سلام به همه
راديوی زن ستیز و شورای نظار پرور فرشته حضرتی از یاوه گو شاعر توانا و از رهزن قهرمان ملی میسازد
اینجانب از یکسال است که با تارشی مکاتبه برقی دارم .یاوه گویی هاییکه او برای من فرستاده بود من در سایت خود نشر کردم . او چند وقت پیش دو شعر را بیکی از سایتهای مبتذل و جنایت پرور شورای نظار بنام سرنوشت روان کرده بود. اما اصل اشعار گونه تارشی که برای من فرستاده است چنین است. باید قضییه معلوم شود که تارشی بازی دوگانه میکند و یا فرشته حضرتی و سایت سرنوشت جعلکاری میکنند. برای قضاوت شما شعر تارشی را که به من فرستاده بشما روان میکنم تا سیه رو شود هرکه در او غل باشد.
جهنم از تو شد بی گفت وگو مردار ای مجاهد
توای وحشی توای قاتل تو ای خونخوار ای مجاهد نجاست از روانت می چکد در دامن دوزخ
زبس در زندگی خوردی ازان بسيار ای مجاهد ازان آتش که در دادی به جان ملت وکشور
کنون سوزد سراپای تو ای مکار ای مجاهد .................. بود در گردنت از شعلهء لعنت بسا زنجير
به حلقت ازشرارجان ستان افسار ای جهادی گلويت رافشارد چنگ مظلومان که دردنيا
نمودی حلق شان را آشنا با دار ای جهادی به زير پای مظلومان کنون افتاده يی شايد
به پطلونت نمايی دمبدم گوای جهادی برآراز خاک ذلت سر ببين زان کشت خونينت
نباشد حاصلی جز وحشت وکشتار ای جهادی ................... فغان وناله ونفرين درخون خفتگان آنجا
دهد روحت را بسی آزار ای اخوانی نه تنها تو الاغ آسا کشی بار گناهانت
که ربانی هم آنجا می برد اين بارای اخوانی به ذلت گرچه اکنون خفته يی در زير پای مرگ
مریدانت مگر ديوانه اند وهار ای اخوانی چه شد آن غرزدن هايت کجا شد آنهمه صدايی برنياری از گلو يکبار ای اخوانی کنون لعنت فرستی برخود وراهی که می رفتی
چوپيچد برسروپای کوکنار ای اخوانی کنون ازکردگارمنتقم زنهار می خواهی
که خلقش را ندادی هيچگه زنهارای اخوانی ................................. چه حاصل شد زجاسوسی ترا ای بندۀ اغيار
سوای لعنت وجزننگ وغير از عار ای مجاهد کنون چون موشٍ بيجانی به چنگال اجل دربند
چرامانند سابق نيستی کفتار ای مجاهد .................... دوچشمانت دوتا گودال ترس انگيز را ماند
دهانت گشته همچون وحشت آورغار ای اشرار درآنجا می سزد با مار وگژدم همنشين باشی
که بودی درجهان برجان ملت مار ای اشرار نگردد ازدعايی روح ناپاکت گهی خرسند
که بودند از تو ابنای وطن بيزار ای اشرار زخيرات xxx وز رقص دام ودد بود قبرت
هميشه بهره ور، پيوسته برخوردار ای اشرار وطن ويرانه شد از دست تو ويرانه گورت به
برويد برفرازش صد جهنم خارای اشرار بيفتد شعله بر خاکت زآه ملتی مظلوم
که آتش خيزدش از هربن ديوارای اشرار فرازخوابگاهت گنبد نفرت به پا سازد .................
تما م نسل های ملت بيدار ای مجاهد تواسپهدار اشرارخواهی ماند درتاريخ
مثالی ازبرای خدمت اغيار ای مجاهد جهادی است منفور جهان تا درجهان باشد
نشان کوچکی زين ديو آدمخوار ای مجاهد | 
الرئيسية
أحدث الصور
