admin الخميس 2 أبريل 2009 - 15:19
مضافا بر این، اکثریت مردم ایران داشتن یک رابطه دیپلماتیک را به یک رابطه خصمانه و رعب انگیز بین دوکشور ترجیه میدهند. در نتیجه از زاویه افکار عمومی داخلی هم جمهوری اسلامی دچار مانعی نخواهد شد. اکثر جناحهای حکومتی هم خواهان کنار آمدن با غرب و آمریکا هستند. در مورد دنیای عرب هم، جمهوری اسلامی میتواند رابطه خود رابا آمریکا بعنوان موفقیت برای اسلام به گروههای اسلامی مورد حمایتش بفروشد و درهمان حال با لفاظی از فلسطینیان حمایت کند.
فراموش نشود، جمهوری اسلامی اکنون رابطه دیپلماتیک با انگلیس دارد و سیاست خودش هم علیرغم میل انگلیسی ها همه پیش میپبرد. منظور این است که رابطه دیپلماتیک ممکن است لفاظی ایران را بر علیه تخفیف دهد اما تمام ساکت یا دگرگون نخواهد کرد.
رابطه با آمریکا چه برای جمهوری اسلامی و چه برای جریانات اسلامی مورد حمایتش گناه کبیره نیست. اتفاقا مشکل جمهوری اسلامی، حزب الله و حماس این است که چرا آمریکا قدرت و تاثیر آنها را برسمیت نمی شناشد. چند ماه پیش بود که خالد مشعل رهبر حماس با جیمی کارتر، رئیس جمهور سابق آمریکا دیدار کرد. به بیان دیگر، رابطه دیپلماتیک بین تهران و واشنگتن، از اعتبار جمهوری اسلامی نزد گروههای اسلامی کم نخواهد کرد.
از سوئی دیگر، از نظر اصولی و فلسفی رابطه دیپلماتیک با آمریکا، از پذیرش آتش بس با عراق در سال ۱۹۸۸ برای حاکمان تهران تلختر نیست. با توجه به این فاکتورها برقراری رابطه دیپلماتیک با آمریکا ممکن و محتمل است.
تاثیر رابطه آمریکا و ایران
اما این رابطه چه تاثیری در روند تحولات سیاسی درجامعه ایران میتواند داشته باشد؟ اولین تاثیرش این است که خطر جنگ را از فضای سیاسی ایران پاک میکند؛ فضای مناسبتری برای بالا بردن توقع مردم و فعالین سیاسی فراهم خواهد نمود. این تحول سیاسی میتواند حربه سرکوبگری جمهوری اسلامی را کند تر کند و این امکان را برای مردم ایجاد نماید که سینه سپر کرده و بگویند "خطر جنگ رفع شده، تحریم هم نمانده است ما هم خواهان تحول در زندگی خود هستیم."
دومین تاثیرش این میتواند باشد که جریانات قوم گرا و هم چنین ناسیونالیست ایرانی اپوزیسیون که مبلغ تنفر قومی و خرافات ناسیونالیستی هستند را بی افق و پژمرده کند. در جامعه ای که فضای سیاسی اپوزیسیونش کمتر آلوده به قوم پرستی و خرافه ناسیونالیسم باشد نیروها مترقی دیگر نظیر جنبش برابری حقوقی زن و مرد، جنبش کارگری برای مطالبات صنفی و سیاسی و انواع نیروهای مترقی دیگر مدافع حق کودک، و سالمند هموار خواهد شد.
سومین تاثیرش میتواند لغو تحریمات و گسترش بازرگانی میان دو کشور باشد که این هم در حیات اقتصادی جامعه و بهبودی زندگی مردم بسیار مهم است.
آیا رابطه با آمریکا موجب تحکیم جمهوری اسلامی نمیشود؟ از نظر نیروهایی که به موشکهای آمریکا امید بسته بودند که رژیم را سرنگون کنند حتما باعت تحکیم جمهوری اسلامی میشود. اما از نظر نیروئی که در تلاش است توقع جامعه را بالا برده و فعالین سیاسی- اجتماعی را برای یک انقلاب اجتماعی پیشرو و بهبود در زندگی مردم آماده میکند، تحولات سیاسی مورد بحث، جهموری اسلامی را در مقابل صف آزادیخواهی و عدالت اجتماعی تضعیف خواهد کرد.
تحولات مورد بحث نتیجه سیاست اوباما و یا کسی دیگر در آمریکا نیست. بر عکس،عروج اوباما خود نتیجه
شکستهای سیاسی دولتهای پیشین آمریکا است. رهبران آمریکا راه دیگری غیر از همزیستی با جمهوری اسلامی ندارند. در این هنگام اوباما انتخاب شده است تا چهره خشن آمریکا را کمی تعدیل کند. این کار قرار است ابتدا با لاس زدن با معممین حاکم بر ایران آغاز شود. هر چند این پروسه ممکن است به کندی پیش برود آما نهایتا یک فصل دیگر از مبارزه بر علیه جمهوری اسلامی را باز میکند. فعالین سیاسی آزیخواه و انسان محور بایستی بدون توهم به طرفین این معامله، با ایجاد تشکل ها گسترده برای برابری حقوق زن و مرد، بهداشت، تحصیل، کار و یا بیمه بیکاری مکفی ، لغو حجاب اجباری و آزادی بیان و نشر، به قصد ساختن یک جامعه مرفعه و انسانی به میدان بیاند.
مطلب زیر توسط "مشاورین سیاست خارجی در مرکز سبان بروکلینگس" واشنگتن در یک مجموعه تحقیقاتی تحت عنوان"بازسازی بالانس: یک استراتژی جدید در خاور میانه برای رئیس جمهور جدید" انتشار یافته است. فصل سوم این استراتژی در مورد راههای پیشنهادی برای برقراری رابطه با ایران است که قسمتهایی از آن ترجمه و جهت اطلاع علاقمندان، در اختیار عموم قرار میگیرد. این نوشته بطور عام فضای فکری استراتژیستهای سیاست خارجی آمریکا را در مورد شیوه تعامل با جمهوری اسلامی در دوره جدید نشان میدهد.
مترجم
راهی برای همزیستی:
سیاست جدید آمریکا در مورد ایران
نوشته: Susanne Maloney & Ray Takeyah
(مشاورین سیاست خارجی در امور خاور میانه)
ترجمه: سعید کرامت
رئیس جمهور جدید آمریکا، مانند پنج رئیس جمهور سابق، سریعا در مقابل این واقعیات قرار خواهد گرفت که بایستی به ملاحظات جدی آمریکا راجع به مسئله جا طلبی اتمی ایران، دخالت در امور تروریسم و بی ثباتی منطقه و سرکوب شهروندان در آن کشور بپردازد. در سایه تحولات در سالهای اخیر، تهران ابزارهایی برای تاثیر گزاری بر پیچیدگیهای امنیتی منطقه کسب کرده است. بعید بنظر میرسد که هیچ یک از بحرانهای دنیای عرب، از بحران در عراق و لبنان گرفته تا امنیت در منطقه خیلیج فارس بدون کمک ایران حل شود.
کابینه جدید ممکن است تمایل داشته باشد که لفاظی ملایمتری بکار ببرد و با متد "چوب و هویج" که در دوره پنج رئیس جمهور سابق شکست خورده است، باایران بر خورد کند. اما این یک اشتباه خواهد بود. امروز آمریکا بایستی یک باز نگری عمیق در استراتژی اش در شیوه برخورد به ایران در حال عروج کرده و یک کمپین همه جانبه دیپلماتیک برای تعامل با قدرتمندترین دشمنش در خاور میانه آغاز نماید.
پس از بررسی یک سلسله از گزینه های سیاسی ممکن از جمله تغییر رژیم، حمله نظامی، سیاست مهار کردن و تعامل، این مقاله رئوس یک نوع سیاست تعامل را که به نفوذ ایران اقرار میکند و در عین حال سعی خواهد کرد آنرا مهار و هدایت بکند مورد بحث قرار خواهد داد.
بطور مشخص این نگرش تاکید میکند که :
- مذکرات بایستی در مورد تک تک موارد مهم،همه جانبه و مجزا از هم باشند.
- بایستی یک هماهنگ کننده مخصوص در امور ایران که بتوانده تلاشهای دیپلماتیک را در مورد ایران هماهنگ کند در وزارت امور خارج تعیین گردد.
- لازم است رابطه دیپلماتیک در سطح پایین از سر گرفته شود تا دولت بتواند بیشتر با مقامات ایران آشنا شده و درک بهتری از دینامیسم سیاسی در ایران کسب کنند.
- بجای تلاش برای بکارگیری جناحهای مختلف بر علیه همدیگر، بایستی با دولت ایران به مثابه یک پیکره واحد نشست و بر خاست کرد.
- لازم است میانجیگران موثری که میتوانند یک پل بین اداره واشنگتن و اطرافیان ولی فقیه و رئیس جمهور ایران بسازند، معرفی گردند.
-لازم است که بازسازی تصویری که کابینه اخیر از چهره دمکراسی خواهی و دخالتگری آمریکا به دنیا نشان داده بود، بوسیله برنامه هایی که تمرکزش بر تشویش تبادل مردم با مردم است انجام گیرد.
- بایستی متوجه بود که پروسه تعامل با ایران دشوار و بنا به فضای داخلی و اوضاع خارجی منطقه شیفت پیدا میکند. برای رسیدن به هدف، کابینه جدید بایستی با هوشیاری به بحرانها برخورد کند، و به مباحث داخل آمریکا، ملاحظات و منافع متحدین توجه داشته باشد.
این طرح به مدیریت جدید آمریکا فراخوان میدهد که قدمهای سریع بدون فوت وقت برای استفاده بموقع از این پنجره فرصت بسیار مهم در طول " ماه عسل" ریاست جمهوری جدید و قبل از نمایش انتخاباتی ریاست جمهوری ایران در جون ۲۰۰۹ بردارد.
این نمونه روابط مانع از تقابل و حتی کشمکش نمیشود. چگونگی بازسازی رابطه حسنه با ایران، در مقایسه با کیس دشمنان قبلی ، یک درمان معجزه آسا برای تمام مشکلات نیست. ... اما، این چارچوبه روابط به ایران نشان خواهد داد که مسئولیت پذیری به سودش است نه رادیکالیسم. ... ما اعتقاد داریم که راه حل تشریح شده در پائین بهترین طرح را برای بر خورد به پیچیدگی ها و مشکالاتی که ایران برای آمریکا ایجاد کرده است ارائه داده است.
اين مطلب آخرين بار توسط گرداننده در الخميس 2 أبريل 2009 - 15:23 ، و در مجموع 1 بار ويرايش شده است.