پندار نو

هل تريد التفاعل مع هذه المساهمة؟ كل ما عليك هو إنشاء حساب جديد ببضع خطوات أو تسجيل الدخول للمتابعة.
پندار نو

سایت مستقل و غیر وابسته به احزاب و گروه های سیاسی


    انور فرزام و اسحاق توخي حرفهاي پنهان را بگويند.

    avatar
    admin
    Admin


    تعداد پستها : 7126
    Registration date : 2007-06-20

    انور فرزام و اسحاق توخي حرفهاي پنهان را بگويند. Empty انور فرزام و اسحاق توخي حرفهاي پنهان را بگويند.

    پست  admin الأحد 15 فبراير 2009 - 20:09

    اخگر ، هامبورگ
    در بین شخصيتهای سیاسی افغانستان، جناب انور فرزام و جناب اسحاق توخی شاید از راز های پنهان حاکمیت جمهوری دموکراتیک افغانستان و جمهوری افغانستان بیشتر از دیگران با خبر باشند.

    اینکه آقای توخی مینویسد: ببرک کارمل به کشتمند گفت" وقتی ترا میبینم از انسانیت نفرتم میاید"حرفیست که دربیرون شنیدیم و حتا ببرک کارمل حرفهایی رکیک تری به آقای کشتمند که در هیات شان یعقوبی، وکیل ودیگران نیز شامل بودند گفته بود که چنین آغاز میشد: "تا د یروز..."که این حرف او شامل حال نجیب هم میشد.اما آیا این حرفها حقیقت داشت؟این صحنه زمانی اتفاق افتاد که هیات از او خواهش کرد افغانستان را ترک کند و به شوروی برود نه آنگونه که توخی مینگارد.
    میگذاریم تاریخ همه چیز را روشن بسازد .به گونه ایکه تاکنون روشن ساخته است.
    نوشته آقای توخی بدون شک همانند نوشتهء انور فرزام از اهمیت تاریخی و پژوهشی در باره زعامت ببرک کارمل ودوکتور نجیب الله برخوردار است.اما آیا این نوشته مبرا از اتهام و خضومت است.
    آقای توخی مینگارد: کارملی ها پیروزی کودتا بر ضد گرباچف را جشن گرفتند. مگر این حکومت دوکتور نجیب الله نبود که با عجله ، پس از بیلاروس دومین حکومتی محسوب میشد که به کودتا گران کرملین پیام شادباش فرستاد و به اصطلاح خواست اولین کشوری باشد که شوروی دوم را برسمیت بشناسد.
    قبلا به دوکتور نجیب الله تهمت زدند که از امضای خط دیورند در زندان ملل متحد دولت جهادیها اجتناب ورزیده بود و حالا حرف تازه : از امضای قرارداد منع تقاضای غرامات جنگی در برابر شوروی احتراز ورزید.
    راستش رابگویم از هر چی مشاور و نظامی شوروی و موروی در افغانستان بود ، من در زمانش نفرت داشتم.اما در آنوقت تا دهن باز میکردی همین چند تا حزبی هرکاره به دهن دهن آدم میزدند و به آدم برچسب انتی سویتیست یا ضد شوروی میزدند. اکنون که شوروی نیست همه در زمان آن مخالفش بودند و برای شان منافع علیای ملی ارزش والاتر داشت تا دوستی افغان- شوروی.
    گیلایه من از همینجا آغاز میگردد:


    افسانه خروج شوروی و دفاع مستقلانه

    تا روزیکه آخرین قطعه شوروی از افغانستان خارج نگردیده بود، رهبران افغانستان به شمول نجیب الله در خواب خرگوش غرق بودند و تصور نمیکردند روسها و بخصوص گرباچف اینقدر نامرد باشند که حزب را در میدان خدا و راستی در برابر لشکر بربرمنش جهادی ها و ملیشای پاکستان . حتا قول اردوی نمبر 25 آن رها کنند.خلقی ها که دوستان وفادار شوروی بودند.آنها همه مطمین بودند که در هر حکومت برای شان شوروی جایی جستجو میکند. همانگونه که بعد از شش جدی کرد. اما چنین هم نشد.

    ---------------------------------------
    ---------------------------------------
    خروج قوا را متوقف سازيد.
    در مرحلهء نهايي خروج قوای شوروی ، زعامت افغانستان نميخواست قوتهای خودرا در جنگ با اپوزيسيون آشتی ناپذير مشغول سازد... زعامت افغانستان مکررا از حکومت شوروی تقاضا کرد تا "خروج قوا بدليل اينکه پاکستان وايالات متحدهء امريکات وافقات ژنو را رعايت نميکنند ،متوقف گردد."
    ترجمهء نکات اساسی متن
    رهبران افغانستان تلاش ميکنند شورويها را به جنگهای دامنه دار و متدوام (بخصوص بر عليه احمد شاه مسعود) بکشانند.پس اژانکه روحيه شکست در وجود نجيب اله پديدار گرديد، از حکومت شوروی خواست تاقواي شوروی درافغانستان حتی بعد از معياديکه در توافقات ژنو در نظر گفته شده ، باقی بمانند.قوماندانی قوای شوروی در افغانستان مخالف اين تقاضاها بود.
    از گزارش وارينيکوف نمايندهءخاص وزارت دفاع ومشاور ارشد قوای شوروی در افغانستان به وزير دفاع اتحاد شوروی نوامبر سال 1988
    بتاريخ 4 نوامبربا نجيب اله بنابر در خواست مکرراو ملاقات صورت گرفت.رئيس جمهور افغانستان اظهار داشت که "رهبری افغانستان قويا تلاش ميکند تا برای دفاع از دستاوردهای انقلاب ثور، ،قوای شوروی در افغانستان باقی بماند."
    اما به نظر ما قطعات قوای 40 به هيچوجه نبايد در افغانستان باقی بماند.تمديد اقامت قوا، اتحاد شوروی را در صحنهء بين المللی وملی متضرر ميسازد.

    بتاريخ 15 نوامبر شهنواز تنی وزير دفاع افغانستان باجنرال ل.ت لفچنکو قوماندان مرکز فرماندهی سر مشاور نظامی در جمهوری افغانستان ملاقات نمود.تنی که با او دارای روابط نزديک است. به او اطلاع داد که:جنرال زيارمل رئيس امور سياسی اردو ازو با اصرار تقاضا کرده است تا افسران اردو خواست تدوير لويه جرگه ء اصطراری را مطرح کنند و افسران عاليرتبهء نظامی ازين لويه جرگه بخواهند تا از اتحاد شوروی در خواست صورت گیرد که قوای خود را برای يک دورهء طولانی در افغانستان باقی بگذارد.

    بنظر ما اين ابتکار زيارمل نيست.بلکه مبين نظر و علاقمندی هيات رهبری افغانستان است.
    وارينيکوف دسمبر 1988
    درماه جنوری سال 1989شوارنادزه و کروچکوف هنگام سفر به کابل با نجيب اله،محمدحسن شرق،شهنواز تنی ،يعقوبی ،وطنجار،وکيل ،خالقيار،نورالحق علومی،و سيد منصور نادری ملاقات کردند.آنها با اصرار تقاضای دوام اقامت قوا را ميکردند.درينجابر ضرورت تامين امنيت ميدان هوايي کابل وشاهرای کابل-حيرتان تاکيد میگرديد.مسعود تصميم گرفته بود تمام راه های مواصلات به کابل را فلج سازد ومردم پايتخت را در گرسنگی وسردی هلاک کند.

    نکات عمدهء جريان ملاقاتها
    نجيب اله رئيس جمهور :قوتهای افغانی توانمندی مقاومت با قوای احمدشاه مسعود راندارند.از رهبری شوروی ميخواهم تا برای امنيت شاهراه قوای خود را در سالنگ جابجا کند.اپوزيسيون نميتواند کابل را از طريق نظامی يا جنگ اشغال کند بنابرين ميخواهند ازطريق محاصرهء اقتصادی مردم را بر عليه دولت بر انگيزد...
    شوارنادزه وزير خارجهء شوروی: برای همرايي قطار های انتقالات ،قوتهای نظامی قابل ملاحظه ضرور است. خطر زد وخورد با مخالفين نفی نميگردد.در لحضهء کنونی ما نميخواهيم تلفات بيمورد را متقبل گرديم.

    حسن شرق: شما به ما کمکهای بيشايبه نموده ايد.قوتهای ما توانمندی تامين امنيت انتقالات را ندارند.
    شوارنادزه:کمک نمودن به افغانستان برای ما ساده نيست.روغن،شکر و آرد را که ما بشما ميفرستيم از مردم شوروی گرفته ميشود و درينجا به نيازمندان نميرسد.

    غلام فارق يعقوبی وزير امنيت دولتی: تا زمانيکه احمدشاه مسعود موجود است شاهرای کابل -حيرتان مسدودباقی ميماند..زوال وبقای رژيم کنونی منوط به حل اين مسئله است.
    شوارنادزه : اگر کودتا صورت گيرد و بمردم مواد غذايی بدهند، مردم پايتخت از آن حمايت خواهد کرد؟
    يعقوبی: مردم ازآن حمايت نميکند زيرا در نتيجهء کودتا گلبدين به قدرت ميرسدو مردم پايتخت ازو متنفرند.
    تنی: دشمن به نمايش قدرت پرداخته است.به نظر من وضع نظامی وسياسی در کشور بحرانی است واين بحران شديد تر ميگردد.
    عبدالوکيل وزير خارجه: ضروراست تا اتحاد شوروی به قوای مسح ما از طريق اجرای عمليات راکتی وپرتاب بم بخصوص بعد از 15 فبروری (تاريخ انفاذ قرار داد ژنيو)کمک نمايد.حفظ کنترول بر ميدانهای بگرام وقندهار وبندر حيرتان برای ما حايز اهميت حياتی است.بدون شک پس از خروج قوای شوروی احمدشاه مسعود راه رااز طريق سالنگ مسدود ميکند.
    ترجمهء عظيم بابک از متن روسی

    ----------------------------------------------
    ----------------------------------------------



    جنگ جلال آباد برخلاف ادعا های پوچ اکثر اعضای حزب دموکراتیک خلق مظهر کودنی سیاسی کسانی بود که در مقامهای رهبری حزب و دولت قرار داشتند.درین جنگ هزاران سرباز تازه نفس که هیچ وجه مشترک با ح.د.خ.ا نداشتند جام شهادت نوشیدند.قطعات جلب و احضار ریاست تشکیلات به رهبری جنرال سرور رفیق پسرانی را به این جنگ سوق دادند که تازه به صنف های ده و یازده کامیاب شده بودند و امروز ما دم از دفاع نامردانه مستقلانه میزنیم.اما درجه شهامت رهبران حزب را در دفاع مستقلانه در مثال ذیل بخوانید.
    در روزیکه تنی کودتا میکرد شهید نجیب الله از انظار رهبری حزب ناپدید شد. آنها تضور داشتند که فرار کرده است. شاید چنین هم بوده باشد. کشتمند ، مزدک و وکیل به زیر زمینی وزارت خارجه پنا برده بودند. خلقی ها خود را پیروزمند معرکه فردا و پرچمی خود را بهت زده یافته بودند.اگر کودتا پیروز میشد ، شاید میگفتند ما در برابر عمل انجام شده قرار داشتیم.همانگونه که ببرک کارمل درباره کودتای منحوس ثور گفت.
    راستش این کودتا را فقط ریاست 5 خاد به رهبری جلال رزمنده و بخصوص قطعه بابه جان به شکست مواجه ساخت نه رهبری حزب با آن دم و دستگاه اختاپوتی خود.
    این هم نمونه دفاع مستقلانه و کودتای تنی



    ادامه دارد
    دوکتور نجيب الله خروجِ نيروهای نظامی شوروی از افغانستان
    (نوشتهء جديد اسحاق توخی در سایت آریایی)



      مواضيع مماثلة

      -

      اكنون الإثنين 20 مايو 2024 - 17:28 ميباشد