پیرمحمد ملازهی/
این مسائل به گونهای است که طرفین میتوانند راجع به آنها بحث کنند ولی اینکه انتظار داشته باشیم نشست پاریس به یک نتیجه قطعی برسد انتظار زودهنگامی خواهد بود.اکنون در افغانستان طرحی وجود دارد که در آنکارا میان دولت کرزای و نمایندگان طالبان مورد بحث قرار گرفت.
مذاکرات میان مقامهای دولتی افغانستان و نمایندگان گروههای مسلح در حومه پاریس، نخستین مذاکراتی است که رودررو میان نمایندگان طالبان و جبهه ملی به رهبری «عبدا… عبدا…» و ائتلاف ملی به رهبری«یونس قانونی» که نیروهای مخالف در قومیتهای غیرپشتون هستند، صورت میگیرد؛ هر دوی این گروهها از نیروهای جبهه متحد شمال سابق هستند. بحثی که اکنون در پاریس مطرح است توسط یک موسسه خصوصی فرانسوی در حال پیگیری است؛ اما این مذاکرات غیررسمی است و هنوز چارچوب مشخصی برای مذاکرات میان طالبان و نیروهای مخالفشان که از یک طرف دولت افغانستان است و از طرف دیگر نیروهای شمال سابق، مشخص نشده است.در واقع چارچوبی که از جانب طالبان پذیرفته شود، هنوز مشخص نیست اما در هر حال نشست پاریس، نخستین گام در این رابطه است؛ هم از این جهت که دولت آقای کرزای از این مذاکرات حمایت کرده و هم اینکه جبهه ملی نسبت به مذاکرات رودررو با طالبان از خودش تمایل نشان داده است. ادامه…..
البته اکنون بحث بیشتر بر سر این است که طرفین نظریات خودشان را در ارتباط با حل مسئله جنگ در افغانستان در میان بگذارند و تصمیمگیری خاصی از این اجلاس انتظار نمی رود. اما شاید بتوان گفت پس از دیدارهایی که در ژاپن میان دولت و طالبان صورت گرفت این دیدار، دیدار مهمی است. اگر طی مذاکرات پاریس زمینه فراهم شود که طالبان واقعا تغییر سیاست دهد، گام بسیار مهمی خواهد بود. طالبان تاکنون هرگونه مذاکرهای را رد کردهاند؛ بهخصوص با تاکید روی به رسمیت شناختن قانون اساسی به نظر میآید طالبان هنوز این آمادگی را پیدا نکرده است. از طرف دیگر گروههای مخالف دولت کابل نیز خواهان تغییر در قانون اساسی هستند، معتقدند کشور باید به صورت فدرال اداره شود و نظام نیز غیرمتمرکز باشد. همچنین اختیارات در دست نخستوزیر باشد. بنابراین به نظر میرسد طالبان و نیروهای مخالف دولت کابل در حال نزدیک شدن به نوعی وحدتنظر هستند؛ یعنی هم طالبان قانون اساسی را قبول ندارد و هم نیروهای مخالف دولت کابل خواهان تغییر قانون اساسیاند. این مسائل به گونهای است که طرفین میتوانند راجع به آنها بحث کنند ولی اینکه انتظار داشته باشیم نشست پاریس به یک نتیجه قطعی برسد انتظار زودهنگامی خواهد بود.اکنون در افغانستان طرحی وجود دارد که در آنکارا میان دولت کرزای و نمایندگان طالبان مورد بحث قرار گرفت. این طرح را شورای عالی صلح افغانستان مطرح کرده و ترکیبی است از طرحهای پیشین. این طرح بر این مبناست که مناطق پشتوننشین را در اختیار طالبان قرار دهند تا آنها امارات اسلامی خودشان را در آنجا تشکیل دهند همچنین تعدادی از وزرای کابینه را نیز در اختیار طالبان بگذارند تا این گروه سلاح را زمین بگذارد و به یک حزب سیاسی تبدیل شود. این بحث اکنون در افغانستان وجود دارد و آمریکاییها و ناتو نیز از آن حمایت کردهاند. منتها بحثی که وجود دارد این است که آیا نیروهای شمال نیز این وضعیت را بدون اینکه خودشان در مناطق قومیشان اختیاراتی به دست بیاورند، خواهند پذیرفت. به نظر میرسد بحثی که اکنون در پاریس مطرح است نیز پیرامون همین مسئله است که افغانستان را به یک نظام فدرال تبدیل کنند و مطابق آن مناطق پشتوننشین در اختیار طالبان قرار بگیرد، مناطق تاجیکنشین در اختیار تاجیکها، مناطق شیعهنشین در اختیار حزب وحدت و شیعیان و مناطق ازبکنشین نیز در اختیار ازبکان. لازمه این کار تغییر قانون اساسی است و اگر این طرح مورد توافق قرار بگیرد قانون اساسی باید تغییر کند. بحث شریک کردن طالبان در قدرت اکنون به صورت جدی دنبال میشود و پاکستان نیز نسبت به این امر تمایل نشان داده است. درواقع تغییر سیاست پاکستان در این مسئله حائز اهمیت است. اگر طالبان، نیروهای مخالف دولت کابل و دولت کرزای به توافق برسند و این فرمول مورد حمایت پاکستان و دیگر کشورهای ذینفع در افغانستان قرار بگیرد، میتوان امیدوار بود که راهحلی برای مسئله افغانستان پیدا شود.
لا يوجد حالياً أي تعليق