نامهء سيد موسي عثمان هستي به پندار

عظیم بابک عزیز!

دلم خیلی امروز تنگ بود، خواستم که این دل تنگی را با یک ژورنالیست جوان که همیشه آن نوشته های من راکه در زندان سایت ومدیا به اشکا ل مختلف غراب وزنجیر سانسور می کنند،وبه نشر نمی سپارند. ومن وقتیکه به سایت وزین پندارارسال می کنم، بدون کم وکاست عظیم بابک عزیزبه نشر می سپارد.

بابک عزیز باوجودی که شمارا من از نزدیگ ندیده ام ونمی شناسم به یکی از احزاب افغانستان دوستان ودشمنان شما منصوب می کنند. مثلیکه مرا هرنوع مارک وتاپۀ بی انصافان می زنند، ومن هم سر ضد شان می گویم، درهرحزب من حق الصویت داده ام. شناخت کامل از آنها دارم ،کیک تنبان شان را می تکانم. درحالیکه من در قسمت اشتباهات همان حزبی که ترا نسبت می دهند، من آن حزب را انتقاد کرده ام، با وجود انتقاد شدید من نوشته های مرا بی کم وکاست وبدون دست زدن به نشر سپردید. که نمایندگی از این می کند. که تو مثل من ایمان به آزادی قلم ومطبوعات وبه ازادی انسان و عشق به انسان وانسانیت می ورزی.

بابک عزیز چرا من آن آزادیکه مذهب ،ایدیا ،احزاب ، جریان ،تنظیم ،شخصیت پرستی ، نژاد پرستی ،منطقه پرستی ،زبان پرستی وآنچه که فاشیست در طومار خود کورگره زده به آن عقیده ندارم وکرداند گانی سایت ومدیا که زیر تاثیرهرنوع سانسورفوق قرار گیرد .شدیداً با آن مخالف استم . فاشیست مذهبی که از طرف جاهل ترین افراد مذهب ودین بخاطر بقای خود شان به را ه انداخته شده. فاشیستان مطبوعات که مرکب از احزاب ها وتنظیم های مسلمان وکافر ، فاشیستان زبا نی وقبلوی ، فاشیستان دیگرملیت های ساکن افغانستان ، فاشیستان قومی ، فاشیستان نژادی ، وفاشیستان دولتی که با زور، زروپول بالای سایت ها ومدیا نقش فاشیستی خود را بازی می کند. من شدیدآً به آنها مخالف می باشم .

بابک عزیز یک شاعر ویک نویسند خصوصاً یک طنز نویس ایمان وعقیده به آزادی داشته باشد. زیر تاثیر هیچ نوع قیود که دست وجدان منطق واقعیت گویی وصداقت وراست گویی اورا مانع شود، و قدرت های فوق در چنگال سانسورخود قرار دهند، ازآن به حکم وجدان وشرافت انسانی خود داری کنند. باید بدون کم وکاست نوشته نویسنده را به نشر بسپارند. هرنویسندخود آن مسوول نوشته خود است ،خجالت وسرفرازی هرنوشته مربوط به دانش نویسنده وخود نویسنده می شود. وکسانیکه می گویند: که این نوشته قابل نشر است این نوشته قابل نشر نیست این حرفهای خود شان نیست حرفهای باداران شان است. که به این ها دستور وطرزالعمل ساخته اند. که ازآن به نفع خود استفاده کنند. من نتها عمل بی انصافانه گرداندگان سایت ها ومدیا را نکویش میکنم، میگویم دوستان عزیز من بیش از پنجاه سال با مطبوعات سروکار دارم .هیچ نوشتی را ندیده ام، که خالی از مفاد وارزش بوده وباشد. واگر ناتوان ترین نویسنده مثل من هم بوده، نوشته آن ارزش خواندن را داشته ودارد.

بابک عزیز من به دوستان مسوول سایت ها ودیگرمدیا گفته ام که من با سایت وگرانده کدام سایت وعقیده آنها مخالفت شخصی ندارم. مخالفت با دنباله روان ،بزدلان ،مزدوران زر وزورکه زیر تاثیرمنفعت جویان قرار گرفته اند. پشک آنهارا دربرارملیت های ما که تاحال ملت نشده اند، پلنگ جلوه میدهند. مخالفت دارم.من به هیج یکی از احزاب چپ وراست وتنظیم های خود فروخته اسلامی وجهادی طالبی من به صفوف آنها کاری ندارم. رهبران شان خاین وطن فروش بوده در خیانت آب دهن شاهان قبلوی را خورده اند. من می گویم .که اگر داود واحمدشاه مسعود قابل محکمه نباشد ،هیچ رهبر افغانستان حتی شاه شجاع قابل محکمه نیست، پس ما وقتیکه داود را برائت می دهیم خون میوندوال ودیگران را که در زمان داود کشته وبه زندان رفتن خصوصاً اخوان های جوانانیکه بنام مسلمانان درزمان داود کشته ویا به زندان رفتند ودر زمان حاکمیت حزب دموکراتیک خلق به شهادت بدون حکم محکمه با صلاحیت کشته شدند .داود با همکاران چپ وراست خود با دسیسه ها مختلف آنهارا به زندان انداخته بودند . وبی سر نوشت در زندان دهمزنگ که از آن زندان خاطره بد دارم ، از آن زندان کشیده شدند بدست رقیبان سیاسی شان بعد کشته شدن داود وکودتاه ثور افتادند. وبه شهادت رسیدند . روان شان شاد اگر من این حرفها را که واقعیت دارد می زنم وجدانم را آرام میکنم. وملت خودرا بیدارمیکنم .و ترس از این ندارم که مراچه مارکی می زند، وچه فتویی به مرتد بودنم می دهند. نه از فتوی ترسی دارم ونه از مارک زدن ونه ازدیسسه سازی ها ونه از این ترس دارم که چه راجع به خودم اتهام می بندند وچه برخانوادۀ من ، هیچ نوشته را بی جواب نمی مانم .وهیچ وقت منطق وعفت قلم را زیر پا نمی گذارم، تا جانب مقابل پا از گلیم خود دراز نکند .جواب آرم را آرام می دهم، وجواب زشت را زشت . بگذار که مرا به سرنوشت علاج برسانند. واین یک واقعیت است که من ازنادرتا امروز عکس خاینین رادرماهنامه طنزی وانتقادی بینام وسایت وزین آریایی بشمول عکس دادود واحمدشاه مسعود به نشر سپرده ام .واگر آقای صبورالله سیاسنگ که جریان قتل داوددرا دنبال میکند وجدان داشته باشد این حرف مرا تاید واین نامه را درجه جریان قتل داودمی سازد. که به گفته فرشته حضرتی روزی این داود خاین هم به یک اسطوره تبدیل نشود. فرشته خانم تنها داود را می گوید که به اسطوره تبدیل نشود. من به آقای مصومی وفا هم می گویم که احمد شاه مسعود را به محمد (ص) مقایسه نکنید. که این نوشته ها درج تاریخ می شود، وشما زدۀ تاریخ می شوید .آفتاب به دو انگشت پنهان نمی شود وک... های شما لچ می گردد.

بابک عزیز اگر من اشتباه در این نامه خود کرده باشم ،مرا رهنمایی کنید . واگر مشکلی بشما نوشته های من رخ بدهد. من بشما هم ارسال نکنم. این نامه را نه تنها بشما نوشته ام به دیگر سایت ها ودوستان واز اشخاص که نام برده ام. اگر ایمیل وآدرس از آنها داشته ام ارسال کرده ام، که روزی نگویند، درنامه که بشما ارسال کرده ام از آنها نام برده ام وآنهارا در جریان نگذاشته ام. وهم یک عکس خودرا که در پهلوی مجسمه "مارک تواین "فقید گرفته بودم که پیرو سپک آن راد مرد امریکایی می باشم وتمام خانواده خودرا بخاطر نوشته های حقیقت گویی در لباس طنز از دست داد . وملت امریکا بعد از یکنیم قرن اورا شناختند .ومجسمه آن را درپهلوی دروازه کتابخانه برکلی کلفورنیا جا بجا کردند. بشما طور یاد گار فرستادم که اگر روزی از مرگم خبر شدی این نامه واین عکس را به نشر بسپارید. وناگفته نماند که این نامه را حتی به ویس ناصری که از من وتوبخاطر واقعیت گویی آزرده است، فرستادم . که بداند که من دشمن اشخاص وافراد وعقیده افراد نیستم. دشمن خاینین وتجار وفاشیستان هردین وهر ملیت استیم وهم از سایت" بز"ودیگر سایت ها خواهش می کنم که نوشته ها مرا که از هر سایت می گیرند بنام خودم بنشر بسپارند نه به نام جعلی من وقتیکه یک نوشته را در یک سایت به نشر رسانیدم ترس از آن ندارم که در دیگر سایت ها به نشر سپرده شود وهرکس که در هر نقطه جهان است نوشته مراانتقاد کند ویا تکثیرکند. وهم از سایت هایکه مثل سایت آریایی ،سایت تاجک مدیا، سایت خاوران ،سایت حماسه زن، سایت گفتمان ، سایت افغان جرمن آنلاین ، سایت افغانستان آزاد، سایت آزمون ملی ، سایت عدالت ، سایت مرسل ،سایت پندار، سایت فراتر از مرزها، سایت "بز"با وجویکه نوشته مرا از سایت آریایی گرفته اند نام اصلی من را نوشته نکرده اند که این کارشان بزدلی مرا نشان می دهد. باید نام مرا نوشته کنند. باز هرنوع تبصره می کنند بکنند. ولی در متن نوشتۀ من لطفلً دست نزنند که خلاف قوانین مطبوعاتی می باشد. وسایت آنهارا زیر سوال می برد .ازتمام سایت ها ی که نام بردم وزمانی با آنها همکار بوده ام تشکر می کنم. ومن همیشه باسایت های فوق نوشته های خودرا فرستاده ام . صرف نظرکه از من آزرده بودند، تشکر میکنم. وخاطر نشان می سازم ،اگر مرا بااین مستقل بودنم می پذیرند می توانند که نوشته های مرا بنشر بسپارند. واز کسانیکه نوشته های من آنهارا اذهیت میکند. باعث اذیت سایت ها لطفاً نشوند از شرافت کاربگیرند با سایت ها گله وگذارنکنند .تنبان نوشته مرا درهمان سایتی که نوشته من بنشر سپرده شده ویا در دیگر سایت ها آزادانه بنام خود بکشند نه بنام مستعارکه من از مستعار ومسعارنویسی نفرت دارم در قاموس من بزدلی نیست بااحترام پیروزوکامیاب باشید سیدموسی هستی مدیر مسوول ماهنامه طنزی وانتقادی بینام در تورنتوی کاناد مملکت مستقل نیم مستمره انگلیس در جهانی که انسان اش به آزادی می بالد ومی اندیشد