پندار نو

هل تريد التفاعل مع هذه المساهمة؟ كل ما عليك هو إنشاء حساب جديد ببضع خطوات أو تسجيل الدخول للمتابعة.
پندار نو

سایت مستقل و غیر وابسته به احزاب و گروه های سیاسی


    آزادي مذهب درکشورهاي اسلامي

    avatar
    Negin
    Admin


    تعداد پستها : 65
    Registration date : 2009-01-19

    آزادي  مذهب درکشورهاي اسلامي Empty آزادي مذهب درکشورهاي اسلامي

    پست  Negin الإثنين 9 فبراير 2009 - 12:29


    آزادی مذهب درکشورهای اسلامی -تا چه حد؟





    برهمه آشکاراست که حقوق بشر درواقع حقوق اساسی هرشخصی میباشد. این حقوق درحقیقت ایجاب کننده زندگی درمحیط وفضای باز میباشد. هدف آن تامین رابطه عادلانه ودرست بین افراد گوناگون یک جامعه است که قادر براین باشیم افکارشخصی, بیان عقیده وبرآوردگی خواسته هایمان را بطور آزادانه جلوه دهیم
    برهمه آشکاراست که حقوق بشر درواقع حقوق اساسی هرشخصی میباشد. این حقوق درحقیقت ایجاب کننده زندگی درمحیط وفضای باز میباشد. هدف آن تامین رابطه عادلانه ودرست بین افراد گوناگون یک جامعه است که قادر براین باشیم افکارشخصی, بیان عقیده وبرآوردگی خواسته هایمان را بطور آزادانه جلوه دهیم. حقوق بشر حقوق آزادی فردی است دریک جامعه. درواقع شخصی که بطور انفرادی مثلا دریک جزیره بتنهائی زندگی کند به حقوق بشر نیاز ندارد. این مشتقی است اززندگی اجتماعی. این زندگی جمعی است که حقوق بشر را الزام میدارد. درواقع رابطه بین اشخاص مختلف دراجتماع باعث میشود که حقوق بشر را واجب بداند. بموازات به این اصل بایستی به حقوق دیگران هم احترام واقع شود. قابل توجه است که دریک اجتماع همگی دریک سطح قدرت زندگی نمیکنند. بعضی ها دارای موقعیت اجتماعی قویتری هستند. دیگران بناچار ازموقعیت اجتماعی ضعیفتری برخوردارهستند. بنابراین حقوق بشر دفاع اشخاص ضعیفتررا دربرابر اشخاصی که ازموقعیت اجتماعی قویتری برخوردارهستند ایجاب میکند.
    مثالی بارز از این مهم, اقلیتهای مذهبی دریک کشوراست. این اختلاف مذهبی باعث خصومت بین اکثر واقلیت میشود. البته لازم به تذکرنیست که اقلیتهای مذهبی براساس اقلیت بودنشان درموقعیت ضعیفتری قرار دارند. اکثریت میتوانند براحتی آزادی مذهبی را برای اقلیت سلب کنند. اینجاست که حقوق بشر آزادی مذهب را موجب شده وآنرا دربرابر مخالفین آن مذهب حفظ میکند. درکشورهای متعصب مذهبی این اصل بطور بارزتری دیده میشود. درچنین کشورهائی حقوق بشر رانسبت به اقلیتها کاسته یا بطورکلی درنظرنمیگیرند. اینجاست که این اقلیتها قیمت گزافی را بمانند حتی جانشان می پردازند. با کمال تاسف نمونه بارز ازاین نکته بهائیان درایران که من درمقاله قبلی خود به آنها اشاره کرده بودم. ادیان دیگری نیز بمانند کلیمیان, مسیحیان, زرتشتیان, اهل تسننن درکشورمان ایران بهمان نحو شبیه بهائیان نیزحق آنها روزبروز پایمال شده وتعداد زیادی ازآنها با کمال تاسف درزندانها تحت شکنجه وزجر اسیرند.
    پس ازپایان جنگ جهانی دوم (درسال 1945) دنیا دریافت که براساس دین ومذهب مخصوصا درمورد اقلیتهای مذهبی چه فجایعی می تواند رخ داده شود. نتیجه این جنگ درس عبرتی بود که دنیا دریافت بر روی اکثریت پرقدرت ومسلط نمیتوان بتنهائی حساب کرد. زیرا که این اشخاص پرقدرت قادرند ازقدرت خود برای پایمال کردن حقوق دیگران سواستفاده کنند. برای ممانعت ازاین گونه پدیده های منفی وویرانگر تصمیم بر این اتخاذ شد که اعلامیه حقوق بشر را برای تک تک افراد دنیا صادر کنند. این اعلامیه براساس 30 ماده برگزار شده است که جزئیات (10) حقوق مختلف را بیان میکند. همه کشورهای تشکیل دهنده سازمان ملل متحد این اساسنامه را درتاریخ 10 دسامبر 1948 به تصویب رسانده اند. این حقوق شامل حق زندگی, حق احترام, حق آزادی, حق برابری, حق مال, دارائی شخصی و حق رفتار عادلانه است. متاسفانه با این وجود کشورهای زیادی تا امروز حقوق بشر را نقض کرده وبموازات باعث پایمال کردن حقوق بسیاری ازافراد شدند. جای تاثر بسیار است که ایران که خود درزمان کوروش کبیر یعنی هزاران سال قبل ازتاریخ تصویت حقوق بشر درسازمان ملل متحد, بنیانگزار این پدیده مهم بوده وهم اکنون یکی ازکشورهای نقض کننده حقوق بشر میباشد.
    دموکراسی براساس حقوق بشر تنظیم شده وبدون درنظرگرفتن حقوق بشر, دموکراسی معنی ومفهوم ندارد. درکشورهای دموکراسی حکومت براساس مردم برمردم است نه بدست رزیم مسلط. درسیستم دموکراسی حقوق بشر این آزادی را به انسان میدهد که مردم بتوانند رزیم خود راتعیین کنند. هرچند اکثریت بارز است اما این اکثریت نمیتوانند قانونی را به نصب بیاورند که به حقوق اقلیت صدمه وارد کنند.
    متاسفانه بطوربارز درکشورهای اسلامی براثرتعصب مذهبی آزادی مذهب یا وجود ندارد یا چنانچه وجود داشته باشد بطورخیلی محدود دیده میشود. این مهم در 21 کشورمسلمان نشین درخاورمیانه که شامل فلسطین نیزمیباشد بطورآشکاردیده میشود. درصدراین کشورها عربستان سعودی است. دراین کشوربطورمطلق آزادی دین وجود ندارد. این پدیده به این صورت توضیح داده میشود که اسلام تنها دین رسمی این کشورست. تمامی ساکنین این کشور بایستی درپیرو آن باشند وستایش ازمذاهب دیگربطورمطلق جرم است. بعنوان مثال دردهه سال 90 (قرن گذشته) زمانیکه قوای ارتش آمریکا که برای دفاع ازعربستان درمقابل کشور عراق درآنجا مستقرشده بودند. همزمان با آمدن آقای جورج بوش بمناسبت جشن شکرگزاری (thanksgiving day) که به عربستان آمده بود مجبورشد برقراری مراسم را درروی کشتی خارج ازمرز آبی عربستان جشن بگیرد. تعصب مذهبی دراین کشور تا حدی است که حتی دها انسان مسلمانهای پیرو شیعه درجبهه اعدام قرارگرفتند. درحالیکه شیعه وتسنن هردو فرقه دین اسلام هستند. کشورهای نمونه دیگر میتوان ازجمله سودان, عراق وافغانستان را نام برد. مثلا درافغانستان به گفته یکی ازسران ارتش رزیم قبل, مجسمه های بودائی که قدمت آنها به هزاران سال میرسد وآثار تاریخی وباستانی گرانبها میباشند, بایستی ویران شوند. درعراق نیز دررزیم قبلی به رهبری صدام حسین دهها تن ازپیشوایان ادیان به دلیل پیروی ازمذاهب دیگر به جوخه اعدام فرستاده شدند. یا اینکه درزندانهای سیاه وتاریک درشرایط بسیارسخت به مدت طولانی حبس شده بودند. تا به امروز کشورسودان نیزمخالفت شدیدی را برعلیه ادیان دیگر سرمشق خود دانسته است. به حدی که امروزفاجعه غیرانسانی ودشمن طلبی را درصدر کشورهای ظالم وجبار قرارداده است
    .
    همچنین درکشورلیبی برطبق تعیین رهبر آن یعنی "معمر قذافی" هرفردی که ستایش مذهبی را که متفاوت ازمذهب منتخب کشور لیبی میباشد بطورمطلق نامجاز دانسته وتنبیه وجرم شدیدی بدنبال خواهد داشت. درکشورهای دیگر نظیر مصر آزادی مذهب ازنظرقانونی وجود دارد. لیک ساکنین مذهبی آن ازستایش ادیان دیگر جلوگیری کرده ومجازات سختی را به آنها متوسل میکنند. موقعیت شبیه به همین موضوع درکشورهای دیگری ازجمله: الجزایر, کویت واردن میباشند. درکشورهای معدود دیگرگرچه به ظاهر پیروی ازادیان دیگر آزاد است. لیک تبعیض مذهبی شدیدی نسبت به ادیان دیگر درخارج ازموارد دولتی واداری بطور بارز دیده میشود. بعنوان مثال دانشجویانی که مسلمان اهل تسنن نیستند ظوابط پذیرش آنها برای دانشگاهها بسیار مشکلتربوده. بطوریکه ورودی دردانشگاه کاری غیرممکن میباشد. همین مورد نیزدرمورد کارگزینی درادارات دولتی نیزبطوربارزدیده میشود.



    نمونه دردناک دیگر ازاین مسئله وطن خودمان ایران است. میهن ما ایران که درزمان کوروش بزرگ خود پایه گذار حقوق بشربوده است. امروزدرصدرکشورهائی است که نقض حقوق بشر درآن یک موضوع عادی وپیش پا افتاده بشمارمیرود. آزادی مذهب معنا ومفهموی جزخلاف مشروعیت ندارد. واقعا که بسیار اسفناک است. مذهب انتخاب شخصی فرد نیست. بلکه اکتسابی است که ازنسل به نسل دست به دست میشود. چرا انسانها بایستی قیمت گزافی را بابت این مسئله بپردازند؟ دین بمانند ماهیت جنسی انسان است که تحت اختیار وانتخاب شخص نیست. قربانیهای اصلی سلب آزادی مذهب درایران بهائیان هستند که جمعیت آنها حدود نیم میلیون تن میرسد. جالب اینکه بعدازبهائیان اهل تسنن هستند که مورد مخالفت رزیم مذهبی ایران واقع میباشند.





    ظلم وستم به افراد بخاطر عقیده وباور ویا اندیشه آنها چیزی جزجهل ونادانی نمیتواند باشد. پیامبران رویهمرفته خود انسان بودند. میتوان آنها را دوست داشت واحترام قائل شد. بیائید درها را به روی هم بگشائیم ودنیائی مدرن عاری ازهرگونه عقب ماندگی وافکار کهنه ومنسوخ بسازیم. مگرنه اینکه عمرکوتاهی داریم پس چرا آنرا کوتاهتر کنیم آنهم با اعمال شاقه. ابرهای روشن وپربرکت را جایگزین ابرهای گرفته وتیره کنیم. انسانها باید قادرباشند ازهررنگ ونزاد ومذهب با یکدیگرتبادل نظرداشته باشند وآزادی اندیشه وایمان را پیشه گیرند
    .



    01.02.2009
    ایمیل نویسنده: rashel_14@walla.com


      مواضيع مماثلة

      -

      اكنون الإثنين 20 مايو 2024 - 17:28 ميباشد