پندار نو

هل تريد التفاعل مع هذه المساهمة؟ كل ما عليك هو إنشاء حساب جديد ببضع خطوات أو تسجيل الدخول للمتابعة.
پندار نو

سایت مستقل و غیر وابسته به احزاب و گروه های سیاسی


    دید گاه امروز داکتر پرویز بهمن دربارهء جهاد مجاهدین

    avatar
    admin
    Admin

    تعداد پستها : 7126
    Registration date : 2007-06-20
    20121224

    دید گاه امروز  داکتر پرویز بهمن دربارهء جهاد مجاهدین Empty دید گاه امروز داکتر پرویز بهمن دربارهء جهاد مجاهدین

    پست  admin

    از پژوهش تازه تاریخی - اجتماعی داکتر پرویز بهمن زیر عنوان بیان صیب سره دزره خواره چاپ کابل پرس

    دید گاه امروز راقم این سطور دربارهء جهاد مجاهدین:


    سخن اصلی این است که این جهاد آنطوریکه آقای عتییق الله مولوی زاده ازسیدنی استرالیا درمقالهء زیبای شان زیرعنوان:( زنده گی ازقصر تا کانتیر) درسایتهای پندار ومشعل راجع به شاد روان ببرک کارمل بزرگ تحریرفرموده اند درین جهاد دستها وتوطئه های زیادی خصوصا درپاکستان که پایگاه اصلی تربیه وتجهیز نیروهای جهادی بود کارمیکرد وسمت وسوی این جنگ میهنی وآزادیخوانه را که کاملا یک موضوع داخلی میان افغانستان وشوروی سابق بود آنرا بطرف یک جهاد بین المللی میان کفرواسلام بخاطر تامین اهداف خاص خودشان هدایت ورهبری نمودند. طبق فرمودهء ایشان ، ازنظر اسلام جهاد باعث سرفرازی وسربلندی امت مسلمان می شود درحالیکه جهاد افغانستان سبب سرافگنده گی وازهم فروپاشی جامعهء افغانستان گردید. پس معلوم میشود که علی رغم قهرمانی ها ورشادتهای دلیرمردان این سرزمین دربرابر ارتش شوروی سابق، این جهاد، توطئه ایی بود برای تطبیق پلانهای استعماری بوسیلهء دو ابرقدرت شرق وغرب.
    این نغارهء جهاد درحقیقت یک توطئهء پلان شده ازسوی دو ابرقدرت امریکا وشوروی بخاطرانحراف اذهان مسلمانان ازقضیهء اصلی فلسطین وقدس براه افتید، وچهارده سال تمام؛ تمام تبلیغات کشورهای غربی متوجه جهاد افغانستان بود. جنگجویان عرب به عوض اینکه بخاطرآزادی قدس به فلسطین میرفتند برعکس به اردوگاه های پناهنده گان سرازیرشدند وجهاد افغانستان را بافضیلت ترازجهاد فلسطین یافتند. زیرا هم پول عربستان سعودی وهم اسلحهء امریکایی ودیگر امکانات لوژیستکی مدرن اینجا بیشتر ازفلسطین دستیاب میگردید. درحالیکه آن مجاهد بیسوادی مظلوم افغانستانی که خود درسنگرگرم نبرد قرار دارد ازین تجارتهای بزرگ خبر ندارد که بنام وی وهویت وی چه کسانی بیرون ازمرزها تجارت می نمایند. ازهمه جالبتر این بود که برای اولین بار کلمهء جهاد درمطبوعات بین المللی بعدازهجوم شوروی به افغانستان به شکل رسمی آن راه بازنمود؛ در ابتدا ، مجاهدین را درمطبوعات بین المللی شورشیان مسلح ضد رژیم کمونیستی می نامیدند،وهیچ خبری ازمجاهد وجهاد نبود، زیرا درآنزمان استعمال این کلمه در دنیای مطبوعات آنروزگار حرام قطعی بود آنهم بخاطریکه بعدازتاسیس کنفرانس کشورهای اسلامی ،رسما کشورهای عضو این کلوپ متعهد گردیدند که ازکلمهء جهاد ومجاهد استفاده ننمایند ودر درون سازمان ملل متحد وادارات آن استعمال کلمهء جهاد بصورت قطع ممنوع بود. وتاهمین اکنون یکی ازبندهای میثاق سازمان کنفرانس کشورهای اسلامی تحریم کلمهء جهاد ومجاهدین می باشد.
    نقطهء جالب دیگر اینکه فتوای این جهاد را مجمع مفتی های دانشگاه الازهر درمصر صادر نموده است وجنگ مجاهدین آنزمان را علنا جهاد خوانده است وآنهم درزمانیکه انورالسادات خود زمام اموررا درپنجه های آهنین خویش محکم گرفته است . کسیکه بحیث اولین حاکم دیکتاتورعرب پیمان صلح را با اسرائیل امضا میکند، وشخصا درپارلمان مصر به اسلام وقرآن وملا وبیامبر اسلام با استعمال الفاظ وکلمات مسخره آمیز مسلمانان وعقاید آنها را توهین میکند که همان توهین نمودن سبب مرگش می شود.
    سوالی که در اذهان پیدا میشود این است که این مفتی ها چرا قبلا سربازان وصاحبمنصبان عرب را درجنگ با اسرائیل مجاهدین نمیخواندند وجنگ اعراب را با اسرائیل جهاد نمی نامیدند؟
    درطرف دیگر قضیه، حامی دیگر مجاهدین یکی ازجنرالان بی رحم وقسی القلب پاکستانی بنام ضیاءلحق که دستش تا آرنج درقتل آواره گان فلسطینی دراردن سرخ بود سرازکوره جهاد واسلام می بردارد ولقب مجاهد کبیر را ازآن خویش می نماید.
    بهرحال درین رابطه پرسشهای زیادی وجود دارد که درآینده میتوان به هریک آن پرداخت ولی جان مسأله این است که این توطئه را درآنزمانها تا جاییکه اسناد امروزی نشان میدهد تنها یکنفر به شکل واضح ودقیق آن درک کرده بود واین شخص : خان عبدالغفارخان زعیم ملی پشتونها درآنطرف مرزبود که چندین بار دربیانیه هایش درپشاور هوشدار داد که: این جنگ درحقیقت جنگ دیگران است ولی درآن پشتونها ازدوطرف خودشان را تباه میکنند. آنطرف هم پشتون واینطرف هم پشتون. هدف خان که آنرا بصراحت بیان نمیکرد این بود که جنگ اصلی میان دو ابرقدرت شوروی وامریکاست وشما مردم بیچاره بیجا خودتان را تباه ساخته اید.
    صدای خان بدو دلیل گوش شنوا نیافت یکی اینکه وی تمام مردم افغانستان را تنها در دایرهء پشتونها خلاصه نموده بود وتنها به منافع قومی پشتونها فکر میکرد ودیگری توطئه های سازمان یافته ازطرف مقامات استخباراتی نظامی پاکستان وسازمان سیا دراسلام آباد برای خفه ساختن این صدا.
    این دو عامل باعث آن شد که صدای خان درنطفه خنثی گردد. جای سوال نیز همین جاست که امریکا وانگلیس که اگر آنقدر عاشق روی مجاهدین بودند چرا درسالهای اول هجوم شوروی درافغانستان مجاهدین را با موشکهای زمین به هوای بلو فایف واستنگر، راکتهای زمین بزمین ضد تانک بنام (میلان) دستگاه های پیشرفتهء مخابراتی وکشف، مسلح نساختند. بعداز آن همه تباهی وبربادی چرا در واپسین سالها موشکهای ضد طیارهء استنگر را به مجاهدین دادند؟
    بعدازاستقرار دولت مجاهدین چرا امریکا سفارت خویش را درکابل بازنکرد؟ وصدها پرسش دیگر که مجال آن فعلا درینجا نیست. ولی با تمام این حقایق تاریخی با جرأت میتوان ادعا کرد که برخلاف ادعاهای محترم استاد بیانزی،غیر پشتونهای بیچاره ومسکین همیشه درطول تاریخ تاوان وطنفروشی های حاکمان قبیلوی پشتون را . پرداخته اند.( توجه کنید که من تمام پشتونها را شامل نمی سازم!). دید گاه امروز  داکتر پرویز بهمن دربارهء جهاد مجاهدین Tarak-b0cf2 حاکمان پشتون گاه با روسیه تزاری وبعد شوروی سابق وگاه با استعمار انگلیس قراردادهای وطنفروشانه را به امضا رسانیده و وجب وجب این خاک را به معرض فروش قرار داده اند واین غیر پشتون بیچاره بوده که سلاح برداشته وازعزت وافتخارات این کشور دفاع کرده است ولی زمانیکه مسألهء قدرت مطرح گردیده است باز به بهانه های واهی زمام اموررا غصب نموده وبرای حاشیه راندن اقوام غیر پشتون کمربسته اند. این تاریخ تراژیک از امروز آغازنگردیده است وچنانچه دربالا عرض شد تاریخ طولانی دارد. دست بدست شدن قدرت ازیک قبیلهء پشتون به قبیلهء دیگر پشتون درطول دوصد وشصت سال باعث کشاندن پای ابرقدرتها درین منطقه گردیده است وتاکنون این بازی کثیف همچنان ادامه دارد که هم باعث تباهی خود پشتونها وهم باعث تباهی دیگران گردیده است . یکی از روس استمداد جسته ودیگری خودرا بدامان انگلیس وفارس انداخته واین کشورهردم شهید را میدان رقابتهای ذات البینی خویش قرار داده اند که حالت کنونی بهترین آئینهء تمامنمای تاریخ گذشتهء این سرزمین است.
    درآخر از آقای بزگر پرسشهای قبلی ام را بطور خلاصه چنین مطرح می نمایم: چه رابطهء میان افکار وعقاید اسلامی ویا اسلامیستی شما با افکار ملی وقومی تان دارد؟
    این فعالیتها ومبارزات سیاسی وفرهنگی شما درشبکه های تویتر وفیس بوک وسایت دعوت درجهت متحد ساختن قوم پشتون( لر وبر افغان) تا چه حد با معیارهای اسلامی که سالها سنگ وفاداری آنرا به سینه کوبیده اید همخوانی دارد؟
    فرق میان افکار شما وصهیونیستهای اسرائیل که خواهان عبری سازی واسرائیلزه کردن تمام مناطق اعراب براساس مفکورهء ( زمین وعده داده شده ومقدس یهودان) که ایجاد کشور اسرائیل بزرگ درخاورمیانه را تقاضا میکند درچیست؟
    ستاسو د منطقی ځوابونو په انتظار
    په درناوی
    مُشاطرة هذه المقالة على: reddit

    لا يوجد حالياً أي تعليق

      مواضيع مماثلة

      -

      اكنون الخميس 2 مايو 2024 - 16:43 ميباشد