پندار نو

هل تريد التفاعل مع هذه المساهمة؟ كل ما عليك هو إنشاء حساب جديد ببضع خطوات أو تسجيل الدخول للمتابعة.
پندار نو

سایت مستقل و غیر وابسته به احزاب و گروه های سیاسی


    انسان کيست؟

    avatar
    admin
    Admin

    تعداد پستها : 7126
    Registration date : 2007-06-20
    20100205

    انسان کيست؟ Empty انسان کيست؟

    پست  admin

    انسان کیست؟
    انسان کيست؟ 19547_103624076331750_100000524743116_95142_2934394_n

    زینب

    ایا کسی که درست حرف زده نتواند یا درست نبیند.درست نشنود یا معیوب و معلول باشد انسان نیست و اگر هست چرا از حقوق مساوی بر خوردار نیست چرا فقط صحفه زندگی انها از سر تا به اخر با سیاه نوشته شده چرا ؟ تقدیر انها با غم مزین شده . پس ای کاش فهم شان هم ناقص بود تا درک نمی کردند که ما کمبودی داریم .چرا زندگی انها پر رنج است چرا کشتی انها در در یای تحقیر شناور است و ساحلی به نام بد بختی دارد .همه میگن بعد از شب تاریک روز روشنی وجود دارد یا قبل از شب شدن روز سپیدی وجود داشته اما ما بیچاره ها روز روشن ما هیچ فرا نمی رسد نمی دانم گناهمان چیست چه اشتباهی از ما سر زده که خورشید نیکی و خوشی بر ما نمی تابد یا شاید در تقدیر ما تنها شب تاریک نوشته شده باشد می شود که تمام کتاب تقدیر ما سیاه و غم گین با شد ما بیچاره ها جز غم غذای دیگری را نمی شنا سیم یا شاید خداوند به ما یک برتری نسبت به ادم های سالم داده او هم اینکه ما هر روز تحقیر شویم اگر روزی از طرف کسی هم نشدیم چون این عادت مان شده مجبور خودمان خودمان را تحقیر وسرزنش کنیم در زندگی (احساس . بودن . خواهش . ارزو )به ما نیامده دلم می شود که بغضی که از 10 سال به این طرف در گلو داشتم بریزم بیرون ولی چی کنم که باز هم قلم مرا یاری نمی کند برو از قلم گله یی ندارم این هم در تقدیر من است همش رنج همش غم اخر تا کی به کی بگویم به کی بشنوانم که من هم انسان هستم من هم در ک و فهم و شعور دارم با خود می گویم اگر تنها هستم هیچ فرق نمی کند چون تنها به به دنیا امدیم و تنها می روم اما خدا را که دارم وقتی با خدا صحبت میکنم انگار خداوند هم از من بدش می اید و من را دوست ندارد .....اما من هم ضرورت به دست های گرمی دارم که اشک هایم را پاک کند من هم ضرورت به اغوشی دارم که سرم را بگذارم و نوازشم بدهد من هم احتیاج به قلبی دارم که مرا درک کند .بفهمد .بخواهد . ارامم کند اما ندارم چرا چون در تقدیر من نیست .نیست . نیست
    دیگران را که می بینم به خود تلقین می کنم که حسادت نکنم اما باز هم دلم ارام نمی گیرد خداوند بزرگ حامی بی کسان پدر یتیمان او هم مرا رها کرده او هم با من صحبت نمی کند او هم مرا نمی نگرد او هم مرا نمی خواهد میگن خداوند کسی را زیاد رنج می دهد که زیاد دوست دارد او که مرا دوست هم ندارد اگر می داشت پاسخم را می داد هر روز صبح به امید این بلند می شوم که شاید خداوند دعایم را براورده کرده باشد اما نه همیشه در اشتباه بودیم بغض 10ساله را خو نمی شه در این دو کلام باز کرد هر چی نوشتم هنوز یک ساعت از این 10سال را کم نکرد. زیاد نمی نویسم قدری دلم گرفته بود خواستم بریزم بیرون.
    چیزی تقدیر مارا رنج می دهد چیزی هم مردم
    مُشاطرة هذه المقالة على: reddit

    لا يوجد حالياً أي تعليق

      مواضيع مماثلة

      -

      اكنون الإثنين 6 مايو 2024 - 20:31 ميباشد