پندار نو

هل تريد التفاعل مع هذه المساهمة؟ كل ما عليك هو إنشاء حساب جديد ببضع خطوات أو تسجيل الدخول للمتابعة.
پندار نو

سایت مستقل و غیر وابسته به احزاب و گروه های سیاسی


    حقيقت در روسيه از ايگور ليگاچف

    avatar
    admin
    Admin


    تعداد پستها : 7126
    Registration date : 2007-06-20

    حقيقت در روسيه از ايگور ليگاچف Empty حقيقت در روسيه از ايگور ليگاچف

    پست  admin الإثنين 9 فبراير 2009 - 4:03

    ایگور لیگاچف(دبیردوم وقت حزب کمونیست اتحاد شوروی)
    سایت حزب کمونیست روسیه
    حقيقت در روسيه از ايگور ليگاچف Ligachev
    ترجمه بهروز بکتاشی
    avatar
    admin
    Admin


    تعداد پستها : 7126
    Registration date : 2007-06-20

    حقيقت در روسيه از ايگور ليگاچف Empty رد: حقيقت در روسيه از ايگور ليگاچف

    پست  admin الإثنين 9 فبراير 2009 - 4:05

    بهمن حقیقت
    در روسیه راه افتاده
    «اگر شما جلوی حقیقت را بگیرید و آن را در زمین دفن کنید، بدون شک رشد خواهد کرد و به چنان نیروئی مبدل خواهد شد که زمانیکه از دل خاک سر بیرون آورد همه چیز را در مسیر خود جارو خواهد کرد».
    این واژه ها متعلق به نویسنده رئالیست فرانسوی "ا. زولا" است.
    در روسیه کنونی حکومت بورژوازی کلان و راس آن اولیگارش نیمه تئوکرات- بوروکرات عالیرتبه دولتی، جنگ علیه گذشته شوروی و تاریخ روسیه که در ارتباط با مبارزه خلقها علیه نظام ارباب و رعیتی، نابودکنندگان و استثمارگران، اشرافان، زمینداران و کاپیتالیست ها است گشوده اند. برای این حکومت تاریخ شوروی مخالف اصلی بشمار می آید.
    درعین حال تقسیم ویژه کار در اینجا مشاهده میگردد. بطور کلی رهبران در باره دستاوردهای کبیر خلق شوروی و حزب کمونیست سکوت می کنند و به گروه اجیر شدگان، سیاستمداران، ژورنالیست ها و کارشناسان نقش افتراگویان دیوانه و دروغ گویان داده شده است.
    یک دروغ بیشرمانه«تازه» برای بی اعتبار ساختن حقیقت شوروی را مثال میزنم. ادعا می کنند که افراد در دوران شوروی در آپارتمان های مشترک(کمونالکی) پرجمعیت و تنگ زندگی می کردند. در صورتیکه در دهه 80 بیش از 80 درصد مردم شوروی در آپارتمان ها و خانه های مجزا زندگی می کردند. کوهی از دروغ و تهمت.
    سئوال می شود، چرا و برای چه چیزی به دروغ متوسل میشوند؟
    ترس از آینده خود برای آن کسانیکه بر علیه خلق زحمتکش جنایت کردند و مالکیت اجتماعی را ربودند افزایش می یابد. ترس در برابر آن چیزی که در بین مردم شعور در باره ضرورت باز گشتن به دولت خلقی شوروی و بازگشت به راه رشد سوسیالیستی تقویت می گردد. به همه چیز متوسل می شوند برای اینکه در صندلی های حکومت ضد خلقی باقی بمانند.
    من سالیان زیادی را در سیبری برای تحول کار کردم. مستقیما در اجرای 4 پروژه شوروی در مقیاس وسیع شرکت کردم: در تولید تکنیک نظامی هوائی، تفوق زمین های بکر(کشت نشده)، احداث مجتمع نفت- گاز شیمیائی غرب سیبری و ایجاد مرکز علمی سیبری با شهرک های علمی. همه این پروژه ها طی 40 سال عملی گردیدند. در آن زمان در سیبری شوروی نزدیک به 100 شهر جدید ساخته شده بود. یعنی چیزی بیشتر از 3 قرن و نیم اخیر از تفوق سیبری. هم اکنون طی 17 سال بعد از فروپاشی حکومت شوروی نه تنها یک موسسه عظیم با فن آوری بالا، نه تنها یک شهر بلکه حتی یک مرکز جمعیت ساخته نشده است. زمین هزاران روستا یا نابود شده یا در خرابی کامل است.
    صنعت نیرومند نفت و گاز را که با استخراج سالانه 845 میلیارد متر مکعب گاز که آن زمان 40 درصد استخراج تمامی جهان را تشکیل می داد و استخراج 20 درصد نفت را که در اتحاد شوروی ساخته شده بودند در نظر بگیریم.227 میلیون نفر، یعنی سه چهارم جمعیت از گاز استفاده می کردند. اما حکومت کنونی در باره این دستآورد کشور شوراها مانند دیگر دستاوردها و خلاقیت ها از یاد می برد و کلمه ای نمی گوید. ظاهرا امیدوارند که در بین مردم چنین تصوری پدید آید که گویا همه اینها بعد از تخریب اتحادشوروی ساخته شده اند. هم اکنون در دوران بحران، غول صنعت شوروی، یعنی رشته نفت- گاز اقتصاد روسیه را از تکان ها و تخریب نجات می دهد. بقول یکی از شهروندان: بدون نفت و گاز ما از بین می رفتیم.
    اگر پوتین دلایل بحران نوبتی در روسیه بعد از شوروی را در ایالات متحده می بیند، آنگاه اعضای دولت او تماما اکتبر سال 1917 را مقصر می دانند. وزیر فرهنگ اعلام کرد که اگر پدران و پدر بزرگان مهاجران روسی یعنی زمینداران و کاپیتالیست ها در حکومت باقی می ماندند، کودتای بلشویکی رخ نمی داد و هم اکنون روسیه شکوفا و سعادتمند می بود.(روزنامه ایزوستیا). ضمنا بر همگان در سراسر جهان آشکار است که روسیه سال 1917 در مرز تجزیه و بردگی توسط دولتهای غربی قرار داشت.
    پوتین به بازنشستگان جنگ میهنی در رابطه با 63 سالگی سالگرد پیروزی پیام تبریکی فرستاد، بدون آنکه کلمه ای در باره خلق پیروزمند شوروی، حزب کمونیست و استالین سازمانده پیروزی کبیر یاد کند. گویا پیروزی و همه چیز بخودی خود بدست آمد.
    واقع بین باشیم. پوتین که در رابطه با تاریخ شوروی موضع سکوت را اختیار کرده است، گاها اعلام می کند که اقتصاد برنامه ریزی شده اتحادشوروی را تخریب کرد. اما همانا عقب نشینی از اقتصاد برنامه ریزی شده در نیمه دوم سالهای 80 بصورت اجرای طرح قیمت های آزاد قراردادی بر محصولات تولید شده موجب اختلال رشد بهره وری کار و دستمزد، حجم اجناس و پول در کشور گردید. چیزی که در نهایت اقتصاد، بازار مصرف را مختل کرد و قفسه های مغازه ها را خالی گذاشت. دستمزد به اندازه 60 درصد و تولید اجناس مصرفی به اندازه 19 درصد افزایش داشتند.
    علاقه مردم نسبت به دوران اتحاد شوروی نه تنها کاهش بلکه افزایش می یابد. حتی،همانطوریکه جراید خاطر نشان میسازند، در این باره نتایج تا حد زیاد دستکاری شده آراء بینندگان برنامه تلویزیونی «نام روسیه» نیز دلالت می کند. بنا به داده های داوران این برنامه، استالین تقریبا به اندازه "نفسکی" و "استالیپین" رای آورد و بطور عملی همراه با آنان علیرغم تحریف و دروغ روزمره مفسران سیاسی، ژورنالیست ها و سیاستمداران بد سرشت بر علیه استالین، در مقام اول قرار گرفت.
    بنا به بیانیه رئیس جمهور «ما نبایستی هیچ یک از دستاوردهای اجتماعی که در سالهای اخیر بدست آمده را از دست بدهیم». سئوال اینست که سخن در باره کدامین دستاورد است؟ در اتحاد شوروی بیکار نداشتیم. ولی هم اکنون رقم بیکاران به میلیونها میرسد. در دوران شوروی مسکن رایگان بود.هم اکنون برای مسکن بایستی مبلغ عظیمی پرداخت کرد و قیمت مسکن دائما افزایش می یابد. در مسکو قیمت یک متر مربع زمین مسکونی 150 هزار روبل است، یعنی 7 برابر دستمزد متوسط ماهانه. در اتحاد شوروی تحصیلات در تمامی سطوح و خدمات پزشکی رایگان بود. اکنون حداقل 60 درصد دانشجویان در موسسات عالی آموزشی برای تحصیل پول پرداخت می کنند. سازمانده سرشناس بهداری در روسیه آکادمیسین علوم پزشکی روسیه "آ.ئی.پاتاپف" می گوید که در اتحادشوروی سیستم کامل بهداری ایجاد شده بود و «تمامی امکان آن» برای بهبودی سلامت مردم و افزایش طول عمر آنان بود.
    ساختار اجتماعی جامعه تغییر کرده است؟ بله. در این بخش تغییرات اساسی صورت گرفته است. در اتحادشوروی طبقه بورژوازی وجود نداشت.هم اکنون بورژوازی کلان، بوروکرات های دولتی که طبقات زحمتکش را استثمار می کنند وجود دارند.
    قدری در باره جعلیات پیرامون دلایل بحران مالی- اقتصادی کنونی سخن بگوئیم. بنا به عقیده محافل حاکم روسیه، ایالات متحده، شرکت های مالی- صنعتی و کلاه برداری آنان مقصر این بحران هستند و روسیه سرمایه داری مقصر نیست. اما حقیقت آنست که ایالات متحده و روسیه دارای اقتصاد سرما یه داری مشابه هستند و بحران اقتصادی نتیجه اجتناب ناپذیر کاپیتالیسم است. من در این باره نوشتم که سرمایه داری با مالکیت خصوصی آن، با فقیر کردن وسیع مردم، با عدم سیستم برنامه ریزی شده رشد اقتصاد، با عنصر بازار و بدنبال کسب سود بحران اقتصادی را بوجود می آورد که مشکلات آن بر دوش زحمتکشان است.
    بحران اقتصادی می تواند بحران سیاسی را تسریع کند. تنها تعویض سیستم کاپیتالیستی با سیستم سوسیالیستی می تواند بشریت را از تخریب نیروهای مولده که توسط خلق ها ایجاد شده رها کند و زندگی شایسته را برای مردم زحمتکش به ارمغان آورد.

    راه توده

      مواضيع مماثلة

      -

      اكنون الإثنين 20 مايو 2024 - 17:55 ميباشد