الرئيسية
أحدث الصور
باز هم از کسې سخن می زنم که می ګفت مردها یک بار می میرند ونامردها هر روز
بنیان ګذار مکتب دانش، فرهنګ وکلتور مترقي ( پرچم ) در افغانستان
نوشتهء پوهندوی (دانشور) م.ط وردک
ببرک کارمل
تا زمان که انسان باسیواد افغان زنده باشد نام ومکتب او جاویدان خواهد بود .
بنیان ګذار مکتب دانش، فرهنګ وکلتور مترقي ( پرچم ) در افغانستان
نوشتهء پوهندوی (دانشور) م.ط وردک
ببرک کارمل
تا زمان که انسان باسیواد افغان زنده باشد نام ومکتب او جاویدان خواهد بود .
تاریخ افغانستان مشحون کارنامه های راد مردان افغان در ادوار تاریخ باشکوه وجلال مردم افغانستان است ، افغانستان سپاه سالاران ، شاهان ، قوماندانان معرکه های ازادی واستقلال و مبارزان سلحه شور ونامدار در تاریخ کشور مان به جامعه تقدیم نموده که هر کدام کارنامه های را در بخش های مختلف حیات ( سیاسي ، اقتصادی ، نظامی ، علمی ، فرهنګي وکلتوري ) برای کشور ما ثبت نموده است و دست اوردهای مهم و تاریخی دارند که هیچ کسې از ان چشم پوشي کرده نمی تواند ، اګر از ( میرویس خان نیکه – احمدشاه بابا – وزیرمحمد اکبرخان ایوب خان – شاه امان الله خان – میرمسجدی خان کوهدامنی- محمد جانخان وردک – کاتب هزارګي – سیدجمال الدین افغان – محمود طرزی- ابن سینا بلخی- مولانا جلالدین بلخی ) و دیګران یاد نماییم وکار نامه های هر کدام را علیحده نوشته کنم کتاب ضخیم خواهد شد که به نظرمن تاریخ نویسان درمورد انها دین خویش را با صداقت ایفا نموده است ، چون روزنامه ها از روز وفات ببرک کارمل مرحوم یاد کردن بنده نیز از سخنان که اکثریت شاګردان مکتب وی نه خوانده ونه شنیده ومن شاهد زنده دوسال تمام مسول روابطش در زندان ګرباچوف با وطنداران وعلاقه مندانش در خانه چوبي به نام (( ډچه ۶۹ واقع سریبرینی بور مسکو که بندیخانه روسای جمهور عزل شده در کشورهای تحت حمایت شوروی بود و زمان ریس جمهور منګولیا اقای مرحوم ( تسه دنبال) نیز درین دچه بندی وګروګان شوروی های سوسیال امپریالستها بود ))شاهد ملاقات های ان مرحوم بودم به شما یک بخش انرا می نویسم ، ببرک کارمل را خداوند پاک برای نجات مردم افغانستان در خانواده پشتونهای کشمیري متولد ساخت ودر قلب ومغز او حک نمود که زندګي تو از اول تا ازل پر از مشکلات ، الام ، رنجها وشکنجه ها خواهد بود که هر انسان ولو که بسیار قوی هیکل و چندین ګرده يي مثل من هم باشد توان وطاقت حوادث ، وقایع ، وتحمل وهضم انرا به تنهایی داشته باشد ولی با تاسف که همه را به تنهای قرط وخودرا به مرض سطان دچار اما از زبانش یک نفر نه شنید که راه ما ومکتب ما غلط بود ویا اشتباه بود او برای ۱۰۰ ها هموطنش که من انها را با شخص ببرک کارمل وصل می کردم می ګفت که افغانستان یک چارک ، یک سیر خاک ویا وزن نیست که کسي پشت کند وبا خود ببرد بلکه افغانستان حال مردان دارای مفکوره های علمی و سیاسي و دارای مفکوره های عالی انسانی برای نجات افغانستان دارد که کشور را ازین مشکلات نجات بدهد او برای من می ګفت دکتور طاوس به من رفقایم در ارګ ریاست جمهوری امدن وګفتن شما نروید به شوروی ، شما فقط برای ما امر کنید که ما به روسها جواب بدهیم ، او علاوه کرد باوصف خیانتهای مارشال سګولوف وستر جنرال ورینیکوف که همیشه من در درون قلعه با این دشمنان مصروف جنګ بودم وشما دربیرون قلعه با دشمنان می جنګیدین مشت وپنجه نرم می کردم من در زندګي خود چنین انسانهای که خودرا مارکسیست می ګویند ، خشک مغز وخالی زهن نه دیده بودم ببرک کارمل به خاطر منافع علیای وطن از مقام وچوکي تیر شد ونه خواست که خون ریزی بین روسها وافغانها بوجود بیاید راه زندان کریملن را انتخاب نمود ، در خانه چوبي که مرحوم ببرک کارمل نظربند بود و روزانه به انواع شکنجه های روحی و دماغی از طرف زنان اشپز ( ک –ج – ب ) وخدمه های دیګر مثل جاروکش ، اشپزها ، خانه سامان ها و بادیګارد های دارای قواره های ( ومپیرها ) یعنی انهایکه خون انسانها را می چوشد لفظی شکنجه می شد ، در حویلی این دچه درختان چنار و سرو وبلوط بسیار بلند وغیره با جنګل خودرو ووحشي وبوته های خودرو وبدبوی روییده وکسې نه بود که اقلا درو کند ویا سربوری کند انواع حشرات وموشهای وحشی هر طرف زیر پای ما تیر می شد وزاغ ها انچنان فضای خانه را با شور و اوازهای غالمغالی ساخته بود که هر قدر اعصاب ارام هم اګر می داشتی دیوانه می شدي وشبها انواع صداهای شغالها به ګوش می رسید یعنی روزانه در اشپز خانه قصدی چمچه را با چلوصاف وکاسه می زد که مغز ان مرحوم را خراب نمایند وشبها پرندها وحیوانات وحشي ، از جانب دیګر در ان وقت به یګانه نواسه وی پسر اقای کاوه که طفلک خورد بود بسیار بې رحمانه وغیر انسانی تهدید امیز برخورد می کردن که این را بکن این را نه کو خلاصه که زندان که اقای ببرک کارمل در شوروی سپری کرد کسي دیګرې حوصله سپری کردن انرا نه داشت ، نه پرسیدین که چې کسې ویا کدام علل باعث شد که ببرک کارمل از وطنش ، از زادګاهش به زور تبعید شود ؟؟؟
۱ – اقایون اعضای بیروی سیاسي حزب دیموکراتیک خلق افغانستان( سلطانعلی کشتمند - نوراحمد نور – دکتور وکیل – محمد رفیع – سلیمان لایق – دکتور نجیب الله – صالح محمد زیری – دستګیر پنجشیری – اسلم وطنجار – نجم الدین کاویانی – فرید احمد مزدک ) وغیره .
۲ – مشاورین ارشد شوروی ( مارشال سګولوف معاون وزیردفاع شوروی – ستر جنرال ورینیکوف مسول قووای زمینی شوروی – ومشاور کمیته مرکزی ویکتور پترویچ ) وسفیر انوقت احمد جانویچ .
کته ګورې دوم از طرف ګر باچوف وظیفه ګرفت بود که برای ببرک کارمل توطیه بچیند واورا به شکل از اشکال بدنام بسازد که رهبری کریملن به اساس این امر برطرفی ببرک کارمل را صادر نماید وشخص دلخواه خودرا به جای او نصب نماید ، چرا کریملن این را می خواست ؟؟ به خاطر که شوروی در انوقت هم از جانب هم پیمانان خود زیر فشار بود وهم فشار جمهوریتهای ۱۵ ګانه بالای وی زیاد بود که مردمان اسیای میانه همه روزه تلفات می دهد ودر پهلوی ان مردم ما از ګرسنګي و قحطي عنقریب است به کوچه ها برایند وشوروی نمی توانست در عین زمان از یکطرف با غول سرمایه ، پطرو ودالر ( امپریالستهای ، ڼاتووعربها ) و از طرف دیګر با جمهوریتهای دیګر شوروی که روز به روز زندګي شان خراب می شد مشت وپنجه نرم بکند بنا به حمایت کتګوری اول ضرورت داشت که به اینها خصوصی ګفته می شد ( این بار محمد رفیع خان تو منشی عمومی می شوی – زیری خان صاحب شما منشی عمومی می شوید ، وطنجا ر شما می شوید وغیره،توسط این ها نوشتهای به نام کیش شخصیت که یک اصطلاح را اینها یاد ګرفته بود وکشتمند در کتاب های خویش نیز نوشته کرده و یا در جریان مشروب خوری صرف عکس ببرک کارمل را نشان می داد در حال که زیری ، پنجشیری ووطنجار ونوراحمدنور وکشتمند وکاویانی ومزدک به خم های شراب سیر نمی شدن ، این ها در مجموع که اساس ان عقب نشینی شوروی با یک ژست به نام نیک ګذشتن از خط برلین با غرب ، افغانستان را قربانی ساخت که بل اخره با این حرکت تمام پیمان وارسا و اتحاد شوروی از هم پاشید، ببرک کارمل تا توانست (چک طلای ) شوروی را در پروژه های عام المنفعه برای افغانستان استعمال کرد وشما با چند نمونه از کارهای وی صداقت – وطن پرستی – خدمت و از خود ګذری اورا با مجاهدین وطالبهای که دم از قران ، دم از اسلام ، دم از دین می زند مقایسه نمایید واورا به نام کمونست تخریب و علیه وی یکجا با دشمنان تاریخی مان پاکستان وایران وعربستان پناه بردن و۳۲ سال است که اینها مردم را زنده پوست کردن البته این ګوسفندان غربیها وعربها را .
نمونه های از کارهای ببرک کارمل ( قووای مسلح که در منطقه مثال نه داشت تشکیل ، تجهیز وتربیت نمود ، ومجاهدین به دستور نواز شریف مضمحل ساخت ) ـ پل ریل وموتر رو بالای دریا آمو وتاسیسات بندر حیرتان که در طول حکومت داری اهل خاندان شاهی وداودخان این کار نه شده بود - تعمیر بزرګ وزارت مخابرات در پل باغ عمومی – زیرزمین در پیشروی هوټل پلازا – کلینیک در جوار سینمای پامیر – خانه ها برای افسران قووای مسلح – مکروریان تنا جوار میدان هوایی رسید فابریکه سمنت پل هاشمی در هرات – بند برق سلما در اوبه هرات توسط هندی ها که درین ۱۱ سال تمام هردو پروژه راکد مانده است ، ارمان تاریخی وی این بود که بندر آبی ګوادر را ( این ګودر پشتونها را از خود بسازد ) ونیروی اتومی در سروبی توسط روسها اعمار نماید اقای محراب الدین پکتیا وال این موضوع را در تالار بیضوی قصر دارالامان برای افسران بلند رتبه در حضور نوراحمد نور وصالح محمد زیری بیان داشت و او دختر خودرا به یکي از فعالین پشتونخواه عوامی پارټي ( حقوقدان صفدر خان به نکاح داد ) و کوکیخیل را ۱۶۰۰ میل سلاح داد تا در پشتونستان قیام های توده ېې را سازماندهی نماید که او خاین برامد ونفر ( آی اس آی ) بود وبعدا وزیر سرحدات خویش را جنرال فیض محمد وزیری را به خاطر این ارمان مقدس در وزیرستان قربانی داد ببرک کارمل ارمانهای خویش را با خود به خاک برد وامید وارم که شاګردان مکتبش یک روز به ارمانهای والا وانسانی وی پیروز شوند ، وبسیار دیګر ،ببرک کار مل بود که زهر خونین رفقای دشمن نمای خودرا به تنهای قرط کرد واین ها بسیار نامردانه از پشت سر سر او حمله کردن ببرک کارمل بود که همه کس در افغانمستان احترام می شد واز حقوق مسلم خویش برخوردار بودن ، ببرک کارمل نیست که همه کسان بی عزت وبې حرمت شدن ، تیزسهای ده ګانه اورا یک مرتبه مرور نمایید که چقدر دل پراخ ونیت نیک داشت ، او در قصرها زندګي کرد ودر کانتینرحیرتان محتاج قروانه جنرال دوستم شد وبل اخره توسط توطیه رفقای دشمن نمایش زندانی شد وبل اخره در دیار بیګانه جان را به جاودانه سپرد ، ارواح اورا شاد می خواهم ، امین
لا يوجد حالياً أي تعليق