده مراسم خاکسپاري زنده ياد مير اکبر خيبر در منزل کارگري در وزير آباد و دکتور صالح زيري در منزل خودش پنهان بوده اند. جنرال قادر از حضور نور محمد تره کي، ببرک کارمل، دستگير پنجشيري و شخص مجهول الهويه ديگري به نام طاهر "زدران" [ځدران] ياد ميکنند که به نگارش شعارهاي تبليغاتي به زبانهاي پشتو و فارسي براي نشرات راديو افغانستان تلاش داشته اند، ولي با همه باور روشن، اطمينان جناب جنرال قادر را اين حقيقت جلب ميکنم که در همان نخستين شب آغاز نشرات راديو افغانستان، هيچ شخصي بنام طاهر"زدران" يا "ځدران" هرگز در اتاق تبليغات راديو افغانستان حضور نداشته است.
توجه ايشان را محترمانه به اين حقيقت روشن معطوف ميدارم که در آن شب سليمان لايق همه مطالب تبليغاتي پشتو و گهگاه اشعار فارسي را مي آفريد و من نيزاز اندوخته هاي ذهني خويش بهره برداري فعال ميکرده ام. جنرال قادر در بخشي از نوشته هاي خود درباره ترکيب نامهاي کنگره اول "کنگره موسس" اتفاقاً معلومات دقيقي نداشته اند. تا جايي که محاسبه کرده ام، از 27 عضو اشتراک کننده ي کنگره اول "کنگره ي موسس" فقط از اشتراک رفقاء (جمع رفيق) نور محمد تره کي، ببرک کارمل، محمد طاهر بدخشي، داکتر صالح محمد زيري، سليمان لايق، نور احمد نور، محمد طاهر "زدران" (شايد ظاهر ځدران) وظاهر افق به صراحت ياد ميکنند، ولي از هفده عضو فعال و برابر حقوق اين کنگره آگاهانه يا سهواً يادي نکرده اند. توجه جناب جنرال قادر را به اين اشتباه آفتابي ايشان معطوف ميدارم که هيچ کنگره پنهاني به اشتراک رفقاء نور محمد تره کي، ببرک کارمل، استاد علي محمد زهماء، دستگير پنجشيري، صالح محمد زيري و شهرالله شهپر مخفيانه داير نشده بوده است.
استاد علي محمد زهماء در آن روزها به دعوت کشور سويدن به اروپا سفري داشت و در ترکيب اين کنگره قطعاً اشتراک نکرده بود. من به اين باور م که جنرال قادر بنا به کبر سن به ياد فراموشي مبتلا شده است وبه احتمال قريب به يقين کنگره نو بنياد حفيظ الله امين و يارانش را سهواً به نام کنگره اول رقم زده و باور دارم که به اين اشتباه خويش درچاپ آينده اين کتاب تجديد نظر اصولي خواهد کرد.
در شام چهارده ثور 1365خورشيدي، توطيه گرفتاري هژده تن از اعضاي کميته مرکزي "حزب دموکراتيک خلق افغانستان" و همرزمان وفادار ببرک کارمل توسط کارمندان دستگاه امنيت دولتي دکتور نجيب الله آغاز شد و به اين نيرنگ و شيوه غير دموکراتيک استعفاي جاودانياد ببرک کارمل و انتصاب دکتور نجيب الله قهراْ زير فشار هماهنگ نيروهاي داخلي و بين المللي، به صورت علني منظور و تصويب شد و فصل ديگري از تاريخ پر فسون و فسوس سازماني سياسي و رهبري دکتور نجيب الله زير شعار "مصالحه ملي" و استعفاي اجباري زنده ياد ببرک کارمل در پلنوم هژدهم کميته مرکزي ح.د.خ. الف بتاريخ چهاردهم ثور 1365 خورشيدي در قصر امير حبيب االله سراج گشايش يافت.
در فرجام به استثناي روانشاد اسلم وطنجار، انجنير نظر محمد و استاد راز محمد پکتين، بيست و چهار عضو کميته مرکزي جناح خلق، بازو به بازو با ببرک کارمل، گروه کار و هواداران صديق جاودانياد محمد طاهر بدخشي و ديگر سازمانهاي سکولار کرانه هاي آمو و هريوا، عليه سياست سازشکارانه دکتور نجيب الله و حواريون حفيظ الله امين موضعگيري همگون داشته اند. هيچيک از آنا ن در آسياب ضد انقلا ب در داخل و خارج، آب نريخته بوده اند.
دو روز پيش از حضور و نفوذ قواي اتحاد شوروي درافغانستان از بيمارستان و استراحت به وطن برگشتم. در صبح فرداي صدمين سال حاکميت حفيظ الله براي نخستين و آخرين روز در جلسه دفتر سياسي درقصر نوآباد تپه تاج بيگ و در آسايشگاه نوين خاندان حفيظ الله دعوت شدم. در نيمه هاي همانروز اتفاقاً جلسه دفتر سياسي به رياست حفيظ الله داير شد. پس از سخنان نيشدار عليه من که "چرا آمدي و چند ماه ديگر هم ميبودي"، به پاسخ ايشان گفتم: "طبيبان شوروي مرا مرخص کردند. لطفاً از آنان بپرسيد" و ديگر پاسخي نشنيدم.
حفيظ الله امين به ايجاز کامل گفت: "با سفير کبير نوين شوروي ملاقات داشتم" ايشان گفتند: "نيروهاي ما از مرز آمو گذشته و تا پلخمري به هيچ مانعي روبرو نشده اند و رهبران ما برابر به کشور ويتنام به قشون افغانستان دوست همکاري خواهند کرد."
(بخش پنجاه و يکم)
[][][][][][][][][][][][][][][][][][][][][][][][][][][][][]
دنباله يادداشـتهاي اکادميسـين دستگير پنجشيري
===========================
پس ازين گزارش کوتاه اعضاي دفتر سياسي به اتاق نان دعوت شدند. در آشپز خانه قصر زنان روسي غذاي رييس دولت و خانواده ايشا ن را مهيا ميکردند. درآ غاز سوپ توزيع شد. همه مهمانان به نوشيدن آغاز کردند. من که از نمک طعام و روغن پرهيز بودم، ازبرگهاي کاهو و سبزيها استفاده کردم. نخست حفيظ الله امين و سپس هفت عضو ديگر با چشمان خمار آلود به فاژه هاي پياپي آغاز نهادند و حفيظ الله امين جلسه را پايان بخشيد. ديگران نيز در همان روز از مرگ نجات يافتند و هر يکي با چشمان خواب آلود و شنيدن فيرهاي هجومي قشون شوروي بر راديو افغانستان، در دفاتر يا منازل خود از خواب سنگين بيدار شدند.
فرداي آن روز کابينه حفيظ الله امين در راديو افغانستان دعوت شد. امنيت آنان دوسه روز در آنجا تامين گرديد. سپس توسط تانکهاي اتحاد شوروي به محبس پلچرخي انتقال يافته وزنداني شدند؛ ولي جنرال قادر بيمار، در بند و زنجير و زندان حفيظ الله امين که تاز ه ازبند رها و به منزل خود تصادفاً زنده و نيمه جان برگشته بود، بدون اينکه از سرنوشت زندان مرگ و حبس دوام و رهايي ما ا ز زندان داکتر نجيب الله آگاهي داشته باشند، همه عقده ها ي کور و خواستهاي نامشروع مرگ ما را بدون هيچگونه دليل و منطقي، در حضور جاودانياد ببرک کارمل مطرح کرده بود. من که اين موضع خصما نه ي فرمانده قادر را نا شي از دردها ورنجهاي استخوانسوز دوران زندان و بيخبري ايشان از تصميم مرگ وسپس حبس ابد خود ارزيابي ميکنم، براي دکتور نجيب الله آمرزش و به جناب فرمانده قادر و فرزندان برومند ايشان صحت سلامت شادي وخرمي هاي جهان را آرزومندم. شاد و از رنجهاي بيکران تلخ غربت وزندان، نيرومند تر وشکست ناپذيرتر باشند.
با عرض حرمت
ترکيب اجتماعي و قومي اشتراک کننده گان کنگره ي موسس
==================================
در نخستين کنگره ي جمعيت دموکراتيک خلق 25 نماينده از روشنفکران، دو تن از کارگران روينده به نامهاي محمد اکرم کارگر و ملا محمد عيساي کارگر اشتراک فعال ومستقيم داشته اند. اکرم کارگر از ولسوالي "حاکم نشين" چاه آب و فرزند قوم تاجيک ولايت تخار بوده و در شرکت سرويس کارميکرده است. ملا عيسي از ميان مردم زحمتکش هزارستان جوانه زده بود. شماري از نماينده گان به دلايل و معاذير قانوني از جمله استاد ميراکبر خيبر، قادر به اشتراک درکنگره شده نتوانست، زيرا دردوران "دموکراسي شاهانه" افسران قواي مسلح از حق شرکت در حيات سياسي محروم بودند.
در نخستين کنگره ي جمعيت دموکراتيک خلق 27 نماينده از سوي کميته هاي شهر کابل معرفي شد، ازجمله اين 27 نماينده به شمول زنده ياد ببرک کارمل 13عضو افغان، 8 عضو تاجيک، 3 عضو به قوم هزاره و 3 عضو به اقوام ترک پيوند و بسته گي داشتند. درين کنگره طرفداران تحولات کيفي اجتماعي از 20 ولايت سي فرزند افغانستان اشتراک فعال کرده بودند. از جمله 27 نماينده ي کنگره موسس، نورمحمد تره کي ببرک کارمل، دکتر صالح محمد زيري، سليمان لايق، نور احمد نور، محمد ظاهر احمدزي، محمد ظاهر افق، حکيم هلالي ع. وهاب صافي، عطا محمد شيرزي، آدم خان جاجي، غلام محي الدين زرملوال، عبدالله جاجي به قبايل افغان، محمد طاهر بدخشي، دستگير پنجشيري، دکتر شاه ولي، محمد حسن بارق شفيعي، سيد نورالله کلالي، عبدا لقيوم قويم، عبدالهادي کريم و محمد اکرم کارگر به قوم تاجيک پيوند داشته اند. سلطان علي کشتمند، عبدالکريم ميثاق و ملا عيسا کارگر از قوم هزاره سر بلند کرده شهرالله شهپر سيد عبدالحکيم شرعي و انجنير خاليار از ازبکان افغانستان جوانه زده بودند. يک ثلث (9 تن) ازنماينده گان کنگره ي موسس داراي تحصيلات خصوصي و متوسط از جمله سه افسر مستعفي و باز نشسته ي قواي مسلح، دوعضو آن کارگر و سه عضو آن کارمند پا يين رتبه ي دولت و18 عضو کنگره ي موسس، فارغان دانشکده هاي طب، حقوق وعلوم سياسي، ادبيات، فلسفه و شرعيات دانشگاه کابل، کارگران و افسران بازنشسته و ادامه دهنده گان سنن مبارزات ويش زلميان وجنبش دانشجويان دانشگاه کابل (در دوره هاي هفتم وهشتم ) شوراي ملي وغالبا هوادارا ن تحولات کيفي دموکراتيک ملي ضد فيودالي و ضد امپريالستي و مخالفان نظامات پوسيده ي فيودالي زمينداري اربابي قبيله سالاري و واپسگرايي بوده اند.
( 152) - درنخستين کنگره ي جمعيت دموکراتيک خلق تنها ببرک کارمل سلطا ن علي کشتمند ودکتر شاه ولي از شهروندان کابل، و نماينده گان ديگر ازمبارزان ولايات غزني، هرات، قندهار، پکتيا، فراه، بدخشان، پروان، پنجشير، کندز، فاياب، شبرغان هرات، هلمند، لوگر، تالقان و بغلان، مخالفان نظا مهاي پوسيده فيودالي، زمينداري اربابي، قبيله سالاري و واپسگرايي جوانه زده بوده اند.
(154) درنخستين کنگره ي موسس "جمعيت دموکراتيک خلق" هفت عضو اصلي کميته مرکزي در 11 جدي 1343 خورشيدي (برابر به اول جنوري 1965) به شيوه ي دموکراتيک آزاد مستقيم، مخفي وبه اکثريت آراء و چهار نماينده ي ديگر که رأي نزديکنتر و نزديک به اکثريت داشته اند، به عضويت علي البدل کميته مرکزي و به ترتيب زيرين انتخاب شدند:
الف: اعضاي اصلي کميته مرکزي منتخب کنگره ي موسس (کنگره اول)
1. نور محمد تره کي به اتفاق آراء - 27 رأي
2. ببرک کارمل اکثريت آر اء - 26 رأي
3. محمد طاهر بدخشي - 25 رأي
4. دستگير پنجشيري - 24 رأي
5. شهرالله شهپر - 18 رأي
6. سلطانعلي کشتمند - 16رأي
7. دکتر صالح محمد زيري - 14رأي
ب: اعضاي علي البدل کميته مرکزي منتخب "کنگرهء موسس"
1. عبدالوهاب صافي
2. دکتر محمد ظاهر
3. عبد الکريم ميثاق
4. دکتر شاه ولي
(153) فهرست کامل نامها ي هفت عضو اصلي و چها ر عضو علي البدل نخستين کميته مرکزي منتخب کنگره موسس (کنگره ي اول)
ج:- فهرست ساير نماينده گاني که در کنگره ي اول (کنگره موء سس) و در فرايند انتخاب اعضاي اصلي وعلي البدل کميته مرکزي جمعيت دموکراتيک خلق اشتراک مستقيم و فعال داشته، به ترتيب الفبا عبارت اند از آدم خان جاجي، اکرم کارگر، خا ليار انجنير، سليمان لايق، سيد عبدالحکيم شرعي، سيد نور الله کلالي، وکيل عبدلله جاجي، عبدالحکيم هلالي، عبدالقيوم قويم، عبدالهادي کريم، عطا محمد شيرزي، ملا عيسي کارگر، غلام محي الدين زرملوال، محمد حسن بارق شفيعي، محمد ظاهر افق، نوراحمد نور
(بخش پنجاه و دوم)
[][][][][][][][][][][][][][][][][][][][][][][][][][][][][]
پايان يادداشـتهاي اکادميسـين دستگير پنجشيري
===========================
در وقفه هاي جلسه ها ازين رويداد تاريخي سياسي دو قطعه فوتوي يادگاري توسط محمد اکرم کارگر و نماينده کنگره ي موسس برداشته شد. اين ابتکار تاريخي نيز توسط محمد طاهر بدخشي هوشيارانه پيشبيني و سازماندهي گرديده و در نخستين سالگرد تأسيس جمعيت دموکراتيک خلق فوتو کاپي کنگره ي موسس توسط زنده ياد محمد طاهر بدخشي به من اهداء و در پشت تصويري که به من اهدا شده، اين الفاظ افتخار آ فرين را به قلم خودش و به ايجاز کامل نوشته بود ه اند:
« رفيق پنجشيري عزيز
شادباش بي پايانم را نسبت (يکسالگي) جمعيت دموکراتيک خلق بپذير. آرزو دارم تا هميشه همچنان پاکيزه در ميان گروه بگذراني و چون شمع مرکز جلب و جذب پروانگان بوستان باشي اما هر زنبور را از هر توت نصيب مباد.
عرفه اول جنوري 1966
م طاهر بدخشي»
سرنوشت اين سند تاريخي
===============
اگر که دست نوشته ها و برداشتهاي شخصي ام در جريان سالهاي 1966- 1996م و به هنگام تجاوز حضور و نفوذ طالبان القاعده و تندروان پاکستان، به علت حبسها ي سياسي، تفتيشهاي خودسرانه منازل، کشاکشهاي ابر قدرتها و اقمار آنان در کشور ما و درين گرهگاه تضادهاي حاد بين المللي چندين بار به فرمان مستبدان افراط کار تاريخ به يغما رفت، ولي اين هديه ي گرانبها، سند تاريخي الهام بخش و دستنويس جاودانياد محمد طاهر بدخشي نخست فوتوکاپي و سپس با امانت داري کامل طي سي و هشت سال، درچندين محل از جمله در پنجشير نگهداري شد. سرانجام در دوران سيطره ي وحشيانه ي طالبان پاکستاني با قبول هر گونه خطر احتمالي توسط دختر يک دهقان روشن بين زادگاه و بانوي رنجديده ام، اين تصوير تاريخي در ته قابهاي پلاستيکي ماهرانه نهان و به پشاور انتقال يافت و سرانجام در صفحه 151 بخش "ظهور حزب دموکراتيک خلق افغانستان" درست در يازدهم جدي 1377 خورشيدي برابر به اول جنوري 1999 و در سي وچهارمين سالگرد پايه گذاري کنگره ي اول جمعيت دموکراتيک خلق درشهر پشاور طبع و نشر گرديد و طي يکسال، شش تا هفت بار با اجازه و بي اجازه ي مولف در پشاور تجديد چاپ و به گوشه گوشه ي سياره ي ما پراگنده و نقش تاريخي سياسي همه نماينده گان به ويژه محمد طاهر بدخشي گرداننده ي کنگره ي موسس برجسته وجاودانه شد.
يادداشت: با ا متنان بايد ياد کرد که مصرف انتقال اين هديه گرانبها و دستنويس زنده نام محمد طاهر بدخشي را آماج عزيز از دياران غربت (هالند) برايم گسيل داشته بود.
گروپ پار لماني جمعيت دموکراتيک خلق
======================
با ذکر اين حقايق تاريخي، کميته تدارک کنگره ي اول جمعيت دموکراتيک خلق نماينده گان و بنيادگذاران کنگره ي موسس و اعضاي اصلي و علي البدل منتخب کميته مرکزي، با درک ضرورت مبارزه ي سازمانيافته اجتماعي ملي و اهداف عمومي و غايي جمعيت به صورت شعوري و آگاهانه به ميدان آمد، با تحليل مشخص از وضع مشخص ملي و جهاني در روشني اهداف سياسي اقتصادي اجتماعي فرهنگي ملي و بين المللي و اصول مرامي علماً تنظيم شده خود، در مبارزات پرجوش و خروش انتخاباتي شوراي ملي اشتراک فعال کردند، درچها ر حوزه ي انتخاباتي شهر کابل، ننگرهار و پنجوايي قندهار به پيروزي رسيد و قادر به تشکيل "گروپ پارلماني" خود شد.
جاودانياد ببرک کارمل، دکتر اناهيتا، نوراحمد نور و روانشاد فيضان الحق فيضان اعضاي اين گروپ بوده در روشني اصول مرامي جمعيت دمو کراتيک خلق به مبارزه ي پارلماني آغا ز نهادند.
گروپ پارلماني جمعيت دموکراتيک خلق از سلاح مبارزه مسالمت آميز از جمله مظاهرات و اعتصابات مسالمت آميز قانوني و علني براي خواستهاي اقتصادي اجتماعي و فرهنگي استفاده صلح آميز و خلاق کرد. عليرغم کارشکني و سنگ اندازي نيروهاي واپسگرا و ماهيت ارتجاعي پارلمان از تربيون ولسي جرگه در موارد مختلف از جمله در تلفيق و تبديل شکل مبارزه داخل پارلمان با خارج پارلمان به ويژه در رهبري مسئولانه تظاهرات خونين سه عقرب 1344 خورشيدي، اعتصابات و تظاهرات دا نشجويان دانشکده هاي دانشگاه کابل و اعتصابات و تظاهرات مطالباتي فابريکه هاي نساجي گلبهار پلخمري و تظاهرات نهم قوس 1345 و مارش ظفرنمون کارگران تفحصات شبرغان بهره برداري نمود، ولسي جرگه را با وصف ماهيت فيودالي آن به جهت دفاع از ارزشهاي دموکراتيک قانون اساسي ايجاد اپوزيسيون و مخالفان حکومت در يک صف متحد سمت وسو بخشيد، قانون شکنيهاي حکومت را افشاگري کرد، در بيداري خلق فعالان سياسي صفوف جمعيت و وکيلان شورا ازطريق گروپ پارلماني و مجالس عمومي ولسي جرگه تاثير مثبت به جا نهاد، به جمعيت دموکراتيک خلق بيش ازپيش اعتبار نفوذ و قابليت حياتي و رزمي بخشيد و پروژه هاي جديد قانوني را به سود توده ها مطرح کرد.
از ابتکارهاي فراموش نشدني ببرک کار مل يکي هم طرح حذف اقلام غيرضروري بودجه سالهاي1342 – 1346 وزارت دربار از جمله لغو مصارف "گاو کراچي!" سنتي ارگ شاهي کابل و اين ميراث دوران حضور و نفوذ استعمار بريتانياي کبير بوده است.
اين نشانه و يادگار دوران حضور و نفوذ استبداد استعماري بريتانياي کبير عليرغم مخالفت وکيلان سکون پرست شوراي ملي به اکثريت آراي نماينده گان ولسي جرگه، چند سال پيش از سقوط سلطنت به گورستان تاريخ سپرد ه شد ه بود.
در پايان اين فصل پرهيجان و نوآوروي تاريخ به اين حقيقت روشن بايد اعتراف کرد که از ميان تمامي نماينده گان کنگره ي اول "جمعيت دموکراتيک خلق" جاودان ياد محمد طاهر بدخشي طراح و اجراکننده ي مبتکر سناريوي دور و دراز و گرداننده ي فعال کنگره ي اول انصافاً يک سر و گردن بلندتر درخشيد و استعداد عالي و شگرف تشکيلاتي خود را به روشني نمايش داد. به همين علت تا انشعاب چهاردهم ثور 1346 محور و مسئوول تشکيلات مرکزي جمعيت دموکراتيک خلق بود. ياد اين رزمنده نيرومندتر از مرگ ميهن ما به خير باد!
***
سياه سنگ گرامي!
مقاله ي اخير را نيز يکجا با بخشهاي اول و دوم ميتوانيد نشر بفرماييد. در متن مقاله ها نبايد تصرفي صورت بگيرد. پيروز باشيد.
لا يوجد حالياً أي تعليق