پندار نو

هل تريد التفاعل مع هذه المساهمة؟ كل ما عليك هو إنشاء حساب جديد ببضع خطوات أو تسجيل الدخول للمتابعة.
پندار نو

سایت مستقل و غیر وابسته به احزاب و گروه های سیاسی


    چرا زرنگار خاموش است؟

    avatar
    admin
    Admin

    تعداد پستها : 7126
    Registration date : 2007-06-20
    20100222

    چرا زرنگار خاموش است؟ Empty چرا زرنگار خاموش است؟

    پست  admin

    چرا زرنگار خاموش است؟

    زرنگار
    در سر آغاز از تارنمای پندار خواهشمندم اغلاط املایی و انشایی مرا پس از نشر کامل نوشته اصلاح کند.
    در چند ماه پیش بنابر درخواستهای مکرر تارنمای پندار بر زبان خود مهر لاک زدم و گوشه عزلت اختیار کردم.
    بحث من همیشه با اعضا ی پیشین ح.د.خ.ا و سازمانهای نوین آن است. البته با همه نه بلکه با آنهاییکه خصلت یاجوج و ماجوج را دارند.
    میخواستم کاملا خاموش بمانم اما دیدم یاجوج و ماجوج بار دیگر جرات پیدا کرده اند و همین قصه سازی میکنند ، ویدیو های حق و ناحق میاندازند و گاگاهییکه ویسکی و ودکا بر مغز شان فشار میاورد حتا تاریخ و گذشته را به نقد میگیرند و اختراعات و اکتشافات تازه را پیشکش میکنند.مثلا میگویند : مبارزه پرچمیها بر ضد باند امین گناه نابخشودنی بود و جای گناهکاران طبقه تحتانی دوزخ است.

    دیگری به جواب صدراعظم خود مینویسد :


    حسن جان ! در قدم ودر قلم و در اداره و در سیاست باید عصمت را نگهداشت.
    میهن فدا اسماعیل حشور

    این آدم به زعم خودش شهکار نوشته و آنرا به سایتهای نجیب پرست هم فرستاده تا دربرابر آن حاتم بخشی های رییس جمهور دین خود را ادا کرده باشد.
    شاید عنوان به نظر تان عادی جلوه کند.اما من پوست رهبران و کادرهای پیشین ح.د.خ.ا را در چرمگری میشناسم.
    بانو عصمت خانم حسن شرق صدراعظم منتخب داکتر نجیب بود. حالا شما به این اخلاق و عفت قلم یکی از زمرکان مبارزات آغازین ح.د.خ.ا پی بردید.
    حسن شرق را با عذر و زاری آوردند و دم ازایجاد حکومت بیطرف زدند و پایان انحصار قدرت حزب را اعلام داشتند اما روزیکه او را برکنار کردند و همان "حزب وحدتی " را برای بار دوم صدراعظم ساختند ، انحصار حزب دوباره احیا شد .مارش بزرگ شهریان کابل را تحت رهبری آقایداود رزمیار منشی کمیته حزبی شهر کابل به راه انداختند و دریک روز بیش از پنجاه بار سرود حزب به صدای مسحور جمال را از رادیو وتلویزیون نشر کردند.
    حسن شرق بیچاره را با بی حرمتی از دفتر شخصی رییس جمهور بیرون کشیدند و رفیق سلطانعلی کشتمند را فراخواندند تا باردیگر به رکاب قزل ارسلان زمان بوسه زند که چنین هم کرد.
    عینا همانند مجددی که باری با وقاحت استعفا داد و باری با سرافگنده گی استعفای خود را واپس گرفت.
    حالا از حسن شرق میخواهند که در فرجام زنده گی عصمت را نگهدارد.
    زهی به این اخلاق مترقی و فرهنگ عالی حزبی !!!
    اما قصه های دیگر بگونه جسته و گریخته:[/right]
    تا چندی پیش مود بود که هرسایت حزبی البوم رهبران دلخوای خود را در صدر سایتهای خود میگنجانیدند.این قصه هم تمام شد و همه پی بردند که بت پرستی سیاسی خوب نیست. البته با بت پرستی به عنوان مذهب کار ندارم و به عقاید ملیونها انسان این کره خاکی حرمت می نهم.خدا کند سوء تفاهم رخ ندهد.زیرا از یک چیز سخت متنفرم. از بیگانه ستیزی افغانها.بخصوص وقتی این بیگانه ستیزی زیر نام دین و آیین باشد.همین بیگانه ستیزی باعث شد تا نیم ملیون هندو و سیک که باشنده های اصلی و بومی افغانستان بودند بوسیله افغانها از وطن شان مجبور به فرار گردند. مبارزه با اشغالگران هم زیر شعار بیگانه ستیزی و غرور افغانی مضر است.[/right]
    بت پرستی سیاسی پایان یافت و حالا چند عقده مند به ویدیو بازی شروع کرده اند.
    از عقده گفتیم.عقده حقارت
    این عقده در نهاد تعداد بیشمار رهبران ، اعضا و کادر های حزب نهفته است و همین عقده یکی از عوامل اصلی پراگنده گی آنهاست.
    اکثر اعضای حزب از خانواده های فقیر اند و فقر عقده های متعدد اجتماعی و شخصیتی را مسبب میگردد.تعدداد بیشمار فقیر زاده های حزب برین عقده و مرض غلبه کردند و به انقلابیون بزرگ مبدل شدند.اما بعضی ها حتا رهبران حزب در بند همین عقده ها اسیر ماندند .اینها در زمان قدرت حزب به چنان امتیازات و پله های قدرت راه یافتند که شاید در خواب و خیال شان هم نمیگشت.اینها اکنون ، در جهان و زمان دیگر خود و حزب خود را در همان جایگاه های دیروز میبینند.
    یکی به بهانه تغییر دنیا و گلوبالیزم اندیشه انقلابی و نشرات حزب توده را به مسخره گی میگیرد، دیگری نظام انسانی و مردمی شوروی را توتالتر میخواند، از اشغال و تهاجم شورویها به نرخ زمانه و برای بازار یابی های سیاسی حرف میزند.مگر همینها نبودند که درآنروز ها برای دریافت حتا یک بورس کوتاه مدت شوروی برای آستانبوسی ها به چهل در دق الباب میکردند.
    باز که شوروی دیگر وجود ندارد.
    زور لالا بود که انگورها در تاکها بود.جنبش مترقی جهانی نیرومند بود زیرا شوروی وجود داشت. حالا درکدام وضع هستید. از بیکاری و بی روزگاری آتش فشان عقده در بدن تان به جوش و غلیان آمده است و هرچه در درون دارد مثل فواره آتش به بیرون میریزد.
    دیگری نقد گذشته میگوید، بدون آنکه معنا و مفبهوم اصلی آنرا بداند.دیگری شب چپ انقلابی میشود و روز چپ نو ، لیبرال و سوسیال دموکرات.
    در کنار عقده حقارت که ازفقر منشاء گرفته است ، فقدان سواد سیاسی هم نقش خود را ایفا میکند.
    دانش سیاسی در ح.د.خ.ا در کدام سطح بود:
    درروز های نخست قدرت ببرک کارمل ، انستیتوت علوم اجتماعی حزب برای آموزش اعضای حزب ایجاد گردید.
    در مراسم افتتاح آن سلیمان لایق شاعر، فردیکه از لحاظ سیاسی کاملا بیسواد بود در مراسم گشایش حضور داشت و رو به عزیز عازم یکی از کادر های مشهور حزب کرد و گفت:
    رفقا چه جایی با عظمتی است.درینجا اعضای ح.د.خ.ا باید دانش انقلابی را فرا گیرند.
    عزیز عازم گفت:
    لایق صاحب !
    نه!
    اول باید رهبران حزب اینجا بیایند و دانش بیاموزند.اکثر رهبران ما سواد سیاسی ندارند.
    بسیار ادامه دارد
    کمی صبر کنید.
    مُشاطرة هذه المقالة على: reddit

    لا يوجد حالياً أي تعليق

      مواضيع مماثلة

      -

      اكنون الإثنين 6 مايو 2024 - 20:43 ميباشد