عملکرد سلفیهای تکفیری در سوریه نشان داد، آنها چون شبکهای بین المللی فعالیت میکنند و شاخههای مختلف این جریان با یکدیگر ارتباط تنگاتنگی دارند.
به گزارش خبرگزاری فارس، هنگامیکه بحران سوریه آغاز شد، کمتر کسی تصور میکرد که این بحران موجب شود، سوریه به جولانگاه سازمان تروریستی القاعده تبدیل شود.
مطلب « جهادیها در سوریه ... سیاست قتل و تخریب» نگاهی به حضور سازمان القاعده در سوریه دارد و در تبیین آنچه گفته شده، تلاش شده است تا از شاهدان عینی، نقل قولهای رسانههای غربی و اعضای خود این سازمان که در سوریه در مبارزه با نظام دمشق هستند استفاده شود.
روزنامه «التحریر»، چاپ قاهره وابسته به حزب «آزادی و عدالت»، شاخه سیاسی جماعت اخوان المسلمین مصر همچنین اعلام کرده است که نگرانیها در حال تبدیل شدن به واقعیت هستند.
هشدار نسبت به افزایش سلفیهای تکفیری در سوریه
این روزنامه در شماره مورخ 11/9/2012 تأکید کرد که تعداد مبارزان مصری حاضر در سوریه در حال افزایش است و گروههای مختلف به طور مداوم در حال ملحق شدن به آنچه که جهاد در سرزمین شام توصیف میشود، هستند. روزنامه فوق پس از آنکه تصاویری از جهادگران و کشته شدگان گردانهای «حازمون» و «الزغبی» مصر را در سوریه به تصویر میکشد و اخباری را از سه کشته مربوط به جماعت اسلامی منتشر کرد، تصاویری را از کشته شدگان مصری مربوط به جماعت اسلامی مصر منتشر میکند، در ادامه اعلام میکند که یکی از سایتهای مربوط به این گروهها از کشته شدن «أنس محمد المصری»، از سرکردگان جهادیهای تکفیری مصر در سوریه خبر داد. سایتی که خود را سایت «جهاد در مصر وابسته به جماعت جهاد مصر» معرفی میکند، تصاویر و صحنههایی ویدئویی را از جسد محمد المصری منتشر و تأکید میکند که «خبر شهادت برادر أنس المصری در سرزمین شام را بشارت میدهیم».
سایت فوق دربارة أنس مینویسد: «أنس از کشورش خارج و خانواده و اموالش را ترک کرد و برای جهاد در راه خدا!!! ابتدا به یمن سپس به سوریه رفت تا اینکه جانش را بر اثر حملات موشکی در أدلب که به دست نیروهای جنایتکار بشار اسد انجام شد، از دست داد. خدا او را رحمت کند و ما نیز در بهشت برین به او ملحق شویم».
دومین کشته جهادگران تکفیری مصری «احمد رفعت جادو» از شهر و استان کفر الشیخ است که ارتش آزاد کشته شدن وی را اعلام کرد و تا رسانههای دیگر نیز این خبر را نقل کنند، اما تصاویری از او و سخنان دوستان جهادی تکفیریاش منتشر شده است که به همراه او در زندانهای مصر به سر میبردند و در سفر جهادی او پس از آزادیش در پی انقلاب 25 ژانویه و همچنین در زمان مبارزهاش در لیبی و سپس سوریه همراه وی بودند.
برخی از خاطراتی که همراهان رفعت از وی دارند و برای دیگران بازگو کردهاند، را سایت الجهاد مصر منتشر کرده است. یکی از آنها که خود را «ابو دجانه العقیدی» معرفی میکند، میگوید: «شهید احمد رفعت سالهایی از عمرش را بدون آنکه مرتکب گناهی شده باشد، در زندانهای حسنی مبارک سپری کرد. حکایت او همانند حکایت تمامی زندانیان سیاسی است تا این که انقلاب مصر به وقوع پیوست و تمامی زندانیان سیاسی آزاد شدند. او پس از آزادی به سرعت به لیبی رفت تا با انقلابیون علیه نظام جنایتکار قذافی بجنگد، پس از پیروزی مردم لیبی و سقوط نظام دیکتاتوری معمر قذافی و افتادنش به دست انقلابیون او به سوریه رفت، جایی که کشتارهای جمعی علیه مردم بیگناه سوریه انجام میشد و برای دفاع از خون و حیثیت سوریها به صفوف انقلابیون پیوست و تا زمان مرگش به مبارزه پرداخت، او اندکی قبل از مرگش در حال دفاع از بیگناهان بود».
یکی دیگر از این افراد از اقداماتش حکایت کرده و میگوید: «ما در زمان کندن یکی از قبرها در قبرستان میت علوان بودیم که به من گفت: در درون قبر بنشین و ما به درون قبر تازه ایجاد شده رفتیم و در آنجا نشستیم، او گفت: ای ابراهیم بدان که اینجا خواهی آمد و او دستش را به خاک قبر زد و به من گفت: دستت را اینجا بگذار و خاک سرد قبر را لمس کن» خدایا قبرش را باغی از باغهای بهشت قرار بده.
سایت فوق به نقل از تعدادی از دوستانش نقل میکند که طی پیامی دیگر که از او به دست شان رسید، گفته شده است: «میخواهم این پیام خود را به همه دوستان حاضر در آن جا برسانم که به گروه ما ملحق شوند و اگر سالهای سال علم بیاموزید ،ملاحظه خواهید کرد که تغییری در اصل جهاد به وجود نمیآید و بدانید که اکنون عرصههای جهاد موجود است و به افراد با دانش نیاز دارد. افراد دارای علم میدانند که چگونه با من مواجه شوند، زیرا من نیازهای ضروری آنها را شناختم. به آنها بگو که پارلمان راهی برای توانمندی نیست و شیوهای که پیامبر و اصحابش در پیش گرفته بودند، راه توانمند سازی بود. به خدا قسم پارلمانها بیانگر فتنههای بزرگیاند که ضروری است، از دست آنها به عرصههای توأم با عزت فرار کنیم، به خدا اکنون این اقدام از اوجب واجبات است. اگر افرادی راضی شدند که اقدامی را انجام ندهند و ساکن باقی بمانند تو به این شیوه راضی نشو و برای به شهادت رسیدن اشتیاق نشان بده. به گونهای پیام مرا به آنها برسان که هر کس که مرا شناخت با من همراه شود، به خدا قسم اکنون من نصیحت کننده امین هستم، ضروری است به گونهای عمل کنید که تا روزی نیاید که شفاعت شفاعت کنندگان و اجتهادهای مجتهدین مفید واقع نشود. تلاش کن تا آنچه را که نوشتهام به دست افراد مهم و عالم برسد. ای برادر: به خدا قسم آن پادشاهانی که با ما میجنگند، باید بدانند اکنون ما خوشبخت هستیم و اگر جویندگان علم این مسأله را درک کنند، به سوی ما خواهند شتافت.
رفعت طی این پیام که آن را برای دوستانش ارسال نموده است، خواسته تا به اختلافات قدیمی میان مکتبهای سلفی و علمی را که اغلب پیروان مذهب سلفی و سلفیهای جهادی آنها را پذیرفتهاند، دامن بزند. امری که اکثر علمای امت اسلامی به جز اندک کسانی که از رفعت پیروی میکنند، آن را به شدت رد کردهاند. این پیام رفعت پیام تحریکآمیزی است. یکی از دوستانش میگوید: «او قبل از شهادتش برای هرکسی که میشناخت پیامی با این مضمون ارسال نمود (این همان راه صحیح است پس به کاروان ملحق شوید)».
نگاهی به عقاید و دیدگاههای تکفیریها
یکی از دوستانش درباره عقاید اولیه او میگوید: «او ابتدا از سلفیهای اسکندریه پیروی میکرد، اما به خواست خدا او در زندان به ما ملحق شد و شیوه حق – یعنی جهاد مطلوب- را پس از پی بردن به انحرافات اعتقادی و رفتاری شناخت و این انحرافات را ترک گفت و به آنچه «سلفیه جهادیه» نامیده میشود، ملحق شد». او در نظرات سیاسیاش میگوید: «که ضد شیوه دمکراسی کفرآمیز است و او در نظرسنجی انجام شده در ماه مارس برای مواد اصلاح شده در قانون نتوانست فتوا دهد و جانش را فدا کرد، زیرا او اعتقاد داشت که شهادت همچون دعوتی برای افراد پس از او خواهد بود».
همان روزنامه در شماره منتشر شدهاش در 8 سپتامبر سال 2012 گزارشی را منتشر کرد که در این گزارش یکی از جوانان وابسته به جماعت اخوان المسلمین که از سوریه آمده بود، تأکید کرده بود که سه جوان وابسته به جنبشهای اسلامگرا به آنچه که جهاد در سوریه نامیده میشود، برای انجام سه مأموریت ملحق شدند: مقاومت، امدادرسانی و پوشش مطبوعاتی. همچنین این جوانان در ثبت جنایتهای رخداده در دمشق و کشتارهای وحشیانه علیه ملت سوریه و ارائه اطلاعات به افکار عمومی جهان به همراه انقلابیون و ارتش آزاد سوریه و منتسب به ارتش نظام سوریه ایفای نقش میکردند، امری که فشارهای بین المللی و منطقهای را بر بشار اسد و اطرافیانش بیشتر میکرد. این جوان وابسته به جنبش اخوان المسلمین که نخواست نامش فاش شود، افشا کرد که اغلب مصریهای سفر کرده به سوریه وابسته به جنبش اخوان المسلمین و سایر جنبشها هستند که به طور گسترده به حلب میروند، زیرا امنیتشان در آنجا بیشتر است و علی رغم بمباران توپخانهای ارتش سوریه جابه جایی در آن شهر برای آنها آسانتر از مناطق دیگر است. او در عین حال توضیح داد که ورود به شهرهای حماه و حمص بسیار دشوار است، به خصوص در حالی که روستاها در پیرامون این شهرها قرار دارند و راههای مرتبط به این شهرها شامل روستاهای شیعه نشین طرفدار نظام بشار اسد هستند و با هر فرد مسلح یا مشکوکی که مواجه شوند به سرعت او را هدف قرار داده و به قتل میرسانند.
این جوان اخوانی در خصوص اخوانیها و سلفیهای تکفیری ملحق شده به معارضان مسلح سوری و دیگر جریانهای مسلح فعال در سوریه میگوید: تعداد این افراد کم بوده و تجربههای نظامی و جنگی آنها خیلی کارآمد نیست. او به نقل از افراد وابسته به ارتش آزاد سوریه میگوید: در اکثر اوقات مبارزه برای جهادیهای تکفیری مصری دشوار است و به دلیل وجود اختلاف در لهجهها برقراری ارتباط میان آنها دشوارتر است. همچنین آنها شناخت کاملی از جغرافیای شهرها و اماکن ندارند، بنابراین تحرکات آنها در زمان شعلهور شدن درگیریها و تشدید بمبارانها با مشکل مواجه میشود. علاوه بر این ارتش آزاد سوریه در بعد تأمین مکان استقرار و زندگی و نگهداری سلاحها و مهمات نیز با مشکل مواجه است و آنها در تأمین سلاح و مهمات برای مصریهایی که بدون سلاح وارد سوریه می شوند با مشکل مواجه هستند. با توجه به اینکه ارتش آزاد نیاز بیشتری به مهمات و سلاح بیش از سایر افراد دارد، این امر منجر به این می شود که مصریها در اغلب اوقات مسئولیتهای امور فنی مربوط به مبارزان را بر عهده بگیرند.
برخی از منابع مربوط به اخوان المسلمین به روزنامه «التحریر» اعلام کردند که اکثر جوانان مرتبط با جنبش اخوان المسلمین که اکنون در سوریه حضور دارند، در عملیاتهای جنگی شرکت نمیکنند، بلکه بخش زیادی از آنها در مناطق مرزی میان ترکیه و اردن حضور دارند تا به اقدامات انسان دوستانه و امداد رسانی بپردارند یا اینکه به سمت شهرهای درگیر همچون حلب، إدلب، دمشق و حمص میروند تا در اکثر اوقات به اقداماتی همچون کسب اطلاعات، رصد و یا حمایت لجستیکی و فنی از معارضان مسلح در سوریه بپردازند.
اخوانیها چگونه وارد سوریه میشوند
در خصوص چگونگی رسیدن جوانان مصری به شهرهای ملتهب و ناآرام سوریه جوان مذکور میگوید: این امر از طریق لبنان و ترکیه صورت میگیرد و مشخص شده که مسیر ترکیه برای حضور در سوریه تا حد زیادی آسانتر است. به گفته این جوان افرادی که خواهان حضور در سوریه هستند با اخوانیهای حاضر در این کشور تماس میگیرند و پس از گذاشتن قرار و مدارهای لازم با افرادی از اخوان المسلمین سوریه در نزدیکیهای مرزها ملاقات میکنند که مسئولیتشان همراهی با افراد جدید و تأمین محل اقامت برای آنها است تا اینکه این افراد به دیگر کادرهای اخوان المسلمین ملحق شوند. این کادرها جوانان اخوان را به اماکن درگیری میرسانند، جوانانی که ممکن است هدفشان مشارکت در جهاد و یا پوشش مطبوعاتی جنگ باشد. اما در عین حال در خصوص چنین حمایتهایی به دلیل وجود مشکلات فراوان ارتباطی و اینترنتی احتمال در معرض خطر قرار گرفتن این جوانان نیز وجود دارد. از سوی دیگر این جوان اخوانی روشن میسازد که تعداد زیادی از جوانان سلفی تکفیری برای انجام مسئولیتهای امداد رسانی و بشر دوستانه وارد سوریه میشوند که اغلب آنها از طریق اتحادیههای پزشکان و داروسازان در مناطق مختلف جابه جا میشوند که برای مثال «عمار البلتاجی»، فرزند یکی از رهبران بارز جماعت اخوان المسلمین و «حزب عدالت و توسعه» یعنی دکتر «محمد البلتاجی» چنین وضعیتی داشته است.
اخیراً عمار در چارچوب کاروان امدادرسانی اتحادیه پزشکان وارد سوریه شد، اما روشن شد که او به طور داوطلبانه و فردی تلاش مینمود تا مسئله کشتارهای رخداده در سوریه توسط نیروهای بشار اسد را اعلام و ثبت نموده و آنها را در صحنهها و کنفرانسهای بین المللی و ... مطرح کند.
عمار در اواخر ماه گذشته در صفحه فیس بوکاش نوشت: «برای نخستین بار در سوریه فهمیدم که من صدای گلولهای را که با آن کشته خواهم شد، نخواهم شنید (غافلگیرانه کشته خواهم شد) این سخن را یک بار دیگر شخصی مورد اعتماد هم به من گفته بود». وی با اشاره به مشارکت در تشییع پیکر یکی از شهدا در شهر حلب میگوید: «مسیر حرکت مملو از بقایای بمبارانها و بقایای اقدامات انجام شده در شب بر روی خاک سرخ بود، من ملاحظه کردم که در تاریکی برخی از جانها گرفته میشد و قبل از طلوع صبح از آن اماکن فرار میکردند. ابرهای آسمان نیز از این اتفاقات غمگین بودند و میخواستند گریه کنند. اما در آن هنگام شخصی سکوت را میشکند تا بگوید که جسدش در آرامش به سر میبرد و به دلیل پوشیدن لباس شهادت رنگ لباسهایش غرق در نور و روشنایی است».
از دیگر جوانان اخوانی موجود در سوریه و یا جوانانی که طی دورة اخیر به سوریه رفته و شغل شان فعالیت مطبوعاتی بوده است، میتوان به «عمرو سلامه القزاز» اشاره کرد که یکی از موسسان خبرگزاری «رصد» مربوط به اخوان المسلمین است که هدفش ثبت و پیگیری اتفاقات رخداده در سوریه بوده است. همان طوری که وضعیت جوان مصاحبه کننده با روزنامه «التحریر» نیز همین گونه بوده است، یا «عبدالرحمن عیاش» از جوانان اخوانی حاضر در برلین نیز چنین وضعیتی دارد که دارای وبلاگ است و اقدام به نقل وقایع در سوریه میکند. در ترکیه نیز مرکزی به نام «انجمن خبرنگاران مرزی» وجود دارد که متخصص ارائه دورههای آموزشی فشرده برای کسانی است که خواهان فعالیت خبرنگاری جنگ در سوریه هستند و همچنین به برخی از جوانان اخوانی برای سفر به سوریه کمک میکند.
یکی از منابع نزدیک به «جنبش حازمون» متشکل از سلفیهای تکفیری ملحق شده به معارضان مسلح در سوریه فاش میکند که راههای حضور آنها در سوریه با راههایی که اخوانیها از آن برای حضور در این کشور بهره میبرند، متفاوت است. آنها تشکلی سلفی لبنانی هستند که روابط مستحکمی با جنبش سلفی در مصر برقرار میکنند، زیرا آنها زمینه را برای ورودشان به شهرهای ملتهب سوریه فراهم میکنند. همچنین برخی از گروههای سلفی در اردن مسئولیت تسهیل جا به جایی نیروها از مرزهای لبنان و اردن به سوریه را بر عهده دارند.
حضور اخوانیها در حوادث ملتهب سوریه صرفاً به حضور در قلب معرکه در شهرهای حمص، حماه و حلب یا حتی در نزدیکیهای این مناطق خلاصه نمیشود، بلکه این گروهها نقشهای دیگری را نیز از طریق مکانیسمها و کنفرانسهایی که در مصر برای حمایت از سوریه و ترویج آن برگزار میشود، بازی میکنند و به طور کلی از انقلابهای عربی حمایت کرده و سعی دارند تا رنگ و بوی اخوانی به آن بدهند. برخی از منابع وابسته به اخوان المسلمین به روزنامه التحریر اعلام کردهاند که گروههای غیر متمرکز از کادرهای اخوانی و رهبرانشان میانی شان تشکیل شدهاند. اما آنها شکل سازمانی شناخته شده در اخوان المسلمین را به خود نمیگیرند، ولی مسئولیتهای ذکر شده را بر عهده میگیرند. اما گروههای دیگری نیز وجود دارند که بخشی از پرونده مهمتر و حساستر در زمان فعلی را بر عهده میگیرند که بالطبع بسیاری از رهبران و پایگاههای اخوانی از آن اطلاعات زیادی ندارند و این مجموعه با عنوان «حمایت خارجی و هماهنگی با دولتهای عربی و ارتباطات خارجی» نامیده میشوند که مهندس «خیرت الشاطر»، معاون رهبر کل جنبش اخوان المسلمین مسئولیتش را بر عهده دارد.
این مجموعهها طی ماههای پس از موفقیت انقلاب مصر مسئولیت استقبال از فعالان جنبش اخوان المسلمین و اسلامگرایان حاضر در انقلابهای لیبی، سوریه و یمن را بر عهده خواهند گرفت و اماکن اقامت و زندگی را در برخی از هتلهای برای شان تأمین میکنند. بعضی از آنها در هتلهای بزرگ و مجهز اسکان داده میشوند، زیرا از جمله فعالان و شخصیتهای مهم تلقی میشوند. در عین حال علاوه بر سازماندهی دورههای آموزشی، سیاسی و تکنولوژیکی برای آنها در زمینههای ارتباطات، بسیج افراد، سازماندهی تظاهرات و اتخاذ و تصمیمات سیاسی زمینه ملاقات سیاسی آنها با مسئولان مصری نیز فراهم میشود که این اقدامات به آنها کمک میکند تا در زمان بازگشت به کشورشان در حوادث و فعالیتهای انقلابی و همچنین در اداره روند سیاسی پس از سقوط نظامهای مستبد مشارکت فعالتری داشته باشند.
از جمله اقداماتی که اخوان المسلمین برای حمایت از تحولات سوریه در این اواخر انجام داده سازماندهی جشنواره «سوریه پیروز میشود» بود که در سالن کنفرانس دانشگاه الأزهر در آگوست گذشته با سرپرستی «انجمن حمایت عربی» برگزار شد که مسئولیتش را خیرت شاطر هماهنگکننده جوان رهبری اخوان و سردبیر سایت انگلیسی «اخوان وب» بر عهده داشت. در این جشنواره تعدادی از فعالان سیاسی مصری و عرب حضور داشتند که از جمله آنها میتوان به دکتر «عبدالرحمن البر»، عضو دفتر ارشاد اشاره کرد، و جوانان عضو فعلی اخوان و یا منفک شده از جنبش اخوان المسلمین نیز که خواهان سفر به سوریه بودند، از فعالان سوری حاضر در این جشنواره طلب یاری میجستند و همچنان با آنها در ارتباط هستند.
لا يوجد حالياً أي تعليق