سقوط "جمهوري افغانستان" تکرار سقوط "دولت امانيه" است

از نشر و باز نويسي سطوري چند پيرامون «سقوط اندوهبار جمهوري افغانستان» نزديک به دوماه ميگذرد؛ از پخش اولين قسمت تا همين دم، پيامهاي گوناگوني از تشويق و ترغيب و همکاري و همنوايي تا تهديد و تحقير و تعجيز در يافتيم که اگر اولي ها سبب پايداري و تجسس بيشتر ما در اين عرصه شد، از قماش دوم نتنها نه ترسيديم، بل بسيار به جا دريافتيم و آموختيم که به تأسي از گفتۀ معروف " خائن، خائف است" و به گفته وطني "تبر را به درز زده ايم" و بايد ضربۀ سنگين و سهمگين را وارد کرد؛ تشويق به ادامه اين دَين و رسالت شديم.
چگونگي دريافت و پي بردن به زدوبندها و معاملات پشت پردۀ سقوط اندوهبار جمهوري افغانستان يکي از مسائل کليدي است که دست اندرکاران سايت پندارنو مصمم اند تا سهم کوچک و ناچيزي را در اين امر داشته باشند و نگذارند تاريخ وطن تنها توسط ايادي زورگويان قدرتمند نوشته شود و يقيناً که با ما همنوا هستيد که گره گشودن از اين معما نتنها کاري سهل و سادۀ نيست و آنهم توسط آنهاي که ديروز سپاهيان حزب و صفوف (امروز به هردو صفت سپاهي حزب و عضو از صفوف ميباليم) ميناميدنش و به سِر و اَسرار دولت دسترسي نداشتند بلکه اقدامي است مخاطره آميز.

پندارنو تا حال تنها جزء کوچک اين معاملۀ چندين بعدي (سازش با حزب اسلامي) را باز نويسي نموده است؛ ساير ابعاد اين سازش (سقوط جمهور افغانستان تا حکمروايي لگام گسيخته دولت طراز مافيايي دست نشانده حاکم که همه پيوست و مرتبط با يکديگر اند) هنوز کماکان در سايه تبليغات مدافعين جهل و جنايت قرار دارد. گشودن معماي چندين بعدي سقوط «دولت جمهوري افغانستان» که به خون ده ها هزار هموطن ما از جمله ره روان حزب ما به شگوفه نشسته بود، وظيفه تک تک رهروان راه حقيقت و عدالت است؛ اگر رهبران ديروز و "داعيان امروزي" آن مصلحت آميز و اسرار آميز در مورد سکوت و سقوط نموده اند؛ وظيفه و مکلفيت ما است که نگذاريم تاريخ وطن نيز طبق خواست مدعيان جهل و جهالت و چاکران آنها ثبت گردد. تنها تلاش رفاقت آميز و دستجمعي ميتواند در اين عرصه ما را کمک نمايد.

ما تنها ميتوانيم باهمکاري و حمايه همديگر، معامله گران پشت پرده با بلاي هفت سر (تنظيم هاي جهادي ساخت پاکستان) و اختاپوت (تنظيم هاي هشت پاي جهادي دست پروردۀ ايران) و (حاميان منطقوي و بين المللي) عقب اين معامله را افشا سازيم!
بگذار رهبران حزب " نادم و شرمنده" باشند و بر عقايد قبلي خويش خط بطلان کشند و يا "گوشۀ عزلت و حقارت" برگزيده و يا خود را "قهرمان و همه کاره يک دهه" تراش نمايند و يا در "چله خانۀ قرن" بنشينند و سپاسگذار و مداح "ولي نعمت امروز" باشند و "به نرخ روز" خود را عرضه نمايند، سپاهيان حزب که بخاطر زدودن رنجهاي بيکران مردم آستين بر زده بودند با سربلند نداي حق را بلند خواهند کرد و روي معامله گران را سياه خواهد نمود. ما با همدستي شما يکي ميشويم و مي زرميم!

بصورت مشخص در اين عرصه از هموطنان گرامي:

حبيب اله فتاح، محمود (با عرض پوزش تخلص آنرا نسبت کاربرد حروف لاتيني نتواستيم دقيق بنويسيم)، آقانوراني، شير صارم، فاروق فردا، عظيم بابک، سعيد سپهر، شير احمد بدخش، وحيد. الف، زهره حوا، سرور ذهتاب، عارف عرفان، غفور پيوند، شاه پور طهماس (که هيچگاه شکسته مباد)، فرهاد بارکزوي، گلزار کاوش، عمرفيض، جيهون جنبش، سالم عليزاده، رقيه انور، ذبير شيرزاد، ويس عابد، سرور جميل، جميل احمدزي، انور بهسودي، سرور همنوا،غفار تاجزوي، ن. هارون و انور نسبت ابراز نظر، تشويق و نقد سالم واعتراض صريح که از طريق تبصره هاي شان در صفحه فيسبوک ويا از طريق ايميل عنواني گردانندگان سايت پندار نو ما را تشويق، کمک ، رهنمايي و سمت دهي نموده اند سپاس گذاري نماييم. ـ پندار نو

براي زورگويان به دو سطر اخير پراگرف اول بسنده مينماييم :

( بسيار به جا دريافتيم و آموختيم که به تأسي از گفتۀ معروف " خائن ، خائف است" و به گفته وطني تبر را به درز زده ايم و بايد ضربه سنگين و سهمگين را وارد کرد؛ تشويق به ادامه اين دَين و رسالت شديم.)