پندار نو

هل تريد التفاعل مع هذه المساهمة؟ كل ما عليك هو إنشاء حساب جديد ببضع خطوات أو تسجيل الدخول للمتابعة.
پندار نو

سایت مستقل و غیر وابسته به احزاب و گروه های سیاسی


    روشنفکر ديي

    avatar
    admin
    Admin

    تعداد پستها : 7126
    Registration date : 2007-06-20
    20080526

    روشنفکر ديي Empty روشنفکر ديي

    پست  admin




    یا روشنفکر
    دینی هم وجود دارد یا این اصطلاح قیاس مع الفارق است

    واژه ی روشنفکر معنای نارسای کلمه  ی «منورالفکر» زبان عربی و ترجمه ی کلمه  ی «اینتلکتوال» فرنگی است که صفتی است برای آدمهای خردمند و خردگرا و عقلائی؛ آدمهائی که پدیده های جهان را برحسب دستور خرد و دانش بررسی می کنند و می سنجند و به جای خیالبافی، متفکر و اندیشه ورند. به این ترتیب در مقایسه ی این مفاهیم با ذهنیتهای تخیلی و توهمی، شمار روشنفکران در هرجامعه، نمی تواند رقمی فوق العاده بزرگ را در برگیرد.
    یکی از اصطلاحاتی که تقریباً پس از برقراری نظام حاکمیّت ولایت فقیه و پیدایش دین سیاسی و سیاست دینی در ایران، چندسالی است میان دست و پای نویسندگان و مفسران ایران می گردد و در محافل اهل نظر در جنبش افتاده است، عنوان «روشنفکر دینی» است. به گمان من این واژه ی دوگانه، جمع اضدادی است که باورمندان دانش آموخته ی اسلامی برای توجیه موقع و مکان خود، آن را وضع و اختراع کرده ند تا ضمن پذیرش دین و حفظ باورهای توارثی، خویشتن را به استناد آگاهی به دانشهای رایج زمان، در زمره  ی «اینتلکتوال»ها رده  بندی و جاسازی کنند.
    اگر اصطلاح روشنفکر دینی را جمع اضداد می گویم، سخنم گزافه و بیراهه نیست، بل واقعیتی است بدیهی و روشن و همانندی دارد با تضادهائی چون«سفید سیاه- بزرگ کوچک- بلند کوتاه- و...»؛ زیرا مطابق تعریفی که از منورالفکر شد و معرفتی که ما به دینها داریم، دین طلبی و روشنفکری دو قطب خلاف جهتند. دین، دنیای تعبد مطلق، قبول یقین و تحمل محض است، و از موهومات مابعدالطبیعه و موضوعهای بیگانه با اندیشه و خرد سخن می گوید؛ و هرچه مبدء باور مؤمنان مجهول تر و دورتر از دسترس باشد، پیروان دین، متعبدترو خداشناس ترند. اما روشنفکری با جهانی پدیدار اما پر از شک و اعتراض و استدلال سروکار دارد و به کشف راز و رمز و پیدایش ناشناخته ها می پردازد و پرده از نادانستنی ها برمی دارد. فضای دین فضائی است محدود که هرچه گنگ تر و ناشناخته تر باشد، دین مقدس تر و مبارک تر است؛ برعکس محیط روشنفکری جایگاه مبارزه با جهل و کشف نادانسته ها است. میدان دین چرخه ی است بسته، با مقداری پندارهای غالباً نامقبول و نامعقول و لایتغیر که اگر دست به ترکیبش زده شود ساختمان دین فرو می ریزد؛ درحالیکه مفاهیم حوزه  ی روشنفکری و خردگرائی و دانش اندوزی در بی نهایتی به گستره ی کائنات، پیوسته در گردش و تجسس است.
    بنابراین، دینداران دانش آموخته که به زعم خود می خواهند طرحی نو در ظاهر و باطن دین دراندازند و برای به روز کردن دین درتلاشند و می کوشند دین تجددگرا عرضه کنند، آگاه و ناآگاه ساختار دین را درهم می ریزند. در این مورد به یقین باید گفت، در درک مفهوم و شناخت جوهره  ی دین، نظر و سخن امثال آخوند مصباح یزدی به مراتب درست تر از ادعاهای دکتر سروش و علی شریعتی و مهندس بازرگان است.
    ذات دین کهنه گرا است و پیش رو را نمی بیند و نگاه به پشت سر دارد و تجدد
    ناپذیر است. در صورتی که جهان رو شنفکری میدان جهش به سوی آینده است.
    پذیرش دین و قبول پدیده های تجدد امروز در تقابل کاملند. نمی توان هم ربا را حرام دانست و هم نظام بانک داری را روا شمرد. نمی توان آیه های قرآن در مورد حجاب زن را کلام خدا تبلیغ کرد ولی بی حجابی زن را هم نادیده گرفت. نمی توان ناخوشی و درمان (داء و دوای قرآن) را از جانب آسمان دانست، و در آزمایشگاه دنبال میکرب مولد ناخوشی گشت. نمی توان کلام خدا در کتابهای دینی را در مورد ناقص بودن زن قبول کرد، و تساوی زن و مرد را هم پذیرفت. نمی توان تمام کنشها و واکنشهای جهان از تنفس وتغذیّه  ی یک سلول تا حرکت کهکشانها را از سوی آفریدگار دانست و در همانحال در لابراتوارها به دنبال تعیین و تغییر «ژنها»ی آدمی گشت تا سازوکار خدا را عوض کرد.
    «اینتلکتوالیسم» رو به پیش دارد و با پذیرش بی چون و چرای ادعاهای توهمی و مفاهیم تعبدی کاملاً در تضاد است، و خرد را برتر از هرگوهر می داند. مردمانی که معتقد به ادیان و دستورهای آسمانی هستند و براین باورند که خدائی نادیده و ناشناخته جهان موجود را ساخته و پرداخته است و آن خدا،علیرغم قدرت خارق لعاده ی که برایش قائلند، خود قادر به تعلیم و تربیّت آفرینندگانش نیست و لاجرم برای هدایت آدمی، از میان همانها کسانی را به پیامبری و رسالت تعیین کرده است، آدمهائی مؤمنند، ولی باهر بار دانشی که دارند، روشنفکر نیستند. کسی که معتقد باشد دریا در برابر موسی و قومش شکافته شد و قوم یهود از میان دریای شکافته شده عبورکرد و لشکر فرعون درهمان شکاف غرق گردید، با هر میزان علم و هنر، عوام است و روشنفکر محسوب نمی شود. آنان که عیسی مریم را زنده در آسمانها باور دارند، و بر این باورند که عیسی مرده را زنده می کرد، با هردرجه ی تحصیل، از جرگه ی
    روشنفکری بیرونند و جزو مردم عادی ردیف می شوند. مردمانی که عروج آدمی را به
    آسمان در چهارده قرن پیش پذیرفته ند، به معجزه معتقدند، و غیبت امام دوازدهم و زنده بودنش را باوردارند، دعای کمیل می خوانند، علیرغم دانش اندوزی شان، عوام رقم می خورند. اینگونه افراد، به این دلیل که تجدد زمان را درک کرده و پذیرفته و خود را با آن وفق داده و می دهند، متجدد کهنه گرامحسوب می  شوند، اما در زمره ی «اینتلکتوال» نخواهند بود.
    روشنفکر اهل تحقیق و تفحص است و با هر پدیده ای به دیده ی شک می نگرد و هر
    ادعائی را تا با محک آزمایش و تجربه نسنجد و راستی و درستی ش براو هویدا نگردد،
    پذیرایش نخواهد بود. در اثر همین پژوهش و تحقیق است که دانشها مرتب در حال پیشروی اند و جهان پیوسته در پیشرفت است، در حالیکه هرگونه شک در دین، نشان کفر و ارتداد است. درست برعکس زایائی و پیشرفت دانش، دینها با محموله های عهد عتیق شان کاملاً سترونند و همچنان در اعماق زمان یخ بسته ند.
    روشنفکر ممکن است با هیچ دین و عقیده ی رسماً مخالفت نکند، هرچند مخالف باشد- و
    خردمندانه مخالف نیز هست- اما پیرو هیچ آئین فوق طبیعت نیز نبوده و دنباله رو توهم و خیال نخواهد شد.
    این نکته ای روشن و بدیهی است که دین با ادعای خدائی بودن دستورهایش، باید بادانشهای تجربی و تحقیق آدمی در جهان و طبیعت موجودات مخالف باشد و مخالف نیز هست؛ زیرا دانش و پژوهش، نافی و «آنتی  تز» دین است. ممکن است دینداران متجدد بر این گفته ایراد گیرند و بگویند در کتابهای دینی و آیه های موسوم به کلام خدا، اشاره ی به مخالفت دین با علم نیست؛ اما بی هیچ تردیدی پاسخ خواهیم داد که ذات دین، به ویژه دین اسلام چون مدعی است پاسخ تمام مسائل را دارد، با هرگونه تحقیق و جستجو در طبیعت و بررسی ی راز خلقت مخالف است؛ زیرا تحقیق در زمینه ی علوم تجربی وپی بردن به رمز آفرینش و گشودن رازهای گیتی، سرانجام به رد ادعاهای دین منتهی می شود:
    دانش می گوید و ثابت کرده است که زمین کروی است و به دور خورشید می گردد. اما دینهای سامی زمین را گسترده و خورشید را متحرک می دانند. دانش و تحقیق، آسمانی را که در کتابهای دینی به صورت هفت طبقه توصیف می شود، نمی شناسد و فضا را پر از میلیاردها سیاره و ستاره و کهکشان معرفی می کند. دین ها، بهشت و جهنم را برای پاداش در دنیای پس از مرگ ساخته و با اوصاف معین معرفی کرده ند؛ اما دانش و منطق، نه دنیای پس از مرگ را می پذیرد و نه وجود آن مکانها را قبول دارد. دانش بشری تکامل موجودات زنده را پذیرفته است؛ ولی دین های سامی نسبت به پیدایش حیوانات و گیاهان زمین ساکت اند و تنها در مورد خلقت انسان نظر می دهند و آنهم دیدگاهی تخیلی که انسان را ساخته از مجسمه ی گلی می داند و در بهشت توسط خدا و ملائک تدوین شده است. اگر کسانی که به«روشنفکر دینی!» مشهورند به این مفاهیم که در کتابهای موسوم به آسمانی آمده است ایمان دارند، روشنفکر نیستند؛ و اگر ایمان ندارند، لاجرم دیندار و مسلمان به حساب نمی آیند. این است آن تضادی که به آن اشاره رفت.
    دنیای روشنفکری با خیالات و توهماتی که برعده ای عارض شده و نام وحی گرفته است،
    در تضاد است. آدم خردگرا، نه جبرئیل را می شناسد، و نه مخاطبان جبرئیل را باور دارد.
    هیچ خاخام و کشیش و ملائی روشنفکر به معنای کلاسیک آن نیست، حتا اگر با ده زبان
    سخن گوید؛ کسی که صلیبی را روزها به گردن آویخته و شبانگاه بالای تخت خوابش می
    آویزد، عوام و عوامفریب است. به همان ترتیب هر دانش آموخته ی نیز اگر متعبد به همان مقولاتی باشد که متولیان دین تبلیغش می کنند، ناگزیر در ردیف عوام قرار می گیرد. مهم نیست تعداد پیروان اوهام چه میزان و شمار روشنفکران چه اندازه است؛ مهم جداکردن درست از نادرست است.

    یکی از پزشکان همکار من در بهداری سنندج که شیعی مذهب و متخصص بیهوشی بود، به
    محض معاینه و لـمس مرده ای به هنگام کار، فوراً می گفت: «وای که یک غسل برمن واجب شد» و فوراً به زیر دوش می رفت؛ البته که این پزشک نماز هم می خواند و نسبت به مراسم محرم نیز حساس بود. دادن عنوان روشنفکر به چنین تحصیل کرده هائی که معتقدند لـمس جسد مرده، آدم زنده را واجب الغسل می کند، جفاکاری نسبت به جامعه  ی روشنفکری است. دانش اندوختن شاید شرط لازم برای روشنفکری باشد؛ اما شرط کافی نیست. بنابراین نامگذاری و یا ساختن قشری به نام روشنفکر دینی و یا روشنفکر اسلامی، مغلطه ی است تنها برای تثبیت دین، و نه ترویج دانش و تجدد.
    ashena
    مُشاطرة هذه المقالة على: reddit

    لا يوجد حالياً أي تعليق

      مواضيع مماثلة

      -

      اكنون الجمعة 29 مارس 2024 - 6:50 ميباشد