الرئيسية
أحدث الصور
ما بهار دوست میداریم از آن
که زمستان کرده ما را نصف جان
ور نه فصلی هست میان فصل ها
زیر این چرخ کبود این آسمان
در زمستان هم فراوان نعمت است
آب در دریا ها ست از برفش نشان
گر نبود سرما نبود آن برف تر
لب میترکید زمین هم زبان
لیک ما که مردمی هستیم فقیر
هم اسیر جبر طبعیت هم زمان
نی ذغال داریم نه تیل وچوب قاق
نه گاز و برق نه جنراتور مان
کوچه ها از لای وگل صعب العبور
وضع بام ها دور از عرض وبیان
پا در گل مانده تن در اهتزاز
زور لباس گرم ما کرته کتان
نه جراب گرم نه موزه نه کلوش
پتو و دستار گرو از بهر نان
سر برهنه پای لچ اشکم تهی
از جزییات بگذریم دامن کشان
علت آن است تا بهاران میرسد
ازجمع خلق چند جان برد از میان
شعر گویند رقص ومستی میکنند
چون بهار یابند خلاص از مرگ شان
ما دو فصل را نغز میدارم زیا د
ما دو فصل را دوست نداریم آنچنان
تابستان و بهار بر ماست شیرین
داد از سرما و از فصل خزان
شش ماه سا ل ما را زندگیست
آن شش دیگر بلای جان مان
گر وضع ما یک کمی تغییر کند
از قضا آید بدست یک چند قران
سوی سا لنگ رفته یخ مالک زنیم
یا سنوبرد و سکی در آن مکا ن
بهر سکی بازی آید از فرنگ
خیل توریست ها ز اقصای جهان
از کنار شان جیب ها پیسه پر
هر کسی سالنگ رود سازد دوکا ن
این زمستان گاو شیری شود
برف پنیرو مسکه و قیماق آن
مزه فصل بهار کمتر شود
هم رخش کم رنگ به شعر شاعران
هر قدر فصل بهار داری عزیز
این دلیل فقر است ای مهربان
در گمان من چنین است اصل گپ
از صد فیصد نود و هشت آن
گرچه دارد ریشه ها اندر کهن
مانده این رسم و رواج آریا ئیان
عید نوروز سا ل نو حرفیست جدا
آنقدر زیبا ست چه گویم بهر تا ن
پس هما ن بهتر ز نو روز یاد کنیم
از ایام شاد جشن مهرگا ن
کین نما دیست مانده در فرهنگ ما
شاهد آرم خسرو و کی و کیان
شوخی کردم با بها ر نا زنین
صدقه او صد زمستان صد خزا ن
کا ش میشد هر دو میما ندیم همیش
او تر و سر سبز اینجا نب جوا ن
کیف دارد روز نوروز در بها ر
خا ص وخا ص این جشن برای کودکا ن
هفت سین و چا ر ومغز کشمش نخود
صرف در این روز میشود کرد نوش جان
جا مه نو خرچ و برچ چرخ فلک
چرخه و تا ر فول با کاغذ پران
از خدا دیگر چه میخواهد طفل
ما که خورد بودیم همین بود شوق ما ن
حا ل عصر سی دی و لپ تا پ شده
گیم و انترنت خوش است بر کودکا ن
هفت سین را میکنند داونلود زنت
بعد به دوستا ن از ره ایمیل روا ن
سا ل نو تبریک دوستا ن دات کا م
تا ابد با شید ز ویروس در ا ما ن
هر فا یل تا ن چون فا یل بها ر
دور از سرما ی دست هکرا ن
روز نوروز با بزرگا ن چت کنی
گل فرستی حتمی در ا سکا یپ شا ن
کینه ها را دور بریز آ ف لاین نبا ش
رو زیا رت سوی سا یت خاورا ن
دوش پرسیدم ز ویب سا یت بها ر
سرچ کن بر من نام افغا نستا ن
گفت برادر پیش ما چه آمدی
سا یت سرما را بکن تو ا متحا ن
تا نوشتم دبلیو دات اف دات
سا یت با ز شد مرگ ومیر افغا نستا ن
موس بود و سرچ وانتر بود و من
من نیا فتم از بهار نام و نشا ن
خوا ستم ویندوز نو انستا ل کنم
از چمن از بلبل و از ارغوان
ویندوزی از گل و آب وطن
هر کسی یا بد بهار خود در آن
لیک دیسکی را که در آن جمع بود
فا یل ها ی جمله گی دوستا ن
من نیا فتم تا که انستا لش کنم
شا ید هم نیست همچو ویندوز در جها ن
نور شما خجسته با دا!
بصیر احمد مها جر