پندار نو

هل تريد التفاعل مع هذه المساهمة؟ كل ما عليك هو إنشاء حساب جديد ببضع خطوات أو تسجيل الدخول للمتابعة.
پندار نو

سایت مستقل و غیر وابسته به احزاب و گروه های سیاسی


    علمبرداران دوره جاهليت در قرن 21

    avatar
    admin
    Admin

    تعداد پستها : 7126
    Registration date : 2007-06-20
    20080205

    علمبرداران دوره جاهليت در قرن 21 Empty علمبرداران دوره جاهليت در قرن 21

    پست  admin


    علمبرداران دوره جاهلیت در قرن 21 !!






    « صحبت از پژمردن یک برگ نیست
    وای جنگل را بیابان می کنند »
    نوشته : لطیف کریمی استالفی
    علمبرداران دوره جاهليت در قرن 21 Image002
    هر چند پر زدن در کشور ما هم مجال نیست ، اما ! تیکه داران مذهبی بخاطر بسپارند که ، خواهی نخواهی پرنده های علم وخرد آخرین قفسهای ارتجاعی ترین اندیشه های خرافاتی را خواهند شکست. و بر فراز قله های دانش امروزی پرواز و عرصه را بر خرافات مروج شده تنگ وتنگتر خواهند کرد .
    هموطنان عزیز!
    در سر خط اخبار و روزنامه ها ، از گوشه و کنار مملکت ما درین روز ها ، خبر های بس اسفناک ودرد آوری پیهم از زندان کردنها ، شکنجه ها و آخرین خبر صدور حکم اعدام نوجوانی شنیده میشود .
    چقدر جای تأسف وتأثر است که درین عصر طلایی ، نوشتن ، خواندن وگفتن هم در سر زمین ما حُکم مرگ را دارد .
    گرچه ورود علم عرصه را روز تا روز بر خرافات تنگ ساخته ، مگر؛ علی رغم اینکه قرن بیست ویکم ، قرن دموکراسی ، حقوق بشر و در خشش علم و تکنولوژی در جوامع بشری است ، با درد ودریغ و تأسف فراوان هنوز هم به کوشش تازیانه بدستان مذهبی پاره ای از خرافات وسنت های رایج شده در جامعهء قبیلوی افغانها سایه افگنده و جلو رشد تمدن ودگر اندیشیدن وحتا جُرئت پژوهشگران را که باید بیشتر بنویسند بیشتر باندیشند و بیشتر تحقیقات موشگافانه در تمام عرصه های علمی داشته باشند ، نیز سلب کرده اند .
    سیاسیون مذهبی همیشه کوشیده اند تا با اعمال فشار و تهدید بمرگ ، ترس را مُستولی ، مقاومت ها را شکسته ، حاکمیت الیگارشی را بر جامعه استحکام و سر انجام اطاعت گوسفند گونه را بر انسانها تحمیل نمایند ، اما بیخبرند ، بقول بلولر : هر تمنا وگرایشی به محض سر کوب شدن به ضد خود تبدیل میگردد .
    آیا میشود با سرکوب کردن واعدام نمودن ، جلو علم ، عقیده و تعقل آدمی را گرفت ؟.
    آری ... در طول تاریخ بشر دیده شده ، اعدام نتایج مثبتی ببار نیاورده است ، تاریخ گواهی میدهد آنعده دانشمندانیکه با ارائه نظریات شان بمرگ محکوم شدند ، دیری نگذشته که قاتلین شان انگشت حسرت وندامت به دندان نگرفته باشند . هر گاه سری بتاریخ بزنیم ، آنگاه می بینیم که بسیاری از متفکرین و کاشفین تکنولوژی جدید ، تبعید ، شکنجه ، توهین ، تمسخر وحتا به اعدام محکوم شده اند ، گالیله ، بخاطر ابراز نظر« کروی بودن زمین » چه بدبختی هائیکه ندید ، اما تهدید ها وتمسخر ها اراده اش را بیشتر قوت بخشید .
    بشر امروزی که در سایهء تکنولوژی عصری به کمال رفاه وآسایش زندگی مینمایند از برکت مقاومت علم وخرد آدمی میباشد ، علمای امروزی نیز میکوشند تا علمای دیروزی را انتقاد نمایند ونتایج بهتری بدست آرند ، بناً انتقاد علم از علم باعث تکامل می شود ، از اینجاست که قوانین ثابت مذهبی باعث میشود تا واقعیت ها در پردهء ابهام باقی بماند .
    انشتین یکی از بزرگترین متفکران عصر حاضر معتقد بود که «99 در صد نظریاتش درست نبوده است ، وبا یک در صد بقیه که درست بوده ، چنین موقعیتی را در تکنولوژی وجهش علم بدست آورده» .
    از اینرو بائیست از خرد ، علم ومنطق به عنوان یک معیار اخلاقی در تمام امور زندگانی انسانها کار گرفت و از آنجائیکه در علم جایگاهی برای احساسات وجود ندارد ، اینرا هم باید پذیرفت که علم اساسی ترین مرجع برای یافتن حقیقتها و واقعیتها است .
    از آنچه که گفته آمدیم به این نتیجه می رسیم که در بسیاری از موضوعات ، کاتبین علوم دینی چیزی که از گذشته های دورطور سر بسته و حتا مجهول برایشان رسیده ، سینه به سینه نقل قول کرده اند ، بطور مثال حدیثی را اینطور روایت می کنند : از... روایت است که میگفت من از زبان ... شنیدم که میگفت من از پدرکلانم شنیدم که او از پدرکلان هایش شنیده بود ، حضرت پیغمبر چنین گفته است .
    این هم شد یک حدیث !؟ .
    اگر یک محقق سلسلتاً این روایات را ریشه یابی کند ، بجایی می رسد که یا اصلاً همچو حدیثی گفته نشده ویا شخص اول کسی نبوده که بر وی اعتماد کرد .
    بدین ملحوظ خداوند میفرماید : بد ترین جنبنده ها کسانی اند که از عقل خود کار نمیگیرند .
    احیاناً اگر این روایات نادرست ، که با ارزشهای علمی در تضاد است ، مورد نقد و برسی دقیق علمی و منطقی قرار بگیرد ، بلا درنگ مداحان« هفده غزوات » که نمیخواهند موقعیت ویژۀ خود را از دست بدهند
    وارد میدان حمله شده ، افکار خود را ارزشی والا تر از افکار دیگران داده ، بدون اینکه به آن باندیشند و خود را بفهمانند به تکفیر نیروی های رهایی بخش خرافات پسندی ، می پردازند و آدمها را مجبور می سازند که دو باره به «کوه» به «جنگل» به «غار» برگردند .
    دنیا شاهد است که جنگهای سی سالۀ مذهبی اروپائیان علیه دیگر اندیشان نتیجۀ خوبی نداد ، ناگزیر بدامن خرد وعلم دست زدند ، اتا ترک رهبر فقید ترکیه خردمندانه دین را از سیاست جدا ساخت ، البته درین رابطه مثال های زیادی است ، کشور های زیادی این کار را تجربه کردند تا اینکه خود را به تمدن بشری رسانیدند .
    اما بدبختانه در کشور ما هنوز هم در قرن 21 سایۀ مدرسه دیوبند حکمفرماست ، دیوبندی ها همیشه از سیاست های نا عاقبت اندیشانه ای ، نقطۀ مقابل سیاست های خردمندانه کار میگیرند و در هر کشوریکه سیاست را با دین یکجا ساخته اند ، جنگ شعله ور شده .
    آنها هیچگاهی نقد را خردمندانه و منطقی به نقد نگرفته اند ، بلکه با احساسات خشمگینانه در سرکوب آن فتوای اعدام را صادر و یا مردم را دعوت به تظاهرات کرده اند ، گروهی هم از تعقل کار نگرفته به خیابان ها سرازیر شده ، دوکان ها ، فابریکات ، موسسات دولتی ملکیت خود را به آتش می کشند ، و حتا گارگران را از رفتن به کارخانجات مانع می شوند ، هیچگاه فکر نکرده اند که با تعطیل شدن یکروز فابریکات ملیون ها دالر به کشور خود ضرر می رسانند و چه بسا که جانهای شرین شانرا نیز از دست داده اند .
    سلمان رشدی کتاب آیات شیطانی را نوشت ، شخصی یا اشخاصی کاریکاتور محمد« ص» را کشید ، اما ده ها انسان در داکه ، اسلام آباد ، دهلی بقتل رسید ، صدها عمارت به آتش کشیده شد . بیائید عاقلانه باندیشیم که چه به نفع اسلام وچه ضرر به جانب مقابل رسید ؟ .
    لذا بصراحت گفته می توانیم که آنها همه چیز را برنامه ریزی شده دقیق و سازماندهی شده بخاطر آزمایش و ارزیابی فریضه های شان بکار میگیرند وما برعکس آنرا .
    با تأسف وتأثر عمیق که علمای دینی ما ازپاسخ علمی ومنطقی یا عاجز مانده و یا فتوای سرکوبگرانه داده اند ، درینجا سوالی پیدا می شود که چرا علمای دینی ما در مقابل نقد احساساتی می شوند ، چرا به نقد و پاسخ درست نمی پردازند ، علت چیست ؟ یا آنها از اسلام شناخت درستی ندارند یا اینکه در گرداب سنت پرستی ودست آورد های علمی بشر امروزی سر در گم شده اند ، که کدام یک را انتخاب کنند . بناً هر پدیده هنگامی می تواند بواقعیت بپیوندد که از وجود خود آگاهی داشته وقابل لمس باشد .
    تاریخ گواه آنست که اکثریت بدبختی ها ، فاجعه ها و خشن ترین اتفاقات ناگوار که در جامعه بشری بوقوع پیوسته ، معمولاً انگیزه های مذهبی و دینی داشته است ، حملهء اعراب در سرزمینهای ایران و خراسان کهن ، سوزاندن یهودیان در جرمنی ، قتل عام مردم مسلمان بوسنیا توسط صرب ها ، کشتار بیرحمانهء سرخپوستان در امریکا ،خونریزی های متداوم در فلسطین ، همین اکنون سربریدنهای ظالمانۀ طالبان ، قتل وقتال مسلمانان و هندوها در کشور هند وغیره ، اگر ریختن ملیونها لیتر خون انسانها بر زمین انگیزه های مذهبی نیست ، پس چه است ؟ .
    از آنجائیکه حق حیات از جمله ای اساسی ترین حقوق بشر است و خداوند انسانها را آزاد خلق کرده و آزادی فکر وبیان هم حق طبعی انسانهاست ، پس برای جلوگیری از تکرار فاجعه ها چه باید کرد ؟
    آیا در همان نقطه ای که بودیم بمانیم ، یا اینکه تحرکی بخاطر بهبود از خود نشان بدهیم ! جواب واضح است که باید از خود تحرکی نشان بدهیم ، پس در قدم اول باید امروز را از دیروز ودین را از سیاست جدا کنیم !.
    بگذارند قرآن را بزبان خود بخوانیم و بدانیم، بگذارند در دین و دنیای خود به تفکر بپردازیم ، بگذارند آنچه احادیث و روایاتی که کرامت انسانی زن را زیر سوال می برد و مورد شک است ، منطقی ، فلسفی و علمی رد نمایم ، احیاناً اگر دیدگاه ما مخالف نظر آنها بود ، لطفاً با نقد و رهنمایی های عالمانه ء خود ، ما را رهنمایی نمایند ، بیش از آنکه بدیار نیستی مان بفرستند .
    اخیراً ما شاهد هیاهویی در ارتباط چاپ قرآن بزبان فارسی و مقاله ای « آیه های زن ستیز » که از سایت انترنت توسط پرویز کامبخش گرفته شده می باشیم ، اگر این مسأله را از بُعد سیاسی آن همانند قضیهء عبدالرحمن افغانی مسیحی شده ننگریم و به بُعد فرهنگی آن توجه نمایم ، پر واضح است که عاملان دیوبندی سخت میکوشند تا جامعه ء ما را در یک فقر فرهنگی قرون وسطایی بطور ثابت نگهدارند ، در کشوریکه وزیر فرهنگش نمایش سریال ها را ترویج بت پرستی بداند وشیخ مجددی رئیس سنا ی آن باشد ، وای به حال ملتی که دم از شرافت ،کرامت انسانی ، آزادی تفکر، دموکراسی وحقوق بشر بزنند ، عجیب نیست که بخاطر مقالۀ شخص دیگری خوانندهء آنرا اعدام کنند ؟! همین لحظه لطیفه ء شیرینی بیادم آمد ، میگویند: شخصی را برای اینکه وسایل شراب سازی را با خود حمل میکرد محکوم به اعدام کردند ،عابری که از محل اعدام رد می شد ، پرسید : این بیچاره را برای چی اعدام میکنید ، قاضی پاسخ داد برای اینکه او آلت شراب سازی را با خود حمل میکرد ، عابر گفت قاضی صاحب اگر زنا و شراب یک حکم را دارد ، لطفاً مرا نیز اعدام کنید ، قاضی با تعجب پرسید ، ترا برای چی ؟ در حالیکه دامن خود را بالا می زد گفت: ببینید من هم آلت زنا را با خود حمل می کنم ؟!.
    اندیشه کشی در افغانستان سابقۀ طولانیی دارد و جو خفقان آور خرافات مذهبی در کشور های عقب مانده ولجبازی های کودکانۀ افراطیون مذهبی جلو پیشرفتهای اخلاقی جامعه را گرفته است ، روی این ملحوظ در بسیاری از مسائل دینی ، زمانیکه انسانها به کاستی ها وکمبودی هایی بر میخورند ، باید به خرد خود مراجعه کنند ، و آنچه که با عقل ساز گاری نکند مردود شمارند ، بناً کسانیکه حکم اعدام کامبخش ، زندانی کردن غوث زلمی و تکفیر آقای وثیق را صادر کرده اند ، چون تطبیق حدود شرعی بسیار مشکل است و حتا در بسیاری از مسائل بنابر کمبودیهایی نا ممکن می شود ، زیرا حدود شرعی به اندک ترین شبهه از بین می رود ،لازم است تا از عقل کار بگیرند . از همینجاست که ذکریا رازی میگوید : اگر دین وعقل سازگاری نکند ، من جانب عقل را ارجحیت می دهم . خداوند بزرگ در آیه 100 سوره یونس میفرماید : ... و پلیدی را بر آنها قرار می دهد که تعقل نمی کنند .
    در سوره ابراهیم آیه 4 آمده است : خداوند هر کس را بخواهد گمراه می کند وهرکس را بخواهد هدایت . این آیه جایی برای توزیع کننده گان « کلید بهشت » باقی نمیگذارد ! از آنجائیکه دست آورد های علمی بشر بالای کسی بزور تحمیل نمی گردد ، ما می بینم که روز تا روز دامنۀ آن وسیعتر شده می رود ، پس تحمیل نظر و عقیده ، بالای دیگران کاریست بیهوده وعبث .
    من از آنانیکه حکم اعدام کامبخش را صادر کرده اند ، می پرسم ، آیا می توانید جلو انترنیت ، اطلاعات ماهواریی و غیره را گرفت ؟ جواب واضح است که نه ! پس اگر امروز یک کامبخش یک مقاله را از سایت انترنتی کشید ، فردا کامبخش های دیگری صد ها مقاله دیگری را بیرون می آورند ، اگر سلسلۀ اعدام ها همچنین ادامه پیدا کند ، نسل جوان که آینده سازان کشور اند باقی نخواهد ماند ، لذا خردمندانه آنست که شما وقت گرانبهای خود را بیش از اینکه به « ملا مهمانی » ها صرف کنید ، بعوض سرکوب به نقد علمی بپردازید ، واین جمله را بار بار نخواهید تکرار کرد که « ما از دین اسلام درک درست نداریم » .
    در اخیر قابل ذکر می دانم که در کشور ما « مقصد از پژمردن یک برگ نیست – وای جنگل را بیابان می کنند » اگر امروز دگر اندیشان کشور از قتل یک جوان جلوگیری نکنند ، فردا میهن ما گورستان روشنفکران و دگر اندیشان خواهد شد . بااحترام



    علمبرداران دوره جاهليت در قرن 21 Pendar_home2
    مُشاطرة هذه المقالة على: reddit

    لا يوجد حالياً أي تعليق

      مواضيع مماثلة

      -

      اكنون الجمعة 19 أبريل 2024 - 13:24 ميباشد