پندار نو

هل تريد التفاعل مع هذه المساهمة؟ كل ما عليك هو إنشاء حساب جديد ببضع خطوات أو تسجيل الدخول للمتابعة.
پندار نو

سایت مستقل و غیر وابسته به احزاب و گروه های سیاسی


    اقبال لاهورِي

    avatar
    admin
    Admin

    تعداد پستها : 7126
    Registration date : 2007-06-20
    20071116

    اقبال لاهورِي Empty اقبال لاهورِي

    پست  admin

    اقبال لاهورِي Jafari_s2
    بنام خدا





    اسدالله جعفری
    Jafari1354@walla.com
    مشهدالرضا22/8/1386

    اقبال لاهوری از شاعری تا سیاست

    نغمه ام از نغمه بی پروا ستم
    من نوای شاعر فردا ستم

    این روز ها یاد آور آغازین روزهای طلوع خورشید وجود شاعر بلند آوازه شبهه قاره هند،فیلسوف شهیر اسلامی و احیا گر تفکر اندیشه دینی درصد ساله اخیر و از رهروان سید جمال الدین ،می باشد.
    اگر چه اقبال صد و سی (کمتر و یا بیشتر)سال قبل در«سیالکوت » قاره بزرگ و افسانه ای هند متولد شد و در شهر ماه چهر گان سیمین اندام،لاهور سر بر خاک نهاد و از آنجا عروج و معراج ابدی خویش را آغا زید ؛اما در این صد سال و اندی همواره مهمان اندیشه ی اندیشه وران شرق و غرب بوده و اندیشه های او را که در قالب نثر و نظم بیاد گار مانده به نقد و بر رسی گرفته است و به فرموده مولانا ی بزرگ:
    هر کسی از ظن خود شد یار من
    واز درونم کس نجست اسرار من
    هر کسی به طریق و شیوه ای از کارنامه فکری اقبال سخن گفته و در گلزار اندیشه همیشه بهاری اقبال به گلگشت و تفرج پرداخته اند و از تأثیر پذیری و تأثیر گذاری اقبال در جهان اسلام و ملک فرنگ داستانها پرداخته و افسانه ها با فته و داستان ها ساخته و طرح نو در انداخته اند که باید در جای خودش کالبدشکافی شود و صحت و سقم آن آفتابی گردد.
    در باره اقبال و اندیشه های فلسفی و دینی و قدرت شعری و ذوق هنری او سخن بسیار گفته شده است.
    اقبال، در فهم فلسفه اسلامی و باز خوانی اندیشه دینی هم مثل دیگر اسلاف خود نبود و اندیشه فلسفی و دینی اقبال اندیشه التقاطی رقیق کمرنگ بود .
    اندیشه های فلسفی اقبال در مقابل اندیشه های فیلسوفان چون فارابی،بوعلی ،کندی،ابن رشد،شیخ اشراق،ملاصدرا،علامه طباطبایی ی،شهید مرتضی مطهری،دکتر مهدی حایری و دکتر سید حسین نصر،فلسفه به حساب نمی آید و یا حد اقل می توان گفت که اقبال در نسبت با این بزرگان فیلسوف حکیم و حکیم فیلسوف به شمار نمی رود بلکه یک استاد فلسفه و مقرر فلسفه محسوب می گردد نه فیلسوف و حکیم مؤسس.
    و علت این که اندیشه های فلسفی اقبال از اقبال چندان بر خور دار نشد همین است
    از آنجای که اقبال یک فردی سنی مذهب بود و در دنیای اهل سنت بعد از ابن رشد فلسفه و فیلسوفی ظهور نکرده و اصولا اهل سنت با فلسفه میانه ی خوب ندارند، از این جهت اقبال یک استثنا و معجزه به شمار می رود.و مخصوصا نگاه اجتهادی اقبال به دین و باز خوانی عقلانی از آموزه های دین ،از اقبال چهره مطرح و جهانی و ماندگار ساخت .
    چنان که بزرگ احیاگر تفکر اندیشه دینی عصر ما شهید دکتر علی شریعتی در باره کار بزرگ اقبال گفته است:
    اقبال همه منزل های فلسفی و روحی این عصر زا با بینش و جهت یابی ایمان و عرفان اسلامی خویش پیموده است و می توان گفت ،وی یک مهاجر مسلمان است که از اعماق اقیانوس پر اسرار هند سر زد و تا بلند ترین قله های کوهستان پر اقتدار اروپا بالا رفت ،اما نماند و میان ما بازگشت تا ره آورد سفری این چنین شگفت را به ملت خویش –یعنی به ما ارزانی دارد-و من در شخصیت او می بینم که یک بار دیگر ،اسلام برای نسل خود آگاه و درد مند اما پریشان خویش در قرن بیستم نمونه سازی کرده است.«ماوا قبال»
    اقبال سیاسی
    اما در باره کارهای سیاسی و اندیشه سیاسی اقبال سخن کم گفته شده است و یا لااقل این کمترین بنده خدا از آن بی خبر م .بنا بر این نگاهی کوتاه به اندیشه سیاسی او می اندازیم
    در تاریخ سیاسی یک و نیم قرن اخیر شبه قاره هند، اقبال چهره شناخته شده و تأثیر گذار است .نام اقبال با نام های بزرگان این دیار مثل: مهاتما گاندی،جواهر نعل نهرو ،محمد علی جناح ،زاهد محمد حسین و ذوالفقار علی بو تو گره خوده و پاکان هند دیروز و پاکستان امروز بدون نام اقبال هیچ لطف و صفای ندارد .
    اقبال مرد سیاست بود و مجاهد پارسا و پار سای سیاستمدار .او در استقلال پاکستان به عنوان یک کشور مستقل و اسلامی ،از هند نقش اساسی و محوری داشت او ملتش را در کسب استقلال با قلم و قدم همراهی می کرد چنان که مشهور است که روزی یکی از همرز مانش وقتی از زندان آزاد شد وبا اقبال دیدار کرد به اقبال گفته بود :
    اقبال ما به زندان می رویم و بیرون می آییم ولی تو فقط شعر می گوی.
    و اقبال رندانه گفته بود:شعر مردم را بر می شوراند»
    راستش هم همین است این شعر است که مجاهدان را شور می بخشد و مردم را شعور و هیچ انقلابی «اعم از الهی و غیر الهی» را در جهان نمی یابیم مگر این که شعر و شاعر پیشاپیش مجاهدان و در میان مردم اند .
    در نهضت استقلال پاکستان از هند، این اقبال شاعر است که در کنار مردان سیاست از حقوق مردم سخن می گوید و در راه احقاق حق برخورداری از کشوری اسلامی بنام پاکستان دارای قانون و مقررات اسلامی قلم و قدم می زند وهم از چشمه سار زلال خیال خود شراب شعر را در ساغر جان مسلمانان می ریزد:
    مسلم استی بی نیاز از غیر باش
    اهل عالم را سرا پا خیر باش
    چون علی در ساز با نان شعیر
    گردن مر حب شکن ، خیبر بگیر
    آری اقبال به این معنی یک سیاستمدار و مجاهد بود .البته که اقبال غیر از این نمی توا نیست باشد چرا که او یک مسلمان بود او قبل از آن که وارد دانشگاه های بزرگ و مشهور جهان مدرن «مو نیخ»و«کمبریج» شود و دانش مدرن و فلسفه مردن بی خواند به مسجد می رود تا قرآن بی آموزد و پیش از آن که زانو به زانو ی کانت و هگل نشیندو نقد عقل ناب و دیالکتیک بی خواند، زانوی به زانوی مادر نشست وازکلام خدا در زجا جه جانش شعله بر افروخت ومجرد شد و عشق را به رهبری برگزید:
    ای اسیر رنگ پاک از رنگ شو
    مؤمن خود و کافر افرنگ شو
    عشق را ما رهبری آموختیم
    شیوه آدم گری آموختیم
    وا نمودیم آنچه بود اندر حجاب
    آفتاب از ما و ما از آفتاب
    بله اقبال سیاست را در مکتب قرآن آموخته بود نه در مکاتب فلسفه سیاست و دانشکده های نظامی با تئوری های بلوک ناتو و ورشو ،ی دیروز .
    اقبال در عالم سیاست هم مصون از خطا و اشتباه نبود چنان که دیگر مردان سیاست کمابیش چنین بود و گاهی آدم فکر می کند که اشتباه و خطا جزء لاینفک سیاست و سیاست مداری است.
    اما ، بزرگ ترین اشتباه اقبال در عالم سیاست این بود که شاهان را مدح می کرد که از آن جمله مدح ظاهر شاه است .
    اقبال ظاهر شاه را با تعابیر بلند و مذهبی ستود و این در حالی بود که مردم افغانستان زیر چکمه های این شاه بی کفایت دیکتاتور ستم گر و ظالم، نفس های شان به شماره افتاده بودند .
    اقبال در زمان و وقتی شاه افغانستان را مدح کرد که زندان های افغانستان از مردان خدا و عالمان دین و پاسداران دین و قرآن پر بود.فقر،بیماری،فساد حکومتی،غارتگری سازمان یافته دولتی،بیکاری،عقب ماندگی تمدنی،خفقان مذهبی ،استبداد سیاسی،بی عدالتی و.... غوغا می کرد و در چنین زمانه و هنگامه ای اقبال، از فرعون زمان ظاهر شاه، مدح کرد و به قول معروف در دری را به پای خوک ریختن .
    این نقطه سیاهی در کارنامه اقبال بزرگ ، اقبال شاعر ، اقبال فیلسوف و اقبال احیاگر تفکر دینی در نیم قرن اخیر ایست.
    البته ناگفته پیداست که از این گونه اشتباه ها بسیاری از بزرگان جهان اسلام نموده اندو یک اشتباه «کوچک یا بزرگ» نباید کار بزرگ بزرگان را تحت شعاع قرار دهد.بزرگان بزرگ اند اگر چه ....


    نوشته های دیگر از اسد الله جعفری

    احزاب سياسی افغانستان و" جبههء ملی"
    اقبال لاهورِي Pendar_home2
    مُشاطرة هذه المقالة على: reddit

    لا يوجد حالياً أي تعليق

      مواضيع مماثلة

      -

      اكنون الخميس 28 مارس 2024 - 19:54 ميباشد