پندار نو

هل تريد التفاعل مع هذه المساهمة؟ كل ما عليك هو إنشاء حساب جديد ببضع خطوات أو تسجيل الدخول للمتابعة.
پندار نو

سایت مستقل و غیر وابسته به احزاب و گروه های سیاسی


    جبههء واحد براي"جنگ چهارم جهاني "

    avatar
    admin
    Admin


    تعداد پستها : 7126
    Registration date : 2007-06-20

    جبههء واحد براي"جنگ چهارم جهاني " Empty جبههء واحد براي"جنگ چهارم جهاني "

    پست  admin الخميس 10 أبريل 2008 - 18:34

    جبههء واحد برای "جنگ چهارم جهانی "

    در ايالات متحدهء امريکا "کميته امور تهديدات موجود " CPD دوباره بنيانگذاری گرديد.
    نوشته : کنوت ملنثين
    ترجمهء عظيم بابک
    کميته امور تهديدات موجود " CPD در دههء 50 و 70 ميلادی بر ضد اتحاد شوروی فعاليت ميکرد.اين کميته اکنون بايد دوکتورين يا طرح «تغير رژيم» را تبليغ کند و برای جستجوی متحدين امريکا در اروپا تلاش کند.
    خبر بنيانگذاری دوباره "کميته امور تهديدات موجود " در سال قبل ناقوسهای هوشدار را در بين همه مخالفين سياست جنگی محافظه کاران نو(نيو کنسرواتيزم) به صدا در آورد.اين کميته متشکل از جنگ افروزان مشهور حزب جمهوری خواه وحزب دموکرات امريکاست.رييس کميته جيمز ولسی رييس سابق سی.آی .ای و معاونين آن سناتور دموکرات جوزف ليبرمان و سناتور جمهوريخواه جان کيل اند.
    ليبرمان " خدمات" بزرگی را در امر جلب حزبش برای حمايت و يا حد اقل تحمل سياست جنگی امريکا در شرق ميانه انجام داد.او تا هنوز افتخار میکند که پدر رييس جمهور کنونی را در کسب اکثریت آرای کانگرس برای جنگ اول عراق در سال 1991 بصورت قاطع کمک کرد.سناتور ليبرمان متحد جدی نيو کنسرواتها در حزب دموکرات است.رييس کميته CPD از جملهء آنهايست که بعد از 11 سپتمبر 2001 اصطلاح "جنگ چهارم جهانی" را بزبان آوردند. اليوت کوهن دانشمند نظامی ونورمان پودهورتس ناشر سابقه دار مجلهء ايدئولوژيک Commentary اعضای کميته اند .اين دو نيو کنسرواتها همراه با جيمز ولسی برای ترويج اصطلاح "جنگ چهارم جهانی" بيشتر از ديگران کار کردند.
    پيشاهنگان" برگشت به عقب"
    CPD برای بار نخست در اوايل دههء 50 درست در مرحلهء اوج جنگ سرد بنيانگذاری گرديد.اين مرحله را امروز نيو کنسرواتها بنام "جنگ سوم جهانی"ياد ميکنند.بنابر تصور آنها اين اصطلاح "سرگرم کنندهء اتباع" بايد توجه ملت را به خطرات اتحاد شوروی و کمونيزم جهانی جلب ميکرد وآنهار به دفاع متقابل فرا ميخواند.هدف عمده CPD(که به آن نايل گرديد)سه چند ساختن مصارف نظامی امريکا به سطحی بود تا آسيب ناپذيری امريکا را در مقام قدرت نظامی پرتوان جهانی تامين کند، اين مصارف پس از ختم جنگ دوم جهانی کاهش يافته بود. طبيعی است که مصارف اين کميتهء تبليغاتی را صنايع نظامی به عهده ميگيرد.در عرصهء سياست خارجی CPD برای حمايت ازمشی تجاوزگرانهءرييس جمهور هاری ترومان که بنام مشی" محدوساختن "و"عقب زدن اتحاد شوروی" واردوگای جهانی تحت رهبری آن بود، فعاليت ميکرد.مشی تحديد وعقب زدن بصورت مشخص عبارت بود از:حمايت از دکتاتورهای راست افراطی در برابر هرنوع نيروی مخالف،سرنگون ساختن سياستمداران ناگوار مانند رويدادهای 1953 در ايران و1954 در گواتيمالا وتلاش برای برای ايجاد وتحريک "جنبشهای مردمی" در کشورهای سوسيالستی برای تحميل "تغير رژيم".
    در نتيجهء سياست ديتانت (تخفيف تشنجات) در دههء 60 فعاليتهای CPD به خاموشی گراييد.
    کميته در اواسط دههء 70 دوباره احيا گرديد.ابتکارات ماهوی بوسيلهء" تيم بی" گروپ کار ی ايکه از جانب جرالد فورد رييس جمهور امريکاتعين گرديده بود ودر راس آن جورج بوش رييس سی.آی.ای ،پدر رييس جمهورکنونی قرارداشت،پيش کشيده شد.بنابر اظهارات رسمی" تيم بی" بايد توانايي های موجود و مقاصد شوروی را بررسی ميکرد.اعضای اين گروپ کار عبارت بودند از:ريچارد پايپس شوروی شناس،فرزند او دانيل که اکنون مبلغ برجسته بر ضد بنياد گرايي اسلام است،پاول ولف ويتس چهرهء اساسی نیوکنسرواتها واز سال 2001 معاون وزير دفاع امریکا.تشکيل اين کميته با شموليت دموکراتها ازجمله هنری جکسون دران توسعه يافت.جکسن به بهانهء معضلهء مهاجرت يهودان شوروی از کانگرس خواهان اتخاذ تعزيرات عليه اتحادشوروی گرديد.
    مقامات حکومتی در دورهء ريگن
    درسال 1979 رونالد ريگن به عضويت هيات رهبری اين کميته پذيرفته شد.هنگاميکه او در سال 1980 رييس جمهور امريکا گرديد،اکثر اعضای کميته ء دوم CPD به پستهای حکومتی گماشته شدند.يکی از آنها جورج شولتز وزير خارجه ء امريکابود که اکنون نيز درين کميته دارای موقف کليدی است.
    CPD دوم درطرح تيوري های" آسيب پذيری" اتمی امريکا جدا سهيم بود.اين کميته که ازلحاظ مالی بوسيلهء صنعتگران نظامی حمايت ميگرديد همانند کميته ما قبل خود برعليه مذاکرات خلع سلاح با اتحادشوروی وبرای ازسرگيری دور جديد مسابقات تسليحاتی که درنتيجه آن دشمن از لحاظ اقتصادی نابود گردد، اظهار نظر ميکرد.
    نيو کنسرواتها ازانحلال اتحاد شوروی و اردوگای جهانی سوسياليزم بعنوان حقانيت وپيروزی عظيم استراتيژی خود استقبال کردند.وازينرو استدلال ميکنند که ايالات متحده در" جنگ چهارم جهانی" نيز برنده است اگر از نسخه های انها پيروی کند.
    "تهديدات جهانشمول"
    کميته امور تهديدات موجود که برای بارسوم در تابستان سال 2004 دوباره تاسيس گرديدتلاش ميکند به بهانهء 11 سپتمبر باشعارهای ضد تروريزم اسلامی کسب امتياز کند..در سايت CPD درينباره آمده است:امروز بنياد گرايان اسلامی امنيت مردم امريکا و مليونها دوستدار آزادی را تهديد ميکند.تهديدات جهانشمول است.آنها از کشورهای متعدد نقش خود را ايفا ميکنند.رژيمهای اغواگر در صدد تحکيم قدرت اندو ازهمين لحاظ باگروپهای تروريست همکاری ميکنند.شواهد در دست است که اين همکاری شامل دسترسی به سلاح کشتار جمعی ميگردد. مبارزه با تروريزم سازمان یافته برای تامين امنيت نظام آزادما همانند جنگ سرد، جنگ دوامدار خواهد بود.

    در سايت انترنت CPD شرح طولانی در پيرامون "ماهيت تهديدات جهانشمول" با ستون تصاوير اسامه بن لادن، محمد عطا،ابو موساب الزرکاوی و ديگران گنجانيده شده است.از سودان ،موريتانيا،شمال نايجريا،کينيا،تانزانيا،سوماليا ،مصر، فيليپين، اندونيزيا،ماليريا،پاکستان،لبنان،سرزمينهای اشغال فلسطين وسوريه به عنوان قلمرو های تخته خيز "تروريزم" نام برده ميشود.حتی جنوب براعظم امريکا يا امريکای جنوبی قابل اعتماد نيست.ممکن در آنجا جريانات تازه در پيوند با جهاد گران اسلامی رونما گردد.
    در متن سايت آمده است که ايالات متحدهء امريکا هيچگاه در برابر چنين دشمن خطرناک قرار نگرفته بود.
    تقريبا 50 کشور تحت مراقبت و ترصد اند.
    CPD از طريق دشمن سازی يا دادن تصوير از دشمن و شرح خطر، استراتيژی مداخلات نظامی امريکا را توجيه ميکند .زيرا از ديدگای اين کميته دشمن پابر جاست.با آنکه در امريکا سازمانها ،انجمنها،کانونها وکميته های متعدد خود را موظف ساخته اند تا اذهان امريکاييان را در مورد تهديدات جهانشمول "تروريزم اسلامی "روشن سازند،معلوم نيست که امريکا چه ضرورتی به تاسيس کميتهء جديد داشت؟

    هدف CPD سوم در حقيقت تا اندازه ای آزمندانه طرح گرديده است.درينجا حرف بر سر توسعهء نمونه کلاسيک طرح "آزادی و دموکراسی" در سراسر جهان با کاربرد تمام امکانات در دست داشته است.درينجا سخن در پيرامون" تغير رژيم" در بيش از 40 تا 50 کشوريکه از نگای نيو کنسرواتها "آخرين دکتاتوری ها"اند، ميچرخد.روسيه شامل اين کشور هاست.بنابرين کميتهء جديد رد پای کميته های ماقبل خود را تعقيب ميکند.
    تاسيس دوبارهء CPD در ماه می سال گذشته در جريان گردهمايي 100 نيو کنسروات های همنظر که به ابتکار بنياد دفاع از دموکراسی يا FDD تدوير يافته بود پيش کشيده شد.اف.دی.دی کانون امريکايي است که وظيفهء آن تمويل ،زمينه سازی و هدايت کودتاه ها در جمهوری های سابق شوروی است .اما وظيفهء آن تنها محدود به شوروی سابق نميگردد.اف.دی.دی در ارتباط نزديک با سازمانهايي کار ميکند که اهداف همگون دارند .مانند کاخ آزادی،هديهء ملی برای دموکراسی. بر علاوه اف.دی.دی فعاليت خود را بابا بيش از 30 سازمان جلای وطن کشورهای اسلامی هماهنگ ميسازد.اف.دی.دی و سی پی دی دارای روابط نزديک وهمکاری متقابل اند.
    CPD درجستجوی متحدين در اروپا
    "کميته امور تهديدات موجود " CPD در تاريخ 28 سپتمبر سال گذشته یعنی یک ربع سده پس از بنيانگذازی آن ايجاد شعبهء جديديرا بنام CPD-Internationa یا شعبهء امور بين المللی اعلام نمود.اين شاخه بايدکميته را در بيرون از امريکا توسعه بدهد.رياست مشترک اين شاخه به عهدهء واسلاو هاول رييس جمهور سابق جمهوری چک ،ماريا ازنار نخست وزير سابق هسپانيا از حزب محافظه کار
    حزب خلق هسپانيا وجورج شولتز وزير خارجه ءاسبق امريکاست.روز بعد در بسياری از روزنامه ها به ابتکارواسلاو هاول نامهء سرگشادهء 115 شخصيت سياسی امريکا و اروپا عنوانی رهبران دول وحکومات کشورهای اتحاديه ء اروپا و ناتوانتشار يافت که دران اتخاذ مشی تند بر عليه روسيه مطالبه گرديده بود.
    از جملهءامضا کننده های آلمانی اين نامه يکی هم کلاوس ناومن رييس کميسيون آماده گی ناتو برای جنگ کوسوفو است.او عضو شورای بين المللی کميتهء آزادی بخش عراق CLIنيز بود. اين کميته بوسيله نيو کنسرواتها در سال 2002 درجهت آماده گی برای جنگ عراق تاسيس گرديد.
    رييس افتخاری CLI کميتهء آزادی عراق سناتور ليبرمان رييس CPD کنونی بود
    برنامه ء سرنگونی رژيم ايران
    تبليغات سياسی و پروپاگند همانند گذشته از طريق سازمانهای جداگانه صورت ميگيرد.به همين سان مثلا کميتهء آزادی عراق اشکارا در تبليغات ظهور نمييافت وصفحه انترنت خود را مکدر ميساخت ودرست در اولين روزهای جنگ انحلال خود را اعلام کرد.
    آخرين فعاليت آشکار CPD انتشار سند استراتيژيک تحت عنوان "ايران- برخورد جديد" در دسمبر سال قبل است.نويسندهء مقاله مارک پالمراست که در زمان ريگن معاون وزير دفاع و بعد سفير امريکا در هنگری بود.پالمر مشوره ميدهد:ايالات متحدهء امريکا بايد سفارت خود در تهران را که ازسال 1979 بدينس مسدود است دوباره بگشايدومرکز پروپاگند ومداخله را ايجاد کند.کارمندان سفارت با استفاده از حق مصونيت دپلوماتيک بايد با "اپوزيسيون" ايران رابطه برقرار کنند.نار ضا يان وسازمانهای مخالف جلای وطن بايد از لحاظ مالی با قوت حمايت گردند.رهبری ايران بايد مجبور به کناره گيری داوطلبانه از قدرت گردند.به انها تفهيم گردد که در غير اين صورت به زندان افگنده ميشوند ودر محضر عام اعدام ميگردند.در صورتيکه اين اقدامات مثمر بدر نيامد راه حملهء نظامی برگزيده شود.
    فعالين برگزيدهء جوان ايرانی به سيمينارهای خارجی دعوت گردند تا بوسيلهء محققين ايکه در صربستان،فيليپين، اندونيزيا وچيلی گرد همايي های ملکی را موفقانه سازماندهی کرده اند، تدريس گردند.امکانات مالی هنگفت بايد در اختياررسانه های پروپاگندی قرار داده شود.برنامه های تبادل تجارب بايد در تمام عرصه ها تاثيرات ايدئولوژيکی را اعمال کند.

      مواضيع مماثلة

      -

      اكنون الجمعة 29 مارس 2024 - 11:07 ميباشد