دموکراسي! و آزادي! در افغانستان؟ « اقليت خائن و اکثريت خوش باور »
آيا در دولت متکي بر فساد ميتوان از دموکراسي و آزادي سخن گفت؟
چرا بنياد دولت موجود بر اصل فساد (رشوت و اختلاس، غارت ثروت ملي، قاچاق و ترويج مواد مخدر، تقسيم ارکان دولت براصل تنظيمي و ...) گذاشته شده است و اتکاء بر مفسدين (جنگ سالاران، قاچاقبران، زورگويان تفنگدار، مولوي ها و آخوندها و ...) صورت ميگيرد؟
جواب ساده است زيرا هرقدر که دولت دست نشانده غرق در فساد بوده و حاکمان تازه به دوران رسيده آن در صدد زراندوزي و غارت باشند؛ به همان اندازه خواسته هاي اشغالگران به سهولت برآورده ميشود. اين وضع در تطابق کامل با خواست ها و منافع همسايگان نيز هست و در همين راستا آنان همدست قواي خارجي در ترويج فساد اند.
پيامد منطقي و قانونمند چنين وضعيتي که در آن خواست و اراده افراد زورمند و يا تنظيم و گروه هاي مربوط به آنها به عوض قانون، معيار اجراآت باشد؛ موجوديت فساد گسترده در تمام ارکان دولت و پيوست به آن ترويج فساد در کل جامعه است.
موجوديت فساد در دستگاه دولت سبب از بين رفتن معيارها و ارزش هاي مثبت اخلاقي ميگردد و اين خواست و ارادۀ استعمار کهن و نو بود، است و خواهد بود. لذا اقداماتي بنام "مبارزه با فساد"، در واقعيت امر تلاش است براي فريب و اغواي مردم و ترويج بيشتر فساد. بهروز بد روز