پندار نو

هل تريد التفاعل مع هذه المساهمة؟ كل ما عليك هو إنشاء حساب جديد ببضع خطوات أو تسجيل الدخول للمتابعة.
پندار نو

سایت مستقل و غیر وابسته به احزاب و گروه های سیاسی


    آوای آزادی

    avatar
    admin
    Admin

    تعداد پستها : 7126
    Registration date : 2007-06-20
    20181114

    آوای آزادی Empty آوای آزادی

    پست  admin

    آوای آزادی Oau_110


    آوای آزادی
     
     
    - رویکرد غارتگری و ویرانگری غرب در افغانستان
    - راهکار و تاکتیک های مبارزه مفید و مستمر بر ضد استعمار و اشغالگران در شرایط معاصر
    بقلم دوكتور سید احمد جهش
     
    گلوبالیست ها یا جهانخواران امریکائی و انگلیسی به خاطر نیل به اهداف جیوپولیتیک وجیواکونومیک شان ( کنترول بازار وراه های تجارتی، تاراج منابع زیرزمینی و سرزمینی افغانستان و آسیای میانه و تجارت تریاک) در افغانستان و منطقه ی ما، بعد از صحنه سازی سانحه یازده سپتمبر سال 2001 به بهانه جنگ با تروریزم، افغانستان را اشغال کرده وبا ایجاد یک رژیم دست نشانده در کابل به تمرین دموکراسی قلابی و بربریزم ضدانسانی مصروف اند.
    امریکا و متحدینش در طول هژده سال اخیر گروه تروریستی طالبان را که خود ایجاد کرده بودند نه تنها از بین نبردند، بل آنها را محافظه، تقویه و تمویل کرده یک تعداد شان را مسمی به داعش نموده در افغانستان به خدمت گماشتند.
    بدین اساس امریکا جهت ادامه اشغال دایمی افغانستان میخواهد تا با استفاده از نیروهای اجیر رژیم مزدور کابل در راس جاسوس و وطنفروش مشهور غنی احمد زی و تروریست های نیابتی اش یعنی طالب و داعش، با راه اندازی انتحار و انفجار، بمباران و قتل عام مردم بی دفاع افغانستان، به ایجاد هرج ومرج مدیریت شده پرداخته افغانستان را در بی ثباتی دایمی نگه دارد. از این رو با قاطعیت میتوان گفت که امریکا صلح را در افغانستان مانع تطبیق پلان های خود دانسته از آن جلوگیری مینماید. اما جهت فریب مردم افغانستان داد از صلح خواهی میزند.
     یکی از ترفندها وکلاه برداری های امریکا در افغانستان " شورای جعلی صلح " است که در هجده سال اخیر غیر از تلفات مادی و جانی حاصلی ندارد.
     هر زمانیکه قساوت و ستمگری نیروهای امریکائی و انگلیسی و اجیران داخلی شان دود از دماغ مردم بی دفاع ما میکشد، نفرت و انزجار مردم از نیروهای اشغالگر به اوج خود میرسد. از این رو اشغالگران جهت تخفیف تشنج به دروغ و فریبکاری میپردازند واز مذاکرات صلح با طالبان در قطر و اسلام آباد و کابل سخن میگویند. و موجود انسان نمایی ( هومنوئید ) را که فکر نمیشود دارای قلب واحساس انسانی بوده خون انسان در عروقش جریان داشته باشد به افغانستان میفرستند، تا مردم را فریب دهد. بهتر است به این انسان بیوطن و حقیر گفته شود تا برای بادارانش بگوید که از این همه رذالت ها صرف نظر کرده کمک های پولی، تسلیحاتی ولوژستیکی شانرا به طالبان قطع کنند تا طالبان نتوانند مرتکب اعمال تروریستی شوند.
    قرار یک مقاله در سایت انترنتی " بنیاد فرهنگ ستراتیژیک * "  امریکا درصدد است تا گلمراد  حلیموف سرکرده تاجکستانی تروریستان داعش را با شش هزار پیروانش که از سوریه و عراق به افغانستان آورده است به شمال یعنی به تاجکیستان و اوزبکستان انتقال دهد، از اینرو میخواهد تا از پنج تروریست رها شده ای محبس گوانتانامو که به اصطلاح جهت مذاکرات صلح افغانستان به قطر آمده اند در زمینه استفاده نماید.
    بدین اساس میتوان گفت که امریکا و متحدینش به صلح افغانستان و منطقه علاقه نداشته، بلکه آتش می افروزند و آدم میکشند؛ ورنه باکمال میل در کنفرانس صلح مسکو اشتراک کرده و به نوکران شان در کابل هم اجازه اشتراک میدادند.
    طوریکه روانشاد جنرال رازق گفته بود خارجی ها بیست سال وقت داشتند تا صلح را تامین کنند اما نکردند. اکنون باید خود ما دست بکار شویم. صلح را تامین و استقلال خودرا اعاده نمائیم.
    لذا از تمام رهبران و مردم آزاده، مستقل و وطندوست افغانستان توقع میرود تا فریب ترفند های اشغالگران را نخورده به شورای صلح دروغی- انگلیسی- امریکائی وقع نگذاشته جهت تامین صلح در وطن از تمام امکانات استفاده کرده نه تنها در کنفرانس مسکو اشتراک کنند، بل حتی از کوچکترین روزنه های صلح اگر میسر گردد استفاده نمایند.
    هویداست که روسیه بخاطر جلوگیری از نفوذ تروریستان امریکائی به نزدیک سرحداتش و بخاطر استقرار ثبات در ساحه جغرافیائی سازمان شانگهای، اتحادیه اقتصادی یورواسیا و سازمان پیمان امنیت جمعی به تامین صلح و طرد نیروهای اشغالی از افغانستان علاقه دارد. از این رو وقت آن رسیده است تا مانند اسلاف و پدران خود اکنون هم جهت استقرار صلح و اعاده استقلال وطن کارت روس را برضد انگلیس و از انگلیس را به مقابل روس استعمال نمائیم .
     گرچه سازماندهی یک مبارزه تمام عیار آزادی بخش ملی در شرایط فعلی خیلی ها دشوار است با آنهم طرق و تکتیک های مختلفه ی وجود دارد که آزادیخواهان را به هدف میرساند.
    بزرگترین مانع در راه آزادی وطن موجودیت قوای تا دندان مسلح اشغالگران است. اما نباید فراموش کرد که دریک جنگ سرد رسانه ئی وهمه جانبه حتی بدون فیر یک مرمی میتوان اردوها را شکست داد. سقوط اتحادشوروی بهترین ثبوت این ادعا است که غرب با ایجاد " ستون پنجم " به سرکردگی " گرباچف "  و پیشبرد نبرد وسیع وهمه جانبه تبلیغات روانی ومعلوماتی به نام جنگ سرد شوروی را از پای انداخت.
    اشغالگران در طول سالهای متمادی به صورت متواتر پروپاگند و جنگ وسیع روانی و تبلیغاتی را توسط رسانه های مزدور شان چه از داخل وچه از خارج علیه مردم خوشباورما پیش برده وپیش میبرند که زدودن اثرات آنهمه تبلیغات تباه کننده از دل و دماغ مردم مان، کاروپیکار خستگی ناپذیر نویسندگان، ژورنالیستان و فعالین در رسانه های عاشق به وطن را میخواهد.
      تغییر در برنامه های درسی مکاتب و دانشگاه ها مخصوصن حذف مضامینی چون ادبیات فارسی، منطق و تاریخ افغانستان باعث گردیده است تا جوانان نتوانند راجع به گذشته پر افتخار وطن شان، درمورد جنگهای افغان و انگلیس، راجع به مبارزات آزادیخواهانه اجداد شان چیزی یاد داشته به نام آنها افتخار نموده و راه شانرا تعقیب نمایند.
    سکوت مردم وجوانان ما به مقابل اینهمه ستمگری های اشغالگران و مزدوران داخلی شان در درازنای هجده سال اخیر نمایانگر آنست که اشغالگران با تبلیغات رسانه ئی شان توانسته اند مانع شوند تا روح جاویدان قهرمانان آزادی افغانستان (میربچه خان، میرمسجدی خان، ملا مشک عالم، غازی ایوب خان، وزیر محمد اکبرخان، امان الله خان ) به روان و مخیله جوانان ما تناسخ کند و مشعل آزادی را فروزان نگهدارد. چرچیل نخست وزیر انگلیس در زمان جنگ جهانی دوم گفته بود که برای ما جلوگیری از عودت روح  " شیلر" مهمتر از سقوط هتلر و رایش سوم است.**
    یکی از اهداف جنگ روانی اشغالگران ایجاد تشتت فکری و ناتوانی تمایز نیک از بد، نزد مردم است. چنانچه در هفته گذشته هنگامیکه انتخابات یا وقیحانه ترین درامه فساد و رشوه ستانی با همه وقایع انفجار و انتحار و گروگانگیری و سرقت رای مردم در جریان بود؛ دولت مزدور به خاطر آنکه توجه مردم را از این افتضاح به دور نگهدارد، مسابقات فوتبال را به راه انداخته بود که از طریق تلویزیون نشر میشد. علاوتن هنرمند خوش آوازی مثل آنکه خیرخیرت باشد به هر طرف با خیز و جست آهنگ " آزاد افغانستان " را میخواند اما معلوم نبود که کدام آزاد افغانستان ؟ باید از" متفکرذلیل " پرسیده شود که آیا مملکتی که درآن ده ها هزار برچه خارجی حکومت میکند آزاد خوانده میشود؟
     پروپاگند و جنگ روانی رسانه های اجیر خارجی تصور کاذبی را نزد بعضی ها خلق نموده است که ما کودن و بیکاره هستیم؛ به خارجی ها ضرورت داریم و باید همیشه یک خارجی در پهلوی ما باشد. حتی تعدادی از تحصیل کرده ها بیشرمانه و کودکانه میگویند که اگر اشغالگران را بدور انداخته وطن را آزاد سازیم همه از گرسنگی می میریم. و یا این که پاکستان ما را دریک روز اشغال مینماید. دراین خصوص " مغز متفکرکاذب " نیزمدتها قبل به استشاره بادارانش گفته بود که در نبود عساکر خارجی برای مدت شش ماه در قدرت مانده نمیتواند. این آقا عمیقن اشتباه کرده است برایش باید گفت که اگر امریکائی ها نباشند مردم ترا دریک ساعت سرنگون میکنند.
    در رفع ادعای اشخاص فوق باید گفت که افغانستان یک مملکتی است  که مردم ما پشت امپراتوری ها را به زمین سخت زده است. جوانان ما تیز هوش، با استعداد، زحمتکش، پر غرور و آزاده اند. ما هزاران تحصیلکرده ومتخصص در تمام رشته ها، شقوق اقتصاد ملی چه در داخل وچه در خارج از وطن داریم. تنها از طریق زراعت و کار بالای زمین میتوانیم همه را اعاشه و اباته کنیم. ثروت های معدنی ما ضامن زندگی آبرومند نسلهای امروز و فردای ماست به شرط آنکه اینهمه ذخایر را از دستبرد و سرقت مصئون داریم. بالاخره باید گفت که ما به حضور نظامی خارجی و کچکول گدائی در دست ما ضرورت نداریم. هجده سال را ضایع نمودیم . اکنون همه ما باید با قاطعیت درک کرده باشند که اشغال هیچوقت اجازه نمیدهد که وطن ما ترقی کند ما به تکنالوجی عصری دسترس پیدا کرده نیروی مسلح قوی داشته باشیم. اشغالگران میخواهند افغانستان را به مثابه یک اپندیکس یا زائده ذخیره موادخام برای خود نگهدارند. حتی در سند " پروژکت دنیوامریکن سینچری - پروژه قرن نوین امریکا " واضحن نگاشته شده که : به هیچ ملت و مملکتی اجاره داده نمیشود که با استفاده از منابع طبعی اش بتواند با امریکا رقابت نماید.
      اشغال وموقف مستعمره ئی افغانستان؛ وقار، حیثیت، و آبروی ما را نزد جهانیان به حیث یک ملت به خاک زده است.
    جهانیان و همسایه ها بطرف ما مثل یک مستعمره دیده در هیچ موردی ما را طرف یک معامله جدی نمی پندارند. تصادفی نیست که ما را به سازمان شانگهای و اتحادیه اقتصادی یورو آسیا راه ندادند.
    با دفع و طرد اشغال حیثیت بین المللی افغانستان اعاده شده همسایه های ما باکمال خوشی در تامین صلح ما را کمک نموده به شمول پاکستان میلیارد ها دالر در افغانستان سرمایه گذاری خواهند کرد.
    در بالا از  یک عده اشخاص وسخنان شان تذکر داده شد باید اذعان نمود که اشخاص فوق الذکر واقعن کودن اند یا ستون پنجم ویا قشر" کولابریتوران " یعنی همکاران اشغال.
    ستون پنجم و کولابریتوران به مثابه ابزار اشغال، مانع بزرگی در راه حصول استقلال و آزادی وطن هستند.
     ستون پنجم در شرایط مشخص امروز افغانستان به گروپ اشخاص و افرادی اطلاق میگردد که قبلن با سازمانهای جاسوسی اضلاع متحده امریکا، انگریز، سعودی  و آی ایس آی ارتباط داشته، بعد از تجاوز و اشغال افغانستان توسط امریکائی ها به موقف های بلند دولتی نصب گردیده، برضد منافع افغانستان وبه نفع کشور متجاوز و اشغالگر امریکا فعالیت میکنند. آنها ازجمله عناصر خائن به وطن به شمار رفته دریک دولت مردمی محکوم به اشد مجازات میگردند.
    کولابریتور بمعنی همکار و همدست است. افرادی اند که با دولت متجاوز و اشغالگر همدستی وهمکاری میکنند.
    در شرایط افغانستان این اشخاص با دولت متجاوز و اشغالگر امریکا و ممالک ناتو همکاری دارند. شرط نیست که همه شان با دستگاه های جاسوسی خارجی ارتباط داشته باشند. آنها نیروی دماغی، کار فزیکی ویا انواع خدمات را عرضه نموده در مقابل پول میگیرند. افراد این گروپ عبارت انداز  ترجمانان، قراردادیان لوژستیکی و تعمیراتی، دریوران، نویسندگان، ژورنالیستان و مربیانیکه به تدریس زبان فارسی یا پشتو پرداخته ویا عساکر اجنبی را به فرهنگ ملیتهای افغانستان آشنا میسازند. این اشخاص از اینکه با دشمن و قاتلین مردم شان همکاری میکنند در جمله عناصر خائن بوطن شمرده شده تاریخ افغانستان ایشانرا مؤاخذه و نفرین مینماید.
    به یقین میتوان گفت که مردم ما خوب میدانند که نیروهای اهریمنی غربی و شرکای عربی، پاکستانی و اجیران داخلی شان بیشتر از دوملیون هموطن ما را مقتول و معیوب کرده و بیشتر از پنج ملیون را فراری و آواره نموده اند تا وطن و دارائی های ما را غارت نمایند. این دزدان معادن یورانیوم و لیتیم هلمند را به یغما بردند. زمینهای زراعتی ما را مزرعه تریاک ساخته، نزدیک به چهارملیون جوان ما را معتاد به مواد مخدر نموده اند. از اینجاست که بالاخره ما باید بیدار شویم و خود را آزاد سازیم.
    مردم ما خوب میدانند که راه نجات به دست خودشان است. آنها مصمم اند تا وطن را از لوث کثیف عساکر اجنبی پاک کنند. ولی منتظر فرصت اند. اما این فرصت میسر می شود.
     از  طرف دیگر حملات انتقامجویانه غازیان ما به مقابل نیروهای اشغالگر در  طول هژده سال اخیر نمایانگر واقعیتی است که هنوز هم نوای آزادی در افق هندوکش طنین انداز است. خصوصن در دو هفته اخیر که بنابر شهادت شادروان جبارقهرمان و شادروان جنرال عبدالرازق نفرت و انزجار مردم ما به مقابل جنایتکاران امریکائی به اوج خود رسیده بود. دو سرباز قهرمان ارتش مان یکی در شیندند و دیگری در کابل دریک نبرد عادلانه به خاطر دفاع از وطن و  مردم شان عساکر دشمن را از پای درآورده و خود جاودانه شدند. نیکوست اگر نام و هویت این قهرمانان را برجسته سازیم تا مردم از کارنامه های شان استقبال نموده مراسم فاتحه بجای آورند و اسمای شان در تاریخ افغانستان به خط زرین نوشته شود.
    صادقانه باید گفت که مسئولیت نابودی عساکر اشغالگر، بدوش سردمداران پنتاگون و ناتو است که با فریب و ترفند و سوء استفاده از احساسات مردم شان به خاطر منافع آزمندانه شرکتهای انحصاری امپریالیستی یگانه فرزند مادران بیچاره امریکائی و اروپائی را در دشتهای  سوزان افغانستان فرستاده و گوشت دهن توپ میسازند.
     
     تاکتیک های مبارزه بر ضد استعمار و اشغالگران
     به ادامه تکتیک های مبارزه به ضد اشغال که در مقاله های قبلی خویش  نگاشته ام؛ به گونه ی مثال در مقاله ای که آن را می توانند در لینک زیر مطالعه فرمایند:
     اکنون میخواهم کمی از تجارب و و اندوخته های مبارزه ضد استعماری مردم قهرمان هند یادآوری نمایم که به ثمر نشست.
     شکی نیست که مردم قهرمان هند علاوه بر مبارزه سرسخت و پیگیر مسلحانه بر ضد مادر استعمار قرن هژده و نزده، تاکتیک های آتی را بکار میبردند:
    - استعماریون را تحریم و با ایشان مقاطعه کرده بودند.
    - هیچکس به دفاتر و موسسات اشغالگران نرفته از ارائه هرنوع خدمات به ایشان خود داری میکردند.
    - اموال وارداتی انگلیسی را در میدان شهر انداخته آتش میزدند.
    - به کاروانهای شان شبیخون میزدند.
    - ریل های تجارتی انگلیسها را  منفجر، منحرف و حریق میکردند.
    - با استفاده از انواع فعالیتهای مسلحانه و تخریبی دشمن را از هزار جناح خنجر زده  و آزادی را به آغوش کشیدند.
     امید است مردم با دیانت افغانستان از این تکتیک ها برای حصول استقلال خویش استفاده کنند.
     توقع میرود کولابریتورها همکاری خود را با اشغالگران توقف دهند. در غیرآن مردم باید ایشان را از عواقب کارشان آگاه سازند. توقع میرود تجار و سرمایه داران ملی ارزش داعیه استقلال را که آینده وطن و سرمایه شان به آن مربوط است درک کرده از هیچ نوع کمک و پشتیبانی دریغ نه نمایند.
    در آرزوی صلح و آزادی وطن محبوب ما افغانستان!!!
    ما پیروز می شویم!!!
    پیروزی از آن مردم افغانستان است!!!
    متوقعم خوانندگان عزیز در افغانستان این مقاله را تکثیر و به دسترس مردم قرار دهند.
    نومبر2018
    *
    **
    فریدریک شیلر نویسنده، شاعر، درامه نویس، مورخ و فیلسوف شهیر آلمانی که از هفده صدو پنجاه و نه الا هژده پنج ترسایی می زیست.
    مُشاطرة هذه المقالة على: reddit

    لا يوجد حالياً أي تعليق

      مواضيع مماثلة

      -

      اكنون الخميس 28 مارس 2024 - 20:04 ميباشد