پندار نو

هل تريد التفاعل مع هذه المساهمة؟ كل ما عليك هو إنشاء حساب جديد ببضع خطوات أو تسجيل الدخول للمتابعة.
پندار نو

سایت مستقل و غیر وابسته به احزاب و گروه های سیاسی


    "گفت‌وگو با طالبان"

    avatar
    admin
    Admin

    تعداد پستها : 7126
    Registration date : 2007-06-20
    20081115

    "گفت‌وگو با طالبان" Empty "گفت‌وگو با طالبان"

    پست  admin





    "گفت‌وگو با طالبان" محور مذاكرات پادشاه سعودي با سران افغانستان و پاكستان بود
    خبرگزاري فارس: سران سه كشور عربستان سعودي، افغانستان و پاكستان در حاشيه همايش موسوم به گفت‌وگوي اديان در مقر سازمان ملل در نيويورك، ديداري را پشت درهاي بسته انجام دادند كه محور آن، گفت‌وگو با طالبان گزارش شده است.

    "گفت‌وگو با طالبان" A0219668


    به گزارش خبرنگار خبرگزاري فارس در كابل، "حامد كرزي" رئيس جمهور افغانستان، "آصف علي زرداري" رئيس جمهور پاكستان و "عبدالله بن عبدالعزيز" پادشاه عربستان سعودي، روز چهارشنبه در حاشيه اين همايش، در يك نشست كه پشت درهاي بسته برگزار شد تأكيد كردند كه مذاكره با طالبان بايد ادامه يابد.
    روزنامه هندي "پرس‌تراست" با انتشار اين خبر اعلام كرد كه اين ملاقات، يكي از سلسله ملاقات‌هاي سري بود كه به ميانجي‌گري عربستان سعودي برگزار شد.
    به نوشته اين روزنامه، "شاه محمود قريشي" وزير امور خارجه پاكستان پس از اين ملاقات اعلام كرد كه محوريت اين گفت‌وگوها مذاكره با طالبان بوده و در اين اجلاس توافق شده كه طالبان بايد قانون اساسي دو كشور افغانستان و پاكستان را بپذيرند.
    ملاقات سران سه كشور در ادامه گفت‌وگوهايي بوده است كه نمايندگاني از سه جناح طالبان، افغانستان و پاكستان در نشستي در مكه به ميزباني عربستان سعودي برگزار كردند.
    جزئيات بيشتري از اين ملاقات منتشر نشده است.




    اين مطلب آخرين بار توسط گرداننده در الأحد 16 نوفمبر 2008 - 2:58 ، و در مجموع 1 بار ويرايش شده است.
    مُشاطرة هذه المقالة على: reddit

    avatar

    پست السبت 15 نوفمبر 2008 - 23:07  admin

    گفتگو با طالبان بیانگر یاس و ناامیدی غرب در افغانستان
    یکی از مراکز پژوهشی غرب گفتگو با طالبان را نشانه یاس و ناامیدی غرب در تلاشهای آن در افغانستان دانست و آن را بسیار نامطلوب توصیف کرد.
    به گزارش خبرگزاری مهر، انستیتو مطالعاتی رند در تحلیلی نوشت: در حالی که "دیوید پتریوس" فرمانده نیروهای مرکزی آمریکا اخیرا به افغانستان سفر و وضعیت امنیتی نامطلوب در این کشور را بررسی کرد، از برخی مقامهای افغان و انگلیسی شنید که بهترین راه پیش رو گفتگو با طالبان است. چنین گفتگوهایی آغاز شده، اما این ایده بدی است.
    " چریل بنارد" نویسنده این مطلب خاطر نشان کرده است: نخست اساس واقعی این مذاکرات را تجسم کنید. طالبان به خوبی درحال انجام اقدامهای خود هستند و دلیلی برای کنار گذاشتن سلاحهای خود ندارند. آنها خواستارهمان چیزی هستند که پیش از سال 2001 داشتند که یک دولت افراطی و نابهنجار است .
    در ادامه این مطلب آمده است: علاوه بر این، ما قبلا نیز برای گفتگو با طالبان تلاش کریدم – در دهه 1990 که آنها در قدرت بودند . اما آنها هیچ امتیازی نمی دهند. این گفتگوها این بار هم نتیجه بخش نخواهد بود.
    به عقیده نویسنده، این گفتگوها فقط به معنای یک چیز است و آن اینکه این قدرتهای بزرگ مایوس شده اند. دولت "حامد کرزای" رئیس جمهور افغانستان با مشکلاتی روبروست. مردم کشوری که با فساد گسترده و عدم صلاحیت ها روبروست، دلسرد و مایوس شده اند.
    تحلیلگر رند معتقد است که گفتگو با طالبان بسیار بسیار اشتباه است و اینکه طالبان که خود را در اوج می بینند، هیچ انگیزه ای برای مصالحه و سازش ندارند. باید به خاطر داشت طالبان که همواره تهدیدهای مرگ را صادر می کند، گروهی نیست که شریک احتمالی باشد و برای کارساز افتادن دموکراسی تلاش کند.
    بنارد به دیگر تبعات گفتگو با طالبان فراتر از افغانستان نیز اشاره کرده و افزوده است: این گفتگوها ناتو ( سازمان آتلانتیک شمالی) ، آمریکا و جامعه بین المللی را همتراز با یک باند محلی افراطی قرار می دهد و آنها را از موضع محکم خود در برابر تروریستها دور می کند.
    در پایان نویسنده گفتگو با طالبان را بسیار اشتباه و این ایده را بسیار نامطلوب توصیف کرده است.
    avatar

    پست السبت 15 نوفمبر 2008 - 23:16  admin

    صرف چاي با طالبان؟

    "گفت‌وگو با طالبان" Untitledtaliban100
    جهان- ديويد ايگناتيوس:
    آمريكا و اروپا حيران از حل بحران افغانستان هستند و اينك راه حل عجيب مذاكره با طالبان براي ايجاد آرامش در اين كشور را به‌عنوان آسان‌ترين راهبرد امنيتي افغانستان مدنظر قرار داده‌اند.
    دولت اين گروه در سال2001 توسط نيروهاي ائتلاف به رهبري آمريكا سقوط كرد.
    سؤالي كه كارشناسان مسائل افغانستان هم اينك از خود مي‌پرسند در باره نفس مذاكره با طالبان نيست بلكه در مورد زمان مذاكره است.
    در اين ميان، بحث و اختلافات نظر فراواني در كابينه بوش و فرماندهان ارتش آمريكا وجود دارد.
    البته اكثرا معتقدند اكنون براي گفت‌وگو همه جانبه با طالبان بسيار زود است زيرا با توجه به شرايط افغانستان هرگونه گفت‌وگو با اين گروه از موضع ضعف و ناچاري خواهد بود.
    تعدادي از آنها معتقدند گفت‌وگو با طالبان پس از افزايش نيرو در سال آينده ميلادي و برقراري امنيت در مناطق پرجمعيت اين كشور مي‌تواند در دستور كار قرار گيرد.
    به هر حال درباره طالبان ورق ناگهان برگشته است. تا چند سال پيش كمتر كسي را مي‌توانستيم بيابيم كه فكر مي‌كرد روزي آمريكا مجبور به گفت‌وگو با طالبان شود.
    طالبان در آن برهه، ارتباط تنگاتنگي با اسامه بن لادن، رهبر شبكه تروريستي القاعده و متهم اول حملات 11سپتامبر داشت.
    اما تجارب دردناك افغانستان و عراق، بسياري از فرماندهان آمريكايي را به اين باور رسانده كه نشاندن طالبان بر سر ميز مذاكره بسيار آسان‌تر از مقابله با آنها در جنگي فرسايشي خواهد بود.
    رابرت گيتس، وزير دفاع آمريكا براي اولين بار در نهم اكتبر(18 مهرماه) در اجلاس ناتو در بوداپست، در ميان متحداني كه از جنگ افغانستان سرخورده بودند، سخن از لزوم گفت‌وگو با طالبان به ميان آورد.
    گيتس پس از آن هم به خبرنگاران گفت: اين كار(گفت‌وگو با طالبان) بايد به هر حال روزي در قالب آشتي ملي انجام شود.
    اين كار البته راهي هم براي خروج ما از افغانستان خواهد بود.ژنرال ديويد پترائوس، كه در عراق و در افغانستان سابقه فرماندهي دارد، هم اظهارات مشابهي داشته است.
    وي معتقد است آمريكا بايد نوعي سازوكار آشتي جويانه با گروه‌هايي كه با القاعده تفاوت دارند، تدارك ببيند و از سويي آنها را در قالب دولتي ميانه رو بگنجاند.
    پترائوس پيش از اين در عراق توانسته بود از طريق ايجاد اتحاد با گروه‌هاي سني اين كشور، ارتباط آنان با القاعده را قطع كند و اينك در پي همان راهبرد و البته در افغانستان است.
    پترائوس معتقد است تلاش براي همكاري با شبه نظاميان طالبان بايد با افزايش نيروهاي نظامي آمريكا در افغانستان همزمان باشد؛
    همانگونه كه در عراق نيز چنين بود. پترائوس البته مدعي شده اشتباه بزرگي است اگر احساس كنيم همانند جنگ عراق، در افغانستان هم مي‌توان با قدرت نظامي پيروز شد.
    طرح گفت‌وگو با طالبان اگر چه محرمانه اما به لطف تلاش‌هاي ديپلماتيك عربستان سعودي هم‌اكنون كليد خورده و در حال انجام است.
    در پايان ماه گذشته، يعني در اواخر ماه مقدس مسلمانان (رمضان)، ملك عبدالله، پادشاه عربستان، در مكه با نمايندگان طالبان و ديگر گروه‌هاي شورشي همچون گلبدين حكمتيار و جلال الدين حقاني ديدار و گفت‌وگو كرد.
    حامد كرزي، كه در گفت‌وگوهاي مكه، برادرش قيوم كرزي را فرستاده بود، چندي پيش اعلام كرده است كه طرح گفت‌وگو با طالبان در مراحل ابتدايي خود است اما ما به آينده اميدواريم.
    حامد كرزي همچنين اعلام كرد از ملاعمر، رهبر طالبان خواسته است تا به‌عنوان پيش شرط مذاكرات آينده با دولت افغانستان، در رسانه‌ها رسما از القاعده، بن لادن و معاونش ايمن الظواهري تبري جويد.
    براساس آنچه منابع آگاه نزديك به گفت‌وگوهاي مكه اعلام كرده‌اند ملاعمر با درخواست كرزي موافقت كرده است.
    به گفته اين منابع، ملاعمر همچنين 7درخواست خود را به عربستان، به‌عنوان واسطه، ارسال كرده است.
    اعلام جدول زماني براي خروج نيروهاي آمريكايي و ساير نيروهاي خارجي از افغانستان، دادن چند كرسي در دولت و ولايات افغانستان به طالبان، حضور جنگجويان طالبان در ارتش ملي افغانستان و بخشش سربازاني كه تاكنون با آمريكا جنگيده‌اند از مهم‌ترين خواسته‌هاي رهبر طالبان در گفت‌وگوهاي اين گروه با دولت افغانستان بوده است.
    دولت عربستان پيشنهاد داده است تا دور دوم گفت‌وگوهاي مكه در اوايل ماه دسامبر(آذر ماه) همزمان با برگزاري مراسم حج برگزار شود.
    با اين حال مقامات رسمي ايالات متحده گفته‌اند نسبت به نتيجه بخش بودن اين گفت‌وگوها ترديدهاي جدي دارند اما فرانسه و انگليس معتقدند گفت‌وگو نكردن با طالبان مي‌تواند به بدتر شدن اوضاع افغانستان بينجامد.
    از همين رو، اين 2كشور مشوق فعاليت‌هاي عربستان براي گفت‌وگو با طالبان هستند.
    در اين ميان برخي از دولتمردان و فرماندهان ارتش پاكستان نيز از طرح گفت‌وگو با طالبان حمايت مي‌كنند.
    اما به‌نظر من براي مك كين يا اوباما پيشنهاد توافق آمريكا با طالبان - به‌عنوان گروهي كه در يك دوره حامي القاعده بوده است- به منزله خودكشي سياسي است، اما وزير دفاع آمريكا مي‌گويد آمريكا توانسته در عراق با سني‌هايي كه دستشان به خون سربازان آمريكايي آغشته است، به توافق برسد.
    شايد همان‌طور كه او گفته است، جنگ افغانستان هم اينگونه به پايان رسد.واشنگتن پست- 26 اكتبر 2008
    ترجمه: احسان تقدسي


    avatar

    پست السبت 15 نوفمبر 2008 - 23:21  admin

    گفت‌وگو با ژنرال عظیمی، سخنگوی وزارت دفاع افغانستان
    آیا طالبان تنها مشکل افغانستان است؟

    اردوان روزبه
    گفت‌وگو را از «اینجا» بشنوید.
    ژنرال “زائر عظیمی” نزدیک به چهار دهه است در دنیای سیاسی افغانستان، که بی‌شک بخشی از آن توام با مبارزات نظامی بوده است، حضور فعال دارد. از مبارزه‌های چریکی در کوه‌های هرات و “زنده جان” تا حضور در عرصه سیاسی، هفت ثور و روز‌های مبارزه با روس‌ها، رهبری نظامی و تحلیل‌های سیاسی و تاریخی معاصر افغانستان بخش‌هایی از کارنامه اوست. او جزو اولین فرماندهان نظامی افغان بود که بعد از پیروزی بر طالبان سلاح بر زمین گذاشت و حتا علیرغم برخی مسائل پیش روی، خانه نشینی گزید که ماحصل آن دوران شد، کتابی در زمینه آسیب‌شناسی انقلاب افغانستان و بازبینی دلایل حمله شوروی سابق به این کشور. او پس از چندی بنابر در خواست دولت مرکزی، شهر زادگاه خود “هرات” را ترک گفت و به پایتخت رفت تا در کسوت سخنگو و جانشین وزارت دفاع کشور افغانستان با دولت مرکزی همکاری کند.
    زائر عظیمی یکی از رهبران جهادی است که تفکری “تکنوکرات” دارد و تاملی بر “سکولاریزم” می‌کند. نکته‌ای که کمتر در بین رهبران جهادی افغان می‌توان دید.
    "گفت‌وگو با طالبان" _MG_2209
    ژنرال عظیمی | عکس از اردوان روزبه
    آیا دولت شما اعتبارش را به لحاظ مرجعیت در بین اقوام توانسته است که بدست بیاورد؟ از سویی این بخشودگی‌هایی که اینک زمزمه می‌شود آیا نشانه این نیست که دولت دارد از خیر برخورد با آدمهایی که به هر حال این مردم را مورد حمله قرار داده‌اند بنابر مصلحت می‌گذرد؟
    من تصور می‌کنم موضوع به حدی گسترده است که باید هر بعد از آن را جداگانه بررسی کرد. دولت یک سری اهداف و استراتژی‌ها را برای خود برشمرد که تا حد زیادی در بسیاری موارد موفق هم بوده است. از لحاظ تعلیم و تربیت حال میلیونها دختر و پسر به مکتب می‌روند، پنج سال پیش هسته‌های یک اردوی ملی به این کیفیت گذاشته نشده بود، هزاران کیلومتر جاده خاکی بود و حتا ما از هرات به کابل یک هفته‌ای می‌آمدیم در حالی که اینک یک روزه می‌آییم. پنج سال پیش در عرصه اقتصادی این قدر افغانستان رشد نکرده بود. اما همه این موفقیت‌هایی که دولت از لحاظ سیاسی، اجتماعی و اقتصادی (بحث امنیتی را جدا می‌کنم) در عرصه‌های مختلف بدست آورده کافی نیست یعنی بحران در افغانستان به حدی گسترده بوده که نتوانسته یک تغییرات چشم گیری را بر سفره مردم و در خانه مردم ایجاد کند.
    شما می‌فهمید کشورهای جهان سوم، مخصوصا کشوری مثل افغانستان که مردم با فقر بسیار زندگی می‌کنند، وقتی بر سر سفره آنها تغییرات نیاید، دیگر تغییرات را هیچ چیز نمی‌دانند. خیلی از شهرها برق نداشته است که حالا برق دارد، خیلی از شهرها آب نداشته است و حالا آب دارد، هر چند که هنوز در مرکز مشکل داریم.
    در قریه‌جات هزاران پروژه ایجاد شده، کلینیک، مکتب، پل‌ها، همان‌طور که عرض کردم این‌ها کافی نیست. اما واقعیت امر هم این است که دولت افغانستان یک منبع اقتصادی از خود نداشته است. برای افغانستان در ابتدا یک استراتژی اقتصادی تعریف نشده که بر مبنای همین استراتژی حرکت کند. شما بهتر از ما می‌فهمید که هر تحول اقتصادی لازمه‌اش بودجه اقتصادی است، برای ما منبعش خارجی‌ها بودند. از تمام پولی که حدودن شانزده میلیارد دلار یا بیشتر به ما کمک شده بین بیست تا بیست و پنج فیسد (درصد) به دولت افغانستان داده شد و بقیه به سلیقه خودشان مصرف شده است. اولن که کل همان پول برای افغانستان کافی نبود. ثانین باید افغانستان اختیار می‌داشت که اولویتهای خود را از لحاظ اقتصادی تعریف کند. از این پولی که برای افغانستان داده شده است بخش اعظمی به مصارفی مثل معاش خود خارجی‌ها صرف شده، کرایه خانه‌های پنج ده هزار دلاری، سی هزار دلاری و بیست هزار دلاری، معاش‌های پنج ده هزار دلاری، مشاور‌های خارجی، کارشناس‌های خارجی، موتورهای (ماشین) لوکس، مصارف رفت و آمد خارج و داخل. این‌ها همه پولی بوده که از محل همین پول‌‌ها مصرف شده است و بر پروژه‌های انکشافی (بازسازی) نتوانسته هیچ تاثیر مثبتی بگذارد. بخش دیگر آن پولی بوده که جامعه جهانی در نظر گرفته است و با سلیقه خود مصرف کرده.
    اینک از لحاظ اقتصادی، سیاسی افغانستان وضعیتش بد نیست یعنی من احساس می‌کنم که قبل از یازده سپتامبر بسیار مشکل داشتیم اما اگر حضور جامعه جهانی را در کنار این موقعیت بگذاریم، یک جبهه جهانی متحدی را در دولت افغانستان توانسته‌ایم داشته باشیم.
    می‌آییم سر مسائل امنیتی که شما اشاره کردید. همین طور که یک فضا برای ما ایجاد شد که در عرصه‌های مختلف سیاسی، اقتصادی، دولت سازی، مسائل تعلیم و تربیت و بازسازی به جلو حرکت کنیم، فضا هم برای دشمن مساعد شد که از بیرون سازماندهی کند، آموزش ببیند، ارتباطات خود را تامین کند و حلقه‌های مشخصی را برای حمایت خود پیدا کند. حالا می‌ببینیم که در کنار سرحدات (مرز‌ها) ما، مراکز بسیار مهمی برای آموزش و تجهیز است. در ابتدا جامعه جهانی یک مقدار نسبت به ناامنی بی توجهی کرد، مخصوصن در ساحت جنوب و شرق کشور، نسبت به تشکیل و توسعه اردوی ملی نیز، خوب حال اگر جامعه افغانستان یک مرتبه بپرسد که چرا پلیس بعد از پنج سال شروع به کار کرده و این پنج سال دیگر را ما چه می‌کردیم، غیر منطقی است؟ آیا ضرورت به پلیس نبود؟ باز با توجه به وضعیت امنیتی افغانستان، آیا هفتاد هزار نیروی اردو یا هفتاد هزار پلیس در افغانستان کافی است؟
    بطور مثال در موسی قلعه که ما باید با دو سه هزار نفر عملیات کنیم، چهل نفر پلیس برای حفظ امنیت کافی است؟ می‌بینید اینها هیچ کدام حتی در کنفرانس بن هم پیش‌بینی نشده بود. بعد از ورود به بخش اجرایی ما با واقعیت‌های داخل افغانستان روبه‌رو شدیم، و گاهی هم از کنارشان تیر شدیم (گذشتیم). ما همیشه فریاد زدیم و گفتیم: آن زمانی که DDR پروگرامش شروع شد، گپ ما این بود که اگر به سرعت اردوی ملی جایگزین نشود خلأ قدرت به وجود می‌آید. اگر به سرعت ناتو جابه‌جا نشود خلأ قدرت به وجود می‌آید، اگر نسبت به کمیت تجدید نظر نشود خلأ قدرت به وجود می‌آید. همه این مشکلات دست به دست هم داد و بستر مساعدی ساخت که یک مقدار با توجه به مداخلاتی که از بیرون صورت گرفت دشمن بتواند فعالیتهای خود را در منطقه شروع کند.


    اين مطلب آخرين بار توسط گرداننده در السبت 15 نوفمبر 2008 - 23:24 ، و در مجموع 2 بار ويرايش شده است.
    avatar

    پست السبت 15 نوفمبر 2008 - 23:22  admin

    اما همه این موارد به هیچ وجه با توجه به تحجری که در اندیشه طالبان هست در بین افغان‌ها نمی‌تواند پایگاه مردمی داشته باشد، به عنوان یک آدم غیر دولتی صحبت کنیم، یک تحلیل‌گر، اقوام مختلف تاجیک، هزاره، ازبک و ترکمن این‌ها قطعن با توجه به برخوردهای گذشته که طالبان با آنها داشتند، حضور آنها را نخواهند پذیرفت. امروز اکثریت پشتونها را در افغانستان می‌بینید که خواهان تغییرات به نفع دموکراسی‌ اند. لذا می‌ماند یک تعداد بسیار معدودی که به چند دلیل یا به خاطر حمایت طالبان از کشت و تجارت موادمخدر از آنها طرفداری می‌کنند و یا گروهی از مهاجرین هستند که در مدارس دینی برخی کشور‌ها به هوای آموزش علوم دینی وارد شده‌اند و تحت تاثیر برخی آموزش‌ها قرار گرفته‌اند و از یک طرف ماهی یک هزار کالدار (واحد محلی پول پاکستان) به اصطلاح حقوق یا شهریه دریافت می‌کردند.
    اما باز هم ما می‌بینیم در قندهار عملیات انتحاری می‌شود، یک مقداری با این مسئله منافات ندارد؟
    تجربه‌ای که ما در افغانستان داریم این است که هرگاه طالبها در نقاط نظامی بطوری قرار گرفته‌اند که نتوانسته‌اند عملیات کنند، دست به عملیات انتحاری می‌زنند، اولن که تلاشهای بسیار زیادی جریان دارد که بتوانیم این را مهار کنیم هر چند مهارش بسیار مشکل است. یعنی نابود کردن مشکل است ما می‌گوییم مهار کنیم نمی‌گوییم به کلی قطع بسازیم. ثانین شما فکر کنید که اگر روزی ده عملیات انتحاری توسط طالبان صورت بگیرد آیا همین بیشتر تنفر مردمی را ایجاد نمی‌کند؟
    می‌خواهم کمی مستند برای شما صحبت کنم که ما در چه وضعیتی هستیم و آنها در چه وضعیتی هستند. ما در سال گذشته عملیات‌های مختلفی داشتیم نظیر “شرق کوهستان، هجوم کوهستان، غرب کوهستان، اژدهای هزار سر و عقاب تنها”. در عملیات “هجوم کوهستان” دشمن بیش از یک هزار تلفات دید و یک تعداد افراد کلیدی و رهبری طالبان کشته شدند. ما سال گذشته در قسمت کوه‌های بین المللی مشکل داشتیم، دولت اقلن سه، چهارماه در حال تصمیم‌گیری بود که نیروها به زابل برود یا نه، به”اوروزگان” برود یا نرود؟ در حالی که اینک این تزلزل را در درون ناتو نداریم. سال گذشته ما خلأ انتقال قدرت بین ناتو و ائتلاف را داشتیم، امسال این را نداریم. سال گذشته ما در اوایل سال برای هر کندک (تیپ) خود ششصد تا هفتصد نفر برای آموزش توانا می‌کردیم، اما در حال حاضر کندک شصت و یک ما با ۱۶۰۰ نفر و کندک شصت و دو ما با ۲۰۰۰ نفر زیر آموزش رفته که یک افزایش سه برابری نشان می‌دهد. سال گذشته با سلاح‌ها سبک می‌جنگیدیم در حالی که امسال ما تجهیزات جدید به دست آورده‌ایم،”ام شانزده و ام چهار” بدست آورده‌ایم، توپهای ۱۵۵ میلیمتری آمریکایی را بدست آورده‌ایم.
    سال گذشته از نظر کیفیت ما یازده هفته تعلیمات داشتیم در حالی که امسال تعلیمات ما به هفده هفته افزایش یافته است یعنی افراد ما کاملا مسلکی اند (آموزش دیده)، هسته نیروهای ویژه ما گذاشته شده است. نیروی مخصوص یا به اصطلاح ما کندک‌های کماندویی در شرف تاسیس است، همین لحظه کندک کماندوی ما در آلمان زیر تعلیم است، سربازهای ما به آمریکا رفته‌اند و تعلیمات خود را دیده‌اند، کندک‌های اینجینری (مهندسی) ما برای خنثی کردن مین زیر تعلیمات هستند.
    با این شرایط شما صحبت از بهبود امنیت در افغانستان فردا می‌کنید؟
    بله و اینک یک بستری هم باز کردیم تا آن کسانی که دستشان به صورت گسترده آلوده نیست و به جنایت جنگی و یا جنایت بشری متهم نیستند برایشان یک زندگی صلح آمیز فراهم بشود.
    یعنی همین طرح بخشودگی جنگجویان که منتقدانی هم دارد؟
    اشاره شما به طرح شورا بود. طرح شورا دو بخش دارد، یک بخش آن مسائل عفو و بخشش بوده که طبیعی است و رئیس جمهور موضوع را اعلام کرده و به حقوق‌دانان داده که از لحاظ شرعی و از لحاظ حقوقی بررسی کنند. دیگر بحث مصالح است، دولت سیاستش بسیار روشن است. ما برای آن افرادی که به جنایت بشری متهم نیستند و در لیست‌های سیاه قرار ندارند، زمینه را طوری فراهم می‌کنیم که بیایند، چرا که ما می‌فهمیم تحت فشار بوده‌اند، فریب خورده‌اند و یا تحت آموزش‌هایی بیرون از مرز بوده‌اند. لیکن اگر تفنگ خود را کنار بگذارند و با ما جنگ نکنند و فرزندان ما را نکشند و بیاید آرام زندگی کند چه اشکالی دارد؟ حتا از نظر سیاسی بسیار خوب است. در داخل از این طرح اگر دقت کنید بسیار کلی‌گویی شده و باید منتظر باشید که طرح باز شود. جزئیات طرح مشخص شود که چه کسی، در چه سطحی، چطور، چرا، با چه امتیازی و با چه تضمیناتی باید بخشیده شود. اینها همه باید تعریف بشود که من فکر می‌کنم زمان می‌خواهد.
    آیا شما تمام مشکلات جامعه افغانستان را در طالبان ارزیابی می‌کنید؟ یعنی اگر طالبان حذف شوند مشکلات افغانستان حل خواهد شد؟
    نه! ببینید مشکلات افغانستان را در واقع باید به دو بخش تقسیم کنیم. یک بخش خارجی و یک بخش داخلی. بخش خارجی بخش مداخلات است که از عنصر طالب به خاطر سیاست‌های دراز مدت منطقه‌ای به عنوان نیروی مداخله استفاده می‌شود، بخشی هم مشکلات داخلی ماست. بیکاری و وضعیت بد اقتصادی یکی از عوامل ناامنی است، یعنی هیچ شکی نیست شما می‌فهمید که فقر و ناامنی دو بال است. علمای علم جامعه‌شناسی همیشه سر این مسئله بحث دارند که آیا فقر باعث ناامنی می‌شود یا ناامنی باعث فقر می‌شود؟ این که یکی از دانشمندان فرانسوی می‌گوید که بعد از آب و هوا و غذا باز هم امنیت ضرورت است یعنی باید ابتدا امنیت به وجود بیاید که باز بستری برای فقرزدایی یا توسعه اقتصادی باشد و خیلی‌ها برعکس نظر دارند که اگر این دو موازی با یکدیگر حرکت نکنند باز امنیت ایجاد نمی‌شود. مسائل فقر، بیکاری و مواد مخدر بخشی از مشکلات ناامنی ماست. فساد اداری، عدم ظرفیت نیروی انسانی در کادر مسلکی افغانستان و ادارات ناقص دولتی یکی دیگر از ناامنی‌های ماست. منتها عمده عامل در همین لحظه مداخلات خارجی است و در مرحله دوم نیرویی به نام طالب یا القاعده یا مافیای مواد مخدر که مورد استفاده همین مداخلات قرار می‌گیرد.
    با این حساب ممکن است که دولت مرکزی نتواند اقوام افغان را در کنار یکدیگر جمع کند. آیا شما خطر تجزیه در افغانستان را احساس نمی‌کنید؟
    نه به هیچ وجه! یک چنین چیزی محسوس نیست. من به عنوان یک افغان امیدوار هستم آن روزی برسد که در افغانستان قبل از این که از یک نفر بپرسم تو شیعه‌ای یا سنی و یا بپرسیم تو پشتونی، تاجیکی یا ازبکی؟ از او بپرسیم که رشته تو چیست ؟ چی تحصیل کرده‌ای و چقدر ظرفیت کاری داری تا بری فلان کار را انجام بدهی. مثل بسیاری از کشورهای دنیا که کسی از کسی نمی‌پرسد که تو از بلوچستان هستی یا کردستان. بلکه از او می‌پرسند که تو در این رشته چند سال تحصیل کرده‌ای و چقدر تجربه کاری داری. امیدواریم روزی به کشور ما بیاید که همین مسئله را نپرسند.
    فعلن در حد نسبی خوب است و تحکیم قدرت دولتی اگر دقت کنید هر روز از روز دیگر افزایش می‌یابد. مثلا سال ۲۰۰۲ دولت توان این را نداشته است یک والی را تبدیل کند (تغییر دهد)، یک قوماندان (فرمانده) امنیتی را تبدیل کند. اما امروز یک مامور دولت مرکزی افغانستان می‌رود از ولایتی سی چهل نفر را به جرم‌های مختلف دستگیر می‌کند می‌دهد به توقیف، پس می‌آید (بر می‌گردد) به کابل. به این معنی که حکومت مرکزی تحکیم پیدا کرده است، شک نداریم که هنوز نیاز به تحکیم دارد اما نسبت به گذشته بهتر شده است، هر روزی که شما مقایسه کنید یک انکشاف (بازسازی) بوده است.
    یعنی شما فکر می‌کنید که در انتخابات بعدی فرصت دموکراتیک یک انتخاب آزاد فراهم خواهد شد؟
    حتمن. حالا شما می‌بینید اینقدر از لحاظ دموکراسی تغییراتی که در افغانستان آمده در منطقه نیست، مطبوعات آزاد به چه شکل است. من مثال می‌زنم وقتی یک خبرنگار از تلوزیون “طلوع” با یکی از رهبران طالبان مصاحبه تلفنی می‌کند فقط در حد یک تذکر به امنیت ملی فراخوانده می‌شود. در بحث انتقاد، شما ببینید که تمام جامعه مطبوعاتی و فرهنگی مثل موج هر روز سربلند می‌کنند که چرا این کار شد. معنایش این است که دموکراسی اینجا واقعن به طرف نهادینه شدن می‌رود، هر چند که تجربه دموکراسی ما کم است اما فضا بسیار مساعد است. خود شما همین سوالی را که کردید به این معنی است که در اینجا یک فضایی برای دموکراسی ایجاد شده. در این فضای دموکراسی ممکن نیست که شما دوباره خواسته باشید که یک رئیس جمهور و یک انتخابات غیر دموکراتیک را انجام دهید.
    اگر درگیری بین ایران و سایر دول طرف مقابل به وجود بیاید (به هر شکلی که می‌خواهد باشد)، تاثیرش برای همسایگان چه خواهد بود؟
    در آستانه حمله به عراق من با BBC در هرات یک مصاحبه‌ای کرده بودم، در آنجا تحلیلم این بود که حمله به عراق تاثیر منفی در افغانستان دارد، هم از لحاظ سیاسی، هم نظامی و اقتصادی و دلیلی هم که گفتم این بود که منطقه به معنای یک بدن است، هر قسمت بدن که درد بگیرد بدن از او متاثر می‌شود. لذا هر ناامنی که در منطقه بیاید، انتشار خود را دارد. مثل این که شما به روی یک اسفنج یک مقدار آب بریزید و توقع داشته باشید که آب در همان منطقه محدود باشد یک توقع منطقی نیست، چون خود به خود انتشار پیدا می‌کند. لذا هر ناامنی که در منطقه بیاید به سر منطقه تمامی تاثیر منفی دارد. فکر می‌کنیم که هر ناامنی که در منطقه گسترش پیدا کند و ایجاد شود اولین تاثیر خود را سر ما می‌گذارد. ما آرزو داریم که ناامنی ایجاد نشود و در عین حال با شناختی که من دارم، همیشه جمهوری اسلامی ایران این توانایی را داشته است که در شرایط حساس یک تصمیمات عجیب و غریب با چرخش‌های گاهی صد و هشتاد درجه‌ای بگیرد. یعنی به نظر من بسیار قدرت می‌خواهد که در شرایطی که دولتی می‌فهمد که به لبه پرتگاه رسیده است با یک تصمیم از این لبه خود را نجات می‌دهد. من فکر می‌کنم که این موضوع را در گذشته ایران از لحاظ تصمیم‌گیری‌های سیاسی ثابت ساخته است و امیدوارم در آینده هم تصمیماتی داشته باشد که مانع هر نوع تشنج بیشتر در منطقه شود .
    یکی از پایگاه‌های جدی ناتو و ائتلاف بین المللی به رهبری آمریکا در افغانستان است، آیا افغانستان می‌تواند یک پایگاه نظامی علیه ایران باشد؟
    نخیر. بین ما و جامعه جهانی به عنوان یک تعهد مطرح است که از خاک افغانستان به هیچ کشوری نباید تجاوز، حمله یا حرکتی محسوس صورت بگیرد. حرکت‌های غیر محسوس قابل کنترل نیست. مثلن برای ما مقدور نیست که این را کنترل کنیم که چقدر مسائل شنود را می‌توانند از طریق فضا کنترل کنند، اما آنچه که برای ما محسوس است ما اجازه نمی‌دهیم که از داخل کشور ما نه تنها به ایران به هیچ کشوری، هیچ حمله و تعرضی صورت بگیرد. چون ما خودمان همین مشکل را در افغانستان داشته‌ایم و ما می‌فهمیم که چقدر سخت است. نمی‌خواهیم از کشور ما به عنوان یک سکو علیه یک کشور دیگر استفاده شود .
    به عنوان یک تحلیلگر دفاعی آیا احتمال حمله به ایران را از سوی آمریکا قابل قبول می‌دانید؟
    من سخنگوی رسمی وزارت دفاع هستم. من را از این لحاظ معذور بدارید. نام من سخنگوی وزارت دفاع است و صحبت‌های من به این نمایندگی است و باز نهایتا مسئله به وزارت دفاع برمی‌گردد نه به من.
    ---------------------------------------
    گفت‌وگو با وزیر امور خارجه‌ی افغانستان

    radio zamaneh


    اين مطلب آخرين بار توسط گرداننده در السبت 15 نوفمبر 2008 - 23:28 ، و در مجموع 1 بار ويرايش شده است.
    avatar

    پست السبت 15 نوفمبر 2008 - 23:26  admin

    جزييات بيشتري از گفت‌وگوي دولت كرزي با طالبان

    ٦ عقرب ١٣٨٧

    » آژانس خبرگزاري افغان ايرکا

    روزنامه پاک تریبیون پاکستان در گزارشی تحلیلی بیان داشت عربستان سعودی تأیید کرده است که این کشور بنا به درخواست حامد کرزی نشستی را بین مقامات دولتی و شورشیان طالبان در قالب یک ضیافت برگزار نموده بود؛ اما هر گونه دخالت این کشور در آینده را منوط به علاقه افغان ها به صلح و ثبات در کشورشان دانست.

    طالبان و مقامات افغان در یک ضیافت افطار ماه رمضان گذشته که از سوی دولت عربستان راه اندازی شده بود شرکت کردند که در آن مهمانی شاه عبدالله نیز حضور داشت.

    این روزنامه در ادامه می افزاید: بعد از افشای چنین ضیافتی با شرکت نمایندگانی از طالبان و مقامات دولتی افغانستان هر دو طرف هدف از چنین نشستی را به خاطر مذاکرات صلح بین طالبان و دولت افغانستان رد کردند؛ اما دیپلمات های مقیم ریاض و تحلیل گران سعودی می گویند ریاض قصد دارد تا ارتباط طالبان با القاعده را بشکند؛ زیرا جدای از مساله افغانستان مقامات عربستان از آینده پاکستان بیمناک می باشد.

    در همین رابطه سعود الفیصل وزیر خارجه عربستان سعودی در یک کنفرانس خبری گفت: راه اندازی این مذاکرات در عربستان بنا به درخواست رسمی حامد کرزی صورت گرفته بود. ما حاضریم چنین جلساتی را در آینده نیز داشته باشیم، اما به شرط این که خود افغانها تقاضا کنند. از سوی دیگر ما از اوضاع امنیتی کنونی در افغانستان بسیار نگران هستیم.

    وی اضافه نمود: اگر ما احساس کنیم که با چنین نشست هایی مشکلات سیاسی و خشونت ها در این کشور خاتمه پیدا خواهد کرد، آن وقت چنین چیزی دلخواه ما نیز خواهد بود و سعی خواهیم کرد تا برای رسیدن به این هدف مداخله کرده و پا پیش بگذاریم.اما اگر آن ها از ما تقاضای همکاری نکنند دیگر برای ما مشکل خواهد بود تا در این ارتباط مداخله کنیم.

    تحلیل گران سعودی می گویند که عربستان از این نگران است که اگر طالبان و همکاران القاعده شان موفق به بی ثبات کردن پاکستان شوند. این کار آن ها باعث تاثیرات مخرب در سطح کل آسیای جنوبی و شرق میانه خواهد شد.

    گفتنی است که سعود الفیصل بعد از مذاکراتش با خاویر سولانا رییس سیاست خارجی اتحادیه اروپا در ارتباط با بدتر شدن اوضاع امنیتی در افغانستان و پاکستان در یک کنفرانس خبری شرکت نمود و به سوالات خبرنگاران پاسخ داد. آن ها باعث تاثیرات مخرب در سطح کل آسیای جنوبی و شرق میانه خواهد شد.

    قابل ذکر است یاد آور شویم پیش از این اعلام شده بود که اين گفتگوها که از 24 تا 27 سپتامبر( 3 تا 6 مهرماه)در ریاض انجام شد و در آن 11 نفر از اعضاي طالبان، دو مقام دولت افغان و افراد ديگر حضور داشتند با تلاشهای نواز شریف که روابط نزدیکی با سران عربستان سعودی دارد برگزار شده است.

    اهمیت این گفتگوها که از آن به عنوان تلاشی علیه ایران یاد شده بود برای عربستان سعودی به گونه ای بود که "عبدالله بن عبدالعزيز" پادشاه سعودی در روز عيد فطرنیز در دیداری خصوص و به صرف صبحانه با هيئت 17 نفره افغان مذاکرات مبسوطی انجام داده بود
    .
    avatar

    پست السبت 15 نوفمبر 2008 - 23:32  admin

    "سرگی لاوروف" وزیر امور خارجه روسیه اعلام نمود که سرکرده های جنبش طالبان که از سوی شورای امنیت سازمان ملل متحد بعنوان مقصر در تراژدی ملت افغان نامیده شده اند، ممکن نیست که مورد عفو قرار گیرند.

    لاوروف روز شنبه طی مصاحبه ای با رادیو "اکو مسکو" در پاسخ به سوالی در رابطه با اظهارات "باراک اوباما" رئیس جمهور منتخب امریکا درباره اینکه این کشور آماده مذاکره با افراد میانه رو در طالبان است، اظهار داشت: "برای همه آنانی که آماده باشند سلاح خود را بر زمین بگذارند، از شیوه غلط زندگی خود ابراز ندامت کنند، در راه آشتی گام برداشته و ننگ فعالیت تروریستی را بر خود نگذارند، راه بسوی سیاست بسته نیست".

    وزیر خارجه روسیه ضمن صحبت درباره بایکوت طالبان، تاکید کرد که "این موضع روسیه نیست و بلکه موضع شورای امنیت سازمان ملل متحد است".

    در عین حال وزیر خارجه روسیه اظهار داشت که برای روسیه "تحریمات در رابطه با طالبان" که از سوی کمیته شورای امنیت سازمان ملل متحد اعمال می شوند، بسیار حائز اهمیت هستند.
    avatar

    پست السبت 15 نوفمبر 2008 - 23:37  admin




    "گفت‌وگو با طالبان" 100942004456

    به گزارش خبرگزاري مهر به نقل از روزنامه
    نيوز
    يک روزنامه پاکستاني اعلام کرد که نواز شريف سياستمدار کهنه کار...>


    "گفت‌وگو با طالبان" 100942612786سي ان ان اعلام كرد:
    عربستان ميزبان گفتگوهاي طالبان و دولت...>
    شبکه خبري سي ان ان به نقل از منابع آگاه گزارش داد: پادشاه عربستان...>


    "گفت‌وگو با طالبان" 100950897618فرمانده نيروهاي انگليس در افغانستان:
    طالبان بايد بخشي از راه‌حل مساله‌افغانستان...>
    به گفته فرمانده ارشد نيروهاي انگليسي در افغانستان، پيروزي قاطع...>

      مواضيع مماثلة

      -

      اكنون الخميس 28 مارس 2024 - 16:05 ميباشد