تفاوت ریشه یی دیدگاه های امینی ها وروشگران بیطرف (6 جدی)

غرزی لایق واکنشها پیرامون حوادث پس از ۶ جدی در برګه های فسیبوکی مرا واداشت تا با سرسخنی دوستان سخنګاه خودرا نیز به تبادل نظر روی این رویداد تاریخی جلب نمایم. دیدګاه های فراوان و ګونه ګون بحث جاری را پر رنګ تر کرده و به ګفتګو ها تکانه مناسب بخشیدند.
چند رنګی در برداشتها و دید ها و بردباری در برابر دګر اندیشی که در جریان این ګفتګو برجسته ګردید، ګویای روشن پذیرش کثرت ګرایی در اندیشه ها و احترام به دیدګاه های دیګران است که دارد در فرهنګ ګفتمان میان روشن اندیشان افغانی ریشه میګیرد.
آنچه به پیشآمد ۶ جدی ۵۸ و هجوم لشکر سرخ بر کشور ما پیوند دارد، پیشکسوتان و رهبران طراز نخست آن حزب و نیز رهبران شوروی سابق به مثابه دو طرف شامل قضیه، به کرات نتیجه ګیری های خودرا ابراز نموده اند. سیلی از اسناد، ګواهی ها و نوشته های پژوهشی نیز در این باب به نشر رسیده اند.
آن پیشآمد جز برګه های تاریخ خونین افغانستان است و یاد آوری از آن و ګفتګو روی آن نه باید در دماغها تردید و ناباوری نسبت به همسخنان در این سخنګاه را بار آرود. همچنان به آدرسها و شخصیتهایی که در این برګه دیدګاه های شانرا با خلوص نیت و صفایی پیش میکشند نه باید از زاویه تنګ باورهای یخ بسته دیروزی چشم انداخت. شایسته ترین شیوه این است که نظریات و دید های خودرا با همسخنان شریک ساخت، نه اینکه بر دیګران انګشت بی باوری نشان داد. ما باید فرهنګ ګفتمان آزاد را تمرین کنیم و یاد بګیریم که در این جهان اندیشه ها این ما نیستیم که به جای دیګران می اندیشیم. با حرمت فراوان

Ahmad Haidari مهدی گرانقدر و محترم درود به شما،شما چنان نوشته کردید که من بزرگی شما را ،احساس و فهم بالای شما را با همه توانم ارج میگذارم،ارزومندم که همه ما روزی بتوانیم در چنان بتوانیم و باشیم.من کوچک دستم با دستان شما و عزیزان مانند شما یکجا است.غرزی عزیز ما و شما چنان نیست که دور از فرهنگ گفتمان هستیم نه ، ولی گذشت این زمان و دشواری های ان ما را تا ان حدی پخته و دقیق ساخته تا در هر مورد دقیق باشیم.هرگاه ما میخواهیم این فرهنگ صدمه نبیند باید شهامت و صداقت را در گفتار خود داشته باشیم.انهایکه دشنام توهین کار شان است من با انها فاصله زیاد دارم و اینرا هم میدانم که انها محدود هستند.من به همه انسان ها احترام دارم که انسان اند به عقاید و دیدگاهای سیاسی هیچ فرد شعوری توهین روا نمیدارم بلکه می اموزم و انچه دارم شریک میسازم.انهایکه غیر شعوری اند و بخاطر مسایل قومی و گروهی ووو چیز های میگویند دلسوزی دارم تا دوری،و به انها بیشتر مینویسم.به امید اینکه با حفظ هویت های سیاسی ما ،ما بتوانیم خوبی هایمان را از بدی ها و اشتباهات ما تفریق کرده با حاصل ان همه گرد یک انجمن یگانه رقابت داشته باشیم که کدام ما بهتر و خوبتر طرحی برای کشور،مردم و بلاخره برای انسان و جهان انسانی تقدیم می نمایم.


Sohayla Hasrat-Nazimi ششم جدی ۱۳۵۸ را پایان خون آشامی امین مینامند. ګاهی هم ګفته میشود که امین خود نیروهای اردوی سرخ را به افغانستان دعوت کرده بود.
انجا پرسشی بمیان می آید، حفیظ اله امین که ګفته میشود، با سی آی اِی در ارتباط بوده، چګونه میتوانست توافق کند که قوای شوروی داخل قلمرو شود؟ اګر فریب داده شده بود، چګونه؟
و اما اګر حفیظ اله امین، خود طرفدار سلطه ی قوای شوروی بود، چګونه این نیرو به جان خودش افتاد؟
قصه دختر وزیر از قصر تا زندان
داوود ناجی
بی بی سی
در ششم جدی 1358 خورشیدی نیرو های ویژه شوری سابق به قصر تاج بیک حمله کردند و حفیظ الله امین رئیس جمهوری افغانستان و دبیرکل حزب دموکراتیک خلق را کشتند، دو پسر امین و شماری دیگر از نزدیکان او نیز در این حمله کشته شد. حفیظ الله امین در آن روز شماری از اعضای کابینه اش را برا صرف نان چاشت (ناهار) دعوت کرده بود. نجیبه زیری که پدرش در آن زمان وزیر صحت (بهداشت) بود، یکی از مهمانان آن روز قصر بود او که با اشتیاق کودکانه به قصر رفته بود، سراز بازداشتگاه و زندان در آورد و خاطره آن روز به عنوان یکی از تلخ ترین خاطرات زندگی اش باقی ماند. او یکی از معدود شاهدان روز ششم جدی در قصر تاج بیک است در گفتگویی که با او داشتم نخست از او پرسیدم:
بعد از سی سال هنوز روز ششم جدی 1358 را به یاد می آورید؟ برای شما این روز چطور آغاز شد؟
کاملا به یاد دارم، مثل اینکه همین چند روز پیش بود، یادم هست که پدربزرگم از قندهار آمده بود کابل، قرار بود برای نان چاشت (ناهار) خانه یکی از خویشاوندان برویم. برای رفتن به آنجا آماده می شدیم که تلفون زنگ زد، خانم حفیظ الله امین بود (بانوی اول افغانستان) از مادرم خواست تا برای نان چاشت به قصرتاج بیک که تازه خانواده رئیس جمهوری به آنجا منتقل شده بودند، برویم.
مادرشما قبل ازآن خانم امین را دیده بود؟ باهم آشنا بودند؟ البته می دانم که پدر شما وزیر بود ولی فقط می خواستم توضیح دهید که مادر شما قبلا هم بانوی اول افغانستان را دیده بود؟
بلی بلی قبلا چند بار همدیگر را دیده بودند و آشنایی خانواده ما با خانواده امین به سالها قبل برمی گشت، اما باید بگویم که در آستانه شش جدی روابط میان پدرم و امین چندان خوب نبود به همین دلیل پدرم را به وزارت صحت گماشته بود و تصدی وزارت صحت برای کسی که از اعضای ارشد حزب بود یعنی کنار زدن او از حلقه تصمیم گیری های مهم سیاسی. البته اضافه کنم که این حرف ها را آن زمان نمی فهمیدم حالا که بزرگ شده ام متوجه می شوم.
خلاصه من و برادرم هارون که از من بزرگتر بود خیلی خوشحال شدیم_ از دعوت به قصر_ با اصرار دست به دامان مادر شدیم که از رفتن به مهمانی خویشاوندان بگذرد و برویم قصر و مهمانی شاهانه، که ایکاش نرفته بودیم و بعد از آن بارها اظهار پشیمانی کردیم. قصه کوتاه که راهی قصر شدیم راننده ما از پنجشیر بود خدا مغفرتش کند.
Sohayla Hasrat-Nazimi ۳/ چند ساله بود دختر امین؟
دقیقا نمی دانم 12 یا 13 شاید. مادرم بعدها می گفت در چشم امین چیزی دیدم که بسیار ترسیدم و متوجه شدم که در جای مناسبی نیستم و هر بلایی که برسر خانواده امین بیاید دامن مارا هم خواهد گرفت.
من یادم هست که مادرم به یکی از آدمهایی ک...دیدن بیشتر

Sohayla Hasrat-Nazimi ۴/ در این دو سه روز کسی از شما باز جویی کرد؟
نه چیزی به یاد ندارم صرفا به یادم هست یکی از روزها چند افغان آنجا آمدند که ما با دیدن آنها بسیار خوشحال شدیم، مادرم از آنها پرسید که شما از صالح محمد زیری یعنی از پدرم، خبر دارید؟ آنها گفتند او زندانی است، ب...دیدن بیشتر



غرزی لایق از گنجينه اى اسناد تأريخى

برگزيده از مصاحبه ببرك كارمل به تاريخ ٢٠ جدى ١٣٥٨ با ژورناليستان خارجى و داخلى:

سوال ژورناليست آلمان غرب: ...دیدن بیشتر

Babak مقصد؟


Azim Babak داود ناجی و گروپ الفا هم یک داستان از هزاران داستان و اوسانه سی سانه ایست که در پیرامون ورود و یا دعوت قوای شوروی ساخته شده است.دلیری ، قهرمانی ، غیرت و صدها حرف همانند دیگر هم گپهایی مفتی اند که ما از صنف اول شنیده ایم و در رقابتهای جهان دوقطبی و در دنیای متمدن کنونی ، بویژه در عرصه مناسبات جهانی امروز هیچ ارزش و جایگاهی ندارد. شما که مدعی هستید با بینش نو آراسته شده اید و دنیا را با دید نو می بینید ، پس این حرفها مربوط عصر حجر نیست؟



Azim Babak Brezhnev made clear:

The actions of the aggressors against Afghanistan were facilitated by Amin who, on seizing power, started cruelly repressing broad sections of Afghan society, party and military cadres, members of the intelligentsia and of the Moslem clergy, that is, the very sections on which the April revolution relied. And the people under the leadership of the People’s Democratic Party, headed by Babrak Karmal, rose against Amin’s tyranny and put an end to it. Now in Washington and some other capitals they are mourning Amin. This exposes their hypocrisy with particular clarity. Where were these mourners when Amin was conducting mass repressions, when he forcibly removed and unlawfully killed Taraki, the founder of the new Afghan state? 25

After Amin’s ouster and execution, the public thronged the streets in “a holiday spirit”. “If Karmal could have overthrown Amin without the Russians”, observed a Western diplomat, “he would have been seen as a hero of the people.”

Azim Babak “If Karmal could have overthrown Amin without the Russians”, observed a Western diplomat, “he would have been seen as a hero of the people.”

and this is a reality of afghan Hisory ny L's and G's.
Bye

Ahmad Haidari غرزی گرانقدر اگر ارزو سفید کردن امین باشد.بسیار خوب میشود تا یاداشت ها گفتار ها از پدر بزرگوار تان محترم سلیمان لایق را که شاعد عینی و حیات دارند در اینجا نقل قول کنید . باچنین کار مشکل سهیلا جان اصغری وردگ هم کم میشود از داستان ها را کاپی کردن ، واقعیت های عینی را لایک کنند. چون خود شان و بیشترین افراد خانواده شان در انزمان نزدیکان امین بودند.

Azim Babak کسانی که عضو ح.د.خ.ا بودند و زیاد جنایت جنایت گفتند ، اول سر به گریبان خود ببرند و بدانند که حزب چیزی دیگری جز تشکل افراد نیست.افراد یعنی شما. پس معذرت میخواهم جنایتکار هم خود شما.
من خودم تا سرطان 57 عضو حزب بودم.بعد از بیست سال دوباره به یکی از سازمانهای پسا دموکراتیک خلق یعنی نهضت فراگیر پیوستم. اصلا در هیچ چیز هم دخیل نبوده ام. همین چند دفاعیه ای که هم نوشتم ، بخاطر گل روی شما بود .
خدا حافظ تان ، حالا ادامه دهید.
Azim Babak تشکل هم داوطلبانه.
Azim Babak با وجودی احترامی که به اعضا یا هوادران حزب حفیظالله امین شاغلی غرزی و اغلی سهیلا وردک دارم ( البته درمورد سهیلا جان از لابلای استدالا لها و تحریفات شان و بیان حیدری صاحب ) ،با صراحت میگویم که گروه امین نه تنها با مجموع ح.د.خ.ا بلکه حتا با جناح خلق آن وجوه تقابل داشت اما مشترک نه ، پرچمی را خو بگذار!!!
Azim Babak شب نشینی ها ، محافل و نشست و برخاست ، بازدید های سیت عقبی موترها(مثلا در جنازه ها) و حتا خنده و مزاح های تان با بلند پایه های دیروز حزب است ، بعدش فیسبوک می آیید و تاریخ کشور را آن هم با حرف های پرطمطراق وطن ، ملت ، غیرت ، غرور و شمله با اعضای عادی حزب شهیدان گلگون کفن به بحث و اهانت می گیرید.
شب 29 دسامبر ، گیت 205 فرودگاه استانبول
عظیم بابک
تنکیو ، بای


غرزی لایق سندى را كه از ميان انبوه حقايق و گواهى هاى تأريخى برگزيدم، نه براى آنكه چهره اى را سياه روى سازم و آن ديگرى را سپيد روى. اين وظيفه و حق تأريخ و مردم سربلند افغانستان است كه چنين نمره گذارى ها را انجام دهند. نسلى كه من با آن پيوند دارم در مسئوليت فراخوا...دیدن بیشتر



غرزی لایق "در هر حال، هر چه محرك امين بوده باشد، وى از ماه مارچ ١٩٧٩ به بعد چهارده مرتبه ورود قواى شوروى را به تقاضا نمود. رهبران خلقى مجموعاً ٢١ بار اين تقاضا ها را به عمل آورده اند. امين تنها پس از غضب كامل قدرت ٧ بار تقاضاى خويش را بگونه مشخص ارائه نمود و صرف در ماه دسمبر سال ١٩٧٩ وى چهار بار تقاضانامه در اينباره به مسكو فرستاد."

" بنا به تقاضا و موافقت امين، دسته هايى از نيروهاى نظامى شوروى قبل از ماه دسمبر به افغانستان وارد گرديده و در برخى از مناطق داراى اهميت استراتيژيك چون ميدانهاى هوائى بگرام و شيندند، شاهراه سالنگ و جاه هاى ديگر جابجا شده بودند.
البته در اين شكى وجود ندارد كه نيروهاى شوروى به دعوت رژيم امين به افغانستان وارد گرديده بود، ولى نه با آن مقياس بزرگ..."

" ورود قطعات نظامى شوروى به دعوت و اجازه امين بهواين معنى نيست كه ببرك كارمل و رهبرى پرچميها در خارجه و گروهى از رهبران خلقى ضد رژيم امينى از اين امر بى اطلاع بوده باشند..."

" از تأريخ ٢٤ دسمبر انتقالات هوايى به كابل و بگرام و از تاريخ ٢٥ دسمبر از طريق زمين ورود ستونهاى بزرگ افراد نظامى و نفر برهاى زرهى آغاز گرديد. اين انتقالات چندين روز دوام كرد قبل از آنكه به تاريخ ٢٧/٢٨ دسمبر به بر انداختن رژيم به رهبرى شمارى از رهبران قبلاً تبعيد شده پرچمى و شمارى از رهبران خلقى ضد امين و كميته مخفى پرچميها با همكارى قواى متذكره بحيث قوت الظهر اقدام گردد."

" اينكه چرا اقدام به برانداختن رژيم به تاريخ ٢٧ دسمبر بعمل آمد، در حاليكه معلوم است آمادگيهاى قبلى بقدر كافى وجود نداشت و در آن شب ضرورت با آتش در هوا، بيش از حد بازى شد. توضيح روشن اينست كه بايد از يك فاجعه بزرگ ديگر، قبل از تاريخ ٢٩ دسمبر( كودتاى چهارم) جلوگيرى مى شد. به اين لحاظ مساله زمان مطرح بود كه شتاب و تقدم را مى طلبيد نه آمادگيهاى كامل را. در اين امر هر سه جانب شركت كننده در اقدام: پرچميها، خلقيها و شورويها علاقمند بودند..."

"ياداشتهاى سياسى و رويدادهاى تاريخى"، سلطان على كشتمند، جلد اول و دوم، صفحات ٥٥٧ تا ٥٩٨.


Ahmad Haidari فرزانه تر همه ما،نباید اندک رنج باشید. و نه به این ساده گی خود را دور از مسولیت بشمارید.چون در قضایای افغانستان هر انکسی که خود را افغان می نامد مسول است.و شما که خود در 4 نظام که حاکمیت دولتی را ح.د.خ.ا. داشت جوان پر سهمی بودید. و شما بیشترین بهره مند...دیدن بیشتر

Ahmad Haidari این هم یک سند تاریخی و تصویری در رابطه به شش جدی توسط محترم گلاب زوی ... https://www.youtube.com/watch?v=E4eegGzdbNU




Azim Babak very nice رفیق حیدری گرامی
تنگو بای

Azim Babak ایقه رهبران و پیشکسوتان و بانی های نهضت و حزب را هم بباد نقد مفت نگیرید.والله من حیران هستم که آنها چه سام و لنگری داشتند ، غرور انقلابی هم ورسره. از ظاهرشاه تا برژنف و مجددی و الازهر تحویل شان می گرفتند.البته ، برخلاف دلواپسی غرزی صاحب ،رفیق سلیمان لایق هم ازآن انقلابیون سربلند دورن خود بود. اکثر این رهبران مثل شوالیه ها ودن کیشوتها بودند. سرشار ِ سرشار.بعدش ، می بخشید نسل پچل و دوران نو آمد. در همین10 یا 20 سال انواع و اقسام اعضای حزب را دیدیم که جامه های رنگارنک به تن کردند اما یک میجر یا لمری بریدمن هم تحویل شان نگرفت ، توده ها را بان و بان. و گپ های شان هم در هوا ماند.
آقایی که در ینجا زیاد رهبران و کنگره موسس گفت ، سالها پیش در سایت آزادی آقای روشن نوشته بود پیش آب طالب را نوشیدم. ای ای ای!!!
من غرور انقلابی و فدایی بودن های رهبران را هم به یاد دارم.مفت الگو هم نشدند.
5 ساعت پیش · ویرایش شده · پسندیدم