پندار نو

هل تريد التفاعل مع هذه المساهمة؟ كل ما عليك هو إنشاء حساب جديد ببضع خطوات أو تسجيل الدخول للمتابعة.
پندار نو

سایت مستقل و غیر وابسته به احزاب و گروه های سیاسی


    پنهان کاری چهره باطلگرائی را تغیر نمیدهد

    avatar
    admin
    Admin

    تعداد پستها : 7126
    Registration date : 2007-06-20
    20121226

    پنهان کاری چهره باطلگرائی را تغیر نمیدهد Empty پنهان کاری چهره باطلگرائی را تغیر نمیدهد

    پست  admin





    قبل از نشر این مطلب ِ رفیق هادی ، توجه چهار جنرال صاحب محترم را که بعضی وقتها یگان اعلامیه های دو خطه یا تسلیت نامه ها ی مشترک به سایتها میفرستند، به این نکته معطوف میدارم که نوشته های رفیق هادی نوشته های عادی نیست .آنها را با دقت مطالعه فرمایید ، بعد یگان پاسخ بدهید . در غیر آن مثل نوشتهء پیشین رفیق جنرال محترم سلیم سلیم بی پاسخ میماند.
    اکنون اکثر رفقا میدانند که شما جنرال صاحبان محترم تلفون 4 خطه دارید و از هشت صبح تا 10 شب هر روز بلا استثنا فکاهی میگویید. فکاهی ها هم تکراری.یگان وقت در خط رفیق محترم نبی عظیمی را هم شامل میسازید که کار خوب نیست.بگارید جناب عظیمی با سایر شخصیتهای موءثر یا این دوجناح را واحد بسازد و یا بنابر پیشنهاد محترم رفیق ذین العابدین سعیدی به رفیق بزرگر : یا نهضت فراگیر را دوباره راجستر کنید ، یا از همین اصولگرایان "
    حزب دموکراتیک مردم "بسازیذ و با جناح راوش صاحببرای همیش خدا حافظی کنید. این وحدتخواهی های شما دیگر فایده ندارد.
    پندار






    اخیرآ گزارشی را از جلسه شورای انگلستان، شورای برآ مده از تقلب انتخاباتی پلینوم 21 یا اولین پلینوم حزب مردم افغانستان در سایت باطلگرایان خواندیم. این گزارش جز رنگ آمیزی جعل و تقلب چیزی دیگر نیست. در‌واقع باطلگرایان خواستند با انعکاس این گزارش در برابر فیصله های کمیته موقت ارتباط اصولگرائی در اروپا، تدویرموفقانه جلسه شورای فدرایف روسیه وتصامیم و فیصله نامه‌های آن وپیشنهادات سازنده اعضای اصولی حزب عقده گشائی نمایند. اما این اغوا گریها نمیتواند چهره باطلگرائی را پنهان بسازد باطلگرائی رو به شکست ومحکوم به زوال است.
    حقیقت این است که بعد بروز جعل وتقلب در پلینوم 21 ثور 1391 که بالاخره به یک بحران تبدیل شد هیچ یک از جلسات باطلگرایان در داخل و خارج با کمیت که گزارش داده می‌شود تا اکنون دایر نگردیده است. باید با صراحت گفت رفقای که تا هنوز در نشست های که باطلگرایان آن را براه میاندازند حضور بهم میرسانند بیشترین رفقا اعضای شرافتمند حزب ما استند که برای تطبیق اصول به شدت در مبارزه درون حزبی فعال میباشند.
    واقعیت این است که دراین نشست ها جعلکاران با برخورد های اصولی رفقا مواجه استند اما در گزارش‌ها از آن اثری نیست چون در دنیائی زندگی میکنند که دموکراسی همان است تا به نفع آن‌ها باشد. بیجا نیست که یگان تن با نشان دادن محاکم ستم سالاران جهان همروان دیروز شانرا تهدید میکنند مانند آنکه به نویسنده هم گفته شد توطئه گر مگو که اینجا توطئه گران حق داد خواهی دارند. مرحبا
    فریاد های اعضای حزب به آسمان رفت که سخن شفاف و بیان شفاف داشته باشید، برعکس می آیند بحران تحمیل شده بالای حزب مردم افغانستان را که هر روز هم از جانب باطلگرایان تشدید میگردد با خاک پاشیدن به چشم اعضای حزب حل شده گزارش میدهند. دروغگویان برای همه می‌ توانند دروغ بگویند، مگر آیا آنها با خود هم میتوانند دروغ بگویند؟
    در گزارش شورای باطلگرایان انگلستان آمده است:
    رفقای عزیزوگرامی، طوریکه شما درک مینمایید،حزب ما یعنی حزب مردم افغانستان درنخستین کنگره تاریخی خویش ،که حقی « حقا» درخشان ترین امید ها وباورها را دریک همایش بزرگ واجتماع سراسری،پرورش داد،بطرزغیرمنتظره ،آماج حملات نا جوانمردانه وسازمان یافته قرارگرفت ودوران متوالی را دربحران ودریک فضای نیمه آگنده ازگرد وغبارکج فهمی ها وجاه طلبی ها بسربرده ودرفرا راه این جوسیاسی، بعضآ شعار ارجحیت جایگاه ومقام سیاسی برمنافع حزب وجامعه وخدشه دارساختن دست آورد های بزرگ کنگره حزب، به میدان کشیده شد.
    گوینده ونویسنده این سخنان به کدام مخاطب چه را می‌خواسته برساند؟ بحران تحمیل شده در حزب مردم افغانستان از کدام زاویه حل شده است؟ شاید منظور ثبت نام حزب در پای ریس متقلب محمد داوود راوش باشد که دیگر کار را تمام کرده است. ویا دزدی دفتر وبار گاه سازی برای جعل کاران که رفت و آمد اعضای اصولی حزب آنجا ممنوع باشد. گزارشگر شورای متقلبین در انگلستان! مگر این شما نبودید که در جلسه شورای اروپائی « در آنوقت ما هم امید های را برای یک برخورد سالم حزبی به آن شورا بسته بودیم» از خلاف رفتاریها و انحرافاتی بدون ذکر نام افرادی یاد کردید که حزب را تضعیف و بسوی بحران میکشانند، مگر آن برخورد شما یک مزاق سیاسی بود؟ جالب است که اکنون این وضعیت بحرانی در نظر شما غیر منتظره جلوه میکند و میخواهید روی تمام عمل‌کرد های که از جانب توطئه گران انجام شده پرده باندازید و حتی عمل‌کرد خائینانه آن‌ها را در برابر اعضای حزب و اصولیت توجیه کنید.
    اگر از نویسنده وگوینده گزارشگر شورای متقلب انگلستان بپرسیم که شما میتوانید یک حرف و یک سخن را ازیک فرد مخالف وموافق نشان بدهید که بر ضد فیصله های کنگره بیان کرده باشد؟ چرا پناه گاه ساختن، چرا انحراف دادن ذهنیت ها از اصل مساله که بحران را خلق نمود؟
    البته انکار نمیکنم این قلم باری نوشت که نصاب شرکت نمایند گان در کنگره نصابی بود که ازتعداد ثبت شمار اعضای حزب واحد بدست آمده بود. معلومدار زمانیکه رفقای متحد ملی اول بار کنگره حزب واحد را دایر نمودند این نصاب نماینده گی به اساس نورم تشکیلاتی اساسات ساختار حزب، در هر دو کنگره برهم خورد. خوب؛ در مورد اول رفقا با توافق کلی بر نامه انتخاب کادر رهبری را به ثمر رساندند. تقلب و جعل در میان نبود رفقا به پیامد نتائیج آن کنگره بسنده کردند و حزب متحد ملی وحدت خود را حفظ نمود و هر روزهم بیشتر قوتمند میشود. اما در مورد دوم آنچه را اعضای حزب امید داشتند نتائیج مثبت آن در نتیجه انتخابات نا سالم وغیر شفاف جعل و تقلب در انتخاب کادر رهبری زمینه عملی پیدا نکرد بحران تحمیل شده تمرکزکاری را از تطبیق فیصله ها در عمل انحراف داد و اعضای حزب در گیر بحران تحمیل شده‌ای گردیدند که اکنون با همه شاخ وپنجه که دارد شما آنرا پرده پوشی میکنید که گویا آب از آب تکان نخورده است. مگر شما با همین روحیه فریب و اغوا شعار خدمت به مردم را زمزمه میکنید؟ ومردم هم باید باور داشته باشند که حزب ما پیامد حزب بزرگی است که مردم به آن اعتماد داشت. کاش این جفا های شما هویت سیاسی ما را ضربه نزند اگر چنین میبود اعضای اصولی حزب با شما کاری نداشتند . ما و مردم ما بسی جفا ها و خطا ها را از بسی از حلقات گروه‌ها و افراد دیده ایم شما را نیز در آن جمع به حساب میاوردیم. اما چنین نیست . در پناه هویت خود ما برای ما جفا میکنید. هم اعضای اصولی حزب را با شلاق دسیسه وتوطئه ضربه می‌زنید، هم اعتبار حزب را تضعیف میکنید.
    مگر اصولگرایان کفر اصول گفتند که از همان دقایق و لحظات اول نتائیج انتخابات، خواستار انتخابات دوباره شدند. چرا برای حل نشدن آن گره سر گره زده شد. یاد تان نیست که نتائیج کنگره تا چه مدت اعلان نشد؟ وبرای تدویر پلینوم فو ق العاده وانتخابات دوباره چه بهانه‌های که صورت نگرفت. مانند اینکه چرا رفیق بزرگر از تالار خارج شد؟ یا اینکه گفته شد چه کسی تضمین میکند که بازهم رفیق بزرگر تالار را ترک نکند؟ یا اینکه رفیق سپاهی رفیق نزدیک به رفیق بزرگر مسئول تهیه کارت ها بود. این‌ها همه گپهای وبهانه های توطئه گرانه است. اگر این نیات شما سالم میبود برای شما خوب بود وبهترین دست آورد بود که باز هم رفیق بزرگر از تالار خارج میشد، در آنصورت شما بصورت قطع گپهای تان به کرسی می‌نشست. موضوع تهیه کارت ها را رفیق عبدالله بهروز که در یک دفتر با رفیق سپاهی کار میکند در همان جلسه در برابر ریس جلسه سلیمان کامجو که از نبودامکانات سخن زد گفت : که چرا امکانات نبود برای ما یک روز قبل میگفتید که ما این کارت های اعتبار نامه را درست تهیه میکردیم. مگر این ویدیو ها ساختگی است که جعل را نشان میدهد؟ مگر گپ انتخابات به طالع بجنگان نکشید؟ کجای آن برخورد ها مطابق اساسات ساختاری حزب بود؟
    ارجحیت جایگاه ومقام سیاسی برمنافع حزب وجامعه در کدام برخورد هاست؟ آنهای که فقط یک خواست اصولی و حزبی داشتند که گفتند انتخابات دو باره؟ و یا آنهای که 9 ماه تمام و تا اکنون همین یک خواست را پاسخ ندادند؟
    بخصوص که طرح کاندید سوم با قاطعیت از طرف اعضای حزب و شخص رفیق بزرگر هم تأکید شد. وما دیدیم که در این فاصله به جز اتهامات و اقداما ت خلاف تمام نورم های حزبی و رفاقت از جانب جعلکاران کاری دیگر برای رفع این بحران انجام نشد. واقعیت این است که عملی شدن اصول حزب کفتانی عده‌ای را که اکنون خپ خود را زده اند برباد میدهد. اما این هم واقعیت است که طلسم توطئه شکسته است.
    ملاحظه ای اکثریت اعضای حزب در مورد نتائیج تقلب پلینوم 21 چرا در دید و قضاوت شما قرار نگرفت؟ ایجاد سازمانهای اصولگرائی ،استعفا نامه‌های رفقا، حتی استعفای روسای شورا ها منجمله استعفای رفیق نسرین مفید که گویا پزیرفته نشد، و استعفای عده‌ای که هنوز افشا نشده است با هر طرح ونظری که بوده باشد اعتراض از طرف رفقا از شورا های داخل کشوردر مورد نتیجه انتخابات جعل پلینوم21 ، قطعنامه های شورا که نتایج جعل پلینوم21 را رد نموده اند و ریاست حزب را وهر پیامد از آنرا مشروع نمیدانند و به رسمیت نمیشناسند، تقاضا های مکرر رفقا برای تدویر پلینوم فوق‌العاده برخورد ها موضع گیریها اند که شما از آن چشم پوشیده و بحران را که جعلکاران سخت جانی میکنند حل شده گزارش میدهید. عجب است که هیچ کدام این‌ واقعیت‌ها به عنوان یک صف حزبی، یک صف اصولی بر ضد جعل و تقلب به نظر شما نمی آید؟ از پس چگونه عینک نگاه میکنید که بحران تحمیل شده را در فضای زندگی حزبی ما نمی بینید؟ لطفاً با چشمان باز ببینید .
    اصطلاح «حملات ناجوانمردانه سازمان یافته » متوجه آنهای است که از اروپا تا کابل برای مهندسی این جعل و تقلب راه کشیدند.
    در گزارش شورای متقلبین آمده است
    رفقای عزیز
    شورای کشوری انگلستان حزب مردم افغانستان ،افتخار دارد که یکی از اساسگزاران نخستین سنگ تهداب وحدت حزب درساختار احزاب پیشین متحدملی ونهضت فراگیردموکراسی وترقی افغانستان میباشد.ما اینجا مشترکآ دربساط حزب مردم افغانستان وشورای کشوری انگستان آن ، خانه را اعما رنمودیم که بهترین وعالیترین نماد وحدت ، حزبیت ، رفاقت وصمیمیت بوده وعزم احساس واراده همه رفقا درآن نقش بسته وبدون شک بروجاهت وجایگاه سیاسی، سازمان مان شکوه می بخشد .من دیروزصحبت های محبت آمیز ،رفیقانه وصمیمانه که بارفقای گرامی عبدالفرید جوینده وسید امین هاشمی که ایشان خود ازمعماران بنای وحدت درشورای کشوری انگلستان ،حزب مردم افغانستان هستند ، داشتم . همه با یک صدا درراه تداوم مبارزه در راه تحکیم هرچه بیشترپروسه وحدت وحفظ دست آوردهای بزرگ سازمان مان درین خصوص که ازدرخشندگی خاصی برخورداراست ،تاکید داشتند.متیقین هستم که بنای وحدت درشورای کشوری انگلستان که درضمیر، وجدان ها وباورهایمان جا افتیده است ، همیشه وبطورجاویدان بطورماندگارباقی خواهد ماند.جریان های مقطعی وطبیعی که از اصل فضای دموکراتیک منشا می یابد، بصورت قطع برعزم رفقا برای تحکیم پروسه وحدت درداخل حزب وتداوم مبارزات سیاسی تاثیرنخواهد داشت .
    رفقای گرامی، بایدهوشیاربود که چهره های" آشنا " درشورای کشوری انگلستان حزب مردم ،آنانیکه ازابتدای کارمان برای ایجاد سنگ بنای وحدت، با شیوه های نابکارتلاش نمود تا کماکان باهمه ماجرا جویی وتعصبات وحدت ستیزانه و آرمان ستیزانه ،جلواین پروسه را سلب نماید ،همین اکنون درهوا وحسرت ومستی وجنون قدرت ازدست رفته دیروز،با توجه به وضع تاسف بارانزوای سیاسی خویش، محیلانه تلاش مینماید تا باردیگراین پروسه را متلاشی واین خانه را ویران نماید،که این خواب است وخیال است وجنون و حزب ، هرگزدربرابرچنین تحرکات عبث ، که پرداخت هزینه بزرگی را درقبال خواهد داشت ،بی تفاوت نخواهد بود.
    این سخنان به اساس کدام واقعیتها ست. سخن گفتن از وحدت یک ظاهر فریبی بیش نیست. معلوم می‌شود که کسی معنی استعفا را نمیداند. استعفا به معنی عدم موافقت با رفتار ها و کردارهای جاری است. رفقا گرامی رفیق جوینده و رفیق هاشمی عملآ با این رفتار ها و کردار ها به رسم مخالفت استعفا داده‌اند ونخواستند زیر چتر تقلب ، جعل و سیاست‌ های فریبکارانه کار و مبارزه نمایند. استعفا نامه‌های رفقا نشان دهنده آنست که شورا های متقلبین به وحدت صداقت ندارند. تظاهر به وحدت در حالی از طرف متقلبین صورت میگیرد که رفقای وحدت خواه با استعفا نامه شان عدم صداقت جعلکاران را به وحدت افشا میسازند .
    قراریکه به همه رفقا هویدآ است رفقا هر یک 1. رفیق دوکتور فرید جوینده که قبلآ عضوی شورای عالی حزب متحد ملی و به صفت ریس شورای متحدملی در کشوری لندن بود همراه با عده از رفقای متحد ملی آن کشور 2 . رفیق امان الله عزیزی قبلآ عضوی شورای عالی حزب متحد ملی همراه با عده رفقا از کشور جرمنی 3. رفیق فیاض عزیزی قبلآ عضو شورای عالی حزب متحد ملی و ریس شورای حزب متحد ملی کشور سویدن با عده از رفقا متحد ملی. 4. رفیق خواجه محمد صدیقی عضو شورای عالی حزب متحد ملی و ریس شورای حزب متحد ملی با همراه تمامآ رفقا حزب متحد ملی کشور دنمارک 5. و رفیق امین هاشمی رفقای شرافتمندی استند که با شهامت وصداقت تمام جعلکاران وتوطئه گران را ترک کردند
    خوشبختانه رفقای گرامی ما از همان آغازوحدت دو حزب رفیق وهم اندیش( متحد ملی و نهضت فراگیر) افراد وحدت شکن و ضد وحدت را شناسائی نموده بودند. در همان مراحل نخستین پروسه وحدت این دو حزب رفیق رفقای کشور سویدن در کنفرانس وحدت، بر ضد وحدت شکنان احتجاج کردند. حقیقت این است بعد از آنکه توطئه گران زمینه سازی نمودند تا این وحدت شکست بخورد و رفقای متحد ملی کنگره اول را از نام حزب واحد دایر کردند با باقی ماندن خود رفقا در تشکیلات حزب واحد که قبلآ در تشکیلات حزب رفیق ما، حزب متحد ملی بودند شکست وحدت را باور نکردند و با روحیه وحدتخواهانه از تشکیلات حزب واحد عضویت خود را منفصل نساختند و در کار ومبارزه وحدت طلبانه ادامه دادند . از سوی دیگر رفقای حزب متحد ملی هم به باور های وحدت طلبانه آنان ارج گذاشت وبا حفظ جایگاه شان در حزب متحد ملی ارتباط سنتی ورفیقانه را با این رفقا حفظ نمود. از اینجاست که اصولگرایان بار ها اعلان داشته‌اند که شکست وحدت در نتیجه پلان توطئه گرانهء کسانی بود که اکنون بحران را در حزب مردم افغانستان خلق نموده اند
    شورای متقلبین در صورتی که به وحدت صداقت میداشت این رفقا را از دست نمیداد.
    استعفا رفقای از شورای متقلبین بادرک این مساله که جعلکاران از نام وحدت سوء‌استفاده کرده و میکنند صورت گرفته است. این سوء‌استفاده تا آنجا بود که در نتیجه پلان باطلگرایان این رفقا از نماینده گی در کنگره دور ساخته شدند
    تصادفی نیست که نام این رفقای شرافتمند چون رفیق خواجه محمد صدیقی به عنوان پیش لشکر قیام بر ضد جعل ، تقلب و توطئه با جنبش مسئولیت گره خورده ودر جنب کمیته موقت ارتباط اروپائی اصولگرایان با صداقت تمام مبارزه اصولی را به پیش میبرند
    این رفقا که دروحدت صادقانه گام گذاشتند با احساس پاک حزبی چه در جلسات هیات ریسه و کمیته اجراییه وچه در تماس های تلیفونی از اصولیت قاطعانه دفاع نموده و به حل بحران ناشی از جعل و تقلب تحمیل شده بالای ح م ا در پلینوم 21 ثور 1391 موضع گیری اصولی نمودند . ولی باطل گرایان همان طوریکه به پیشنهادات اکثریت آعضای حزب تن ندادند پیشنهادات همین رفقا را نادیده گرفتند. بنآ رفقا تصمیم گرفتند با اعلان استعفا از عضویت درهیات ریسه و کمیته اجراییه به موقف اصولی شان تأکید نمایند و به این وسیله چهره جعلکاران و تقلبکاران را افشا بسازند . ما به این باور استیم که این سلسله ادامه پیدا خواهد کرد وجعلکاران هر روز بیشتر از پیش افشا شده و حزب با تدابیر لازم و ضروری که کمیته موقت ارتباط اروپائی اصولگرایان ، شورای سراسری حزب مردم افغانستان در فدارتیف روسیه و اعضای اصولی حزب در پیشنهادات شان مطرح نموده اند از شر توطئه گران نجات پیدا میکند .
    بیرق اصولیت بلند باد
    محمد یعقوب هادی
    مُشاطرة هذه المقالة على: reddit

    avatar

    پست الخميس 27 ديسمبر 2012 - 22:03  آرين

    جناب محترم محمد يعقوب هادي احسا س نيک جناب تان بخاطر ايجاد يک حزب نيرومندِ مترقي متشکل از اعضاي حزب دمکراتيک خلق افغانستان ( حزب وطن) و بخصوص پرچمي هاي ديروز و ساير روشنفکران قابل قدر است ، مطمئن باشيد، سعي وتلاش هميشگي تان که از طريق ارتباطات تيلفوني ، پالتاکي ، وب سايت ها و غيره جهت ايجادِ فضاي مناسبِ وحدت واتحاد رفقأ ، انجام ميدهيد فراموش نميشود.
    اما به اثر تلاش دشمنان مردم و وطن با گذشت هر روز بعوض نزديکي بين روشنفکرترين ها و يا به اصطلاح ديگر، گل هاي سر سبد جامعه ما فاصله ايجاد شده و رفقاي همسنگـر ديروز به دشمنان آشتي ناپذيرامروز مبدل ميگردند. خوب بياد دارم که همين گل هاي سرسبد جامعه بودند که نتنها به رفقاي خود بلکه به مردم افغانستان و حتي به پدران و بزرگان شان در باره شيوه هاي تفرقه انداختن و حکومت کردن زمامداران وقت توضيح ميدادند، با کمال تأسف امروز خودشان متوجه نيستند که شکار تفرقۀ دشمنان شده اند.
    هادي گرامي ، با تمام کاستي ها و کمبودي هاي که در عملکرد بعضي از بزرگان ديروز حزب ما، امروز محسوس است ، نبايد تمام کرده ها و مبارزات افتخار آميزشان را که بخاطر مردم و وطن انجام داده اند فراموش کرد. حق نداريم تمام افتخارات گذشته را ناديده گرفته و به توهين و تحقير يگد يگرو بهترين رفقاي ديروز، بيش ازين ادامه داد .
    بنأ از جناب محترم شما احترامأ خواهش مينمايم با بزرگواري تان ، جلو نوشتن جملات رکيک به آدرس آنعده از رفقاي که راه شان را از شما و شما راه تان را از راه ايشان، جدا نموده ايد بگيريد. به عوض گذاشتن نامهاي چون باطلگرا و اصولگرا ، اگر واقعأ مبارزۀ تان بخاطر وطن و مردم ا ست عجا لتأ حزب جديد ايجاد نمايد و کوشش کنيد فاصلۀ ايجاد شده را با حوصله مندي برطرف نمائيد.
    آيا مشکلات و يا به عبارت ديگر فاصله ايجاد شده را با نوشتن جملات نا مرغوب و نامأنوس به آدرس يکد يگر ميتوان حل نمود ؟ لطف فرموده توجه نمايد به نوشتۀ يکي از "رهبران" به اصطلاح شما اصولگرايان :

    پنهان کاری چهره باطلگرائی را تغیر نمیدهد 29vmolz

    حال خود قضاوت کنيد اين را تجارت سياسي نميگويند؟ آيا با چنين طرز ديد آرزوي اتحاد و همبستگي را داريد ؟ آيا راه برطرف نمودن فاصلۀ ايجاد شده دشنام است ؟ و ........!

    هادي نهايت گرامي، ميدانم شما يک سياستمدار با تجربه و با فهم هستيد. با تأ سف که من در عرصۀ سياست تحصيل نکرده ام، که مشوره دهندۀ خوب باشم به همين دليل هم اکثرأ نوشته ها و نظريات رفقا را مطالعه ميکنم ولي جرأت ابراز نظر را ندارم زيرا فکر ميکنم که هرکس بايد برابر گليم خود پا دراز کند . اگرمسايل مطابق رشته تحصيلي وغيره مطرح بحث باشد انسان با جرأت و بدون کدام اشتباه فاحش ميتواند نظريات خود را با ديگران شريک سازد. اما زمانيکه از بحر بيکران سياست به اندازۀ يک قطره کوچک هم نياموخته باشيم، امکان اين وجود ندارد که در رابطه کاملأ علمي قضاوت کنيم ودرست تصميم بگيريم. البته منظورم اين نيست که اگر متخصص عرصه سياست نيستيم بايد عضو حزب نباشيم، نه چنين نيست. يک حزب نيرومند نتنها به متخصصين عرصه هاي مختلف بلکه به اعضاي مربوط اصنا ف مختلف يک جامعه ضرورت دارد. ولي هر عضو حزب با يد جاي خود را در حزب بداند يعني اينکه کار به اهل کار سپرده شود. اطمينان کامل دارم در صورتيکه در رهبري يک اداره و يا يک حزب سياسي ، کادرهاي متخصص تعين و يا اينکه انتخاب شوند مشکلا ت جدي مثل انشعاب و غيره کمتر وجود ميداشته باشد. آرين


      مواضيع مماثلة

      -

      اكنون الخميس 2 مايو 2024 - 12:44 ميباشد