پندار نو

هل تريد التفاعل مع هذه المساهمة؟ كل ما عليك هو إنشاء حساب جديد ببضع خطوات أو تسجيل الدخول للمتابعة.
پندار نو

سایت مستقل و غیر وابسته به احزاب و گروه های سیاسی


    قتل بي نظيربوتو وعواقب بحران پاکستان

    avatar
    admin
    Admin


    تعداد پستها : 7126
    Registration date : 2007-06-20

    قتل بي نظيربوتو وعواقب بحران پاکستان Empty قتل بي نظيربوتو وعواقب بحران پاکستان

    پست  admin السبت 12 أبريل 2008 - 21:32


    بخش اول



    قتل بی نظیربوتو وعواقب بحران پاکستان


    (فرانکنشتاین خودساخته آی اس آی بخوردن خود پاکستان آغازکرد)

    آخرین روزهای دوسال اخیرمیلادی با دو رویداد مهم درجهان اسلامی که خبرسازترین رویداد های دنیا شمرده میشدند، گره خورد. دردسامبر2006صدام حسین رئیس جمهورپیشین عراق در بغداد درنتیجه یک محکمه ضد و نقیض اعدام شد. وخانم بی نظیربوتونخست وزیرپیشین پاکستان روز6 جدی 1386برابربا27دسامبر2007پس ازاشتراک وسخنرانی دریک گردهمایی هواداران حزب مردم پاکستان )پیپلزپارتی) درشهرلاهورپندی دراثریک حمله تروریستی بقتل رسید.
    مرگ صدام حسین اگرچه باخشونتهایی درون عراق روبرو شد ودیری نگذشت که سنی هایی راکه انتظارمیرفت درسطح بلندتری برای انتقامجویی برابرنیروهای نظامی امریکا وائتلاف عمل کنند، برخلاف به همکاری با قوای مهاجم امریکا وبریتانیا درعراق واداشت.
    خانم بوتو دوبار نخست وزیرپیشین پاکستان که آموزش دیده ی دانشگاهی انگلیس وامریکا بود، یکی ازنامدارترین سیاستمداران پاکستان درجهان شمرده میشد. بی نظیربوتو وشوهرش آصف زرداری باآن که به طبقه ی بزرگ زمیندار وثروتمند پاکستان بستگی دارند، ولی حزب مردم (پیپلزپارتی) درسطح جامعه پاکستان به اساس مشی مردمی ونماینده گی ازقشرپایینی جامعه ازمحبوبیت خاصی برخورداراست. پیپلزپارتی پاکستان یکی ازاحزاب مطرح ومتبلورمخالف دولت آقای مشرف شمرده میشود که روی آخرین احصایه ها دارای حدود 60 فیصد هواداران است.
    این حزب درآمدآمدانتخابات 8 جنوری سال 2008 یکی ازنیروهای برجسته تهدید به حزب برسراقتدارآقای مشرف واحزاب تندرو اسلامی شمرده میشد که قسما برای مشارکت درقدرت سیاسی آینده بامشرف کنارآمده اند. این واقعیت امریکا ومتحدان غربی اش راکه درحدودهفت سال پس ازاعلام وپیشبردجنگ برضدتروریزم نه تنها این که نتوانسته تروریزم راریشه کن کنند، برخلاف به رشد بیسابقه ابعاد شبکه های هواداران القاعده درجهان افزوده ومهم این که رهبران القاعده وطالبان نه این که دستگیرنشد اند، برخلاف وقت بوقت بااعلامیه های آدئویی، ویدئویی وانترنتی برخشونت های ضدامریکایی وغربی دامن میزنند.
    قراراطلاعات غیرموثق اسامه بن لادن ویاران دیگری ازسازمان القاعده بابرخی رهبران طالبان درکوهستانهای آنسوی مرزشمالشرق افغانستان ودرقلمروشمالغرب زیراداره پاکستان بسرمیبرند. جایی که قوای امریکا هنوزمجازقانونی پیگردآنها راازسوی دولت پاکستان دریافت نکرده ودولت امریکا وغرب ازسیاستهای دولت مشرف درسرکوب شبکه القاعده وجنبش طالبان که ازخاک پاکستان درون افغانستان عملیات خرابکارانه اجرامیکنند، ناراضی هستند. بنا فشارهای اخیرسیاسی برپاکستان مبنی برطرفی حالت فوق العاده واعلام موعد انتخابات آزاد درآنکشور، برخی حلقات را به این نظرواداشته تا قتل بی نظیربوتو را یک دسیسه ی سیاسی بخوانند، که هنوزشواهدی برای صحه گذاشتن براین اداعا در دست نیست. واین هم درست روشن نیست که قتل عمدی خانم بوتو باطرح چندجانبه پیآم آورچه دستآوردهای برای امریکا ودولت پرویزمشرف ازیکسو وتندروان القاعده وطالبان ازسوی دیگرخواهد بود. ومهمترازهمه این که پیام آورچه رویدادهای درون افغانستان خواهد بود.
    جهان غرب در رابطه با قتل خانم بوتوهم مثل دیگر رویدادهای مشابه درمنطقه آینده نگری میکند و نه بسیارگذشته نگری، عاملی که برخلاف آن درسیاست وروزنامه نگاری (افغانها) معمول است واین تاجایی بجا هم هست، چون افغانستان بیشترازهرسرزمین دیگرقاره جهان با مصیبت های پیاپی گذشته دست وگریبانست. واین شاید تاجایی پیآمد فرهنگ سیاسی این کشورباشد که تاکنون افغانها را فقط (گذشته) ازهم جدانگهداشته وهنوز(آینده) نتوانسته آنها رامتحدبسازد. ازاینرو دراین مختصرکوشش شده به گوشه ی ازواقعیتهایی تماس گرفته شودکه پیش زمینه های خصومت نظامیان وتندروان اسلامی رابرضد خانم بوتو بهمرا داشته که بخشی ازاین واقعیت ها بستگی دارد به رویدادهای افغانستان پس ازخروج قوای شوروی درسال 1988.
    مرگ جنرال ضیاالحق بشکل اسرارآمیزی درسانحه هوایی باسفیرآنوقت امریکا (رافائیل)، درحقیقت ورود فعالانه بی نظیربوتو بمیدان رقابت سیاسی درپاکستان بود، که بلافاصله درنخستین انتخابات آزاد آنزمان پاکستان حزب پیپلزپارتی بقدرت رسید واوبمقام نخست وزیری پاکستان برگزیده شد.
    بی نظیربوتوکه پیش ازانتخابات سال 1988علاقه چندانی به پشتیبانی ازمجاهدین افغان نداشت. یکی ازدلایل آن این بود که قوای اتحادشوروی ازافغانستان برونشده بود وغرب که خانم بینظیرازسوی آنها قسما حمایه میشد، برنامه اداره پاکستان را بعد یک دهه حکومت نظامی با تشکیل حکومت ملکی وانتخابی رویدست داشت. اودربرآمدهای سیاسی خود بیشترازاحیای دموکراسی درپاکستان وصلح درمنطقه حرف میزد. بی نظیربوتوبابرنده شدن در انتخابات سال 1988 زمانی که به کرسی نخست وزیری پاکستان رسید، برخلاف تعهدات بمشوره حلقات نظامی اردو واستخبارات آی اس آی ازجمله نصیرالدین بابرسیاست اش رابرابرمجاهدین افغان تغییرداد. آنچنان که ازواقعیت های آنزمان برملاشده بینظیربوتوبرای پشتیبانی ازمجاهدین برای دوهدف عمده دلگرم ساخته شده بود:
    1- نصب دولت دلخواه پاکستان درکابل تا سیاست های توسعه جویانه پاکستان را درافغانستان ومنطقه چیاده کند. یکی ازاین سیاست ها برنامه دسترسی به بازار تجاری ومنابع نفت وگاز آسیای میانه بود.
    2- استفاده ازخاک افغانستان برضد هند برسرمعضله کشمیر.
    آی اس آی باتجربه شکست شوروی در(افغانستان) به بی نظیربوتوپیشنهاد کردکه آنهاآماده هستندجنگ چرکی مخفی درکشمیربراه اندازند تابدینسان هند راازکشمیرخارج کنند.
    خانم بینظیربوتوکه درمورداول یعی تغیرِرژیم درافغانستان موافق بود، درمورد دوم بادرک حساسیت مسله در رابطه باهند برسرکشمیرباحلقات نظامی واستخباراتی سرتوافق نشان نداد. اوصرفا درموردنصب دولت دلخواه پاکستان درکابل توافق ودلچسپی داشت وحتی خواهان عملی کردن هرچه سریعتراین برنامه بود.
    بی نظیر بوتو که تاپایان با وجود تهدید شدن حکومتش روی برنامه ی بی ثبات ساختن هند ازطریق جنگجویان مسلمان کشمیری مخالفت کرده بود، مگر بازهم آی اس آی قبلا جنگ مخفی برضدهند را درکشمیرسازماندهی وبه پیش میبرد.
    اواخرسال 1989ناآرامی های وسیع درسرحدات مناطق کشمیرزیرکنترول هندوپاکستان سرزد.این ناآرامی ها در دره ها ومناطق کوهستانی بوقوع پیوست که بیشترباشنده گان آنرامسلمانان میسازند. مناطقی که درچهاردهه گذشته شاهد سه جنگ خونین میان دوکشورهند وپاکستان بود.
    آی اس آی شبکه ی ازافراد مسلح اخوان المسلین رادرداخل کشمیربوجودآورد ودرولایت پکتیای افغانستان کمپ تربیه وآموزش نظامی برای جنگجویان کشمیری سازماندهی کرد، جایی که قبلامجاهدین عربی کمپ تربیوی خودشانراایجادکرده بودند.براساس گزارش سی آی ای درآنسال چریکی های کشمیری دوشادوش مجاهدین عربی به تربیه وتمرینات نظامی می پرداختند. دیری نگذشت که جنگجویان کشمیری بزودی مسلح باکلاشنیکوفهای ساخت چین ودیگر تسلیحات ازطریق کانال های افغانی درمناطق کشمیری زیراداره هند ظاهرشدند.
    باظهورجنگجویان کشمیری که بکمک آی اس آی پاکستان دست به اعمال تروریستی وخشونتبارمیزدند، سی آی ای را نگران ازآن ساخته بود که مبادا آی اس آی بزودی تسلیحات پیشرفته خطرناک مثل ماشیندار(تفنگ های تیراندازازخفا) بنام (Buffalo Sniper Gun) راکه اصلاپیش ازآن ازسوی امریکابمقصد کشتن افسران شوروی به پاکستان ارسال شده بود، دراختیارچریکی های اسلامگرای کشمیربگذارد. بنا دولت امریکا پیام هشدارنده محرمی به دولت هند فرستاد تا ازگشت وگذارمقامات بلندپایه آنکشوردرمناطق نامبرده ی کشمیری بخاطر مصئونیت جان آنهابرابرحملات تروریستی خودداری کنند.

    گسترش جهاد افغانی

    بدینسان جهاد افغانی یک مرزدیگری رانیزعبورکرد ودرحال گسترش دوباره بود.واما این جهاد ویاجنگهای چریکی وگوریلایی همرا با تندروی اسلامگرایانه که بانام آزادی افغانستان آغاز وتاشکست قوای اتحادشوروی درافغانستان به پختگی رسیده بود، درزمان پس ازخروج قوای شوروی بویژه پس ازسالهای 1990دیگر بیشتر ازپیش نه این که خودافغانستان رازیانمند میساخت، بل تاثیرات مرگبارتری بکشورهای دیگری نیزپخش میکرد. چون حلقات خارجی ذیدخل درجهاد افغانستان مثل پاکستان، عربستان سعودی وایران پسانهابشمول جمهوریهای آسیای میانه پیشبرد برنامه های منطقوی خودشان را بااستعمال بخش بزرگ مجاهدین افغانستان رویدست داشتند. واین مثل کشت بیماری سرطان برای مبتلاساختن همیشگی افغانستان با اعمال خشونت آمیزوتندروی بود. تا با چنین بیماری مزمن وعلاج ناپذیرافغانستان را درضعف وعقبمانده گی نگهدارند وهرزمان لازم بتوانند بساده گی ازخاک ومردم آن برای خرابکاری دردیگرنقاط دنیا استفاده کنند. صحت این ادعا درخرابکاری برضدکشمیرو رویدادهای تروریستی یازده هم سپتامبر، بقدرت رسانیدن طالبان وتخریب بوداهای دوهزارساله بامیان بمشاهده رسید.
    درآغازسال 1990زمانی که خانم بوتو تازه دوسال پیش ازآن بمقام نخست وزیری رسیده بود، فضای سیاست داخلی پاکستان بعدسالها حکومت دیکتاتوری نظامی برای نظامیان پاکستان که همیش دیده بان حکومتهای ملکی وانتخابی درآنکشوربوده اند، خوشآیند نیفتاد، چه خانم بوتو درپی آنبود تا رهبری استخبارات (آی اس آی) و اردوی پاکستان را ازوجود اسلامگرایان وتندروان مخالف حکومت ملکی خود پاک کند.
    ازاین واقعیت، دولت هند خود آگاه بود وازاستقرارحکومت ملکی برهبری حزب مردم درپاکستان رضایت و خوشبینی داشت. هند آرزوی حل وفصل صلح آمیز واستقراریک دولت معتدل ومیانه رو بامشارکت همه نیروهای سیاسی درافغانستان بود وبیش ازهمه چیزانتظاربرقراری روابط نیک ودوستانه با کابل داشت. دولت هند خوشبین ازآن بود که غرب دیگربرحل وفصل مطلق نظامی مسله افغانستان پافشاری نمیکرد واین پالیسی درشرائط حاکمیت یک حکومت ملکی درپاکستان دور ازامکان نبود. ولی ازسوی دیگراین مسله نابودی برنامه های دورنظامیان و استخبارات پاکستان شمرده میشد. چه نظامیان پاکستان طلایی ترین دوران حل وفصل مسله اختلافات ارضی و مرزی رابا افغانستان درموردخط (دیورند) وباهندبرسرکشمیرمیدیدند.
    تابستان سال1990که هنوزنا آرامی ها درمناطق کشمیرتحت اداره هند جریان داشت، دریک ضیافت شام درمنزل سفیرکبیردولت هند درکابل زمانی که ازسفیرآنکشور درمورد نقش خانم بوتو دراین ناآرامی پرسیده شد، پاسخ آقای سفیرآنوقت هند درکابل بسیارکوتاه بود ودقیقا گفت که "پای خانم ...درخانه است" یعنی که بی نظیربوتو در نارآرامی های کشمیردخالت ندارد.
    بهرحال فضای سیاسی درون پاکستان ازبعد خارجی بدلیل نا حل بودن بحران افغانستان، سیاست داخلی پاکستان را جدا زیرسایه ی خود قرارداده بودکه نظامیان واستخبارات پاکستان درهواخواهی بانیروهای تندرو اسلامی نوت اول بازی افغانستان رامی نواختند. ازاینروباآنکه جهان غرب درآنروزها تن به حل وفصل نهایی مسله افغانستان میان خودافغانها داده بود، ولی نظامیان واستخبارات پاکستان داشتند فصل تازه ی بازی سیاسی منطقوی شانرا بحساب افغانستان بازکنند. این بازی استفاده افغانستان وتندروان اسلامی کشورهای عربی ومنطقه یابعباره ی دیگر(ویترانهای جنگ افغانستان علیه شوروی) برابرهندبرسرکشمیربود. که تنها از راه دستهای بازنظامیان اردو واستخبارات پاکستان قابل اجرابود.
    دراینجاباید یکباردیگر یادآورشدکه امریکا وغرب ازیکسو در پایان جنگ سرد تازه به نتیجه رسیده بودند که بحران افغانستان باید ازطریق صلح آمیز ومیان خودافغان هاحل وفصل گردد، ولی ازسوی دیگردولت جدید امریکا (ج. بوش بزرگ) درموردافغانستان سیاست خیلی غیرفعال اختیارکرد ومسله افغانستان درسیاست خارجی قصر سفید به یک مسله درجه سوم مبدل شد که این همه نشانه ی خوبی برای استفاده ازفرصت توسط حلقات نظامی واستخبارات پاکستان بود تا دوهدف مهم خود را درافغانستان باشتاب دنبال کنند:
    1- سرنگونی رژیم دکتورنجیب اله وجانشین ساختن تندروان دنباله روسیاست اسلام آباد درکابل
    2- کاربرد سرزمین افغانستان برای تربیه جنگجویان چریکی کشمیر وسایرکشورهای اسلامی منطقه بمقصد
    پیشبرد اعمال خرابکارانه بداخل کشمیرزیراداره هند، چیچن وجمهوریهای آسیای میانه.


    avatar
    admin
    Admin


    تعداد پستها : 7126
    Registration date : 2007-06-20

    قتل بي نظيربوتو وعواقب بحران پاکستان Empty رد: قتل بي نظيربوتو وعواقب بحران پاکستان

    پست  admin السبت 12 أبريل 2008 - 21:34

    بخش دوم


    دکتورنجیب اله و بی نظیربوتوموانع سر راه آی اس آی

    درجریان سال 1990که اتحادشوروی درحال فروپاشی بود، امریکا وغرب سیاست غیرفعال درقبال مسله افغانستان اختیارکرد، ولی نیروی بزرگ تندرو جنگجوی مقاومت ضد شوروی در داخل پاکستان ودرون افغانستان باظرفیت خیلی بلند تجربه جنگ چریکی ودست داشتن به جنگ افزاروجود داشت. دراین زمان پاکستان بکمک مالی وسیاسی استخبارات عربستان سعودی وسهم فعالانه شهزارده ال ترکی رئیس آنزمان
    که هنوز بااسامه بن لادن ودیگرتندروان عربی درافغانستان روابط گرم ونزدیک داشتند، فصل جدید سیاست توسعه جویانه اش را رویدست گرفته بود. تنها عاملی که دربسر رسیدن آرمان تاریخی پاکستان درتحقق برنامه های دور منطقوی آنکشوروجود داشت، دومانع مهم بود که برطرف ساختن این دومانع که در زیرازآنهانام برده میشود، به نظرنظامیان پاکستان در جوش احساسات شکست شوروی درافغانستان بسیارممکن وعملی بود:
    1- حاکمیت دکتورنجیب اله درکابل
    2- حاکمیت بی نظیربوتو دراسلام آباد
    ازاینرو درآغازسال 1990میلادی افسران استخبارات پاکستان آی اس آی بخاطرپیاده کردن سیاست های بزرگ منطقوی که ازآنها یاد کردیم، بایست که حکومات غیردلخواه خود درکابل واسلام آباد راسرنگون میساختند. اگرچه ازز مان خروج قوای شوروی ازافغانستان پاکستان چندبارکوشش بخرچ داد تا بابسیج کردن تعداد زیادی ازنیرو های مجاهدین ازطریق شرق وجنوب بررژیم کابل حمله ور شود که این حملات خلاف انتظارپاکستان به ناکامی انجامید.
    رژیم دکتورنجیب اله باوجود دشواریها وفشارهاهنوزباقوت خود درکابل پا برجا بود وتلاشهای فشارنظامی به ناکامی گراییده بودند.ازیکسو تندروان اسلامی درون پاکستان دراتحادبا بخش تندرومجاهدین افغانستان مثل آقایان حکمتیار وسیاف دراتحاد با آی اس آی برفشارنظامی وحل مسله افغانسان ازطریق نظامی پافشاری داشتند، درحالیکه دربخش دیگرمجاهدین شورای قوماندانان داخلی بشمول آقای مسعود راه های مذاکره جمعی رامطرح میکردند.
    پاکستان برای پیشرد برنامه های تغیررژیم درکابل وخرابکاری درکشمیربکمک مالی نیاز داشت، چون هنوز حکومت ملکی انتخابی دراسلام آباد برسرقدرت بود وهزینه اردو واستخبارات روی برنامه های رسمی آن ادارات معین بود. وپول اضافی برای پیشبردعملیات مخفی آنچه خلاف سیاست رسمی حکومت ملکی بود، باید ازکانال های دیگری سرازیرمیشد. به همنین دلیل آغازسال 1990استخبارات پاکستان آی اس آی درعربستان سعودی با اسامه بن لادن تماس گرفت تادرموردخریدن برخی ازوکلای پارلمان پاکستان برای دادن رای عدم اعتماد به بی نظیربوتوکمک مالی کند. این مجلس رای دهی عدم اعتماد بشکل فوق العاده بدلایل اختلاس ودیگرموارد اتها م به آصف زرداری (شوهر) وخود خانواده بوتو سازماندهی شده بود تا بدینسان حکومت ملکی بینظیربوتو رابراندازند.


    کودتای مشترک تنی حکمتیار

    دراین زمان آی اس آی برنامه عملیات بزرگ نظامی برابررژیم نجیب اله را نیزروی دست گرفته بود وباردیگر ازاسامه بن لادن درخواست کرد تا برای خریداری افسران جز وتامهای اردوی افغانستان کمک مالی کند واینبار نماینده گان آی اس آی در ریاض طی دیداری حتی ازشخص بن لادن دعوت کردند تا خود به پاکستان بیایید و جریانات تازه راشخصا مشاهده کند.
    بافرارسیدن بهار( 1990 ) دفترمرکزی سیا (سی آی ای) دراسلام آباد که دیگر بیشتراطلاعات وگزارشا ت افغانستان را ازطریق جاسوسان استخدام شده ی داخلی یعنی (خودافغانها) که مستقیما با دفتراسلام آباد آن سازمان رابطه داشتند، بدست میآورد. یکی ازگزارشها حاکی ازآن بودکه آنروزها آی اس آی پاکستان شدیدا درپی بقدرت رسانیدن آقای حکمتیار درکابل است.درگزارش خبرچینان افغانی سیا آمده بود، که یک شیخ ملیونر سعودی بنام بن لادن بخش بزرگ هزینه ای بقدرت رسانیدن حکمتیار رادرکابل تمویل کرده، بنا دفترمرکزی سیا دراسلام متن این گزارش رابلافاصله به مرکز سیا درلانجلی (امریکا) انتقال داد.
    بقول کتاب "جنگهای اشباح" ماه فبروری سال 1990 خبرتوطئه ی افشا شده بودکه شهنوازتنی وزیردفاع رژیم دکتورنجیب اله که یک کمونیست تندروبود، میخواهد دست به کودتابزند.واندکی پس از آن درخود مرکزشهرکابل نیزعلنا افشا شده بود که آقای شهنوازتنی وزیردفاع میخواهد کودتای نظامی براه اندازد.تاسرانجام او (شهنواز تنی) عملا روز7مارچ سال1990دست به کودتا زد وتعدادی ازافسران پیلوت قوای هوایی افغانستان وفاداربوی با ریختن بم به قصرریاست جمهوری(ارگ) وبعدا بردیگرمواضع مهم سیاسی، نظامی واستخبارات رژیم دکتور نجیب اله موفق به سرنگونی رژیم نشدند ولی خسارات وتلفات بیشماری ازخود برجاگذاشت وپایه های قدرت رژیم را ضعیف ترساخت.
    رهبران کودتایی بخش کابل آصف شور، جعفرسرتیروکاروانی درمقروزارت دفاع واقع دارالامان جابجاشده بودند ویک قطعه نظامی هم بسوی چهارآسیاب شتافت تازمینه ورود قوای تازه دم آقای حکمتیار(مشهوربه لشکرایثار) راکه برنامه پیوستن برای عملیات مشترک باکودتاچیان درون رژیم راداشتند، مساعدبسازد، ولی باآن که این لشکروسیع نیروهای حزب اسلامی ازسرحدات پاکستان گذشته وبسوی کابل پیشروی داشتند، بازهم نتوانستند که با نیروهای وفاداربه کودتاچی به حومه ی کابل بپیوندند. اگرچه کابل درساعاتی پس ازآغازکودتا زیرضربات شدید راکتی نیروهای حزب اسلامی قرارگرفت، ولی این حملات نتوانست تاثیری برسرکوب نیروهای کودتاچی ازسوی نیروهای چهارگانه وفاداربه رژیم دکتورنجیب اله (وزارت داخله، خاد، اردو ونیروهای دوستم) داشته باشد.
    شهنوازتنی بااحساس ناکامی کودتا ازطریق پایگاه هوایی بگرام باطیاره خاص ترانسپورتی نظامی باجمعی ازیاران خودازجمله نیازمحمدمومند، میرصاحب کاروال وجنرال قادراکا به پاکستان فرارکردند که ازسوی حزب اسلامی پذیرایی شده وبکمک آی اس آی درآنجااقامت گزیدند.
    دراین زمان اتحاد یک کمونیست تندرو بایک اسلامگرای تندرو بقول کتاب "جنگهای اشباح" یکی دیگرازپیآمدهای بحران افغانستان بعدازخروج قوای شوروی ازافغانستان وپایان جنگ سرد بودکه پاکستان علنا ابتکاررهبری تمامی مسایل آینده افغانستان را دردست خود گرفت وفصل جدیدی ازبازیهای سیاسی منطقوی بحساب افغانستان ازسوی پاکستان آغازگردید.
    آی اس آی پاکستان با ناکامی کودتای مشترک آقایان جنرال تنی وانجنیرگلبدین حکمتیارحمله ی بزرگ دیگری رادرماه اکتوبرهمانسال تدارک دید که هسته ی این حمله رابرضدرژیم دکتورنجیب اله راکتباران کابل میساخت.
    آی اس آی برای اجرای این عملیات حدودچهل هزارراکت دوربرد باهزاران هزارتجهیزات دیگرنظامی واکمالاتی تدارک دیده بود وآنها رابایک کاروان بزرگ شامل هفتصدموترباربری تازه ازسرحدات افغانستان عبورداده بود(کتاب جنگهای اشباح) که سرانجام رابرت اوکلی (سفیرامریکا دراسلام آباد) ازجریان آگاه شده و برای جلوگیری ازاجرای آن باشتاب داخل اقدام شد.
    رابرت اوکلی (سفیروقت امریکا دراسلام آباد) به آقای اسد درانی که تازه بجای حمیدگل بحیث رئیس استخبارات پاکستان تقرریافته بود، گفت، اجرای حمله بزرگ راکتی برکابل روابط امریکا وپاکستان رابوخامت میکشاند. ودرست پس ازاین پیام بود که درانی رئیس آی اس آی درآخرین دقایق ازاجرای برنامه راکتباران کابل بنام "تنی 2" خود داری کرد وکاروان هفتصد موترحامل ده هاهزارراکت ودیگرتجهیزات رادوباره بسوی پاکستان امر برگشت داد.
    رابرت اوکلی پس ازعقب زدن برنامه حمله برکابل، بیشترازهروقت دیگرازنقش آی اس آی درمساله افغانستان سوظن پیداکرد وحتی دریک نشست بارئیس جمهورپاکستان استخبارات آنکشور را"فیل مست وسرکش" نامید. ازپرسشهایی که آنروزهانزد دیگرمقامات غیراستخبارات امریکا درمسایل افغانستان پیش آمده بود، یکی هم این بود که آیا دفتر سی آی ای ازبرنامه راکتباران کابل توسط حکمتیارازقبل آگاه بود یا نه؟ آیا هری (آمردفترمرکزی سی آی ای دراسلام آباد) اینرا نایده گرفته بود که اجرای این عملیات، قتل صدهاهزارانسان بیگناه رادرکابل بهمراه داشت؟
    پیترتامسن فرستاده خاص دولت امریکا برای مجاهدین و دیگران دروزارت خارجه معتقد بودند که بلی، او(هری) ازچگونگی نتائج این عملیات بزرگ راکتی برضدرژیم کابل آگاه بود. کارشناسان (وزارت خارجه) این ماجرا را خودمختاری درعملیات سیاست مخفی سیا دراسلام آباد میدانستند، در حالی که دولت امریکا ووزارت خارجه آنکشورسیاست جداگانه خودش رادر موردافغانستان به پیش میبرد.
    یکی ازروزهای پس ازعقب زدن عملیات راکتباران کابل، هری (آمردفترسی آی ای) وتامسن (نماینده وزارت خارجه امریکا) درمنزل رئیس مرکزسیا دراسلام آباد ملاقات کردند، این دوتن درحالی که ساندویچ ماهی (تونا) وسوپ صرف میکردند، هری از برنامه عملیات ماه اکتوبرآی اس آی وحکمتیارمبنی برراکتباران کابل یاد آوری کرد وگفت، عملیاتی که درنتیجه آن حکمتیاربدست گرفتن قدرت درکابل رابرای مجاهدین سرعت میبخشید، خود او (حکمتیار) گفته بود که توان "اجرای این کار را دارد".
    هری تاکید برآن داشت که آقای حکمتیاراین کار رادرتفاهم وهمکاری باسایرفرماندهان مجاهدین انجام میداد. ولی تامسن به نتیجه رسیده بود وگمان میبردکه مرکزسیا ازاین عملیات آگاهی داشت وحتی تسلیمدهی تسلحیات ودیگر تجهیزات رانیزبرای اجرای این عملیات تصویب کرده بود.
    اگرگفته ی هری آمردفترسی آی ای دراسلام آباد درست بود وبرنامه راکتباران کابل درماه اکتوبرسال 1990توسط آقای گلبدین حکمتیارباتفاهم سایرقوماندانان جهادی واقعیت داشت، پس چرا ده ها قوماندانان سرشناس جهادی بشمول عبدالحق، امین وردک ونماینده احمدشاه مسعود دریک نشست خاص باتامسن که بشمول ده هاتن دیگر قوماندانان سرشناس جهادی درشهرپشاورسازماندهی شده بود، با تاکید مخالفت خودرا ازاین حمله راکتباران کابل نشاندادند. مثال قوماندان عبدالحق دراین نشست به تامسن خاطرنشان ساخت که این حمله به بدنامی جهانی مجاهدین می انجامد و مردم مجاهدین رابچشم قاتلین مردم بیگناه خواهند دید. اوادامه داد که خسارات وتلفات این حمله بمراتب بیشتراز حمله ناکام برجلال آباد خواهد بود. قوماندان امین وردک کمیت تلفات این حمله راکتی برکابل راتادوصد وسه صد هزارانسان تخمین کرده بود. (واما بادریغ که این حمله دوسال بعد یعنی پس ازسقوط دولت نجیب اله درنتیجه ی یک کودتای سفید دراتحاد نیروهای درون رژیم بابخشی ازمجاهدین بخصوص بانیروهای جهادی شمال برهبری احمدشاه مسعود، عملی شد. و درست که راکتباران کابل درآنروزها واقعیت پیشبنی های برخی ازقوماندانان معتدل جهادی را مثل عبدالحق وامین وردک ثابت ساخت که راکتباران کابل درآغازتابستان 1992تنها دریک روزجان هزاران انسان بیگناه راگرفت وادامه جنگهای قدرت میان مجاهدین رقیب تعداد قربانیان رادقیقا به صدهاهزار انسان بیگناه درکابل وسایرمناطق افغانستان رسانید).
    avatar
    admin
    Admin


    تعداد پستها : 7126
    Registration date : 2007-06-20

    قتل بي نظيربوتو وعواقب بحران پاکستان Empty رد: قتل بي نظيربوتو وعواقب بحران پاکستان

    پست  admin السبت 12 أبريل 2008 - 21:34

    منبع : سایت روزنه

      مواضيع مماثلة

      -

      اكنون السبت 27 أبريل 2024 - 3:00 ميباشد